مریم اسماعیلی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری حوزه اظهار داشت: طبق فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، تفکر اسلام و امانتی که خدای متعال به نام اسلام برای مردم فرستاد، در ده سال حیات نبیّاکرم(ص) و دوران خلفای چهارگانه و سپس تا زمان امام مجتبی(ع) و خلافت شش ماهه آن بزرگوار ادامه پیدا کرد و اسلام به شکل حکومت، ظاهر شد و اگر به همان شکل پیش میرفت، تمام روی زمین را هم میگرفت؛ یعنی اسلام نشان داد که این قابلیت را هم دارد.
وی افزود: وقتی خلافت در زمان عثمان به دست بنی امیه رسید، این جریان، در زمان امام حسن مجتبی(ع) به اوج قدرت خودش رسید جریانی که به شکل معاویةبنابیسفیان، در مقابل امام حسن مجتبی(ع) ظاهر شد این جریان، معارضه را شروع کرد؛ راه را بر حکومت اسلامی - یعنی اسلام به شکل حکومت - برید و قطع کرد و مشکلاتی فراهم کرد؛ تا آنجایی که عملاً مانع از پیشروی آن جریان حکومت اسلامی شد.
این استاد حوزه، با اشاره به اینکه حسینبن علی(ع) در صلح، با امام حسن(ع) شریک بودند گفت: صلح را تنها امام حسن نکرد؛ امام حسن و امام حسین این کار را کردند؛امام حسین(ع)، جزو مدافعان ایدهی صلح امام حسن(ع) بود. صلح، عوامل خودش را داشت و هیچ تخلف و گزیری از آن نبود.
وی ادامه داد: بعد از صلح امام حسن مجتبی(ع)، کار به شکلی هوشمندانه و زیرکانه تنظیم شد که اسلام و جریان اسلامی، وارد کانال آلودهیی که به نام سلطنت - به وجود آمده بود، نشود. این، هنر امام حسن مجتبی(ع) بود. این امام کاری کرد که جریان اصیل اسلام - که از مکه شروع شده بود و به حکومت اسلامی و به زمان امیرالمؤمنین و زمان خود او رسیده بود - در مجرای دیگری، جریان پیدا بکند.
استاد جامعة الزهرا(س) اضافه کرد: اسلام ناب، اسلام اصیل، اسلام ظلمستیز، اسلام سازشناپذیر، اسلام دور از تحریف و مبرّا از اینکه بازیچهی دست هواها و هوسها بشود، باقی ماند؛ اما در شکل نهضت باقی ماند. یعنی در زمان امام حسن(ع)، تفکر انقلابیِ اسلامی - که دورهیی را طی کرده بود و به قدرت و حکومت رسیده بود - دوباره برگشت و یک نهضت شد.
وی بیان داشت: البته در این دوره، کار این نهضت، به مراتب مشکلتر از دورهی خود پیامبر بود؛ زیرا شعارها در دست کسانی بود که لباس مذهب را بر تن کرده بودند؛ درحالیکه از مذهب نبودند. ائمه از روز صلح امام مجتبی(علیهالصّلاةوالسّلام) تا اواخر، دایماً درصدد بودهاند که این نهضت را مجدداً به شکل حکومت علوی و اسلامی در بیاورند و سر پا کنند.
اسماعیلی با اشاره به دولت های زمان امام حسن(ع) گفت: دوران خلافت مروانی و سفیانی و عباسی، دورانی بود که ارزشهای اسلامی از محتوای واقعی خودشان خالی شدند. صورتهایی باقی ماند؛ ولی محتواها، به محتواهای جاهلی و شیطانی تبدیل شد. دستگاه مدیریت اسلامی در زمان پیامبر(ص) به دستگاهی تبدیل شد که انسانها را با تدابیر گوناگون، اهل دنیا و هوی و شهوات و تملق و دوری از معنویات و انسانهای بیشخصیت و فاسق و فاسدی میساخت و رشد میداد.
وی گفت: به برکت امام حسن مجتبی(ع)، این جریان ارزشی نهضت اسلامی، اسلام را حفظ کرد. اگر امام مجتبی این صلح را انجام نمیداد، آن اسلام ارزشیِ نهضتی باقی نمیماند و از بین میرفت؛ چون معاویه بالاخره غلبه پیدا میکرد. آن زمان وضعیت، وضعیتی نبود که امکان داشته باشد امام حسن مجتبی(ع) غلبه پیدا کند.
استاد جامعة الزهرا(س) خاطر نشان کرد: همهی عوامل، در جهت عکس غلبهی امام مجتبی(ع) بود. معاویه غلبه پیدا میکرد؛ چون دستگاه تبلیغات در اختیار او بود. چهرهی او در اسلام، چهرهیی نبود که نتوانند موجه کنند و نشان بدهند. اگر امام حسن(ع) صلح نمیکرد، تمام ارکان خاندان پیامبر(ص) را از بین میبردند و کسی را باقی نمیگذاشتند که حافظ نظام ارزشی اصیل اسلام باشد. همه چیز به کلی از بین میرفت و ذکر اسلام برمیافتاد و نوبت به جریان عاشورا هم نمیرسید.
وی به صلح امام حسن مجتبی(ع) در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: اگر بنا بود این امام همام جنگ با معاویه را ادامه بدهد و به شهادت خاندان پیامبر منتهی بشود، امام حسین(ع) هم باید در همین ماجرا کشته میشد، اصحاب برجسته هم باید کشته میشدند، همه از بین میرفتند و کسی که بماند و بتواند از فرصتها استفاده بکند و اسلام را در شکل ارزشیِ خودش باز هم حفظ کند، دیگر باقی نمیماند.
اسماعیلی تاکید کرد: بنابراین حقیقت این است که صلح امام مجتبی(ع)، همانقدر ارزش داشت که شهادت برادر بزرگوارش، امام حسین(ع) ارزش داشت. و همانقدر که آن شهادت به اسلام خدمت کرد، آن صلح هم همانقدر یا بیشتر به اسلام خدمت کرد.
313/61