به گزارش خبرگزاری حوزه از اصفهان؛ هرگاه سخن از گردشگری می شود، شاید کمتر کسی ذهنش به سمت و سوی گردشگری معنوی برود. امروزه این بحث در سطح جهان، مطرح است و چه کشورهایی که با هویت سازی جعلی در عرصه معنوی برای خود در صدد جذب گردشگر به سمت معابد، کلیسا و مکان های معنوی خود هستند.
ایران از جمله کشورهایی است که به معنای حقیقی دارای هویت تاریخی چند صد ساله است، از جمله شاخصه های مشهود این هویت تارخی که قابل کتمان برای هیچ رسانه و بشری نیست و نمی توانند آن را تحریف نمایند، بحث آرامستان ها است، آرامستان تخت فولاد به عنوان میراثی ارزشمند، تاریخی از هویت ملی و دینی این سرزمین را در سینه خود دارد که حفظ و نگهداری و تبیین هویت ارزشی این آرامستان رسالتی خطیر و مهم محسوب می شود، بر همین اساس گفت و گویی با سید علی معرک نژاد مدیر مجموعه تاریخی فرهنگی -تخت فولاد داشتیم و پیرامون این میراث هویتی اصفهان و ایران سوالاتی را مطرح کردیم.
- حوزه: ابتدا درباره اصالت وجودی مجموعه تاریخی فرهنگی تخت فولاد و شرح وظایفی که برای پاسداشت و نگهداری این مجموعه بر عهده دارید نکاتی را بیان نمایید؟
پیش از هر چیز به موضوعی که رهبر انقلاب در کتاب "همرزمان حسین" مطرح کردند اشاره می کنم و آن مسئله این است که یکی از ابزارها و تکنیک هایی که کشورهای استعمارگر برای مشاهیر و بزرگان و در زمینه شخصیت های دینی، مذهبی و فرهنگی جوامع کشورهای دیگر در نظر می گیرد و یکی از استراتژی های بسیار مهم و تاثیرگذار آنها می باشد، این است که کاری می کنند آن شخصیت ها به طور کلی فراموش شوند یا شخصیت بزرگان را تحریف کنند و فلسفه این کار نیز در این است که وقتی گذشته و هویتی نداشته باشید و از گذشته جدا شوید به راحتی حرف دیگران را قبول می کنید، اما وقتی پیشنیه ملتی قوی و غنی باشد برای هر مسئله ای به آن پیشنیه رجوع می کند.
هم چنان که درباره امیرمومنان(ع) نیز همین سیاست را پیاده کردند و تا امکان داشت با لعن، امیرمومنان(ع) را در اذهان مردم تحریف و درصدد حذف حضرت از اذهان مردم بودند و یا در زندگی سایر اهل بیت مانند امام سجاد(ع) و امام حسین(ع) نیز جنبه هایی از این اقدام را می توان دید، مانند این که حضرت سجاد(ع) را زین العابدین بیمار می گویند و وجه بیماری حضرت را بیشتر بیان می کنند.
به همین نسبت بزرگان دینی و فرهنگی و هنری نیز می توانند نقش موثری ایفا کنند، یعنی یک ملت، وقتی به گذشته خود نگاه می کند و الگوها و نمونه هایی را می بیند که سرمنزل های موفقیت را به خوبی طی کردند، می توانند آنها را الگوی خود قرار داده و سرمشق زندگی کنند و این می تواند نسل به نسل منتقل شود و آینده یک کشور را تضمین کند.
مُرده پرستی، تهمتی از سوی دشمنان برای فراموشی بزرگان و شخصیت ها است
اما بزرگ ترین تحریفی که در کشورهایی مانند کشور ما درباره بزرگان و شخصیت ها ایجاد کردند با تعبیر "مرده پرستی" بوده، یعنی توجه به شخصیت های بزرگ و بزرگ کردن نام گذشتگان را پرستش مرده عنوان کردند، در حالی که در منطق اسلام، این امور، نماد هستند، یعنی "آرامستان" یک نماد است که یاد مرگ و یاد آخرت را زنده می کند.
در شهر اصفهان نیز آرامستان بی نظیری داریم که در سطح ملی و بین المللی حرف برای بیان کردن دارد، هم چنان که بیش از صد هزار نفر دراین آرامستان مدفون بوده که هزار و پانصد شخصیت بزرگ در زمینه های مختلف در تخت فولاد آرمیده و نزدیک به ۸۵۰ فقیه و مجتهد، ۲۰۰ شاعر بزرگ و هم چنین در حوزه های هنری، فرهنگی، خیرین و حتی حوزه های سیاسی از آن جمله هستند.
باید گفت بزرگ ترین مسئولیت و ماموریتی که درباره این مجموعه بر عهده ما می باشد، در وهله اول این است که اهمیت آرامستان ها را برای مردم روشن کنیم، یعنی مردم حداقل هفته ای یک بار باید به این مکان ها بیایند، چرا که حضور در این مکان ها باعث بازدارندگی و جلوگیری از مشکلات اجتماعی و بسیاری از گناهان می شود.
تخت فولاد، باید برندی برای اصفهان و ایران در سطح بین المللی شود
در روایات نیز داریم که وقتی بسیار خوشحال و یا نارحت هستید به این مکان ها بروید، یعنی حضور در آرامستان، انسان را متعادل می کند و این اتفاق در اندازه کوچک در گلستان شهدا افتاده و خدا این لطف را به مردم شهر اصفهان نموده که در گلستان شهدا حضور می یابند، لذا باید ارزش و جایگاهی که تخت فولاد برای مردم شهر اصفهان و ایران و هم چنین در بعد بین المللی دارد مشخص گردد و به عنوان مثال اگر قرار است برندی برای شهر اصفهان بیاوریم، به سراغ افرادی که این هویت را به شهر داده اند برویم.
به واسطه وجود این شخصیت ها در تخت فولاد، چند ماموریت به عهده ما می باشد، ماموریت اول، آموزش و آشنایی مردم با سیره و سبک زندگی و اخلاق و منش بزرگان آرمیده در تخت فولاد است و پس از آن حفظ و مراقبت از فضای حاکم در تخت فولاد می باشد که باید این ظرفیت و پیشنیه تاریخی، فرهنگی و هویتی خود را حفظ و مراقبت کنیم، البته در خصوص حفظ فیزیکی، اکنون اختیارات و مسئولیتی نداریم، اما نمی توانیم این را نیز بگوییم که در مجموعه فعالیت می کنیم، اما از این امر غافل هستیم، لذا باید این امور را از مسائل اصلی خود دانسته و تلاش کنیم که این ساختار تغییر کند.
به مجموعه تخت فولاد باید به عنوان یک ناحیه ویژه شهری نگاه شود
در حال حاضر نیز زیرمجموعه شهرداری، اتفاقات عمرانی، خدماتی و کالبدی می افتد، اما ممکن است بسیاری از اوقات در اولویت بندی مناطق، به جهت این که منطقه شش یک منطقه بزرگ است مشکلاتی به وجود آید و اولویت دوم شود.
به نظر می رسد باید به مجموعه تخت فولاد به عنوان یک ناحیه ویژه شهری نگاه شود و به عنوان یک ناحیه بتواند اتفاقات عمرانی و کالبدی خود را رقم بزند.
هدف بعدی ایجاد جذابیت ها است، یعنی جذابیت هایی که بروز باشد و نسل جوان را به این فضا بکشاند، البته این جذابیت ها تنها از جنس فیزیکی نیست، المان ها، نمادها، شاخص سازی قبور مشاهیر، جزیی از اقداماتی است که می توانیم انجام دهیم.
نسل جوان امروز، فعالیت خود را در گوشی تلفن انجام می دهد و حضور در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی می تواند بسیار مهم و تاثیرگذار باشد، که البته اقداماتی نیز در این زمینه انجام شده است.
چالش "سیم و زر"، طرحی جذاب برای جذب جوانان به تخت فولاد
طرحی که اکنون در این باره در دستور کار داریم چالشی به نام چالش "سیم و زر" است و تعدادی از افراد جوان و توانمند در این حوزه کار می کنند و این چالش، رده سنی ۱۵ تا ۲۰ سال را به تخت فولاد می کشاند.
- حوزه: درباره فعالیت هایی که در تخت فولاد، از حیث مجموعه فرهنگی بودن، انجام می شود و اقداماتی که در این چند سال در بعد فرهنگی جهت آشنایی شهروندان انجام شده نکاتی بیان نمایید؟
بخشی از اقدامات از همان زمان که سنگ بنای تخت فولاد گذاشته شد، شروع گردیده و یکی از مهم ترین، بزرگ ترین و ارزشمندترین کارهایی که انجام شده، تالیف چهار جلد "دانشنامه تخت فولاد" است که یک منبع موثق می باشد و در سطح ملی نمونه ندارد.
مخاطب شناسی و ذائقه شناسی، پیش از ارائه طرح ها و فعالیت ها
مهم ترین مسئله ای که باید به آن توجه کنیم، موضوع مخاطب شناسی است، یعنی باید این نکته را در نظر داشت که به چه کسی، چه چیزی را، چطور ارائه دهیم و این نکته ای است که بسیار اهمیت دارد اما به آن توجه نمی کنیم، در این باره دانشنامه تخت فولاد یک منبع ارزشمند تحقیقی و پژوهشی است و نسل نخبه را به مجموعه تخت فولاد وصل می کند.
شاکله اصلی فعالیت مجموعه، در این چند سال همین بوده است، یعنی مخاطب خود را شناسایی کردیم تا مطابق سلیقه و ذائقه افراد مسائل ارائه شود.
به عنوان مثال از نمونه کارهای مجموعه فرهنگی تخت فولاد، کتاب های داستان کوتاه در رده سنی نوجوان است که در قالب عکس، صد داستان حاوی زندگی بزرگان آرمیده در تخت فولاد بیان شده است و یا برای مخاطب سنین پایین تر، کتاب "سرزمین شگفت انگیز"، که طراحی، قالب و محتوای آن به گونه ای آماده شده که خاص مخاطب سنی خود باشد و سعی کردیم با کار گرافیکی و واقعیت افزوده، جذابیت هایی برای نسل پایین تر ایجاد کنیم.
در تخت فولاد هر کاری را انجام نمی دهیم
به عنوان نمونه دیگر "مجله بیداران" که خلاصه چهار جلد دانشنامه است که این کتاب نیز تصویرمحور است و بیش از صد نفر از شخصیت های ویژه و شاخص در این قالب برای مخاطب عموم معرفی شده است.
نکته بعد موارد فیزیکی و کالبدی است که گام اول آن از حفظ بناها شروع می شود و گام آخر آن به برندسازی می رسد که در برندسازی نیز پویاسازی وجود دارد که ما در حال حاضر در مرحله پویاسازی قرار داریم.
در این مرحله می توان اقدامات خوبی انجام داد که به قبل آن ربط دارد، یعنی کالبد را حفظ، مراقبت و مرمت می کنیم تا به آن هدف برسیم، لذا در تخت فولاد هر کاری را انجام نمی دهیم، چرا که پویا سازی به هر نحو، ممکن است دست یافتن به برند شدن تخت فولاد را در سطح ملی و بین المللی خدشه دار کند.
کسب رتبه دوم جایزه تعالی صنعت گردشگری توسط تخت فولاد
در سال ۹۹ اولین بار در جایزه تعالی صنعت گردشگری در سطح ملی شرکت کردیم و مجموعه تخت فولاد در اولین حضور خود رتبه دوم را کسب کرد و این کسب رتبه برای بسیاری تعجب برانگیز بود.
جایزه تعالی یک جایزه ملی است که در حوزه های گردشگری است و دانشگاه علم و فرهنگ اولین بار موزه گردشگری معنوی را مطرح کرد و مجموعه تخت فولاد ذیل این موضوع بسیار حرف برای گفتن دارد.
از همین جا ساماندهی آرامستان های تاریخی و مهم شهرها را پیشنهاد کردیم و برای همین منظور اولین راهبرد این است که از ظرفیت گروه های خودجوش مردمی استفاده کنیم و کاری کنیم که این گروه ها به سمت ما بیایند و آنها را جذب و پشتیبانی کنیم، که این اتفاق، برنامه های مختلفی برای ما رقم خواهد زد.
راهبرد دیگر ما این بود که از قالب های زیبا و جذاب هنری استفاده کنیم، یعنی کاری که غرب انجام می دهد و اموری که پشتوانه ندارد را بزک می کند و در اختیار مخاطب می گذارد و مخاطب نیز می پذیرد.
در بحث نرم افزاری نیز اقداماتی انجام شده، مانند دعاهای کمیل نیمه شب چند صد ساله مجموعه تخت فولاد که باید به عنوان یک فعالیت هویتی حفظ و مراقبت شود.
حوزه/ اشاره ای کوتاه به برنامه های فرهنگی مجموعه فرهنگی- تاریخی تخت فولاد اصفهان می کنید؟
اهداف کوتاه مدت و بلند مدت وجود دارد که هر کدام از این برنامه ها خود حرف هایی برای گفتن دارد، ازجمله برنامه "شب مهتاب" یا برنامه "اینجا همه بیدارند" و یا برنامه "از یاد نرفتنی ها" که پشتوانه اجرای آنها همان مباحث فرهنگی است.
اقدامات زیرساختی مانند نقشه گردشگری تخت فولاد، یا اپلیکشین تخت فولاد که سال گذشته در جشنواره ملی شهرپژوهی رتبه اول را در کشور کسب نمود و یا در حوزه برنامه های رسانه ای و تلویزیونی مدت سه سال برنامه سحرهای ماه مبارک رمضان به صورت پخش مستقیم با محوریت مجموعه تخت فولاد اجرا شد، برخی از اقدامات فرهنگی این مجموعه بوده است و تاکنون به پشتوانه و لطفی که خداوند داشته و دعای علمایی که در این مکان مدفون هستند توانستیم در این مسیر موفق باشیم.
آیا می توان نگاه صرف به تخت فولاد به عنوان یک آرامستان داشت و یا می توان نگاه گردشگری و توریستی که هویت ما را بیان کند به این مجموعه داشته باشیم؟
نگاه ما این است که تخت فولاد را سیتی سنتر کنیم، یعنی مرکز فرهنگ و هویتی شهر اصفهان که متاسفانه حق آن را درست به جا نیاوردیم.
حرف ما این است که تمام مراکز فرهنگی و تمام اقداماتی که در شهر انجام می شود، باید به پشتوانه افرادی که در این مکان مدفون هستند انجام شود، یعنی اگر قرار است شهر را به مردم معرفی کنیم باید از دریچه نگاه حاج آقا رحیم ارباب معرفی کنیم.
امروز ما در زندگی خود، کمبود حاج آقا رحیم ارباب ها داریم، در مدیریت های خود کمبود مدیریت افرادی از این جنس داریم و باید به این افراد و زندگی آنها بازگردیم.
هر فردی با هر سلیقه و نگاهی می تواند با تخت فولاد ارتباط برقرار کند، به عنوان مثال در موسیقی، شخصیت هایی مانند کسایی و تاج اصفهانی داریم، که این افراد ریشه های موسیقی سنتی و تاریخی کشور هستند و منش این افراد و رفتار و اخلاق اجتماعی آنها را تبیین کنیم و بسیاری از اوقات اگر این الگوها را به مردم معرفی کنیم امیدوار می شوند.
در تخت فولاد کار نکرده زیاد است، اما همت ملی می خواهد
باید این را گفت که حتی در اصفهان نیز برخی از بزرگان، شناخته شده نیستند، برای همین منظور طرحی را به نام "خواناسازی تخت فولاد" اجرا کردیم تا برای مردم لایه برداری و گرته برداری کنیم و این گرته برداری نیز با مخاطب شناسی انجام می شود و خاص هر مخاطب باید تولیداتی داشته باشیم.
در تخت فولاد کار نکرده زیاد است، اما اختیارات و مسئولیتی که مجموعه دارد واقعا در آن حد نیست و باید نگاه مدیریت شهری به این مکان تغییر یابد.
متاسفانه حتی بسیاری از مسئولین درک نمی کنند که تخت فولاد یک درّ گرانبها و یک گنجینه ارزشمند است و باید بیش از این به آن توجه کرد و این مستلزم یک نگاه ملی و بین المللی است.
از همین رو برخی کلید واژه ها را نمی توان درباره این مجموعه به راحتی به کار برد،
بین گردشگری و زیارت نیز هیچ کلیدواژه ای نیست و به همین دلیل ما همیشه گردشگری معنوی را به کار می بریم.
رویکرد بعدی ما خواناسازی در سطح شهر اصفهان است، یعنی افرادی که در تخت فولاد مدفون هستند آثاری از آنها در شهر موجود است، مانند خانه، محل کار و یا حوزه علمیه و یا اثری که خلق کرده اند و اعتقاد ما این است که باید از آنها نیز گرته برداری شود.
با آموزش وپرورش مذاکراتی را شروع کرده و معلمان پرورشی و دینی را آموزش دادیم و در سال ۹۸ معلمان پرورشی، تاریخ و دینی شهر اصفهان را در دوره ۱۲ روزه تخت فولاد شناسی آموزش دادیم.
-حوزه/ آماری از علما مدفون در تخت فولاد دارید و قدیمی ترین قبور آن به چند سال قبل برمی گردد؟
اصل ایجاد تخت فولاد به کاروانسرای ملک به عنوان آخرین ایستگاه مسافرین شیراز به سمت اصفهان باز می گردد.
فضای تخت فولاد و توجهی که به آن می شده به ظرفیت علما و عرفایی مربوط بوده که در فضای خلوت این مکان، مناجات و زیارت داشتند و لذا این مکان را انتخاب کرده بودند.
مشهورترین عارفی که در مجموعه تخت فولاد وجود دارد بابارکن الدین است و این عارف این مکان را فضای عبادت و ریاضت خود قرار داده بود و پس از مرگ نیز وصیت نمود که در این مکان دفن شود، لذا آمدن این افراد به تخت فولاد و چله خوانی که ایجاد شده بود به مرور زمان باعث شد افراد عالم، عارف، فقها و بزرگان قدیم برای خلوت و دوری از مردم و دنیا این مکان را انتخاب کنند و مردم نیز به واسطه ارادتی که به این افراد داشتند به تخت فولاد توجه بیشتری کردند.
عصر رونق تخت فولاد نیز در زمان صفویه بود، زمانی که شخصیت هایی مانند شیخ بهایی و علامه محمد تقی مجلسی به مزار بابارکن الدین توجه و ارادت پیدا کردند و به مرور زمان، توجه مردم و علما باعث عمران و آبادی و حتی ایجاد تکیه هایی هم چون تکیه خوانساری و تکیه میرفندرسکی و دفن افرادی از بزرگان شد و بیش از این که این مکان نام آرامستان داشته باشد مکانی برای عبادات مردم و به ویژه عبادات دسته جمعی بوده است.
از این خاک صدای مناجات های فراوانی به آسمان رسیده است و این مطلب که یکی از درهای بهشت از این مکان باز می شود به واسطه ارزش هایی است که در آن وجود دارد.
بیش از صد سال نجواهای نیمه شب دعای کمیلی عالمان که در تخت فولاد قرائت می کردند و آن حال و هوا، به طور قطع باعث عنایت خاصی به این مکان شده و این زمین نیز به بهشتی زمینی تبدیل شده است.
حوزه/ درباره وجه تسمیه نام تخت فولاد بفرمایید؟
درباره وجه تسمیه تخت فولاد نیز چند نقل متفاوت وجود دارد؛ از جمله این که در ابتدا نام آن بابارکن الدین بوده و یا در زمانی به آن لسان الارض نیز می گفتند که وسعت آن بالغ بر ۷۵ هکتار است.
زمان پیدایش این قبرستان چندان روشن نیست، لیکن وجود آثاری چند قدمت آن را به دوران قبل از اسلام میرساند. از جمله قبر یوشع نبی در تکیه «لسان الارض» (اکنون در گلستان شهدا) از پیامبران بنیاسرائیل در این قبرستان واقع است.
بر اساس روایت شاردون در دوره دیلمیان، یکی از سرداران نظامی به نام «پولاد بازو» در این محل قصر کوچکی داشتهاست و تخته سنگی سکو مانند را برای نشستن و تماشای رقابت کشتیگیران ساخته بود. همچنین سنگ قبری از عارف قرن پنجم به نام «بابا فولاد حلوایی» در این قبرستان قرار دارد. مشخص نیست که آیا کنیه او برگرفته از اسم این مکان است یا بالعکس.
همچنین عده ای مطرح می سازند که حتی دلیل ساخت پل تاریخی و معروف خواجوی اصفهان توسط شاهان، به دلیل تسهیل رفت و آمد مردم برای حضور در تخت فولاد و دفن کردن مردگان خود در کنار بزرگان دینی بوده است، از اینرو درابتدا تخت های پولادی روی آب زاینده رود قرار داده بودند که مردم از روی آنها به سمت دیگر رودخانه رفته و به آرامستان می رسیدند که به مروز زمان اسم آن تخت فولاد شد. البته داستان های دیگیری هم شنیده می شود که دراین مجال فرصت بازگو نیست.
کلام آخر/ دغدغه ای که اکنون داریم این است که این مجموعه تبدیل به یک ناحیه ویژه شهری شود و یکی از ماموریت های ما حفظ سنگ های قبور است، چرا که این قبور باید به همین شکل باقی بماند و بزرگ ترین موزه یاد مرگ و آخرت است که به عنوان یک نماد باید آن را حفظ کنیم.
انتهای پیام
گفت وگو: سیدامیر حسین ابطحی
نظر شما