خبرگزاری حوزه | شیخ محسن کدیور از روشنفکران متجدد و کُنشگر در زمینه اندیشه دینی است که در کارنامه تحصیلات حوزوی خویش، شاگردی آیت الله حسینعلی منتظری را داشته و در حال حاضر مقیم کشور آمریکا بوده و به عنوان استاد پژوهشی در دپارتمان مطالعات دینی «دانشگاه دوک» در ایالت کارولینای شمالی مشغول فعالیت است.
او در قامت مخالف نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و منتقد اندیشه ولایت فقیه، هر از چند گاهی می کوشد تا در قالب تألیفات یا ارائه سخنرانی، به نوعی یکّه تازی کرده و خود را مرد میدان اندیشه، در آوردگاه معارضه و تقابل گفتمانی با جمهوری اسلامی ایران معرفی کند.
اخیراً هم، نسبت به سخنان مقام معظم رهبری «مدظله العالی» در دیدار با نخبگان، واکنش نشان داده و با طرح داستان طفل گریان در آغوش عجوزه، عامل اصلی مهاجرت نخبگان را ولایت فقیه و نظام سیاسی برخاسته از آن میداند. کدیور معتقد است که عملکرد نظام جمهوری اسلامی در داخل کشور و اقدامات منطقه ای و بین المللی آن، مسبب اصلی فرار مغزها از کشور یا حداقل مانع جدی بازگشت نخبگان به ایران است. او در پایان آرزو و تمنایی همسان و همانند با صاحب خواب پنبه دانه دارد که اگر روزی!!! ایران از لوث وجود جمهوری اسلامی(که از آن به خودکامگی دینی تعبیر میکند)، مقام عظمای ولایت و اعوان و انصارش پاک شود، مام وطن آرام و جریان فرار مغزها متوقف میشود.
و اما بعد...
قبل از هر چیز باید بدانیم که زیبا سخن گفتن و سخن زیبا گفتن، أمری شایسته و رفتاری بایسته است که از اهل علم انتظار میرود؛ چرا که به مصداق آیه شریفه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا»(احزاب(۳۳)،۷۰)، بیانی مستدل و کلامی محکم مورد توقع و نظر است، نه عُقده گشایی های سیاسی.
حقیقت آن است که سخنان ادعایی و به دور از واقعیت جناب آقای کدیور، نه تنها مستند علمی ندارد، بلکه بلحاظ عینی نیز موارد نقض آن بسیار است:
۱. تمامی کشورهای جهان با پدیده فرار مغزها و خروج نیروی انسانی از سرزمین خود مواجه هستند، فقط از نظر میزان و تعداد با یکدیگر تفاوت و توفیر دارند.
براساس گزارش سایت گلوبال اکونومی«Global Economy»، که شاخص فرار مغزها را در بین ۱۷۳ کشور جهان و با ضریب ۱ تا ۱۰ و از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۲۱ میلادی مشخص کرده است، ایالت مستقل«ساموآ»، که یک جزیره است و در قاره اقیانوسیه و نقطه دور افتاده از اقیانوس آرام واقع شده است، با ضریب ۹.۹۰ در جایگاه اول و «جامائیکا»؛ به عنوان سومین کشور پرجمعیت انگلیسی زبان قاره آمریکا که جزیرهای بوده و در دریای کارائیب واقع است در رتبه دوم و فلسطین؛ کشور مسلمان و میزبان مسجد الأقصی هم در رتبه سوم قرار دارند. در این گزارش، جمهوری اسلامی ایران در بین ۱۷۳ کشور جهان، با ضریب ۵.۳۰ در سطح متوسط و در رتبه ۹۶ قرار دارد. با اینکه این پدیده أمری نیست که موجب خرسندگی و خوشایندی ما باشد و حتی مهاجرت یکنفر هم نوعی خسارت و خسران محسوب میشود، اما حقیقت آن است که این واقعه نامیمون، علل و عوامل مختلف و متعددی دارد. اینکه جناب آقای کدیور تمام علت را به نظام مقدس جمهوری اسلامی و جایگاه رفیع و منیع ولایت فقیه پیوند و پیوست میدهند جای تعجب دارد و به حکم «البیّنه علی المدعی» ایشان می بایست دلیل و برهان اقامه کنند، نه اینکه با هوچی گری سیاسی دنبال سیاه نمایی باشند.
فهرست کامل رتبه بندی فرار مغزها در جهان را میتوانید در این منبع ملاحظه کنید:
https://www.theglobaleconomy.com/rankings/human_flight_brain_drain_index/
نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران که به لطف و مساعدت الهی، مجاهدت علماء و بزرگان دینی، تلاشهای خالصانه قبیله خوبان و نیکان؛ شهدا و ایثارگران و از خودگذشتگی و صبوری خانوادههای ایشان، همراهی و همگامی بیدریغ مردم عزیز این سرزمین استقرار یافته و با همین مؤلفه های قدرت خویش، به کوری چشم همه بدخواهان بیش از ۴ دهه است که استمرار دارد، به اذعان مراکز و پایگاههای رصد در زمینه رشد علمی در جهان، و صد البته نظر به بالاتر بودن میزان نخبگی ملّت ایران از میانگین سطح جهانی و توجه روزافزون رهبری معظم انقلاب و دیگر دلسوزان به حوزه آموزش و پژوهش در این کشور، شتاب علمی در ایران قوت گرفته که وجود مجموعه کثیری از مقالات علمی و فعالیتهای پژوهشی دانشمندان ایرانی در محافل آکادمیک و مراکز علمی جهان شاهد و گواه آن است. حال چگونه است که جمهوری اسلامی دلیل فرار نخبگان یا مانع اصلی بازگشت ایشان به کشور است؟ الله أعلم و دقیقاً این همان پرسشی است که جناب کدیور در سخنرانی خود برایش هیچ مستندی ارائه نمیدهد و به صرف ادعا، به آسانی از کنارش میگذرد.
۲. از دیرباز تاکنون، حضور فرهیختگان علمی در مراکز و مجامع دانشگاهی دیگر کشورها أمری معمول و مرسوم بوده است که امروز هم، حضور جمع کثیری از نخبگان دیگر کشورها (اعمّ از کشورهای همسایه و حتی اروپایی) در دانشگاه ها و مراکز علمی ایران نشان از رشد علمی، توان و قوّت دانشی کشور عزیزمان دارد.
براساس گزارشات و مستندات موجود، که با اندک جستجویی در اینترنت عیان میگردد، قبل از انقلاب، رتبه علمی کشور عزیز ما در جهان ۵۲ بوده و این در حالی است که امروز به رتبه ۱۶ جهانی و رتبه اول در منطقه دست یافته ایم. به برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، امروز ۲۰۰ دانشمند برتر در سطح دانشمندان درجه اول دنیا داریم.
به گزارش دو پایگاه معتبر علمی«New Scientist» و «science Metrix»، جمهوری اسلامی ایران با نرخ رشد ۱۱ برابر متوسط جهانی، رتبه نخست رشد علمی را در بین سالهای ۱۹۸۰تا ۲۰۰۹ میلادی دارا بوده است و از سال ۱۹۹۶ تا سال ۲۰۱۷ رتبه علمی ایران از رتبه ۵ به رتبه ۱ در منطقه تغییر کرده است که این منطقه شامل کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا است.
ضمن اینکه بسیاری از دانش پژوهان عزیزی که در ایران اسلامی مشغول تحصیل و کسب علم هستند، در کنار ارتقای سطح علمی و افزایش توان دانشی، جمهوری اسلامی را ملجأ و پناهگاهی برای کمال و رشد انسانی خویش یافته و از آنجا که در آرزوی وصال به حقیقت و دستیابی به معنویت هستند، در مجموعه هایی نظیر جامعه المصطفی العالمیه گرد آمده تا در نهایت آرامش و امنیت به فراگیری علوم دینی و اسلامی بپردازند و ان شاءالله هر کدام در آتیه، به مشعل فروزانی برای هدایت دیگر همنوعان در منطقه و بلاد خود باشند.
شاید دلیل این سیاه نمایی در بیانات و تألیفات جناب آقای کدیور و دیگر هم مسلکان ایشان، ارائه نوعی تصویر نابسامان و نادرست از جمهوری اسلامی ایران است که مشخص است خوشآیند و مورد پسند چه کسانی است.
۳. نظام سیاسی برخاسته از اندیشه حکومت جمهوری اسلامی ایران (مردمسالاری دینی) که جناب آقای کدیور با جسارت تمام و نوعی ناسپاسی و بیادبی، از آن به خودکامگی دینی تعبیر میکند، با همه خلأها، نواقص و کاستی هایش که البته آن هم ره آورد روش اجرایی و محصول عملکرد سیاسی و تفکر وادادگی سالیان دراز غرب گدایانی از همفکران و هم پیالگیهای سیاسی و جناحی خود جناب کدیور است، این نظام با همه ضعفها که دارد، امروز خار چشم نظام سلطه و سدّ راه اهداف شوم اربابان غربیتان در منطقه غرب آسیا شده و جناب آقای کدیور!! شما به خوبی آگاه هستید و میدانید که پیاده نظامهایی به صورت شبانه روزی، در مراکز و مؤسسات مختلف برنامه ریزی کرده و سالهای سال است که طرح های براندازانه را با همراهی و همکاری شرکای آلبانی نشین خویش نوشته و کارگردانی می کنند، اما زهی خیال باطل! متعجبم که از خود نمی پرسید که چرا تیرهایتان به سنگ خورده و راه به جایی نمی برید؟ البته اگر توفیق داشتید، این آیات را بارها تلاوت کنید«وَقَدْ مَکَرُوا مَکْرَهُمْ وَعِنْدَ اللَّهِ مَکْرُهُمْ وَإِنْ کَانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ»(ابراهیم(۱۴)،۴۶)؛ «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِکُمْ لَا یَأْلُونَکُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ»(آل عمران(۳)،۱۱۸) «یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ»(صف(۶۱)،۸) و...، که اگر خدا بخواهد حتماً به پاسخ روشنی خواهید رسید و دلیل ناکامی خود و اربابانتان را خواهید فهمید.
علی درستکار
نظر شما