به گزارش خبرگزاری حوزه، اصغر رمضانی در گفت و گویی با اشاره به برگزاری پنل «جاودانگی از منظر کلام» در همایش بین المللی «جاودانگی نفس در اسلام و مسیحیت» که به همت پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد، اظهار داشت: در این پنل، ۴ مقاله ارائه گردید که مقاله اول توسط آقای رحیم دهقان با عنوان «تجسم اعمال و پیامدهای کلامی آن در حوزه معاد» ارائه شد که در این مقاله نویسنده تلاش کرده که درباره تجسم اعمال مباحثی از قبیل موافقان و مخالفان این مسئله را مطرح می کند و به این نتیجه رسیده که موافق مسئله تجسم اعمال است.
وی گفت: نویسنده در این مقاله به ۶ نتیجه می رسد که از طریق تجسم اعمال می توانیم خلدو عذاب، معاد جسمانی، نامه اعمال، مسخ، عینیت یافتن اندیشه ها که در متون دینی به این موارد اشاره شده، ما می توانیم از طریق مسئله تجسم اعمال تبیین و نقل کنیم.
دبیر پنل «جاودانگی از منظر کلام» تصریح کرد: مقاله دوم توسط خانم دکتر قربانی با عنوان «بررسی بقای روح در اندیشه آیت الله مروارید» بود که آیت الله مروارید از علمای مکتب معارفی خراسان است که در راستای تفکرات آیت الله میرزا مهدی اصفهانی اندیشه ورزی می کند و ایشان معتقد است که نفس و بدن مادی هستند ولی نفس ماده لطیف و بدن ماده کثیف است.
وی افزود: آیت الله مروارید معتقد است که هویت انسان را جسم لطیف و جسم کثیف که عبارت از بدن و روح باشد، تشکیل می دهد و معتقد است همانطور که بدن می میرد، روح هم می میرد و در قیامت محشور می شود.
رمضانی اظهار داشت: نویسنده معتقد است علم و عقل امور مجرد ماده هستند و این ها به نفس که یک امر مادی است، ارائه می شود و بحث این است که رابطه یک امر مجرد و مادی چطور تبیین می شود و بحث دیگر این است که بدن ابزار روح است و جای دیگر می گوید روح ابزار بدن می باشد که این تناقض در گفتار بوده و مشخص نشده است.
وی گفت: مقاله سوم توسط دکتر موسیوند با عنوان «خلود در عذاب» ارائه شد و نتیجه ای که در این مقاله گرفته این است که خلود در دوزخ که ظاهر آیات و روایت امر عقلانی نیست، یعنی نمی توانیم استدلال عقلی بر مطلب ارائه کنیم و شواهدی از ملاصدرا و علامه طباطبایی و مرحوم کمپانینی ارائه می کند که این ها با تردید نگاه می کنند، یعنی جاودانگی در عذاب را قبول ندارند.
دبیر پنل «جاودانگی از منظر کلام» تصریح کرد: نویسنده به این نتیجه رسیده که اگر بتوانیم عدم خلود را برهان عقلانی نکنیم، لازمه خلود در عذاب این است که با عدالت خداوند سازگار نباشد، در حالی که اصل اول این بوده که خداوند عادل است و لذا حداقل این است که در این مسئله توقف کنیم و در مورد ظاهر آیات که دال بر خلود در عذاب هستند، یا به تأویل ببریم و یا بر خلاف معنای ظاهری آنها حمل کنیم.
وی افزود: مقاله چهارم توسط دکتر منصور نصیری با عنوان «تبیین و بررسی ابدیت نفس از دیدگاه ابن کمونه» ارائه شد و مطالبی که ایشان بیان کردند، در چند بخش مقدمه، مبانی دیدگاه ابن کمونی، اثبات جاودانگی نفس و بررسی و نقد دیدگاه ابن کمونه عنوان شد.
رمضانی اظهار داشت: ابن کمونه یک متکلم از خانواده یهودی است و معتقد می باشد که نفس بسیط است، و اثبات می کند که هر نفس بسیطی قدیم است و هر امر قدیمی علت قدیم می خواهد و نفس علت قدیم داریم و چون قدیم معدوم نمی شود، پس نفس هم معدوم نمی شود.
وی افزود: مغالطه ای که در دستگاه فلسفه ایشان رخ داده، این است که واجل الوجود را مطلق گرفته است، در حالیکه واجب الوجود در اصطلاح فلاسفه یا واجب الوجود بالذات است یا واجب الوجود بالغیر است که البته خودش که صادقانه عنوان کرده که فلسفه را پیش استادی فرا نگرفته است.
نظر شما