به گزارش سرویس بینالملل خبرگزاری حوزه، پس از اهدای مدال و جایزه ایثار به یکی از فرماندهان ارتش در جمهوری آذربایجان، دیدگاههای مختلفی در این خصوص در فضای مجازی منتشر شد.
سید حامد حسینی کارشناس بینالملل در یادداشتی به این موضوع پرداخته که به این شرح است:
هفته گذشته سیدعباس موسوی سفیر محترم جمهوری اسلامی ایران در جمهوری آذربایجان به همراه حجت الاسلام اجاق نژاد و وابسته نظامی سفارت با حضور در منزل شهید ژنرال پولاد هاشم اف، ضمن دیدار با خانوادهی این شهید، نسبت به اهداء نشان و جایزه جهانی ایثار سردار شهید قاسم سلیمانی به همسر و فرزندان وی، یاد و خاطرهی این شهید را گرامی داشتند. شهید پولاد هاشماف در تیرماه ۱۳۹۹ طی یک عملیات متجاوزانهی ارتش ارمنستان در منطقه مرزی تووز جمهوری آذربایجان، با جمعی از یارانش به شهادت رسید که خون این شهید نوید آزادی مناطق اشغالی قرهباغ را در پاییز همان سال فراهم آورد. این شهید از عاشقان مکتب سرخ عاشورا بوده و همواره خود را پیرو و رهروی حضرت امام حسین(ع) معرفی میکرد.
لازم به یادآوری است که جایزه جهانی ایثار سردار سلیمانی دومین جایزه بین المللی جمهوری اسلامی ایران است که در یک بخش اصلی "مقاومت" و شش بخش"سیاست"، "رسانه"، "ورزش"، "فرهنگی و هنری"، "آموزش" و "اجتماع" به نامزدهای حائز شرایط منطبق بر شاخصهای این جایزه اهدا میشود.
این اقدام شایسته و در خورتمجید سفیر جمهوری اسلامی ایران که گامی بزرگ در جهت تعظیم به مقام شامخ شهادت و ترویج و اشاعهی فرهنگ جهاد و مقاومت در فراسوی مرزهای جمهوری اسلامی ایران انجام پذیرفته، به مذاق برخی عناصر داخلی و تجزیه طلبان دویست دلاری خارج نشین خوش نیامده و چند صباحی است که این دیپلمات ارشد و کاربلد کشورمان، آماج بدترین و سختترین حملات شده و سرآغازی برای نفرت پراکنی عناصر ضدانقلاب خارج نشین، لُمپنها و سرسپردگان داخلی شده است تا بلکه از این فرصت باردیگر خوش خدمتی خود را به اربابان صهیونیستی خود به اثبات رسانده و نسبت به تسویه حساب با ارزشها و آرمانهای بلند انقلاب اسلامی و مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی اقدام نمایند. البته متاسفانه هستند تعدادی عناصر ساده اندیش داخلی که به بدلیل عدم شناخت صحیح از شرایط موجود و ملزومات تبلور گفتمان انقلاب اسلامی در قفقاز، نسبت به ارائه تحلیلهای ناپخته و اشتباه پرداخته و با ندانم کاریهای خود؛ با بازی در زمین دشمن، بر فضای رسانهای مسموم برعلیه سفیر کشورمان دامن زده و عرصه را به نفع حریف مغلوب و مقهور انقلاب اسلامی تنگ کردهاند. البته با نگاهی عمیق و موشکافانه متوجه خواهیم شد که تمامی این اقدامات بدخواهان، ریشه در کیته توزی ایشان از عمق نفوذ مبانی انقلاب اسلامی و گفتمان مقاومت در قفقازجنوبی دارد. همان جائیکه بعد از شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی به یکباره رنگ جبهه مقاومت به خود گرفت و صرفنظر از تمامی مانع تراشیهای تصنعی، جامهی عزا بر تن کرده و خود را در غم فقدان این سردار اسلام سهیم دانست. تردیدی نیست که تغییر رنگ فضای مجازی آذربایجان به رنگ شهید سلیمانی و حضور هزاران نفر از دینداران این خطه در مراسمات تشییع و سالگرد این شهید، خارج از تحلیلهای سطحی و منقضی شدهی محافل معاند تجزیه طلب و سرویسهای طایفهی اردوغان بود و بشدت ایشان از این حقیقت مسلم معاصر آزرده خاطر شده و مترصد فرصتی برای عقده گشایی بودند تا بلکه بتوانند مرهمی بر زخمهای عمیق خود با رنگ دلارهای سعودی و صهیونیستی نهاده و غبار از چهره بتکانند تا بلکه بتوانند کور سوی امیدی برای نا کجاآباد خود در این منطقه پیدا کنند.
وحشت طیف اردوغان، پان ترکیسم و صهیونیسم از گسترش مکتب شهید سلیمانی در قفقاز، حقیتی غیرقابل انکار است. برای مدعیانی که آسمان به ریسمان میبافند تا جای پایی برای خود در قفقاز بسازند، تولد مکتب حاج قاسم در قلوب مردمان این دیار و رشد فرهنگ جهاد و شهادت را هرگز تحمل نخواهد کرد و طبیعی است که این چنین وحشت زده و ناشیانه دست به تخریب بزنند.
بدون شک این اقدام ارزشمند سفیر فعال کشورمان که با هماهنگیهای رسمی از مراجع ذی صلاح کشور جمهوری آذربایجان انجام پذیرفته بود، جزوه معدود گامهای بزرگ در عرصهی دیپلماسی عمومی در این حوزه میباشد که شاید سالها از آن غفلت شده بود. طبیعی است که بازی در میدانی که سالهاست بدلایلی مختلف خالی مانده بود به مذاق حریفان این محفل خوش نیامده و هدف هجمههای بی شرمانه قرار خواهد گرفت. این حرکت برجسته سفیر؛ ابتدا از سوی محافل تجزیه طلب و مجهول الهویه پان ترک مورد نقد قرار گرفت و حتی با فشار و تحریک مادر و برادر این شهید و سوء استفاده از اختلافات خانوادگی ایشان نسبت به انجام مصاحبه برعلیه سفیر و جمهوری اسلامی ایران ترغیب شدند و این در حالی است که نشان ایثار به مادر و برادر این شهید اهدا نشده است. البته طینت شیطانی این گروههای تجزیه طلب و قومگرا و استفاده ابزاری از عوامل انسانی و ایدئولوژیکی و زیرپا گذاشتن ارزشهای والای اخلاقی و توهین به اعتقادات، در نیل به اهداف پوچ این عناصر خود فروخته امری مسبوق به سابقه میباشد. آتشبیار این معرکه، برخی سرویسهای ترکیه، شبکه معاند گوناذتیوی و جهاندار بای اوغلو- از پانترکیستهای معروف - میباشد. البته نقش دفتر نمایندگی گوناذتیوی در باکو و فعالیت مخرب آن در این امر که در تضاد با مواضع رسمی دولت جمهوری آذربایجان میباشد، نیز غیرقابل انکار است.
بخش دیگری از این حملات به لمپنها و جیرهخواران سرویسهای خارجی در داخل کشور سپرده شد تا ضمن همصدایی با شیپورهای رسانهای خارجی، کینههای تجزیه طلبی خود را در نقاب انتقاد از سفیر از چهره برکنده و نسبت به پردهدری برعلیه منافع ملی کشورمان دهن گشایی نمایند.
فصل بعدی این حملات با شبهه افکنی در ماهیت عمل انجام شده از سوی برخی ناآگاهان داخلی انجام گرفت. بطوریکه برخی از ساده اندیشان که شناختی از منطقه قفقاز جنوبی و شرایط حاکم بر آنجا نداشته و توانایی تفکیک دولت و مردم را ندارند، چشم بسته و متعصبانه بر تحلیل اشتباه خود اصرار ورزیده و بیخبر از همه جا، به هم آوایی با معاندان و دشمنان جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی پرداخته و هم صدا با ایشان به تضعیف منافع جمهوری اسلامی و اقدام انقلابی سفیر کشورمان برآمدند.
سخن آخر اینکه؛ بیگمان حرکت در مسیر انقلاب اسلامی که آغازی برای خودباوری و کسب جایگاهی تازه در معادلات جهانی بشمار میرود، نیازمند کار جهادی، تلاش خستگی ناپذیر و ایستادگی در برابر موانع و کارشکنیها بوده و رمز و کلید پیرزوی در برابر بدمنشیها و هجمههای فراوان؛ ایمان به قدرت لایزال الهی، حفظ روحیه انقلابی و نیز بهرهگیری از آموزههای دینی و اخلاقی میباشد. شکی نیست؛ قدم زدن در گذرگاه حماسی انقلاب اسلامی و ملحق شدن به چراغداران این مسیر روشن و زمینه سازی برای ایجاد یک تمدن اسلامی؛ با هجمهها، شدائد و رنجهایی همراه است که در طول تاریخ پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی همواره از سوی بنیانگذاران و بزرگان این راه عزتمند، پیموده شده و هریک از ایشان به اندازه پیمانهی خود، از جان، مال و آبروی خود برای استواری و پایداری هرچه بیشتر این مسیر پرشکوه چشم پوشی کردهاند.
در اهمیت این اقدام سفیر؛ همین بس که تضرع و زاری همهی معاندین و بدخواهان جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی را بلند کرده و به نالیدن وادار کرده است. شکی نیست که این رفتار عزتمندانهی دیپلمات ارشد کشورمان که از گفتمان ۱۷-ربیع مقام معظم رهبری نشات گرفته، بعنوان برگ زرینی در حافظه تاریخی همه ایرانیان و دلسوزان منافع جمهوری اسلامی ایران به یادگار خواهد ماند. لذا این مسیر را باید پیمود . . .