به گزارش خبرگزاری حوزه، یکی از سؤالاتی که در نرم افزار پاسخ به آن جواب داده شده است، این پرسش است که: «روایات معصومین درباره حضرت معصومه(س) چه ابعادی از شخصیت ایشان را بیان می کند؟ صحت آنها چقدر است؟» و در این نوشتار، به پاسخ این سؤال خواهیم پرداخت.
احادیث رسیده درباره شهر قم و اهل آن که معتبر نیز هستند نشان از عظمت شهر قم دارد و براساس آنچه تاکنون اتفاق افتاده و به مرور حادث گردیده است، نشانگر این حقیقت است که این شهر در اسلام و برای اهل بیت عترت جایگاه ویژه ای دارد و در آینده اسلام نیز این شهر به عنوان پایگاه دین و مرکزیت علمی خواهد داشت چنانکه امروز ما شاهد این امر هستیم که شهر قم محوریت یافته و روز به روز این برجستگی به وضوح در این شهر به ظهور می رسد.
به نظر می رسد که تمام این حوادث و اهمیت و جایگاه این شهر معطوف به یک نقطه است و عامل مهمی که این شهرها را به این صورت مهم جلوه می دهد یک امر اساسی است چرا این شهر در احادیث اهل بیت به عنوان پناهگاه اهل بیت ذکر شده است؟ چرا در حدیث معراج که پیامبر اکرم به سبب معراج بر هستی و اسرار آن وقوف کامل یافت درباره این شهر صحبت به میان آمده است(۱) معراجی که از اهمیت فوق العاده ای در اسلام برخوردار است و یکی از معجزات مهم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و خاتم پیامبران است و در آن پیشوائی و افضلیت نبی خاتم بر تمامی پیامبران به اثبات رسیده است و آن حضرت بر تمامی انبیاء امامت نموده(۲) چرا باید با شهر قم این معراج و اسرای نبوی گره خورده است؟
از این اتصال معراج و قم باید یک درس بگیریم و با دیدن تحولات بزرگ بعد از پیامبر اکرم تا امروز که قم به عنوان یکی از شهرهای ایران اسلامی است که در آن انقلاب اسلامی رخ داده و حکومت اسلامی مستقر گردیده است نباید از کنار اینها و مرتبط بودن آن با معراج نبوی به سادگی و بدون تأمل بگذریم.
چون معراج مسئله بسیار مهم در اسلام است و اعتقاد به معراج یکی از ارکان و مسلمات دین اسلام می باشد خداوند در این سیر آسمانی و تسلط بر کائنات از مسائل مهم پیامبر خویش را آگاه می سازد. که از جمله آنها خبر از آینده و در کنار آن خبر از تأسیس و بوجود آمدن شهری در اسلام به نام قم است. (۳)
علاوه بر این احادیثی که از ناحیه معصومین درباره این شهر و خصوصاًَ بانوی بزرگ اسلام و کریمه اهل بیت صادر شده ما را به اهمیت این شهر که منشأ آن همه برکات و اهمیت آن وجود مرقد نورانی و ملکوتی حضرت فاطمه معصومه بنت موسی بن جعفر علیهم السلام است، متوجه می سازد.
امام صادق علیه السلام می فرماید: خداوند قم را برای سایر شهرها حجت می آورد و اهل قم را برای اهل تمام مردم از شرق و غرب حجت می آورد(۴) به خاطر دینداری و ولایتمداری آنها روایتی که عبدالعظیم حسنی علیه الرحمه آن را با چند واسطه از امام صادق علیه السلام نقل می کند از امیرالمؤمنان علیه السلام که شهر قم را عشّ اهل بیت دانسته «قم محل زندگی و آشیانه و مأوای آل محمد صلی الله علیه و آله و شیعیان آنها خواهد بود. . . »(۵)
و امام صادق علیه السلام می فرماید: وقتی که گرفتاری و بلا به شما رو آورد به قم بروید، قم مأوی و منزل فرزندان فاطمه سلام الله علیها است و محل امن مؤمنان. . . »(۶)
روایات زیادی درباره شهر قم و اهل آن و مرقد مطهر حضرت معصومه و مقام آن بانوی مقدس در منابع حدیثی و تاریخی آمده است که همه آنها از نظر سند صحیح و معتبر می باشند و هیچ تردیدی درباره سندیت آنها در کتب رجالی وجود ندارد. از جمله روایتی از امام رضا علیه السلام درباره زیارت حضرت معصومه که فرموده اند: هر کس او را زیارت کند بهشت بر او واجب است و زیارت او معادل زیارت من است. زیارت حضرت معصومه ثوابی معادل زیارت امام معصوم هشتم است که امام هشتم این حقیقت را بیان نموده است. و روایتی از امام جواد و روایتی از امام صادق علیه السلام که فرموده است: از اولاد من بانویی در این شهر (قم) بنام (فاطمه) مدفون خواهد شد که پاداش زیارتش بهشت است. (۷)
تمام این روایات بیانگر شخصیت ممتاز حضرت فاطمه معصومه بوده است که شخصیت معنوی آن حضرت در پیشگاه خداوند و شأن و منزلتش به قدری رفیع است که روزگاری دین الهی به خاطر مرقدش در تمام جهان گسترش یافته و محفوظ خواهد بود و احادیث اهل بیت از کنار مرقدش به تمام جهان پرتوافکنی خواهد نمود و این شهر را به عنوان پایگاه اسلام اصیل و خواستگاه مراجع تقلید و یاران واقعی امام زمان (عج) مطرح خواهد نمود، و این کرامتی است که از سوی خداوند متعال به این بانوی گرانقدر اسلام عطاء نموده است.
با مطالعه در حوادث واقعه در این شهر که زیستگاه و خاستگاه علمای بزرگ و عرفای نامداری بوده است که هر یک در عبودیت الهی و در احیای اسلام نقش بسزایی داشته اند و بسیاری از آنها گمنام زیسته اما خدمات آنها به اسلام و در حفظ اسلام بسیار ارجدار بوده است.
همه اینها معطوف به وجود مرقد این بانوی گرانقدر اسلام است. (۸) با تأمل در این رویدادها از صدر اسلام و از آغاز تاریخ اسلام در می یابیم که مأمن شیعه در قم بوده و محدثان عالی مقام و بزرگواری در این شهر زیسته و چونان پروانه گرد شمع مرقد با کرامت و نورانی کریمه اهل بیت اظهار نورانیت نموده اند. (۹)
بنابراین روایات درباره شأن و شخصیت حضرت معصومه در منابع اسلامی وجود دارد و روایاتی که در شأن شهر قم آمده معطوف به شخصیت حضرت معصومه است و به خاطر مرقد مطهر ایشان است چون قبل از وجود و حضور ایشان و مدفون شدنشان در این شهر چندان مرکزیت و محوریت و اهمیت برای این شهر نبود اگرچه محدثانی در این شهر بودند ولی تمام روایات نشان می دهد که شخصیت کریمه اهل بیت این شهر را مرکزیت داده و عظمت بخشیده است.
همه اینها بازگوکنندة این حقیقت است که اولاً شخصیت ایشان به عنوان فرزند معصوم در پیشگاه خداوند بسیار قابل توجه است به طوری که تمام بزرگان در گرد شمع وجود او با همه نورانیت و کرامت ناچیز هستند و این خود حکایت از عظمت معنوی ائمه هدی می باشد که فرزند آنها چنین نورافکنی دارد. اگر خودشان فرصت داشتند چه عظمت و نورانیت در دنیا بپا می داشتند، علاوه بر این، شخصیت آن حضرت حکایت از این دارد که ولایت در گرد شمع وجود او تا ظهور حضرت مهدی به برکت پرورش عالمان در سایه عنایتش محفوظ و مصون خواهد بود و شهر قم شهری ولایت مدار است که سربازان و یاران و مقدمه سازان ظهور مهدی در آن زندگی خواهند نمود.
درباره سند وارده در فضیلت شهر قم و حضرت معصومه باید گفت که تمام این روایات در منابع معتبر از طریق اسناد معتبر نقل شده که هیچ خدشه ای بر طریق و سند و منابع روایت وارد نیست.
پی نوشت ها:
۱- مجلسی، بحار، بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ سوم، ۱۴۰۳، ج ۱۸، ص ۳۱۶-
۲- همان، ص ۳۱۷ و ۳۲۰-
۳- قمی، عباس، سفینة البحار، ج ۲، ماده قم، مجلسی، بحار، پیشین، ج ۱۸، ص ۳۲۵-۳۱۸-
۴- همان منابع (فوق)، ج ۲، ماده قم، و ج ۱۸، ص ۳۱۶-
۵- قمی، عباس، سفینة البحار، ج ۲، ص ۴۴۲، ماده قم، مجلسی، بحار، ج ۱۴، ص ۳۳۹-
۶- انوار المشعشعین، ص ۱۱۴-
۷- قمی، عباس، سفینة البحار، ج ۲، ص ۳۷۶، ماده فاطمه و ص ۴۴۶ ماده قم، به نقل از کتاب محمد محمدی، زندگینامه حضرت معصومه، چهارم، قم، دین و دانش، ۱۳۵۰، ص ۸۷، به نقل از کامل الزیارات و عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۶۲-
۸- ر. ک: استادی، رضا، زندگینامه شیخ عبدالکریم حائری و آیت الله بروجردی و آیت الله اراکی.
۹- صمدی، یاقوت، معجم البلدان، بیروت، دار احیاء التراث، ج ۲، ص ۳۶۱