یکشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۹ - ۰۶:۰۷
یادداشت رسیده | ایمان ذغالی یا ایمان شمعی؟

حوزه/ بعضی آنچنان دین‌دار هستند که دین در باطنشان رخنه کرده و دین‌داری آنها بر عواطف و احساساتشان تاثیر می‌گذارد؛ اما بالعکس، دین‌داری گروهی مانند آتش شمع است که به اندک دمیدنی خاموش می‌شود و به تعبیری دین‌داریشان بر سر زبانشان است.

خبرگزاری حوزه| آیا تا به حال به فرقی که بین شعله‌های آتش است توجه کرده‌اید؟

آیا تا به حال آتش درون یک شعله‌ی شمع را با یک حبه‌ی ذغال روشن، مقایسه کرده‌اید؟ چه تفاوتی در این دو وجود دارد؟

دین‌داری نیز دقیقا وصف همین شعله‌ی آتش را دارد. همان‌گونه که آتش، خامی‌ها را تبدیل به پختگی می‌کند و به غذا رنگ و طعم و عطر می‌دهد، دین نیز می‌تواند وجود انسان را مملو از گرمای معنویت کند و به حرارت بخشی قلب انسان کمک کند.

بعضی آنچنان دین‌دار هستند که دین در باطنشان رخنه کرده و دین‌داری آنها بر عواطف و احساساتشان تاثیر می‌گذارد؛ اما بالعکس، دین‌داری گروهی مانند آتش شمع است که به اندک دمیدنی خاموش می‌شود و به تعبیری  دین‌داریشان بر سر زبانشان است.

امام حسین (علیه السلام) می‌فرمایند: «والدین لعق علی السنتهم/ عده‌ای دین، لقلقه‌ی زبانشان است». تحف العقول/۲۴۵

به راستی منظور از لقلقه بودن دین بر سر زبانها چیست؟ با نگاهی به واژه‌ی لعق چنین می‌فهمیم که عرب به چیزی که در دهان انسان باشد و او بواسطه‌ی زبان با آن بازی کند لعق می‌گویند.

زمانی که شخصی هسته‌ی یک میوه را در دهان خودش می‌چرخاند و بواسطه‌ی زبان با آن بازی می‌کند در این حالت عرب از واژه‌ی لعق استفاده می‌کند.

این‌که امام (علیه السلام) از دین‌داری بعضی با واژه لعق یاد می‌کنند بدین معناست که عده‌ای تنها دین را بازیچه‌ی دست خویش قرار داده‌ و اینها کسانی هستند که فقط اسلام آورده‌اند نه ایمان همان‌گونه که قرآن می‌فرماید:

«قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ»

اعراب (بر تو منّت گذارده و) گفتند: ما (بی جنگ و نزاع) ایمان آوردیم، بگو: شما که ایمانتان (از زبان) به قلب وارد نشده به حقیقت هنوز ایمان نیاورده‌اید لیکن بگویید ما اسلام آوردیم (و از خوف جان به ناچار تسلیم شدیم). سوره حجرات/۱۴

از نگاه قرآن، گاهی ایمان مستقر است و گاهی مستودع.

  «و هُوَ الَّذِی أَنْشَأَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَفْقَهُونَ»

 او کسی است که شما را از یک نفس آفرید، در حالی که بعضی از انسانها پایدارند (از نظر ایمان یا خلقت کامل) و بعضی ناپایدار، ما آیات خود را برای کسانی که می‌فهمند بیان نمودیم. سوره انعام/۹۸

ایمان مستقر ایمان پایداری است که همیشه همراه انسان است اما ایمان مستودع ایمان عاریه‌ای و امانت است که انسان توانایی پاسداری از آن را نداشته و به راحتی آن را از دست می‌دهد.

چنین شخصی بدون هیچ زحمت و تلاشی و فقط از روی تقلید و تعصب، اصولی از دین را فرا می‌گیرد و به دلیل عدم پایبندی، به محض روبرو شدن با بحران‌های متعدد آن را از دست می‌دهد. مانند برفی که در یک روز گرم تابستان آب می‌شود و در درون زمین فرو می‌رود.

 برای هر انسانی ضروری است که دین‌داری خود را از حالت مستودع به مستقر تبدیل کند واین امکان پذیر نیست مگر اینکه انسان بواسطه‌ی فهم و آگاهی خویش اعتقاد خود را  رقم بزند؛ در نتیجه ایمان در باطن انسان مانند درخت استواری می‌شود که ثمره‌ی آن چیزی جز میوه‌ی مطلوب نخواهد بود.

این میوه‌ی مطلوب خبر از ریشه‌ای قوی و محکم دارد. انسان با ایمان نیز اثرایمانش در رفتارش متجلی می‌گردد و همین امر باعث می‌شود تا انسان بتواند در بدترین شرایط زندگی بهترین تصمیم ها را بگیرد و هرگز ایمان واقعی خود را از دست ندهد.

    

به امید آن روز

مریم کبائریان، عضو گروه تبلیغی طاووس الجنه

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha