دوشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۵:۵۴
امام هادی(ع) راهبری فکری و فرهنگی جامعه را برعهده داشت

حوزه/ استاد جامعه الزهرا(س) گفت: امام هادی(ع) رهبری و پیشوایی فکری شیعیان در عصر پرتلاطم سیاسی را بر عهده داشت که علاوه بر مقام امامت از تربیت متعالی، بصیرت و هوش فرهنگی بسیاری برخوردار بود و جامعه زمان خویش را مهندسی راهبری فرهنگی می کرد.

رقیه درویشی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در سالروز شهادت امام علی النقی الهادی(ع) اظهار داشت:  ایشان یک استراتژی فکری و فرهنگی قوی داشتند از این رو دارای یک راهبرد و هدایت جامعه و نظام سازی فرهنگی بودند و از نظر فرهنگی اعمال مباحث تربیتی داشتند.
وی افزود: ایشان با تاکید بر پیشرفت علم و دانش، سعی کردند در کنار این کار علمی یک کانون ارتباطات سری وکالت داشته باشند تا از این طریق به نفوذ در بین شیعیان و تعلیم و تربیت آنها بپردازند.
استاد جامعه الزهرا(س) با اشاره به اینکه حضرت به تبیین مساله امامت در زیارت جامعه کبیره پرداختند گفت: این زیارت مهمترین حرکت فرهنگی این امام بود که در آن جایگاه علمی امامت را از زمان امام علی(ع) تا مهدی موعود(عج) از لحاظ تقسیم تکالیف بر عهده امام و وظایف شیعیان را مطرح کردند.
وی ادامه داد: امام با این زیارت نه تنها به مباحث و معارف امامت می پردازد بلکه شیعیان را در ارتباط با زمان خودشان و بعد از دوران خودشان آگاهی می بخشد لذا ایشان جامعه را برای دوران غیبت آماده می کنند که حسن ختامی بر سیرتاریخی ائمه و نقطه شروعی برای آمادگی شیعیان با دوران غیبت است.
این استاد حوزه، به مناظره های علمی این امام معصوم اشاره کرد و گفت: در زمان ایشان مناظره های علمی به اوج خود رسیده بود که با بیان های خود افراد مخالف را به اغنای فکری می رساندند.
درویشی اضافه کرد: همچنین در تاریخ نقل شده است که در ایام متوکل عباسی زنی ادعا کرد که من حضرت زینب هستم و متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از آن زمان سالهای زیادی گذشته است. آن زن گفت: رسول خدا در من تصرف کرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان می شوم. متوکل، بزرگان و علما را جمع کرد و راه چاره خواست.متوکل به آنان گفت: آیا غیر از گذشت سال، دلیل دیگری برای رد سخنان او دارید؟ گفتند: نه.آنان به متوکل گفتند: هادی علیه(ع) را بیاور شاید او بتواند باطل بودن این زن را روشن کند.امام حاضر شد و فرمود: این دروغگو است و زینب(س)در فلان سال وفات کرده است. متوکل پرسید: آیا غیر از این، دلیلی برای دروغگو بودن هست؟امام فرمود: بله و آن این است که گوشت فرزندان فاطمه بر درندگان حرام است. تو این زن را به قفس درندگان بینداز تا معلوم شود که دروغ می گوید.  متوکل خواست او را در قفس بیندازد، او گفت: این آقا می خواهد مرا به کشتن بدهد، یک نفر دیگر را آزمایش کنید. برخی از دشمنان امام علیه السلام به متوکل پیشنهاد کردند که خود امام داخل قفس برود.متوکل به امام عرض کرد: آیا می شود خود شما داخل قفس بروید؟! نردبانی آوردند و امام داخل قفس رفت و در داخل قفس شش شیر درنده بود.وقتی امام داخل شد شیرها آمدند و در برابر امام خوابیدند و امام آنها را نوازش کرد و با دست اشاره می کرد و هر شیری به کناری می رفت.وزیر متوکل به او گفت : زود او را از داخل قفس بیرون بیاور و گرنه آبروی ما می رود. متوکل به آن زن گفت: داخل شو. آن زن گفت: من دروغ می گفتم و احتیاج، مرا به این کار وا داشت و مادر متوکل شفاعت کرد و آن زن از مرگ نجات یافت. اکنون نیز در زمان ما نیز چنین ادعاهای دورغین است که بخاطر مباحث مادی است.

۳۱۳/۶۱

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha