به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام محمد حسین خوشنویس به تدوین زندگینامه مرحوم استاد حجت الاسلام والمسلمین محمد جعفر خوشنویس پرداخته است که بدین شرح است:
استاد محمد جعفر خوشنویس معروف به جعفرالهادی در سال ۱۳۲۵ شمسی در کربلای معلی متولّد شد و با این که پدر ایشان از اهل علم نبود اما به علت علاقه ای که به روحانی و روحانیت داشت فرزند آخرش «محمد جعفر» را به مکتب خانه فرستاد. او نیز خواندن و نوشتن را فرا گرفت و در سن شانزده سالگی به حوزه ی علمیه ی کربلا وارد شد و مقدّمات را به مدّت سه سال در صحن حرم مطهّر حضرت ابوالفضل نزد شیخ عبدالکریم ابومحفوظ که بسیاری از مسئولین نزدش درس خوانده بودند را گذراند.
دوره های کلام و تفسیر و فقه و اصول را در ضمن کتبی مانند، باب حادی عشر، مجمع البیان، تبصره، عروة، شرایع، لمعه و معالم فراگرفت. در سنین جوانی در عین علاقه به درس از سیاست نیز دور نماند وعلیه حزب بعث عراق و حکومت ظالم صدام فعالیت داشت، به همین دلیل نامش در فهرست نام کسانی قرار گفت که تحت تعقیب حکومت عراق بودند، به همین دلیل در سال ۱۳۴۸ ش به لبنان رفت و به مدت پنج سال در بیروت و بعلبک و کیفون و دیگر شهرها به تبلیغ و سخنرانی پرداخت، همچنین به نوشتن مقالاتی مشغول شد که در روزنامه های اسلامی و مجلات محلی به چاپ می رسید، منشوراتی از قبیل «العرفان» و «الحیاة».
ایشان سپس به بحرین و منامه رفت و در آن جا نیز از فرصت حسن استفاده را نمود و به سخنرانی به دو زبان عربی و فارسی و تبلیغ معارف اهل بیت علیهم السلام پرداخت. در رادیوی منامه نیز سخنرانی های ایشان جای خود را به خوبی پیدا کرد و مجلات معتبر بحرینی نیز از مقالات ایشان بی بهره نماندند.
بعداز گذشت نُه ماه، جناب استاد در سال ۱۳۵۴ ش به ایران آمدند و به حوزه ی علمیه ی قم وارد شده و در درس کفایه آیت الله العظمی سبحانی در مسجد فاطمی قم حاضر شدند و پانزده سال به فراگیری علوم مختلف از جمله فقه و اصول، رجال و درایه، فلسفه، علوم قرآن و احکام تطبیقی همت گماشت.
اساتید ایشان، آیت الله ستوده، آیت الله موسوی تبریزی، آیت الله حقی تبریزی و آیت الله دوزدوزانی بودند.
استاد دروس خارج را نیز نزد آیت الله العظمی گلپایگانی، آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی، آیت الله العظمی وحید خراسانی، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، آیت الله کوکبی و آیت الله العظمی سبحانی گذراندند.
از ابتدای ورود به حوزه علمیه قم به تدریس مکالمه زبان عربی، فن نویسندگی به زبان عربی جدید، فن سخنرانی در کنار تدریس فقه و اصول و عقاید و تاریخ مشغول شد.
به شهرهای مختلف ایران و هم چنین به کشورهای متعدد دنیا سفر کرد، لبنان، سوریه، بحرین، دبی، امارات، شارجه، چین، آمریکا، مالزی، سنگاپور، سریلانکا، تایلند، ساحل عاج، کرواسی، اندونزی و سفر به برخی از این کشورها نیز به صورت متعدّد بوده است.
به علت تسلط به زبان عربی و فارسی هم در عراق از طریق رادیو سراسری و هم در ایران در رادیو سراسری، رادیو قرآن، رادیو معارف و در رادیوهای محلی قم، اهواز، کیش، کردستان، سیستان و بلوچستان برنامه داشته اند.
همچنین در شبکه های مختلف تلویزیون ایران حضور پیدا کرده و در سال ۱۳۸۰ با سفر به بیروت در شبکه «المنار» حزب الله به اجرای سخنرانی و مصاحبه پرداخته اند.
از اوائل ورود به حوزه شریف قم به تدریس پرداخت و به تعلیم زبان عربی، فن نویسندگی معاصر، خطابه در کنار فقه، اصول، عقائد و تاریخ اسلامی مشغول شد. ایشان به خاطر رغبت و علاقه ای که به نشر فرهنگ اسلامی علی الخصوص بین جوانان داشت به خطابه و ایراد سخنرانی در محافل و مجالس به زبان عربی و فارسی پرداخت و به مرور زمان یکی از فعالیتهای عمده وی تبلیغ از طریق منبر قرار گرفت. در همین راستا بر اثر دعوت های مختلف به مناطق گوناگون در خود ایران و در دیگر کشورهایی مانند لبنان، سوریه، بحرین، دبی، شارجه، چین، مالزی، سنگاپور، سریلانکا، تایلند، ساحل العاج، کرواسی، مکررا سفر کرده و در میان مردم مختلف به سخنرانی پرداخت.
وی عضو هیئت علمی مجمع جهانی اهل بیت(ع)، بعثه مقام معظم رهبری، جامعة اهل البیت(ع) العالمیة و دبیر کمیته تبلیغ و معارف مدارج علمی حوزه بود و مدیریت مرکز تخصصی آموزشی علوم حدیث وابسته به حوزه علمیه قم را نیز بر عهده داشت.
اشتغالات و تدریس و هیئت علمی
۱ـ دانشگاه شهید محلاتی سپاه قم به مدت چهار سال
۲ ـ دانشگاه صنعتی شریف تهران
۳ ـ جامعه الزهراء
۴ ـ مؤسسه ادیان و مذاهب اسلامی
۵ ـ مدرسه امام خمینی (ره)
۶ ـ مدرسه مرعشیه
۷ ـ مدرسه حجتیه
۸ ـ مؤسسه امام صادق (ع) زیر نظر آیت الله العظمی سبحانی
۹ ـ مؤسسه آموزشی ـ پژوهشی امام خمینی (ره) زیر نظر آیت الله مصباح یزدی
۱۰ ـ مدرسه حقانی
۱۱ ـ عضویت در هیئت علمی بعثه مقام معظم رهبری درحج به مدت شانزده سال
۱۲ - عضو هیئت علمی جامعه اهل بیت
۱۳ ـ دبیر کمیته معارف و مدارج علمی حوزه
۱۴- مدیریت مرکز تخصصی علوم حدیث حوزه به مدت هشت سال
۱۵ ـ عضو شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت
۱۶ ـ عضو انجمن علمی کلام در حوزه.
استاد از یک روز بیاد ماندنیشان چنین می گویند : در مدرسه حقانی روزی بعد از پایان تدریس آمدند و به من گفتند آیت الله بهشتی با شما کاری دارند. من به طبقه پایین محل دفتر ایشان رفتم، ایشان بعد از سلام و احوال پرسی از من پرسیدند : شنیده ام که در این مدرسه به تدریس مکالمه ی عربی اشتغال دارید؟
عرض کردم : بله.
آیت الله بهشتی فرمود : احسنت احسنت، بسیار خوب ان شاءالله با قوت به این امر ادامه دهید. جناب استاد می گویند: تقدیر و تشکری که آیت الله بهشتی در آن روز از من نمودند هیچ گاه از یادم نمی رود.
همکاری با مجلات و نشریات :
۱- القرآن یهدی (عراق).
۲- ذکریات المعصومین (عراق).
۳- نداء الاسلام (عراق).
۴- مکتب اسلام (ایران).
۵- پیام قرآن (ایران).
۶- پرسمان (مجله ای دانشجویی در ایران).
۷- بصائر (بحرین).
۸- رسالة الحسین (ایران).
۹- میقات حج عربی و فارسی (ایران).
۱۰- الشهید (لندن).
۱۱- دعوة الحق (مغرب).
۱۲- المُرشد (سوریه و لبنان).
۱۳- نبراس (عراق).
۱۴- انتظار (ایران)
۱۵- کوثر (ایران).
۱۶- فرهنگ زیارت (ایران)
۱۷- زمزم(نشریه دانشجویی در ایران)
نگارش کتاب :
۱- الحقیقة کما هی : این کتاب تا کنون به بیش از پنجاه زبان ترجمه و بارها چاپ شده است. حقیقت، همانگونه که هست نام فارسی آن است. کتابی کوتاه و بسیار مهم درباره معرفی مذهب تشیع و دور کردن تهمت ها از آن است که به وسیله مجمع جهانی اهل بیت ع به اشکال مختلف کاغذی و دیجیتال در تمام جهان توزیع شده است. این کتاب مورد توجه و عنایت رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای قرار گرفت و معظم له در گفتگویی با آیت الله مکارم شیرازی این کتاب را برای معرفی شیعه بسیار مناسب دانستند.
۲- کلماتٌ للشّباب به زبان عربی در سال ۱۳۸۵ قمری. «سخنی با جوانان»
۳- الأمثل فی تفسیر کتاب الله المُنزل : ترجمه ی جلد اول وسوم از تفسیر نمونه که زیر نظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی نوشته شده است.
۴- البداء فی ضوء الکتاب و السنة (ترجمه به عربی) ترجمه و نگارش افاضات آیت الله سبحانی.
۵- تفسیر سورة الحجرات (ترجمه تفسیر سوره حجرات حجت الاسلام قرائتی).
۶- دروس فی النصرانیة (ترجمه کتاب آیت الله شیخ محمد رضا طبسی نجفی).
۷- دروس من الثقافة الاسلامیة در سه جلد (ترجمه کتاب آیت الله امینی به عربی).
۸- معالم الحکومة الاسلامیة (ترجمه و نگارش دروس آیت الله سبحانی).
۹- القرآن فی احادیث النبی (ص) و اهل بیته (این کتاب به نام قرآن در احادیث توسط آقای شیخ الاسلامی ترجمه شده).
۱۰- منارات الهُدی (ترجمه کتاب آیت الله امینی).
۱۱- سیّد المرسلین در دو جلد. این کتاب ترجمه فروغ ابدیت آیت الله سبحانی با حدود هفتصد صفحه اضافه می باشد که اصل و ترجمه آن در سال ۱۳۸۵ ش به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران معرفی شد.
۱۲- الشؤون الاقتصادیّة (این کتاب به نام خطوط کلی اقتصاد اسلامی در قرآن و روایات توسط حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ مهدی انصاری قمی ترجمه شده است).
۱۵- پرسش های مردم و پاسخ های رسول اکرم (ص) (ترجمه به فارسی).
۱۶- پرسش های مردم و پاسخ های امام صادق (ع) در دو جلد (ترجمه به فارسی).
۱۷- پرسش های مردم و پاسخ های امام رضا (ع) (ترجمه به فارسی).
۱۸- العقیدة الاسلامیة علی ضوء مدرسه اهل بیت (این کتاب ترجمه کتاب منشور عقاید امامیه نوشته آیت الله سبحانی است).
۱۹- معالم التوحید فی القرآن (ترجمه و نگارش افاضات آیت الله سبحانی).
۲۰- الحاکمیة الاسلامیة (ترجمه کتاب حاکمیت در اسلام نوشته مرحوم آیت الله سید محمد موسوی خلخالی و مشتمل بر بررسی مفصل و منظم اصل ولایت فقیه).
۲۱- المعاد روحاً و جسداً (سه جلد) ترجمه کتاب معاد آیت الله فلسفی.
۲۲- فی ظلّ اصول الاسلام (نگارش افاضات آیت الله سبحانی به عربی).
۲۳- الشخصیات الاسلامیة فی الشیعة و غیرها (نگارش افاضات آیت الله سبحانی به زبان عربی).
۲۴- السجود علی التربة (نگارش دروس آیت الله سبحانی به عربی)
۲۵- السیّدة فاطمة الزهراء علی لسان عائشة. مقاله ای درباره حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها از نگاه عایشه همسر پیامر(ص).
مقالات :
۱- الامام الباقر (ع) فی مواجهة التیارات المنحرفة. (مقابله امام باقر ع با جریان های انحرافی)
۲- الامام الصادق (ع) مُحیی السنة النبویة.
۳- الامام علی (ع) و حقوق الانسان (این مقاله در چهارمین همایش علی بن ابی طالب (ع) در سوریه ارائه شد)
۴- الحجّ سیاسة وعبادة (مقاله ای در فلسفه ی حج).
۵- خصائص الامة الاسلامیة و مقوّماتها (سلسله مقالاتی که در مجله الشهید در لندن به چاپ رسید).
۶- صلاة الجمعة (مقاله ای در فلسفه نماز جمعه که در مجله الشهید چاپ شد).
۷- کیف حدثت المعجزة (مقاله ای پیرامون پدیده انقلاب اسلامی ایران).
۸- کان رسول الله(ص) (در بردارنده دویست روایت در سجایای اخلاقی و رفتاری رسول اکرم (ص) " این مقاله به بیش از ده زبان ترجمه شده است.)
۹- المرقد الحسینی عَبر التاریخ.
۱۰- الثورة الحسینیة و حقوق الانسان.
۱۱- الفرد المسلم.
۱۲- امام حسین علیه السلام و قرآن (در مجله بیان کردستان به چاپ رسید) .
۱۳- سلسله مباحثی در توحید و شرک(در مجله بیان استان کردستان در شماره های متعدد به چاپ رسید).
۱۴- السنن الالهیة فی الحیاة الشریة (مجله بصائر).
۱۵- القرآن عند اهل بیت (ع) (مجله اهل بیت).
۱۶- اثر الصوم فی الصحة (مقاله ای در فلسفه روزه) این مقاله در سال ۱۴۱۴ قمری در همایش اسلامی مغرب ارائه شد.
۱۷- قیام امام حسین (ع) و قرآن.
۱۸- مهدویت و فرقه های انحرافی (مجله انتظار).
۱۹- القرآن و المسئولیّات الفردیّة و الاجتماعیّة المتقابلة. این مقاله به همایش قرآن کریم که در دارالقرآن مرحوم آیت الله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی برگزار شد ارائه گردید.
۲۰- پیام به شیعیان مالزی(نامه ای به شیعیان به مراجعت به ایران در سال ۱۳۷۳ ش)
۲۱- الامام الحسین علیه السلام و قصه عاشورا
۲۲- القرآن مَعینٌ لاینضب یکم رجب ۱۴۲۹ق.
۲۳- موجز فی اخلاق المربی فی ضوء الکتاب و السنّة ۱۴۲۹ ق.
۲۴- المجتمع الشیعی؛ امتیازات و التزامات؛ کما یریده آل البیت. ۲۵ رمضان ۱۴۲۶ ق.
۲۵- ابیات ولائیّة من شخصیّات سنیّة معروفة؛ اهل البیت فی الکتاب و السنّة و الادب.
۲۶- ما هو سرّ بقاء ذکری «واقعة الظفّ» حیّة فی النفوس.
۲۷- الکتاب و العترة و التوحید التعدیل.
۲۸- فهم العترة لمعارف القرآن حقائق و ممیّزات.
۲۹- القرآن الکریم و البعثة النبویّة الشریفة.
۳۰- القرآن الکریم عند اهل البیت علیهم السلام.
۳۱- علاقة القائد بالأمّة و الأمّة بالقائد فی نهج البلاغة
۳۲- لمحات عن شخصیّة و حیاة زینب بنت علی (ع)
۳۳-الأمّة الاسلامیّة و المشکلة الاساسیة(سلسله مقالاتی در مجله الشهید)
۳۴- الأمّة الاسلامیّة ام القومیّة الجاهلیّة (سلسله مقالاتی در مجله الشهید)
۳۵- گام های عملی برای تقریب مذاهب اسلامی.
درسنامه ها:
۱- مختصری در زمینه علم حدیث (۱۳۷۸ ـ شهر رضا ـ آموزشگاه تربیت مبلغ ولی عصر).
۲- التوحید من منظار الامام علی (ع) نوشته شده در مکه به سال ۱۴۲۱ ق.
۳- الفقه المقارن (در مسائل خلافی فقهی مذاهب اسلامی).
۴- کان علی (ع) (نگاهی به زندگی امیر المومنین (ع)).
۵- اهل بیت فی الکتاب و السنة و الادب.
۶- نگرشی به تفسیر موضوعی قرآن کریم (۱۳۷۸ـ شهر رضا).
۷- سیرة الائمة الاثنی عشر من اهل البیت علیهم السلام (۱۴۱۷- مدرسه حجتیه قم).
۸- مصادر موثوق بها لاهل السنة فی اشتراط العصمة فی الخلیفه بعد رسول الله (ص)
(۱۴۲۱قمری).
۹- فقه الحدیث (۱۳۷۰ شمسی) ـ مدرسه حجتیه قم.
۱۰- خدا در اسلام و مکاتب دیگر (۱۳۸۱ شمسی) .
۱۱- نگرشی به تاریخ پیرایش اندیشه و اصول شیعه امامیه (مجمع جهانی اهل بیت).
۱۲- ابحاث استدلالیّة مختصرة فی مسائل خلافیّة بین المذاهب الاسلامیّة ۱۳۷۶ ش.
۱۳- بهشت و جهنم.
۱۴- سرفصل های مباحث کلامی و اعتقادی.
۱۵- شب قدر (۲۰۰۳ میلادی).
۱۶- فشرده ای از عقاید وهابیون و نقد آن (۱۳۷۵شمسی).
۱۷- فشرده ای پیرامون مذاهب فقهی اسلامی (۱۳۷۹شمسی) ـ مدرسه علمیه امام خمینی (ره).
۱۸- ابرزالمسائل الخلافیة علی صعید الاحوال الشخصیة (۱۴۲۱)ـ جامعه الزهراء.
۱۹- کلام مقارن.
۲۰- فشرده ای از تاریخ وهابیت ( ۱۳۸۸ شمسی).
۲۱- بررسی مسائل امامت و ولایت (۱۳۸۵ شمسی ـ خرمشهر).
۲۲- نقدی در عقایدها وهابیون (مؤسسه فرهنگی ـ پژوهشی یاران امین).
۲۳- مفاد آیه «خیرالبریة» فی مصادر اهل السنة (۱۴۲۲قمری).
۲۴- بداء.
۲۵- دراسات شریعة فی تاریخ الفرق الاسلامیة (۱۳۷۷شمسی).
۲۶- ابحاث استدلالیة فی مسائل خلافیة (۱۳۸۱ شمسی).
۲۷- نیازهای منطقه ای.
۲۸- شناخت بابیت، صوفیه، شیخیّه و نقد عقائد ایشان.
۲۹- الوهّابیّة تاریخاً و عقیدةً. درسنامه پنجمین دوره آموزشی آشنایی با مبانی اهل سنّت در دفتر نمایندگی مقام معظم رهبری در سیستان و بلوچستان در سال ۱۳۷۹ ش.
۳۰- موجز فی الفِرَق الاسلامیة ۱۳۸۵ ش.
۳۱- دروسٌ فی الامامة العامّة و الخاصّة.
۳۲- نگرشی کوتاه به روش تبلیغ.
۳۳- خلاصه ای از چهار مبحث؛ مصحف فاطمه، صحابه، رجعت، سجود بر خاک. درسنامه مدرسه علمیه امام خمینی ره ۱۳۷۹ش.
۳۴- مروری گذرا بر جریان تاریخی روایات.
۳۵- خمس و عدم انحصار آن در غنائم جنگی.
۳۶- اهل بیت شناسی؛ آموزش اداره کلّ تبلیغات بین الملل زمستان ۸۷ش.
۳۷- هویّت تشیع؛ آموزش اداره کلّ مبلّغان زمستان ۸۷ ش.
۳۸- بهائیّت در یک جمله.
۳۹- بخشی از دیدگاه های وهابیون در زمینه اصول اعتقادی؛ توحید و معاد.
۴۰- فِرَق ضالّة فی نظرة سریعة.
۴۱- گذری بر بابیّت و بهائیّت از نظر منشأ و تفکّرات.
۴۲- موجز فی اسلوب التبلیغ المعاصر ۱۳۸۲ ش.
۴۳- شبهات کلامی و اعتقادی؛ مدرسه مبارکه مرعشیه ۱۳۷۹ش.
۴۴- تفسیر روایات حجّ؛ آموزش روحانیون حج، بدو خدمت ۱۳۸۸ش.
۴۵-نظرة شبه تفصیلیّة فی الوهّابیة تاریخاً و عقیدةً (دوره تخصصی در علم کلام ۱۴۱۵ق)
۴۶- تفسیر القرآن (جزوه ای برای طلّاب لبنانی مستقر در مدرسه امام شرف الدین)
۴۷- التوحید و مسائله فی القرآن الکریم (دوره تخصصی علم کلام ۱۳۷۰ ش)
۴۸- کلام تطبیقی (دفتر نمایندگی مقام معظم رهبری در امور اهل سنت سیستان و بلوچستان)
۴۹- مصحف فاطمه فی دراسة عاجلة.
۵۰- سیرة اهل البیت علیهم السلام (مدرسه حجتیه ۱۳۷۰ش)
دست نوشته ها:
۱-گزارش سفر و فعالیت تبلیغی در زاگرب ماه رمضان ۱۴۲۲ق، ۱۳۸۰ش
۲-نامه ای به ایرانیان مقیم مالزی
۳- سفرنامه؛ از اولین سفر به مالزی
این استاد برجسته حوزه علمیه قم که در تاسیس مرکز تخصصی علوم حدیث حوزه علمیه قم هم سهیم بود، سفرهای تبلیغی بسیاری نیز به خارج از ایران داشته و در ترویج مکتب اهلبیت(ع) از هیچ تلاشی فروگذار نبود.
یک فرزند ایشان - به نام «محمدصادق خوشنویس» - نیز در دوران دفاع مقدس و در عملیات والفجر ۱۰ در منطقه "حلبچه" به شهادت رسید.
سرگذشت استاد از زبان خودشان در مصاحبه با مجله کوثر در سال ۱۳۷۷ ش
من در نوشته های عربی به جعفر الهادی معروف هستم ولی اسم واقعیم محمد جعفر خوشنویس فرزند «عبدالهادی» است که خلاصه اش به زبان عربی جعفر الهادی شد. اسم خودم را به اسم پدر اضافه کردم. خوشنویس هم که همان خطّاط است و ما در عراق به خطّاط معروف هستیم، چون اجداد ما در عراق خوشنویسان معروفی بوده اند و بخشی از کتیبه های بارگاههای عتبات عالیات به خطّ آنهاست.
در سال ۱۳۲۵ ه. ش در کربلا متولد شدم و سالهای اول تحصیلی را در مکتب خانه ای در صحن مقدس حضرت ابوالفضل علیه السلام در محضر استادی به نام ابو محفوظ به مدت چهار سال گذراندم. سپس مدتی در مدارس دولتی تحصیل کردم، آنگاه روی علاقه شدیدی که به روحانیت و علوم اسلامی داشتم، در سنین ۱۷ - ۱۸ سالگی وارد حوزه علمیه شدم. در حوزه عراق مقدمات و سطوح عالی را خواندم. در آن دوران به خاطر پاره ای از فعالیتهای دینی و شبه سیاسی مخصوصا در آغاز نهضت حضرت امام خمینی رحمه الله تحت تعقیب حزب بعث عراق قرار گرفتم و ناگزیر شدم به ایران و از آنجا به لبنان هجرت کنم.
پس از ۵ سال حضور در لبنان، نیمه های سال ۵۴ به بحرین رفتم و بعد از۹ ماه به فعالیت تبلیغی در میان ایرانیان عرب زبان به ایران و حوزه علمیه قم آمدم و از خدمت اساتید بزرگی چون محقق بزرگ حضرت آیة الله سبحانی استفاده کردم. افزون بر شرکت در درس از همان اول همکاری فرهنگی با ایشان داشتم و پاره ای از کتابهای ایشان را به زبان عربی برگردان کردم و در بعضی دیگر از کارهای فرهنگی هم با ایشان همراهی داشتم. در درس خارج آیات محترم حضرت آیة الله گلپایگانی، حضرت آیة الله وحید خراسانی، حضرت آیة الله حاج شیخ جواد تبریزی، حضرت آیة الله حقّی و حضرت آیة الله ستوده هم شرکت داشتم و اینک در تاریخ فرق و مذاهب اسلام، کلام مقایسه ای و تطبیقی و مسائل اختلافی فقهی میان شیعه و اهل سنت فعالیت دارم. همچنین برای برادران و خواهرانی که بعد از انقلاب از کشورهای دیگر به ایران آمده، در مراکز علمی قم مشغول تحصیل علوم اهل بیت هستند، به زبان عربی و فارسی تدریس دارم.
در زمینه تبلیغ هم از همان ۱۷ - ۱۸ سالگی سخنرانی می کردم، ولی از ۲۲ سالگی منبر را به مفهوم خاص که همان منبر حسینی است، آغاز کردم.
در کشورهای مختلفی به زبان عربی و فارسی و مقداری به زبان انگلیسی سخنرانی داشتم مانند: چین، مالزی، سنگاپور، لبنان، بحرین، کویت، سوریه، ایران و هم اکنون به جنوب شرق آسیا می روم و در میان شیعیانی که بعد از انقلاب به برکت نهضت حضرت امام خمینی رحمه الله و قیام بزرگ ملت ایران به تشیع روی آورده اند، تبلیغ می کنم؛ مناطقی که یک شیعه هم در آنجا نبود، ولی امروز شیعیان زیادی غالبا از سطوح بالای علمی و از قشرهای دانشگاهی و فرهنگی حضور دارند. فِرَق به آن گروه اعتقادی مثل اشاعره معتزله و نظیر اینها گفته می شود و مذاهب بیشتر به حنبلی، شافعی، حنفی و مالکی اطلاق می گردد. البته این تقسیم بندی دقیقی نیست، ولی بیشتر، فرقه به گرایشهای اعتقادی اطلاق می شود شاید هم بر مسائل فقهی هم گفته شود و بالعکس.
به هر حال شناخت فرق و مذاهب اسلامی، تاریخ و بستر پیدایش و علل سیاسی فکری اجتماعی آنها موضوع بسیار مهمی است که ما از این طریق ریشه دار بودن یا ریشه نداشتن این فرقه ها را می توانیم درک کنیم. از راه شناخت تاریخی آنان می توانیم بدانیم کدام یک از اینها در کتاب و سنت و در منابع اسلامی ریشه دارند و از حقانیت برخوردارند، یا چنین نیستند.
متاسفانه به این علم، کمتر در حوزه های علمیه ما شیعیان توجه می شود. بحمدالله بعد از انقلاب اسلامی با توجه رهبر معظم انقلاب اسلامی و اساتید بزرگ حوزه به این علم و کتابهایی در این زمینه نوشته شد، مثل «بحوث فی الملل و النحل» استاد آیت الله سبحانی و دیگر سروران. کلاسهای زیادی هم در حوزه برقرار شد و این بسیار جای خوشوقتی دارد گرچه این علم و اساسا علم کلام بطور کلی، هنوز جایگاه خود را در حوزه ها پیدا نکرده است.
به نظر من امروز مبارزه با انقلاب اسلامی بیشتر از طریق مسائل کلام است. ما هر روز حداقل شاهد یک کتاب جدید هستیم که از ناحیه مخالفین ما در خارج ازکشور و در ارتباط با عقاید ما نوشته می شود که اینها شیعه را جزء باطنیه یا غلات و منحرفین می دانند. در همین کتابخانه شخصی من تعداد زیادی کتاب است که در عربستان نوشته شده و بیشتر لبه تیز و هجوم آنها روی عقاید ماست؛ مثلا عصمت امامان، حتی خود امامت را زیر سؤال برده اند.
مساله بداء و رجعت را، که از موضوعات مهم عقاید ماست، بهانه کرده و آن را مقدمه از بین بردن سایر مسائل دیگر قرار می دهند.
حکومت اسلامی مبتنی بر نظام امامت است اگر امامت و ولایت خدشه دار شود، اگر مبانی ما در زمینه علوم اهل بیت، عصمت اهل بیت، زیر سؤال برود، جانشینی ائمه: خدشه دار شود، یقینا به اجتهاد ولایت فقیه و فقاهت سرایت می کند. رهبر معظم انقلاب در آخرین تشریف فرمایی خودشان به قم فرمودند به این مضمون که ما ۱۰۰۰ نفر عالم کلام در حوزه می خواهیم و در گذشته علمایی مثل شیخ طوسی چیزی شبیه درس خارج در کلام داشتند. این کتاب شافی و تلخیص الشافی بهترین نمونه کار آنهاست شیخ طوسی و شیخ مفید معروف به معلم کلام معروف بدین جهت معلم نامیده شدند که علم کلام را باز کردند و ۲۰۰ کتاب که نوشته اند اکثر در علم کلام و رد شبهات اعتقادی است. مناقشات و گفتگوها با علمای اهل سنت داشتند و از عقاید تشیع دفاع کردند.
شما می دانید پایه مذهب ما اعتقادات ماست و این اعتقادات اگر خوب ارائه نشود، نمی توانیم برنامه های بعدی را اجرا کنیم. لذا بزرگانی مثل علامه حلی و استادش خواجه نصیر کتاب «تجرید الاعتقاد» و «شرح تجرید» می نویسند. آن قدر این کتاب مهم و زیباست که حدود هفتاد شرح بر آن نوشته می شود. حتی عالمان اهل سنت هم مثل آقای قوشجی بر او شرح می نویسد و این کتاب «شرح قوشجی» در حوزه عراق بعد از «کشف المراد» خوانده می شد؛ چون حاوی عقاید اشاعره است بنابراین بحث فرق کلامی علی الخصوص، جنبه تاریخی آن مانند زمان پیدایش آن از نظر سیاسی و اجتماعی مروجین آنها، شخصیتهایشان تحولاتی که بر این فرقه ها آمده است، موضوعات بسیار مهمی است و در محکم کردن جایگاه شیعه نقش بسزایی دارد. در بررسی هاست که معلوم می شود شیعه اولین فرقه است که در کتاب و سنت و زمان پیغمبر ریشه دارد. از زمان رسول اکرم(ص) تاسیس شد و در دامن آن حضرت پرورش پیدا کرد و اتهام پیدایش شیعه به دست عبدالله به سبا افسانه ای بیش نیست.
ادعای پیدایش شیعه، در زمان آل بویه یا در زمان صفویه و یا پس از شهادت امام حسین(ع) و یا پس از شهادت حضرت امیر علیه السلام چون ۱۰ - ۱۲ نظریه دیگر از سوی خاورشناسان بی اطلاع یا دشمنان شیعه برای بی ارزش کردن و بی پایه نشان دادن مذهب تشیع مطرح شده است. درست بر عکس برخی فرق مثل خوارج مرجئه که ادامه آنها امروز اباضیه است یا اشاعره و معتزله و یا ماتریدیه زمانی که شیعه تشکیل یافت اصلا حرفی از این فرقه ها نبود حتی مذهب فقهای شیعه هم همین طور است.
مثلا مکتب حنابله مذهب مالکیه و ظاهریه و زیدیه اینها بعدها تاسیس می شود در حالی که تشیع مربوط به عصر خود پیامبر(ص) است در زمان خود پیامبر صحبت تشیع بود حتی گفته شد «التشیع و الاسلام ولدا فی زمان واحد» و از همان سال اسلام نبوی که پیامبر دعوتشان را علنی کردند، فرمودند کیست مرا یاری کند بعد از نزول آیه «وانذر عشیرتک الاقربین» اسلام و امامت با هم اعلام شد. و رسول خدا(ص) حضرت امیر علیه السلام را به عنوان برادر و جانشین خود تعیین کرد.
پس از آنکه حضرت امیر علیه السلام اعلام آمادگی می کند برای بار دوم پیامبر(ص) می فرماید «فایکم یوزرنی علی ان یکون اخی و وصیی و خلیفتی فیکم» حضرت امیر علیه السلام لبیک می گویند بعد از سه بار اعلام آمادگی پیامبر فرمود: «هذا علی اخی و وصیی و وزیری و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و اطیعوه» از او بگیرید مذهب تان و دینتان را و از او اطاعت کنید.
تاریخ فرق خیلی مهم است. خوشبختانه کم کم، جایش را در حوزه پیدا می کند البته نه در حد شایسته و متناسب با هجوم فرهنگی؛ چون تهاجم فرهنگی یکی تهاجم فرهنگی اخلاقی سیاسی و تهاجم عقیدتی است که این بخش متاسفانه مغفول عنه است.
و اما این که چه فرقی فعال هستند، باید عرض کنم ما دو سه نوع فرقه داریم برخی فرقه ها به نام فرق اسلامی که در قرن دوم و سوم بود؛ مثل همان اشاعره معتزله و یا مرجئه که بعضی از آنها مثل مرجئه دیگر مرده اند، ولی بعضی فرق مثل اشاعره ماتریدیه هستند در مصر یا حتی در بعضی مناطق سنی نشین ایران ولی بعضی فرق هر چند وجود فیزیکی ندارند، ولی وجود فکری شان هست، مثل فرقه معتزله که الآن کتابهایشان در مصر چاپ می شود به خاطر اینکه مکتب معتزله مکتب عقل گراست بسیاری از متفکرین مصری به آن روی آورده اند.
فرقه هایی هم در این ۲۰۰ ساله اخیر پیدا شد، که به کمک استعمار بوجود آمده اند و از طریق آمریکا، انگلیس، اسرائیل و فراماسون ها تقویت و تایید می شوند و اینها الآن فعالند در دنیا و مراکز مختلف حتی در کشورهای اسلامی مثل وهابیت، بهائیت قادیانی گری که البته وهابیت بخشی از همان تفکر حنابله قدیمی است که یک مقداری هم به آن اضافه شده است. ابن تیمیه که معاصر علامه حلی بوده، عقایدی داشت. از جمله اینکه رفتن به زیارت پیامبر(ص)، تعظیم و تکریم پیامبر و بناء قبر را شرک می دانست و متاسفانه بعد از ۵ قرن محمد بن عبدالوهاب این عقاید را گسترش داد و اکنون ۲۰۰ سال است که با حمایت استعمار عقایدشان را در دنیا پخش می کنند و این دو سه فرقه اخیر مثل بهائیت، وهابیت و قادیانی گری را یا استعمار ایجاد کرده و یا استعمار از آن بهره مند می شود.
امروز اینها در جهان اسلام فعال اند و به واسطه غفلت ما در ایران هم در بعضی گوشه کنارها فعالیت دارند که حوزه باید هوشیار باشد.
اکثر مسلمانها تا آنجایی که من اطلاع دارم یا مستقیم یا غیر مستقیم نسبت به اهل بیت: علاقه دارند. بنده شخصا شاهد بوده ام در کشورهای متعددی که امامزاده هایی از اهل بیت: هستند مورد احترام مردمند. برای آنها نذر می کنند. به زیارت آنها می روند؛ حتی در یکی از ۵ جزیره سنگاپور که فاصله اش تا ایران حدود ۸ ساعت با هواپیماست، امامزاده ای دیدم از اولاد فاطمه زهرا(س) که عکس آنجا را دارم دو سه بار به آن جزیره رفتم. مقبره سید بزرگواری است بالای تپه، اطرافش سر سبز و زیبا حدود۸۰ پله بالا می رود شیعه سنی و حتی مسیحی و بودائی هم می روند و نذر می کنند برای اینکه اولاد دار شوند و بارها حاجت هاشان برآورده شده است.
از دو یا یک میلیارد و نیم مسلمان، حداقل ۹۵ درصد آنها دوستدار اهل بیت هستند. اینها علاقه دارند به اهل بیت. آفریقا معرکه است نسبت به محبت اهل بیت. خیلی ها بچه هایشان را حسن، حسین، فاطمه نام می گذارند. در مصر در جنوب شرق آسیا اکثر نام فاطمه روی دخترها می گذارند.
در همین قم الآن جوانهایی داریم از کشورهای دیگر که اسمهای مرکب می گذارند. حسین کاظم، علی جعفر، اسمهایی که حتی خود ما شیعه ها نمی گذاریم. اسم مرکب گاهی سه اسم را کنار هم می گذارند «خدیجه فاطمة الزهرا» اسم یک نفر است و از این بالاتر اخیرا من کشف کردم که اینها به شخصیتهای ایرانی ما علاقه دارند مثلا ما جوانی داریم به نام حزب الله محمد حسین بهشتی، محمد تقی جعفری، جوانی من الآن کپی شناسنامه اش را دارم به نام محمد علی رجائی. اینها به طوری عجیب و شدید به ایران و تشیع علاقه دارند البته اهل سنت خیلی به اهل بیت علاقه دارند و واقعا این یک کاری است که شایسته است آستانه مقدس انجام بدهد و گروهی تحقیقی به نام ریشه یابی محبت به اهل بیت در کشورهای اسلامی بگمارد. خیلی نمونه ها دارد. خود من موارد زیادی را شاهد بوده ام. ما خیلی به دل مردم مسلمان نزدیکتر هستیم و پل خوبی داریم برای قلوب مسلمین جهان.
من جلساتی در کردستان با علمای اهل سنت دارم در سنندج و در لبنان در اردن در سوریه در سریلانکا که سفری به آنجا داشتم، دو سه سال قبل با علمای اهل سنت دیدم اینها چندتن از معصومین(ع) ما را خوب می شناسند، یکی حضرت فاطمه زهرا(س) یکی امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، یکی امام زین العابدین(ع) به عنوان زاهد عابد. ما خیلی زین العابدین در میان آنها داریم یکی هم امام صادق(ع) (اخیرا در روزنامه جمهوری اسلامی تاریخ ۱۲/۴/۱۳۷۷ نوشته بود در کشور تاجیکستان کتابی تحت عنوان امام جعفر صادق(ع) به قلم یک نویسنده سنی مذهب نوشته شده و به چاپ رسیده که بیانگر عمق اعتقاد و گرایش مردم این مرز و بوم به اهل بیت: است. در بخشی از این کتاب آمده است در ناحیه شورآباد شهر ختلان واقع در جنوب تاجیکستان روستایی با چشم انداز بسیار جذاب که بر سر در ورودی آن روستا، نام مبارک امام صادق(ع) جلب توجه می کند. اینها سرمایه های بزرگی است که در اختیار ماست، یعنی ما می توانیم راهکارهایی را کشف کنیم که از طریق اینها بقیه ائمه: را هم بشناسانیم.
همانطور که می دانید، سنگاپور جزیره بزرگی است به وسعت هزار کیلومتر در جنوب مالزی و حدود سی سال پیش استقلال یافت. خواستند آن را بازسازی کنند تا یک جزیره نمونه بشود و از جمله بر آن شدند تا خیابان عریضی را از شرق تا غرب بکشند. در مسیر به قبر سیدی برخوردند که صد سال پیش از اندونزی به سنگاپور آمده بود حالا یا به جهت فرار از دست مخالفین و یا برای تبلیغ. خلاصه خواستند صخره های اطراف قبر این سید را با بلدوزر و حتی با مواد منفجره یک جوری بردارند و بعد قبر سید را با احترام از آنجا برداشته، به جای دیگر ببرند تا خیابان مستقیم باشد؛ اما هیچ چیزی کارگر نشد و این در اندونزی و مالزی و سنگاپور شایع شد لذا دولت مجبور شد آن خیابان بسیار عظیم و زیبا را به صورت هلالی دور قبر ایشان بچرخاند. بنده هر سال که می روم قبر ایشان را زیارت کنم و این قبر در آنجا مثل یکی از همین امامزادگان خودمان است فقط ضریح ندارد ولی قبر خیلی خوب زیبا همراه با عمامه سبز و شجره نامه ایشان که تا به امام صادق(ع) می رسد. من از آن شجره نامه عکس گرفته ام و برخی دوستان فیلم ویدئویی دارند. اخیرا هم نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سنگاپور دو سه تا قالی نفیس به آن مقبره اهدا کرده است. در مالزی و اندونزی، مسیحی، بودایی، هندو، سنی و شیعه وجود دارد. از وقتی که این کرامت را دیده اند، همه این فرقه ها به این مرقد احترام می گذارند و برای دعا و نیایش به آنجا می آیند. سال گذشته خود من داماد و عروسی را دیدم که بودایی بودند و به همان سبک بودایی در آنجا دعا می کردند.
در سریلانکا هم مشابه این وجود دارد. در شرق سریلانکا شهری است که در آن مقبره تعدادی از سادات اهل بیت: به نام «مقبرة الشرفاء» آنجاست. برای دیدن رفتم، حدود بیست تا سید در آنجا مدفونند. روی قبرها عمامه سبز با پارچه سبز گذاشته شده است. این مقبره نیز مورد توجه مردم است. شنیدم بچه هایشان وقتی متولد می شوند، اول می آورند این جا و می گذارند روی قبر تا متبرک شوند.
این ها ساداتی هستند که حدود پانصد سال قبل به اینجا مهاجرت کرده اند و فرزندان آنها نیز مورد احترام مردم اند. اگر می خواهند خانه بسازند نوعا سیدی را می آورند تا کلنگ خانه شان را بزند و یا نوزادان دخترشان را اول برای تبرک نام فاطمه زهرا(س) را می گذارند بعد نام محلی خودشان را. بنده با چند تا از خانواده های سادات آنجا ملاقات و گفتگو کردم. شجره نامه شان را دیدم و عکسی هم از آن گرفتم، معلوم شد به یکی از فرزندان امام صادق(ع) می رسند.
در اندونزی نیز سندیکایی هست به نام سندیکای سادات و برای این سیدها گذرنامه مخصوصی دارند. این نشان دهنده جایگاه عظیم سادات اهل بیت: در میان مردم مسلمان دنیاست.
خاطره دیگرم مربوط می شود به سه سال قبل که با آیة الله واعظ زاده خراسانی و یکی دو نفر از طلاب قم تصمیم گرفتیم با «بن باز» رهبر مذهبی وهابیها ملاقات کنیم و از نزدیک شبهات و ایراداتی را که به شیعه دارند، پاسخ دهیم و یک گفتگوی علمی داشته باشیم. قرار ملاقات گذاشتیم و رفتیم آنجا جلسه مباحثه و گفتگوی علمی خوبی بود. نکته قابل توجه این بود که وهابیان چنانکه می دانید تبرک جستن را جایز نمی دانند و آن را شرک می دانند ولی ما به چشم خودمان دیدیم که میهمانان آقای بن باز چگونه به ظرف غذای باقی مانده ایشان هجوم آوردند و به عنوان تبرک از آن می خوردند. چون ایشان در آن جلسه از ما برای صرف نهار دعوت کرد و مهمانان دیگری هم داشت که از جاهای مختلف برای دیدن ایشان آمده بودند و آن روز همه ما بر سر یک سفره نشسته بودیم البته آنجا غذای ما با خود ایشان جدا بود. پس از صرف غذای ایشان تمامی میهمانان به عنوان تبرک قدری از مانده غذای او را خوردند!!
به نظر من راههای زیادی وجود دارد و ما زمینه های فراوانی داریم اگر درست از آنها استفاده کنیم یکی همین بارگاههای ائمه: و امامزادگان است. بخصوص بارگاهی که ما در ایران داریم و بویژه دو بارگاه مقدس امام رضا علیه السلام و حضرت معصومه(س) که امروزه مورد توجه جهانیان است ما می توانیم از طریق برگزاری کنگره هایی در خارج از کشور درباره امام رضا علیه السلام و حضرت معصومه(س) اینها را به جهانیان معرفی کنیم.
دیگری استفاده از شبکه اینترنت که شبکه اطلاع رسانی جهانی است و امروز اکثر مردم دنیا از آن استفاده می کنند. ما می توانیم با معرفی شیعه و امامان و عقاید آنها از این طریق بهره زیادی ببریم. متاسفانه در یکی از سفرهایی که به خارج داشتم، دیدم، اسماعیلیها، صوفیها، قادیانیها و حتی بهائیها اطلاعات فراوانی را در جهت معرفی مذهب و مرام خود به این شبکه داده اند، ولی درباره شیعه اطلاعات خیلی کم و آن هم توسط افراد ضعیف وارد شده بود که خیلی باعث تاسف است.
راه دیگر ایجاد نمایشگاه های دائمی در کنار این اماکن مقدسه است در موضوعات مختلف آثار تاریخی، فرهنگی و علمی شیعه معرفی بزرگان و فقهای نامدار شیعه و خدماتی که در زمینه های مختلف انجام داده اند تا آنهایی که به زیارت می آیند از این فرصت در جهت آشنایی بیشتر خود استفاده کنند. در مالزی من نمایشگاهی را دیدم درباره تاریخ اسلام از تمامی جنگهای اسلام و مقاطع حساس تاریخی آن، که توجه هر بیننده ای را به خود جلب می کرد و همچنین ایجاد نمایشگاههای بزرگ کتاب در کنار این اماکن مقدس و در معرض رفت و آمد و دید زائران همراه با کتابهای متنوع در سطوح مختلف عرضه شود تا بینندگان را وادار به خرید و مطالعه کتاب نماید.
راه دیگر برگزاری مسابقات بین المللی مقاله نویسی و کتاب نویسی درباره امامان شیعه هر وقتی یکی از امامان: به مسلمانان و حتی غیرمسلمانان معرفی شود و درخواست بهترین مقاله یا کتاب درباره آن امام عزیز بشود، با تعیین جوایز سنگین برای برترینها کاری که ما در عراق راجع به حضرت امیر علیه السلام و حضرت زهرا(س) چند سال پیش انجام دادیم و خیلی هم خوب بود. مقالات و کتابهای بسیار نفیسی نوشته شد حتی غیرمسلمانها نیز نوشتند که اتفاقا دو اثر خوب آن مربوط به سلیمان کتانی مسیحی بود. یکی راجع به حضرت امیر علیه السلام و دیگری راجع به حضرت زهرا(س) نوشت.
مثلا راجع به حضرت زهرا(س) و حضرت معصومه(س) از تمامی زنان مسلمان خواسته شود که مقاله یا کتاب بنویسند. مدارک و منابع مورد نیاز هم در اختیار گذاشته شود. این هم راه دیگری است برای معرفی اهل بیت.
راه دیگر که البته جنبه خصوصی تر دارد، شناسایی سادات کل جهان است. الآن که بحمدلله در راس رهبری این کشور سیدی از سادات اهل بیت: قرار گرفته است، بسیار مناسب است. الآن حدود ۴ میلیون سید وجود دارد ما اگر بتوانیم اینها را شناسایی کنیم و حتی بزرگانی که از دنیا رفته اند و دارای نام و نشانی هستند که فراوانند در هند، پاکستان، جنوب آسیای شرقی و ... یک تشخص به این مجموعه بدهیم و اینان بدانند که جزء یک شجره هستند و همگی به پیامبر اکرم(ص) می رسند و از اهل بیت هستند. خود همین انتساب می تواند انگیزه ای برای آشنا شدن آنان با خاندان پیامبر گردد و آنها را به اهل بیت پیامبر نزدیک سازد و این خیل عظیم را که بیشترشان غیر شیعه هستند، آماده برای شنیدن سخنان ائمه: و معارف اهل بیت نماید. مشابه کاری که سیّد مرتضی و سیّد رضی برای سادات زمان خود انجام دادند همه سادات را در یک جا ثبت نام و به امور آنان رسیدگی می کردند. در حقیقت سندیکایی برای سادات تشکیل داده بودند. لذا سید رضی سمت نقیب الاشراف را داشت.
ضمن آن که با این کار مصداق این آیه شریف را به همه جهانیان نشان داده ایم که «انا اعطیناک الکوثر» فخر رازی ذیل این آیه شریفه می نویسد «کوثر معنای زیادی دارد سومین معنای آن فرزندان رسول خدایند که واقعا هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی زیادند با آن که بنی امیه از سادات کشتند هنوز تعدادشان فراوان است و از نظر کیفی هم در میان آنان باقر است و صادق است و سجاد است.
خلاصه آنکه این مجموعه اگر یک ارتباط معنوی با هم پیدا کنند آثار و برکات فراوانی دارد. الآن در آفریقا و شمال آفریقا، تونس، الجزایر، مغرب حدود ۴ میلیون سید است ولی متاسفانه عاشورا را به خاطر ناآگاهی جشن می گیرند و نمی دانند که شهادت جدشان است. شخصی چندی پیش کتابی نوشته بود بنام «فاجعه کربلا» و برای عده ای از اینان فرستاده بود آنها پس از اطلاع با آنکه هر سال عاشورا برایش تبریک می فرستادند از آن به بعد معذرت خواهی کردند و بجایش تسلیت می گفتند. این نشان دهنده روحیه آمادگی است برای دفاع از اجدادشان و این ها عده کمی نیستند.
خوب است ترتیبی داده شود تا زائران بیت الله الحرام و مدینه منوره به هنگام نماز به جای زیارت به نماز جماعت مشغول شوند، علاوه بر ثواب نماز جماعت و اهمیت نماز اول وقت از نظر روایات با توجه به این که الآن غیر شیعیان هم به زیارت مشرف می شوند بخصوص گاه شخصیتهای علمی و فرهنگی از کشورهای اسلامی می آیند، برای اینان دیدن چنین صحنه هایی شگفت انگیز است و آنان را نسبت به عملکرد ما شیعیان بدبین می سازد که هنگام نماز جماعت عده ای مشغول زیارت باشند به هر حال نماز چیزی است که همه مسلمانان به دیده عظمت به آن می نگرند و بی اهمیتی به نماز از هیچ کس شایسته نیست و از ما شیعیان بخصوص در این مکان مقدّس انتظار بیشتری است.
والسلام علیکم
نظر شما