حسین سلطان محمدی، منتقد و کارشناس سینما در گفتوگو با خبرگزاری حوزه، اظهار کرد: به شخصه سریال «سرجوخه» را نپسندیدم. چرایی این امر نیز به عدم منطق روایی قصه مربوط میشود. از نگاه من کاراکترها در این سریال به درستی تعریف نشدهاند و رفتاری که شخصیتها از خود نشان میدهند واقع نگری لازم را ندارد، این روزها تلویزیون در پی پرداختن به مسائل روز است و میخواهد موضوعاتی را مطرح کنند که در جامعه مشاهده میشود اما شکل این توجه، دقیق و حرفهای نیست.
وی افزود: منظور من از واقعنگری این نیست که در فیلم یا سریال درام وجود نداشته باشد یا همه چیز منطبق بر واقعیت باشد، ولی ضروری است اساس و اجزای شخصیت به درستی در کنار هم چیده شود. برای مثال وقتی شخصیت فقیر قصه (غلامرضا) را میبینیم این فقر واقعی نشان داده نمیشود و تنها شکل شعاری از فقر را میبینیم که تنها در کلام خلاصه شده است، درصورتیکه باید گذشتهای برای این فقر ترسیم شود تا بیننده آن را بپذیرد.
این کارشناس ادامه داد: یکی دیگر از خیال پردازیهای غیر واقعی سریالها به تیراندازی کیان بر میگردد. او با چشمان بسته و با اسلحه واقعی به سمت یک انسان شلیک میکند! آیا ما در قسمتهای قبل از او چیزی دیده بودیم تا بتوانیم این اندازه مهارت تیراندازی را باور کنیم؟ آیا اصولاً با چشمان بسته و به این شکل تیراندازی کردن نشان دادن شجاعت و قدرت یک شخصیت است؟
سلطان محمدی، درباره مسائل فنی «سرجوخه» تصریح کرد: من کلیات فنی سریال را صحیح میدانم. کارگردانی، چینش صحنهها، انتخاب موسیقی، هدایت بازیگران و سرعت تدوین استانداردهای خوبی دارد. در ضمن در این کار به لحاظ فنی شلختگی نمیبینیم. یکی دیگر از ویژگیهای مثبت سریال به هیجان انگیز بودن سریال برمیگردد. «سرجوخه» در ایجاد هیجان برای مخاطب موفق بوده است ویژگی که در کارهای حادثهای تلویزیون کمتر شاهد هستیم.
انتهای پیام