خبرگزاری حوزه | انسان در دنیای کنونی که عصر ارتباطات و پیشرفت است، برای کسب دانش، رشد فکری، اجتماعی و معنوی نیاز به برنامهریزی و تنظیم وقت دارد؛ از این رو شایسته است که در زندگی فردی و اجتماعی خویش، نظم و ترتیب را رعایت نماید؛ زیرا منظم بودن جزو احتیاجات اساسی و روانی بشر محسوب میشود و به زندگی فردی و اجتماعی افراد شکل خاص و قاعدهی مشخصی میبخشد.
برای دستیابی به گوهر گرانبهای نظم، باید عوامل بینظمی شناخته و مورد بررسی قرار گیرد؛ زیرا به همان اندازه که نظم، انسانها را در رسیدن به کمال و موفقیت یاری میکند، بینظمی باعث عقبماندگی و ناکامی اجتماعی میشود و سرمایههای عمر انسان را هدر میدهد.
ریشهی برخی از بینظمیها را میتوان در اجتماع و معاشرت با افراد و دوستان بینظم جستجو کرد زیرا اینگونه معاشرتها سبب بینظمی در خانه، محلکار، کوتاهی در رعایت قوانین اجتماعی و بروز رفتارهای ناپسند میشود. یکی دیگر از عوامل بینظمی عدم رشد فرهنگی است که مسئولین مربوطه میبایست در این امر خطیر افراد جامعه را یاری رسانند و از طریق رسانههای گروهی فرهنگ نظم را در جامعه ترویج دهند.
هرگاه نظم در جامعه به صورت یک فرهنگ در آید و افراد نسبت به نظم و انضباط احساس نیاز کنند، هیچکس حاضر به نقض مقررات و ضوابط در اجتماع نخواهد شد، بلکه برای رشد و پرورش آن تلاش خواهد کرد.
حضرت علی(ع) در حدیثی میفرماید: «اُوصیکُما وَ جَمیعِ اَهلِی وَ وَلدیِ وَ مَن بَلَغَهُ بِکِتابیِ بِتَقوَیالله وَ نَظِمِ اَمرِکُم» «شما را و همهی فرزندانم و خانوادهام و هر کس را که نوشته من به او میرسد به تقوای الهی و نظم در کارهایتان سفارش میکنم.»
حضرت در این سخن نورانی اشاره به ترویج فرهنگ نظم دارد.
بنابراین اگر بینظمی در جامعه رواج پیدا کند، پیامدهای جبران ناپذیری به همراه خواهد داشت؛ گاهی باعث پایمال شدن حق دیگران میشود مانند، اتومبیلی که چراغ قرمز را رد میکند و منجر به تصادف و تلف شدن وقت دیگران میشود و یا کارمندی که به امور شخصی خود میپردازد و حق مراجعین خود را ضایع میکند.
و گاه باعث هرز رفتن نیروها و سرمایهها میشود مانند، سخنرانی که در زمان مقرر در کنفرانس حاضر نمیشود و ساعتها وقت دیگران و هزینههای صرف شده را از میان میبرد.
با تامل در آموزههای قرآن در مییابیم که خداوند همواره انسانها را به یک برنامهی صحیح و منظم دعوت میکند و راههایی را برای درمان بینظمی مطرح مینماید.
خداوند در قرآن میفرماید: «یا ایُّهَا الذَّینَ آمَنوُا لاتُقدَّمُوا بَینَ یَدَیاللُّه وَ رَسُولِهِ ...» (حجرات، ۱) «ای کسانی که ایمان آوردید در هیچ کاری بر خدا و رسولش پیشی نگیرید ...»
و نیز در آیهی دیگر قرآن چنین میخوانیم:
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا کَانُوا مَعَهُ عَلَی أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّی یَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَأْذِنُونَکَ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوکَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَن لِّمَن شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ» (نور، ۶۲)
«مؤمنان (واقعی) تنها کسانی هستند که به خدا وپیامبرش ایمان آورده و هرگاه با پیامبر بر کاری اجتماع نمایند، بدون اجازه او نمیروند، (ای پیامبر!) کسانی که اجازه میگیرند آنانند که به خدا وپیامبرش ایمان دارند. پس اگر برای بعضی از کارهای خوداز تو اجازه خواستند، به هرکس از آنان که خواستی (ومصلحت بود) اجازه بده وبرای آنان از خدا طلب آمرزش کن، که خداوند بخشنده ومهربان است.»
خداوند در این آیات به مسئلهی مدیریت، رهبری و رعایت انضباط اشاره میکند که همهی افراد یک جامعه که تحت پوشش مدیریت و رهبری قرار دارند میبایست با اجازهی رهبری عمل کنند و نباید به طور خودسرانه کاری انجام دهند تا شیرازه کارها از هم نپاشد، زیرا از همین رهگذر بوده است که مسلمانان طعم تلخ تخلف از این دستور را بارها در زمان پیامبر (ص) یا بعد از آن چشیدهاند که روشنترین آنها داستان شکست جنگ «احد» است که به خاطر بیانضباطی گروه اندکی از جنگجویان به وقوع پیوست.
خداوند در آیهی دیگر به استفادهی بهینه از وقت و برنامهریزی اشاره کرده و میفرماید: «فَاٍذا فَرَغتَ فَانصَب» (انشراح، ۷) «پس هر گاه از کارت فارغ شدی برای انجام کار دیگری خودت را مهیا کن» یعنی اینکه انسان بعد از فارغ شدن از هر کار و مسئولیتی، آمادهی پذیرش مسئولیت دیگر و تلاش و کوشش دیگری شود و از هر فرصتی که خداوند در اختیار او قرار داده است، کمال بهره و استفاده را بنماید.
از آیات شریفه چنین بدست میآید که آدمی باید برای تمام مراحل زندگی خود برنامهی مشخص و مدونی داشته باشد، تا از بیکاری که مایهی خستگی، کمشدننشاط، تنبلی و فرسودگی است رهایی یابد. دچار حسرت و پشیمانی نشود و از بینظمی که مایهی فساد و تباهی و ابتلای به انواع گناهان است، نجات یابد.
لذا هر فردی برای تسلط بر وقت و زمان خویش باید به کارهایی که از اولویت و اهمیت بیشتری برخوردار است توجه نموده و کارهای روزمرهاش را به موقع و در زمان خودش انجام دهد. در این زمینه حضرت علی (ع) در حدیثی میفرماید: «در هر روز کار همان روزتان را انجام دهید زیرا برای هر روز کاری مخصوص بدان است.»
بنابراین زندگی فردی و اجتماعی هیچکس بدون وقت شناسی و ایجاد نظم و برنامه به سامان نمیرسد همان گونه که این جهان هستی بر اساس نظم دقیق است، ما نیز باید همسو با این نظام با برنامه ریزی صحیح حرکت کنیم و زندگی معنوی و مادی خویش را با آن هماهنگ سازیم و هیچ فرصتی را به رایگان از دست ندهیم.
بتول پناهی، عضو گروه شمس الشموش وابسته به دفتر تبلیغات