"افسر جنگ نرم"
یک خاک گره خورده به انگشت اشاره
دیروز چنان بوده و امروز دوباره
دیروز یکی ماشه به انگشت فشرده
جنگیده که ایران نشود تکه و پاره
...................
امروزهمان ماشه به انگشت من و تست
آن جوهر دستی که درخشد چو ستاره
تادولت پرشور و جهادی بگزینیم
جز این نبود مشکل مارا ره چاره
..................
هرپیله تحریم بریزد چو بیاید
هم فکر و دل قاسم اگر بهر اداره
لبیک بگو خون شهیدان نرود هرز
پر رنگتر از خون شو نشین گوشه کناره
....................
درمکتب ما سنگر و صندوق یکی هست
هربارکه دشمن بنشیند به نظاره
ماملت عشقیم فنا را نپذیریم
چل سالگی مان بشود قرن و هزاره
..................
حاشا که به وسواس شیاطین ندهی گوش
بشنو در افق زمزمه ی پای سواره
باید برسانیم به دستش علم عشق
تا نور بریزد ز همه بام و مناره