جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۰:۵۵
نقش ادب و هنر متعالی در تقویت زبان فارسی

حوزه/  حجت‌الاسلام‌والمسلمین موسوی فرد، در پیامی به پانزدهمین گردهمایی بین‌المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی، نوشت: زبان و ادب را دریابید و اهمیت آن را فراتر از یک موضوع عادی بدانید. زبان پارسی و ادب برآمده از آن و هنر متولد شده از آن تربیت عقلانی و ارزشی را میسر می‌نمود. سخن از طرد و نفی هنرهای جدید نیست که نه معقول است و نه میسور، بلکه سخن در حفظ ادب و هنر پارسی هم چون یک جزء زندگی حکیمانه است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در اهواز، حجت‌الاسلام‌والمسلمین موسوی فرد، نماینده ولی‌فقیه در استان خوزستان و امام جمعه اهواز، در پیامی به "پانزدهمین گردهمایی بین‌المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی" بر لزوم توجه به زبان و ادبیات فارسی توسط مجامع علمی تأکید کرد.

بر اساس این گزارش، متن پیام وی به این شرح است؛

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین

سلام و درود و تحیات حضرت حق جل و علا بر حضرت ختمی مرتبت پیامبر مهر و رحمت که عالی‌ترین مراتب توحید را با کلام حضرت حق و در لباس وحی قرآنی به بشریت هدیه نمود و به قول جناب عطار:

بر او ختم آمده پایان این راه                در او منزل شده ادعوا الی الله

و درود بر ارواح قدسی آل الله علی‌الخصوص بقیةالله الاعظم ارواحنا فداه که تحقق عینی توحید در اجتماع بشری‌اند

و سلام بر شما عزیزان؛ پاسداران زبان و ادب پارسی و سبب اعتلای این میراث ارزشمند تاریخی.

برادران و خواهران!

اهمیت زبان و نقش پر رنگ آن در مدنیت آدمی امر مشهود و آشکاری است.

خداوند باری‌تعالی در قرآن کریم اختلاف السنه را دلیل بر توحید دانسته و این دلالت‌هایی بر حضور و دخالت خداوند در ایجاد این اعتبار اجتماعی انسان دارد.

امیر بیان در فرازهای حکیمانه‌ای نقش این ابزار طبیعی ارتباط را تبیین فرموده‌اند.

گاهی فرموده‌اند انسان اگر بی‌زبان بود بهیمه مهمله ای را می‌مانست که به هیچ کار نیاید.

گاه چنین فرموده‌اند که زبان و عقل دادوستدی متقابل دارند و عقل منبع نبعان زبان و زبان منشأ تقوم و قوام عقل است، این رابطه دو سویه حاکی است از آنکه هر اندازه عقل به ارتقاء بار یابد زبان رشد یافته و پیشرفت می کند، کلمات پر مغزتر می‌گردند و جملات حکایت‌گری‌های بیشتری در دل پیدا می‌کنند.

آن امام همام همچنین فرموده‌اند زبان که وجه اصلی و بارز ادب است سبب فعلیت عقل و خروج از بالقوه گی است که «من قوّم لسانه زان عقله» و در این دور هرمنونیکی عینی آنکه پیروز می‌شود انسان است.

در این میان حکمای مسلمان نقش قوه متخلیه در ترجمان عقل و تبدیل معقول به ملفوظ را به‌خوبی توضیح داده‌اند.

از نظر فارابی آن قوه‌ای که می‌تواند معقولات و ما فی الضمائر را در قوالب الفاظ بیاورد همین قوه است. ابن‌سینا این قوه را واسطه عقل و حس می‌داند و ارتقای حس به عقل را به‌واسطه "توحید الکثیر" کردن متخلیه و عملیات انتزاع می‌شمرد.

اما آنچه به مقام مربوط است سویه دیگر این رابطه است که عقل هنگام تنزل به عالم حس و زبان، دست به دامن این قوه شده تا "تکثیر الواحد: کند و امر بسیط و اجمالی را کشف تفصیلی نماید.

حاصل آن آموزه دینی و این معرفت حکمی آن است که تربیت قوه متخلیه و مانع شدن از هرزگی آن به تقویت زبان و پربار شدن آن منتهی می‌شود. نقش ادب و هنر متعالی در تقویت این قوه و بارورسازی آن در کلمات حکما و عرفا به‌وفور آمده است هر چند تبیین جزئیات و پاسخ به سؤال‌های جدید بسته به تلاش طلاب و دانشجویان حکمت و ادب است.

به ربط عقل و زبان بازگردیم، زبان از وجوه مهم و بلکه مهم‌ترین چهره ادب است. ادب قالب‌های پذیرفته‌شده توسط آدمیان در برآوردن نیازهای فردی و جمعی است.

ادب می‌تواند در پوشش، تغذیه، تفریح و عزا خود را نشان دهد اما هیچ کجا مثل تکلم و استفاده از زبان، حضور ادب احساس نمی‌شود و شاید به همین جهت به علم بحث کننده از ویژگی‌های کلام و احوال آن «علم ادبیات» گفته‌اند. الغرض ادبِ زبان رابطه مستقیمی با شکوفا کردن عقل دارد؛ کم‌گویی و گزیده گویی و انتخاب به هنگام و سنجیده کلمات و جملات منجر به تقویت عقل می‌گردد چراکه فرمود ان بذوی العقول من الحاجه الی الادب کما یظمأ الزرع المطر.

رعایت ادبِ زبان نیز در کلام مولا وجوهی دارد:

گاهی بیان فرموده‌اند برترین کلام آن است که نظم و نظام خاصی داشته باشد و مورد قبول خاص و عام قرار بگیرد احسن الکلام مازانه حسن النظام و فهمه الخاص و العام. جمله‌بندی‌های به هم ریخته، استفاده از ساختارهای وارداتی و پرهیز نکردن از کلمات بیگانه حسن نظام را به قبح آن تبدیل می کند.

گاهی نیز چنین فرموده‌اند که کلام نیکو و رعایت ادب آن به استفاده نکردن از کلمات دشوار و ثقیل و نامأنوس و غریب است. کلام نباید چنان باشد که گوش را بخراشد و فهم را دچار سختی و مشقت نماید احسن الکلام ما لا تمجه الآذان و لا یتعب فهمه الافهام.

عزیزان و محترمان!

زبان پارسی که جغرافیای نسبتاً وسیعی را شامل می‌شود در طول تاریخ پرافتخار خود شکرشکن بوده و قند پارسی به بنگاله و غیر آن که رفته فاتح دل‌ها و قلم‌ها گردیده است. دادوستد این زبان با عربی و آذری بر غنای آن افزوده و شیرینی و دلربایی‌اش را دوچندان کرده است.

دیوان حافظ که در کف می گیری و استخدام کلمات و ترکیب‌های فسون گر را که مشاهده می‌کنی گویی خلسه‌ای حاصل می‌شود و آنچه عارف خلع بدنش می‌خواند با این شراب طهور حاصل می‌آید.

زمانی سومِ قرآن و صحیفه سجادیه همین گلاب دان خواجه شیراز بود. شمع محفل می‌شد و توحید و مراتب سلوک را چنان عاشقانه و هنرمندانه حکایت گری می‌کرد که شاگردان عرفان نخوانده پای دیوانش زمزمه توحید اطلاقی و غم هجران از خرابات و میکده را با تمام وجود در می‌یافتند و این حاصل متخیله تربیت شده یک حکیم و عارف الهی بود.

همین نقش برای شاهنامه حکیم فردوسی و نیز مثنوی ملای رومی و بوستان و گلستان استاد سخن سعدی شیرازی وجود می داشت و هنر لذت بخش، از جنس اعجاز پیغمبر آخرالزمان بود. تا این که جعبه جادویی آمد و ترکیب صوت و تصویر، ذهن‌ها را از ادب دور کرد. ارزش‌های توحیدی و معرفتی به زیبایی‌های حسی و جادوگری‌های تصویری فرو کاسته شدند، هنر جدید رمق از هنر سنتی و قدیم ایران زمین برد.

کوتاه سخن آن که از این روند نگرانیم! زبان و ادب را دریابید و اهمیت آن را فراتر از یک موضوع عادی بدانید. زبان پارسی و ادب برآمده از آن و هنر متولد شده از آن تربیت عقلانی و ارزشی را میسر می‌نمود. سخن از طرد و نفی هنرهای جدید نیست که نه معقول است و نه میسور، بلکه سخن در حفظ ادب و هنر پارسی هم چون یک جزء زندگی حکیمانه است.

اندیشمندان و فرهیختگان!

فضای مجازی که اکنون بسان امری حقیقی با زندگی ما در آمیخته و مناسبات را تا حد زیادی تغییر داده و قهراً و طبعاً فرصت‌های بی‌نظیری پدید آورده به دنباله‌اش تهدیدهای فرهنگی قابل‌اعتنایی را نیز آورده است. از انفجار بی ضابطه اطلاعات و ارتباطات بی معنا و بعضاً مخرب که بگذریم به دلیل کثرت خارج از حد تولیدات، رعایت منطق و تعقل از یک سو و مراعات زبان و ادبیات و نگارش از سوی دیگر نادید گرفته می‌شود، گویا با نسلی در آینده مواجهیم که حتی املای کلمات را نه در بوستان سعدی و دیوان حافظ و کتب درسی که در پیام‌های مستعجل این محیط مغشوش مشاهده کرده‌اند. جمله‌بندی‌های ضعیف و ساختارهای ضعیف‌تر و گرته برداری‌های بی ضابطه، زبان و ادب را نحیف و بی‌جان می‌سازد. به دادش برسید و اندیشه‌ای ساز کنید و هم‌اندیشی بفرمایید و تلاش و مجاهدت فرهنگی نمایید و بدانید که در این راه مأجور و مثاب هستید ان‌شاءالله.

در پایان از یکایک شما اهالی ادب سپاس‌گزاری می‌کنم و دست شما را به گرمی می‌فشارم و امید واثق به الطاف خداوندی در تأیید اهل ادب دارم باشد به شکر پادشاهی ز نظر مراند گدارا.

والسلام علیکم و رحمه الله.

لازم به ذکر است، پانزدهمین گردهمایی بین‌المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی از ۲۸ بهمن تا ۷ اسفندماه سال جاری به میزبانی دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شد.

انتهای پیام./

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha