یکشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۸
کاغذی را از زمین برداشت و گفت: این را بخوان. گفتم: سواد ندارم!

حوزه/ فرزانه‌ای که مرور زندگی‌اش عبرت‌آموز و موجب تشویق طلاب در فتح کمالات علمی و معنوی می‌شود

خبرگزاری حوزه، | «در سن کوچکی شوق مفرطی به بازی داشتم و هیچ‌یک از اطفال در انواع بازی‌ها بر من غالب نشدند و اهل خانه نمی‌توانستند مانع بازی کردن من بشوند. تا اینکه سن شانزده‌سالگی در رسید درحالی‌که من مطلقاً بی‌سواد بودم. گذشت تا یک روز شخصی را ملاقات کردم که کاغذی را از زمین برداشت و گفت: این را بخوان. گفتم: سواد ندارم. گفت: تو پسر فلان کس باشی آن‌هم بی‌سواد باشی عجیب است! از این جریان ناراحت شدم. آمدم منزل و گفتم: مرا مکتب ببرید. گفتند:قبلاً کسی از عهده‌ات برنیامده که مکتب بروی. اینک در شانزده‌سالگی چگونه امکان سواد برای تو تصور شود؟»

تولد و تحصیلات

صاحب این تذکر آیت‌الله شیخ محمدعلی مدرس دزفولی است که سال ۱۲۷۱ق در دزفول متولد شد. در شانزده سالگی چنان تحول روحی در او ایجاد شد که ترقی اش باعث تعجب اطرافیان شد. در مدت کوتاهی مقدمات و سطح را در دزفول نزد شیخ محمدحسین معزی دزفولی و شیخ محمد طاهر معزی خواند و البته قسمت‌هایی از این کتاب‌ها را خودش و بدون استاد پیش برد. او در مسیر علمی، چهار سال در حوزه اراک ماند و پس از آن به حوزه پررونق اصفهان رفت و تا پایان عمر خود در آنجا ماند.

تدریس آثار علمی

آیت‌الله دزفولی تدریس را از همان دزفول آغاز کرد و در اصفهان نیز مدرسه چهارباغ و جده کوچک را برای تدریس برگزید که حاصل آن تلاش‌ها، شاگردان پرفروغی همچو آیت‌الله ابوالحسن شمس‌آبادی، آیت‌الله سید محمدحسن میر جهانی و حجت‌الاسلام سید ابوالحسن مرتضوی کرونی، حاج سید رضا هرندی و سید محمدعلی مبارکه‌ای بودند.

ایشان با تسلط بر علوم دینی آثار قلمی از خود به‌جا گذاشت که نورالانوار (در منطق)، الکنوز الحسنیه (درکلام)، غنیه الادیب (ادبیات) و الدر الفتحیه (شرح حال) نمونه‌هایی از آن است.

کمک غیبی

ایشان در ایام زندگی خود، رنجه‌ای فراوانی را متحمل شد. خودش می‌گفت:روزی در خانه چیزی برای خوردن نبود، به سراغ رفیقی رفتم، ولی او را نیافتم. بسیار ناراحت و مضطر شدم که چگونه با دست خالی به خانه بروم. وسط میدان ایستاده و باحال گریه باخدا مشغول درد و دل بودم که ناگهان احساس کردم در همان حال که دستم پشت سرم بود، کسی یک بسته پول در دستم گذاشت! به عقب برگشتم، ولی کسی را ندیدم. با آن پول مدتی گشایش در زندگی پیدا شد.

وفات ملکوتی

عاقبت این عالم باهمت و عبرت‌آموز در شب عرفه سال ۱۳۵۸ق در اصفهان چشم از جهان مادی فروبست و پیکر مطهرش در تکیه سیدالعراقین تخت فولاد دفن شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha