به گزارش خبرگزاری حوزه، دکتر کیانی در ابتدای نشست علمی «رهبران معنویتگرا در جهان معاصر»، مقدمه ای کوتاه در باب معنویت های جدید در جهان معاصر ارائه کرد و اظهار داشت: آنچه از آن تحت عنوان معنویت جدید یاد میشود، اختلافاتی با دین دارد؛ دین بر جنبههای سازمانی تأکید می ورزد، حال آنکه معنویت بر جنبههای فردی قوام یافته است. به تبع، دین بر نظامی از عقاید ثابت و باورهای کلی اشاره دارد، ولی معنویت بر جنبههای شناختی، عاطفی و انگیزشی فرد تأکید می نماید. براساس این، فهم عمومی که امروزه از معنویت وجود دارد، علاوه بر تعابیر سوبژکتیو از مفاهیم پایه مانند خدا، عبادت، اماکن مذهبی و کمک به دیگران و...، ظهور در معانی جدیدی نیز دارد مانند روح یا نفس، مراقبه یا تعمق برای کسب احساسی از تمامیت یا وحدت و هشیاری در مورد آفاق و انفس، ارتقا من درون و... . بدینسان، معنویت جدید در التفات سوبژکتیو به ترسیم باورها، قوانین، مناسبات و رفتارهای شخصی قوام مییابد.
وی افزود: معنویتگرایی جدید به عنوان یکی از پدیدههای چالش برانگیز اجتماعی- دینی و رو به گسترش در دنیای امروز به شمار می رود که در چند دهه اخیر توانسته است بسیاری از نهادهای دینی، علمی، سیاسی و اقتصادی را تحت تأثیر خود قرار دهد. این نوع از معنویتگرایی به کوشش سرکردگان و مدعیانی با ژست منجیگرایانه و نوآورانه، در جنبشها، سازمانها و فرقههای نوپدید ترویج میشود.
سخنران نشست درباره شاخص های انتخاب رهبران معنویت گرای جدید ابراز کرد: سرکردگان و رهبران معنویتگرا، که پشتیبانی نظام استکبار را همراه خود دارند، می کوشند آرمانهای معنویت عصر جدید را خارج از نهاد رسمی دینی با رویکردی محافظه کارانه به دین و فرهنگ عامه، با استناد به تجربه معنوی خود دنبال کنند. این رویکرد با استراتژی بازنمایی تکثر، موجب حضور چهرههای مختلف از ملیتها و فرهنگهای گوناگون به ظاهر حرکت جهانی را به نمایش میگذارد. در نتیجه، با فریب عمومی، همراهی بخش وسیعی از جوامع را در پی دارد.
دکتر کیانی با اشاره به سرکردگان معنوی با ویژگی کاریزماتیک خاطرنشان ساخت: اینان چهرهای قدسی از خود به نمایش میگذارند تا حدی که پیروانشان آنها را پیامبر عصر مدرن و مسلک جدید وی را دین جدید خود تلقی میکنند. این امر تا جایی پیش میرود که این مدعیان خودخوانده با سوار بر جهل و ناآگاهی سرسپردگان خود، مسند خدایی برای خود برمیگزینند.
سخنران نشست مهم ترین استراتژی مقابله با این نوع مدعیان معنوی را آشنایی و شناسایی ایشان، شناخت خاستگاه ها و آموزه های آنان دانست و گفت: محورهای مهم برای شناخت هر یک از سرکردگان معنوی عبارت است از: معرفی فرد، زندگی نامه، خاستگاه فکری، معرفی آثار، آموزهها و در نتیجه تحلیل و نقد آنان.
در پایان، دکتر کیانی تصریح کرد: در غرب امروزی، با عنایت به اضمحلال باورهای دینی، زوال امر قدسی، اصالت فاعلشناسان و تحقق سوبژکتیویته و از سوی دیگر، رونق معنویتگرایی جدید و افزایش قرائت های فردی از معنویت، این سؤال موجه به نظر میرسد که اگر در این شرایط پلورالیسم جدیدی قوام یابد، به چه معنا و بر چه بنیادی است. سوبژکتیویته و پلورالیسم معنوی بینشی همسو با حقانیت انواع قرائتهای معنوی است که افراد با تجربههای درونی خویش به دست آوردهاند و آن را حقیقت معنوی خود قلمداد میکنند. طبق این نظریه، حقیقت معنوی یافته فردی و فارغ از هر گونه توجیه بیرونی و سازمانی است و برای رسیدن به چنین حقیقتی باید تمام باورهای از پیشآموخته را تعلیق کرد و با دروننگری و بر مبنای آگاهی خودبنیان خویش از زندگی بیرونی، حقیقت انحصاری خود را کسب کرد.
در ادامه ناقد نشست ضمن تقدیر از فعالیت علمی دکتر کیانی و ارائه محتوا در این نشست، نقدهایی به شرح ذیل ایراد نمود:
اهمیت نگاه تحقیقی در طرح مسائل به جای نگاه ترویجی؛لزوم همگونی در سطح معروفیت اشخاص انتخاب شده؛ لزوم نقد بیرونی و دینی در کنار نقد درونی؛ لزوم نقد محتوای تعالیم و آموزه ها به جای صرف نقد شخصیت و سوابق اشخاص؛ لزوم بررسی نحوه ارتباط بین سوبژکتیویته و پلورالیسم معنوی؛ لزوم جدا ساختن بنیاد سوبژکتیویته از مقوله پلورالیسم معنوی.