اشاره؛
در روزهای اخیر، شاهد آشوبها و اغتشاشاتی در کشور بودیم که نکته قابل توجه در این شلوغی ها، حضور نوجوانان و جوانانی هستند که به استناد آمار، در کنار تأثیرپذیری از فضای مجازی، تأثیر بالایی از بازی های دیجیتالی گرفته و آن را در کف خیابان پیاده کرده اند که در این راستا، از حجت الاسلام حبیب داستانی بنیسی، مدیرعامل شرکت دانشبنیان رسانهگستر بِنیسی و از سازندگان و کارشناسان بازی های دیجیتالی دعوت کردیم تا در این خصوص به گفت و گو بنشینیم که متن این مصاحبه تقدیم نگاه شما خواهد شد:
ببینید:
نقش بازیهای دیجیتالی در اغتشاشات اخیر کشور
فیلم کامل گفت و گو
* ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار رسانه رسمی حوزه های علمیه قرار دادید، در ابتدا معرفی از خود داشته باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم
در ابتدا از دعوتتان تشکر میکنم. من حواسم بود که چه کسی به این موضوع خواهد پرداخت و دیدم که خبرگزاری حوزه به صورت تخصصی در این مسئله ورود کرده که هم نشان از نوعی نواندیشی این مجموعه دارد و هم تقیدات دینی و حوزوی که خلاصه خدا قوت میگویم.
بنده حبیب داستانی بنیسی هستم، سطح چهار فقه و اصول از حوزهی علمیه قم را دارم و مدیرعامل اولین شرکت دانش بنیان صنعت گیم کشور هستم که در اسناد بالادستی کشور موجود است.
فعالیت ما در این شرکت، تولید و توزیع بازیهای دیجیتالی است که دو شاخصه دارند.
۱. با محتوا هستند؛ ما کار بیمحتوا، بیخاصیت و صرفا سرگرمی نمیسازیم. البته بازی سرگرمی میسازیم اما صرف سرگرمی نمیسازیم.
۲. کارهای فاخر و بزرگی هستند.
بنده تا به امروز بیش از ۵۰ جایزهی ملی و بینالمللی گرفته و کارهای بسیار بزرگی در این کشور تولید شده که در ایران، علاقه مندان بسیاری داشته و از آن طرف، به شدت در خارج از کشور بدگو دارد و در ماهواره بسیار زیاد به این موضوع پرداخته شده است که چرا طلبهها که انتظار میرود فقط در گوشهای از منبر و محراب باشند، اینقدر جدی و تخصصی ورود کرده اند؛ آن هم در فرآیندهایی مثل تولید، مباحث علمی، بومیسازی، استانداردسازی، تقنین و امثالهم.
* حاجآقای بنیسی! کشور با یکسری اغتشاشاتی روبروست و در چند روز اخیر شاهد یکسری اتفاقات در کشور بودیم. طبق اطلاعاتی که مسئولین نظامی و امنیتی در اخبار بیان کردهاند و همینطور طبق تصاویری که از رسانه ها مشاهده شده است، بخش زیادی از افرادی که در خیابانها حضور داشتند و به این شلوغیها و اغتشاشات دامن زدند، نسل نوجوان و جوان ما هستند که مطابق با آمارها، بازیهای دیجیتالی نقش زیادی در اغتشاشات اخیر داشته و دوست داریم در این باب، باهم گفت و گویی داشته باشیم.
جنابعالی بفرمایید بازی های دیجیتالی چه تأثیراتی بر روی انسان ها می گذارند؟
در حال حاضر تأثیرگذارترین رسانه، بازی دیجیتالی است. هر رسانهای ادعا کند که من به اندازهی بازی تأثیرگذار هستم و یا عمق تأثیرگذاری من به اندازهی بازی است، اشتباه میگوید.
پس دو تا موضوع شد: ۱. گسترهی تأثیرگذاری و ۲. عمق و ژرفای تأثیرگذاری.
از نظر گسترهی بازی های دیجیتالی، باید بگوییم که ما نزدیک به ۴۰ میلیون گیمر داخل ایران داریم که انشاءالله به زودی به صورت رسمی هم این آمار اعلام میشود.
بنده با مسئولین مربوطه هم صحبت میکردم، ۴۰ میلیون تثبیت شده است. سال ۹۸ این آمار ۳۲ میلیون نفر بود و الان که ۱۴۰۱ هستیم، ۴۰ میلیون نفر است.
طبق مرکز ملی آمار، ۴۰ میلیون نفر یعنی ۴۷.۵ درصد از ایرانیان حداقل بازیباز هستند که تقریبا می توان عدد ۵۰ درصد را اعلام کرد.
این عدد جمعیت بزرگی است. ما چقدر جمعیت داریم که کتاب میخوانند؟ آن هم یک کتاب خاص، نه هر کتابی. چقدر روزنامه میخوانند؟ چقدر تلویزیون نگاه میکنند؟ البته همه مخاطب دارند؛ ولی این مقدار از مخاطب را واقعا چه کسی دارد؟ این یک نکته است.
نکتهی دومی که مطرح است، عمق است. ببینید رسانهها در بحث تأثیرگذاری، یک شاخصی دارند که همزادپنداری است.
هر چقدر فرد بتواند خودش را با آن رسانه همزاد بداند، یعنی خودش را به جای آن بگذارد، بیشتر میپذیرد، بیشتر تأثیر میگیرد.
شما میبینید که بعضیها رمان و کتاب علمی را خیلی دوست دارند. چرا؟ چون میتوانند خودشان را در آن صحنه و داستان در نظر بگیرند. به این همزادپنداری میگویند.
اوج همزادپنداری در بحث بازیهای دیجیتالی است که نزدیک به ۱۰۰ درصد است. یعنی ما اگر بخواهیم کمی اغماض کنیم میگوییم ۱۰۰ درصد است، حالا دقیقا ۱۰۰ درصد که نمیشود ولی نزدیک است.
شما مثلا میبینید در تلویزیون نهایتا تا ۷۰ درصد میگویند. حالا ۷۰ درصد کجا ۱۰۰ درصد کجا!؛ پس بازیهای دیجیتالی به شدت تأثیرگذار هستند.
حالا اگر فرصت شد عرض میکنم که ما در کشور خیلی باید انرژی بگذاریم و خیلی در این زمینه کمکاری کردهایم و بحث صنعت بازیهای دیجیتالی گویی با خمیربازی اشتباه گرفته شده است و انشاءالله خداوند کمک کند، شاید به همین بهانهی اغتشاشات مسئولین کمی توجه کنند.
* این نکتهی شما برای من جالب بود که بیان کردید تأثیرگذارترین رسانه در جامعهی ما، بازی های دیجیتالی است.
به صورت خلاصه بفرمایید که سقف تأثیرگذاری بازی های دیجیتالی کجاست؟ به صورت مصداقی میخواهم بدانم که مثلا میگویند فلان بچه، فلان بازی را انجام داد، سقف تأثیرگذاری این بازی بر روی آن شخص تا کجا بود؟ مثلا چه حرکتی انجام داد که آدم بداند اینقدر تأثیرگذار است؟.
مصادیق زیاد است، نمونههایی که دیده شدهاند زیاد هستند و اینکه آنها یک مدل نیستند، ۱۰۰ مدل هستند. در بین بچهها یک مدل است، در بازیهای آموزشی یک مدل است، در بازیهای اکشن یک مدل است.
به عنوان مثال، وقتی اولین بار بازیهای اساسینز کرید (به انگلیسی: Assassin's Creed) آمد، چند نسخه داشت. در نسخهی ۲ این بازی که حدود ۷-۸ یا ۱۰ سال پیش منتشر شد، یک کلاهی داشت که چهره دیده نمیشد، از بین انگشتانش یک چاقویی میتوانست درآید، سریع میدوید و سوار بر اسب میشد. همان ایام به کرّات در مدارس میگفتند: بچهها دقیقا همینطوری لباس میپوشند، دقیقا سعی میکنند که ادای همان را درآورند. در مدرسهی بچههای کوچک اینطور بود، یعنی بچهها به خاطر اینکه هیجان دارند و میخواهند جلوی بقیهی بچهها خودنمایی کرده باشند... .
میدانید که یکی از مهمترین دلایل استقبال از بازیهای دیجیتالی، دست یافتن به چیزی است که دستیابی به آن در دنیای عادی خیلی مشکل است.
او میتواند در آنجا هزار نفر را قلع و قمع کند؛ اما همین شخص در خانه اش از مورچه یا موش میترسد. حالا به این هم میرسم که چطور شد که در این اغتشاشات گیمها تأثیر گذاشتند. این را توضیح خواهم داد و یک مورد هم بحث خانواده است که عرض میکنم.
حتی از کسانی که نزد من کار کردهاند و از کسانی که در شرکت خودم کار میکردند، دیدهام که چقدر بر روی آنان تأثیر گذاشته است؛ این تأثیرگذاری تقریبا غیر قابل انکار است.
حالا درصد تأثیرگذاری در افراد بر حسب شناختی که او از جهان هستی دارد، ممکن است متفاوت باشد.
شاید کسی که دقیقتر باشد به این راحتی مرعوب نشود ولی کسی که سادهتر فکر میکند و یا به قول ما عقلش در چشمش است، خیلی زودتر باور کند و دقیقا همانها را انجام دهد.
* در فضای اغتشاشات اخیر کشور، آیا بازی های دیجیتال اثرگذار بوده اند یا خیر؟ چگونه می توان این اثرگذاری را ثابت کرد و از کجا بدانیم این حرف ها درست است؟
قبل از پاسخ به این سوال، این درخواست را از خوانندگان این مصاحبه داشته باشم که رزومه بنده را مطالعه کنند تا نگویند یک طلبهای مطابق با علاقه و تدینی که داشته، یک نکاتی را گفته است.
در پاسخ به سؤال شما باید عرض کنم ما سه نکته داریم که از کجا بفهمیم آیا بازیها در این اغتشاشات اخیر تأثیرگذار بودند یا نبودند؟.
شاید در دسترسترین و راحتترین دلیل، استناد به سخنان مسئولان نظامی و یا انتظامی است که آمار میدهند.
سردار فدوی، جانشین فرمانده کل سپاه اعلام میکند: برخی از نوجوانان و جوانانی که در این اغتشاش دستگیر شده اند، اشاره به کلیدواژهی «شبیهسازی بازی دیجیتالی» کرده اند.
این نقل از کسی است که مجموعه آنها تیمهای بررسی دارند و گزارش دریافت میکنند و از خود بچهها و کسانی که اغتشاش کردهاند این حرف را گرفتهاند؛ پس صرف ادعا نیست و قابل استناد است.
دومین نکته اینکه سردار محمد عبداللهپور، فرماندهی سپاه استان گیلان میگوید که ما در این اغتشاشات، ۱۰۸ لیدر دستگیر کرده ایم. این فراتر از بچههایی هستند که به صورت هیجانی در این اغتشاشات حضور پیدا کردند و در ادامه بیان کرد: تعدادی از این لیدرها به شدت اهل بازی بودند و خودشان میگفتند که از بازی تأثیر گرفتیم؛ پس از سطح عموم بالاتر آمدیم و به لیدر هم رسیدیم و از ۱۰۸ لیدر تعداد معتنابهی هم اهل بازی بودهاند.
درخواست من از مسئولین نظامی و انتظامی این است که این نکات را به صورت یک نمودار حرفهای، یک آمار رسمی و جدولدار اعلام کنند و بعدا به صورت علمی قابل استناد باشد که در فلان اغتشاش مثلا ۳۰ درصد بر این اساس بوده است. یک کار علمی هم بکنند که در آینده به شدت قابل استناد و مورد نیاز کشور است.
* و حتی میتوان از همین بچهها مستند ساخت که خودشان بگویند و برای جامعه روشنگری شود.
بله. ببینید ما وقتی مستند علمی آماده کنیم، دیگر کسی که بخواهد انکار کند، قدرت انکارش را از دست میدهد. درخواست بنده این است که حتما این مستندسازی انجام شده و در دسترس عموم بگذارند، به اهالی آن برسانند، خیلی نیاز داریم. از نکات مهمی که نیاز داریم همین بحثها در این صنعت است.
این یک دلیل است که دلایل آماری است که اعلام شده است.
دلیل دوم نوع رفتارهایی است که مشهود بوده است. یعنی مثلا من در حوزه جلسه دارم، در فلان سازمان جلسه دارم، وقتی مینشینم، همه دارند نقل میکنند که؛ حاجآقا! این رفتارها در غیربازیها اصلا وجود دارد؟ یعنی ادراک عمومی به این رسید که این یا مال فیلمهای اکشن آنچنانی و یا بازیهای اکشن است. اینکه خود فرد داعیهدار میشود که بخشی از این اغتشاش را انجام دهد، این در فیلم هم وجود ندارد؛ در بازی وجود دارد که خودم نقش ایفا میکنم. پس احتمالا بازیها بسیار به مراتب جدیتر از فیلمها و این چیزها تأثیرگذار بودند.
مثلا برای من نقل کردهاند که چند شب پیش جلوی دانشگاه صنعتی شریف، سه دختر یک نیروی پلیس را دوره میکنند و او را به حرف و صحبت میگیرند. آنها یک قدم جلو میروند و آن بندهی خدا به خاطر بحث محرم و نامحرم، یک قدم به عقب میرود. آن ۳ دختر او را کنار دیوار میکشانند و او را احاطه کردهاند و یک پسری مخفیانه در این میان میآید و چاقو را زیر دل او میزند و تا بالا میکشد.
ما این حرکات را کجا دیدیم؟ با فیلمها هم چنین چیزهایی ندیدهایم. این رفتارها در بازی ها وجود دارد.
نکتهی سومی که وجود دارد کسانی هستند که در همین ایام داخل در این تیمها شدهاند برای اینکه تشخیص رفتار بدهند و منشأیابی کنند، مثل خبری که خبرگزاری فارس مفصل منتشر میکند و خبرنگار میگوید من ۳-۴ ساعت بین اینها بودم و دقیق توضیح میدهد و میگوید که نمیتوان گفت هیچکدام از رفتارهای اینها با آنچه که در بازیها دیده بودند، تفاوت داشت.
البته او تفکیک میکرد و میگفت که لیدرها جدا بودند؛ ولی ما طبق اظهارنظر سردار عبداللهزاده گفتیم که لیدرها هم از همینها بودند، یعنی بخشی از اینها اینطور بودند.
پس ما سه دلیل داریم:
۱. آمار رسمی که تقاضا کردیم خیلی علمی و منضبط و به صورت نموداری لطف کنند بدهند و بسیار مورد نیاز است.
اینها اگر نباشد باز هم خیلی از مسئولین و مردم اهمالکاری میکنند. اینها باید مطرح شود و بگویند که اینطور بود، درصد گرفتیم، این تعداد بود، این بازیها بود و به صورت جدی مطرح شود.
۲. نوع رفتارهاست که مردم و اطرافیان از اتفاقات خیابانی بیان می کنند.
این اتفاقی که من از دانشگاه صنعتی شریف گفتم، این را خود بچههای دانشگاه صنعتی شریف برای من تعریف کردهاند، یعنی از غریبه نبود.
۳. کسانی که خودجوش و خبرنگار بین اینها میروند و ۳-۴ ساعتی با اینها هستند که ببینند چطور است و گزارشاتی میدهند. انصافا گزارشات آنها گزارشات خواندنی هم هست.
پس ما سه دلیل داریم بر اینکه اینها از بازیها تأثیر گرفتهاند. انشاءالله اینها به مرور علمیتر و دقیقتر هم میشود.
* مشخصا چه نوع بازیهایی روی نوجوانان و جوانان ما اثر گذاشته است؟ یکی از مطلعین بیان می کرد در یکی از شهرها، ۱۰۰ درصد نوجوانانی که دستگیر شدند، تأثیر گرفته از فضای گیم بودند. میخواهم بدانم مشخصا چه نوع بازیهایی روی این افراد تأثیر گذاشته است؟
بازی ها اثرگذار هستند؛ اما به نظر میرسد بازیها به تنهایی نمیتوانند افراد را بیرون بکشند و به اغتشاشات بیاورند.
این کار شبکههای مجازی و ماهواره است. یعنی بازی این قدرت را ندارد که تو را تحریک کند و بیرون بیاورد؛ اما اگر بیرون آمدی به تو یاد داده که چه کاری باید بکنی. پس حیطهی تأثیرگذاری آن حیطهی رفتار بعد از وقوع اصل عمل است.
ببینید در اغتشاشات اخیر من چهار دلیل را خیلی عمده میبینم؛ یکی پدر و مادرها هستند.
پدر و مادرها در خانه هر حرفی میزنند، هر چه دلشان میخواهد ضد علما، ضد حاکمیت و ضد رهبری میگویند. خیلی هم راحت این حرف ها را بیان می کنند؛ نه یک دقیقه فکر میکنند، نه به مفاسد و معایب آن فکر میکنند. بچه از پدر و مادر چه چیزی یاد میگیرد؟ اینها را یاد میگیرد. از فامیل و پدربزرگ و مادربزرگ چه چیزی یاد میگیرد؟ همین حرف ها را یاد می گیرد و این بسیار اشکال عمده و جدی است.
خاطرم هست که خود بنده خدمت یکی از علما بودم.
پیرمردی خدمت ایشان آمد و گفت: آقا! من یک پسری دارم که هر چه به او میگویم، معکوس آن را انجام میدهد. میگویم: بخواب، بلند میشود. میگویم: بلند شو، دیر است، عمدا میخوابد. هر چه که میگویم معکوس آن را انجام میدهد. به قول امروزیها گفت که ذلّه شدم، چه کنم؟ راهکاری بلد هستید؟
آن عالم ربانی به او گفت: تو ۲۰ سال پیش با همان پسرت به دیدن من نیامدی؟ او گفت: بله، با پسرم آمدیم.
گفت: آن روز یک توصیهای به تو کردم، عمل کردی؟ ببینید فهم و ادراک آن عالم چقدر بالاست، ۲۰ سال پیش را به یاد میآورد. ایشان فکر کرد و گفت: شما چه توصیهای کردید؟ گفت: آن روز به تو گفتم مبادا جلوی بچههایت بدی علما را بگویی.
تو چه کردی؟ آن شخص گفت: من اگر بدی علما را نگویم، اصلا روزم شب نمیشود.
گفت: حرکات امروز فرزندت، نتیجهی آن است. گفت: آقا! چه ربطی دارد؟ آن عالم گفت: چه کسی گفت به پدر و مادر احترام بگذارید؟ چه کسی گفت که مناسبات اجتماعی را مراعات کنید؟ چه کسی گفت احسان و کرم داشته باشید؟ چه کسی گفت کلاه برندارید؟ چه کسی گفت آدم نکشید؟ انبیاء و اولیاء الهی این سخنان را گفته اند؛ اما الان که در دسترس نیستند؛ اما علما باقیماندهی آنها بودند، «العلماء ورثة الانبیاء»، اینها باقیماندهی آنها هستند. حالا ما نمیگوییم که مثل آنها معصوم هستند، ولی باقیماندهی آنها هستند و به شدت جایگاه عظیمی دارند. آیا شما به حرف من عمل کردید؟
بنده خودم در آن جلسه بودم و آن پیرمرد با دو دستش بر سرش زد که الان فهمیدم چه گفتید.
نتیجهی بدگویی از نظام، از رهبری و از علما چنین بچههایی میشود. خودش که از بین رفته هیچ، بچه و نوهاش هم از بین میروند. این یک مورد است که پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ، عمه و خاله، دایی و عمو خیلی مهم هستند.
نکتهی دوم بحث فضای مجازی است. فضای مجازی تقریبا بیشتر به معنای پیامرسانهاست که به صورت ویژه در این موضوع کار کردند و من با اینکه خودم به شدت صفحات پربینندهای دارم؛ ولی از اینکه دولت این درایت را به خرج داد و قطع کرد، ناراحت که نشدم هیچ، تشکر هم میکنم.
با اینکه برای شرکتم در آنجا سرمایهگذاری کردهام و صفحه دارم؛ ولی «عند الأهم» مهم، کنار گذاشته میشود. این یک چیز مشخص است و عقلایی است.
هر کسی بخواهد این را زیر سؤال ببرد یعنی این بحث عقلی را قبول ندارد و هیچکسی نمیپذیرد. الان بگویند: اگر امروز ۱۰۰ میلیون پول آماده نکنی، زن شما می میرد. مجبور است ماشینش را ۳۰ میلیون ارزانتر بفروشد.
آیا یک ماه صبر میکند تا به قیمت مناسب بفروشد یا همین الان میفروشد که زنش را عمل کند؟ در این بحث شکی نیست. اگر کسی رد کند، باید دربارهی خود ایشان شک کنیم. این اصلا قابل رد کردن نیست.
سومین بحث، بحث ماهواره است. ماهواره را باید جدی بگیریم. ما با اصل تکنولوژی و استفاده از تکنولوژی مشکلی نداریم؛ اما یک مشکلی که وجود دارد این است که چه کسانی برنامهسازی میکنند؟ تأمین برنامه با چه کسی است؟ شما الان یک خبرگزاری دینی و حوزوی هستید ولی ما ۱۰۰ تا خبرگزاری ضد دین داریم. او هم خبرگزاری است. ما که نمیگوییم خبرگزاری چیز بدی است، اما چه کسی و چه چیزی تولید میکند؟ کسی که راحت برنامهی BBC را میبیند، خیلی راحت رهبری را زیر سؤال میبرد و اصلا گفتن ندارد؛ چون آنها مینشینند، برنامه میسازند، روی آن فکر میکنند، روانشناسان دیالوگهایش را از قبل برنامهریزی میکنند. در نتیجه برای ماهواره به شدت باید کاری کرد، حالا نمیدانم چه کاری، بچههای فنی باید این فکرها را بکنند.
همانطور که گفتم ما با اصل ماهواره مخالف نیستیم ولی مادامی که این باعث شود که مثلا ۹۹ درصد ضرر و ۱ درصد منفعت باشد، به درد نمیخورد. خداوند دربارهی شراب چه فرمودید؟ ضرر آن از منفعت آن بیشتر است و به این دلیل حرام است. این در قرآن است، تمام است. خیلی کار عجیبی نمیخواهیم بکنیم. بله، افراد خاص، کسانی که باید امور سیاسی را تدبیر کنند، کسانی که باید کارهای جامعهشناسی کنند، آنها متفاوت هستند، ولی مثلا یک خانوادهی ۵ نفره که پدر کارمند یا کارگر یا بازاری است، مادر خانهدار است، میخواهد چه بکند؟ البته به صداوسیما هم می گوییم برنامههایتان را زیباتر و جذابتر کنید که اینها بهانهی جذابیت و کمی برنامه نداشته باشند، ولی در هر صورت وقتی مفسده بسیار بالاست، باید روی آن فکر جدی کرد.
بحث چهارم هم بازیهای دیجیتالی است.
پس اول خانواده، دوم فضای مجازی به ویژه پیامرسانها، سوم ماهواره و چهارم بازیهای دیجیتالی بودند.
اگر امروز برای این چهار تا فکری نکنیم، چند سال بعد شبیه به همان پیرمردی خواهیم بود که با دو دست بر سرش می زد.
اولین مقصر هم مسئولین وزارت فناوری اطلاعات و وزارت ارشاد هستند. یعنی اینها مسئول حاکمیت این کار هستند و باید اینها را تدبیر کنند. نمیتوانند بگویند که به ما ربطی ندارد و ما خرجهای دیگری داریم. باید برای مباحثی همچون ساماندهی بازی های دیجیتالی در کشور، بودجه مناسب تعیین کنند و متأسفانه امروز به این صورت نیست.
در بحث چهارم که بحث بازیهای دیجیتالی است، ببینید ما دو سبک بازی داریم که به صورت گروهی انجام میشود.
عمدهی این اغتشاشات و این نکاتی که گفته شده است، برداشت من این است که از این دو سبک حاصل میشود که به آنها بازیهای گروهی میگویند که سبک مولتی پلیِر است؛ بازیهایی که چند نفر همزمان با هم بازی میکنند و همچنین بازی بتل رویال (battel royal) که توسعه یافتهی همین مولتی پلیِر است که ۱۰۰ نفر در یک محیط از کل جهان حضور پیدا میکنند و اینها باید یکدیگر را از بین ببرند تا یک نفر بماند، آن یک نفر پیروز میشود و جوایز را میگیرد.
خود مولتی پلیِر هم گونههای مختلفی دارد که یک مدل آن تیم دث مچ (TDM) است. یک مدل، مدل فرانت لاین است. در مدل فرانت لاین، دو گروه از دو نقطهی دور از هم در محیط قرار میگیرند و زائیده و ایجاد میشوند. اینها یکدیگر را نمیبینند ولی باید یکدیگر را نابود کنند تا به یک امتیازی مثلا به ۵۰ امتیاز دست یابند. آنقدر یکدیگر را میکشند و اینجا مسیرها و کوچههای مختلفی وجود دارد، از پنجرهها با اسلحههای تک تیرانداز و امثالهم باید با هم درگیر شوند تا یک تیم به آن ۵۰ امتیاز برسد و یکی برنده و دیگری بازنده است.
چیزی که ما در این اغتشاشات دیدیم، اینهایی که از جاهای مختلف شروع میکردند و از یک نقطهی خاص نبودند، من مبدأ آنها را خیلی شبیه بازی فرانت لاین میدیدم. یعنی وقتی میگفتند من به یاد این میافتادم که ما در آنجا شبیه به این را داریم.
حالا از این بدتر، تیم دث مچ (TDM) است که میگوید مکان زایش تصادفی است. به همین دلیل ممکن است شما اینجا باشید و دشمن شما هم همین جلو زائیده و ایجاد شود. این یک مدل است که مثلا اینکه در تهران شنیدیم که بچهها با آن حالت هیجان بازیها میآمدند و میدویدند و به یک خیابانی میرسیدند تا به ۴۰-۵۰ نفر میرسیدند، موتورسواران لیدر پیدایشان میشد و چهار تا چیز را هم آتش میزدند، بعد تا پلیسها میرسیدند، اینها درجا فرار میکردند و نشانی جای بعدی را میدادند. من نمیگویم نقطه به نقطه شبیه همین مدل بازی است؛ ولی بچهها این را در کجا تجربه کردهاند؟ در فیلم که تجربه نکردهاند، در تیم دث مچ (TDM) تجربه کردهاند که هر دفعه که مُردند و یا هر دفعه که شکست خوردند از یک جای دیگری بروز و ظهور پیدا کردند.
از همه جالبتر مُد کپچر ده فلگ است؛ اینجا را تصاحب کن و پرچم خودت را بالا ببر. ما در بحث آتش زدن پرچم که اتفاق افتاد، به یاد مُد کپچر ده فلگ افتادم.
شما فرض کنید یک میدان مثل میدان انقلاب تهران است. آن طرف گارد امنیتی ایستاده، این طرف مردم عادی دارند رفت و آمد میکنند، یک طرف هم کسانی هستند که کمی احساس تحرک دارند. چطور میشود که یکدفعه در ۴ متری پلیسها پرچم آتش زده میشود؟ اینها از کجا فرار می کنند؟ چطور میآیند؟ به کدام کوچه میپیچند؟ اینها این حس و حال را در کجا تجربه کردند؟ در مُد کپچر ده فلگ تجربه کردهاند.
اینها انواع و اقسام دارد و ۱۲-۱۳ مدل آن خیلی متعارف است. میخواهم بگویم اینها به این کار ما شبیهتر است. قرار هم نیست که ما یکی را پیدا کنیم که ۱۰۰ درصد عین این باشد و بگوییم این است. نه برادر من! تو آموزش بده، خودش بقیهاش را انجام میدهد. شما ۷۰-۸۰ درصد را یاد بدهید، خودش تا ۱۰۰ درصد را انجام میدهد. او انسان است، عاقل است، میفهمد و کارش را توسعه میدهد.
پس بازیهای اکشن، به ویژه بازیهای اکشن جنگی غربی خیلی تأثیر گذار بوده اند.
ببینید وقتی بازی مثل پابجی و یا کالاف دیوتی و فورتنایت و اینها را بازی میکنند، اینها بازیهای متعارف مولتی پلیّر و بتل رویالی هستند که بچهها وقتی با اینها بازی میکنند شاید نتوانید بعد از ۷-۸ ساعت هم اینها را بیرون بکشید ولی یک لحظه نمیتواند حواسش را به این طرف پرت کند، یک چایی بخورد، نمازی بخواند، درسی بخواند و یا دستشویی برود. چرا؟ چون آنقدر درگیر بازی است که اگر یک لحظه مکث کند، از بین میرود و میمیرد و او نمیخواهد بمیرد.
همانطور که گفتم این بچه، زورش به یک موش و مورچه نمیرسد؛ ولی آنجا به کرات آدم میکشد. اینها از اشتباهاتی است که بازیها به خاطر درآمد انجام دادند.
* جمهوری اسلامی در حوزهی بازیهای دیجیتال چه برنامهای باید داشته باشد و رویکرد آن چه چیزی باید باشد که شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم؟
انصافا فعالیتها و اقدامات خوبی انجام شده اما کوچک و محدود است.
بنده اخیرا یک مقالهای را با موضوع «حوزه های علمیه و بازی های دیجیتالی» برای کنگره صدمین سال بازتأسیس حوزه های علمیه نوشته ام و به نکات جالبی رسیده ام.
یکی از نکات جالب این است که حوزویان از پیشکسوتان بازیهای دیجیتال در ایران و از پایهگذاران صنعت بازیها در کشور هستند که از روی دغدغه این کارها را کردهاند.
در این مقاله، به صورت مفصل سال به سال توضیح داده و با تک تک این افراد به صورت تلفنی صحبت کردم که اغراق و اشتباهی پیش نیاید.
مثلا فرض کنید در ۱۳۸۳ بنده ورود میکنم که جریان نگرش مثبت به بازیهای دیجیتال در حوزه از حضور بنده در سال ۱۳۸۳ شروع میشود که شاید اولین کسی که از طلبهها میجوشد و بالا میآید من بودم. در سال ۱۳۸۵ حضرت آقا در جمع شورای عالی انقلاب فرهنگی دربارهی بازیها صحبت میکند. آقای دکتر مینایی که دانشآموختهی حوزهی علمیه است شروع میکند و نیمهی دوم سال ۸۶ بنیاد ملی بازیهای رایانهای را تأسیس میکند. ایشان اصالتا حوزوی است و در حال حاضر هم ارتباطات خوبی با حوزه دارد. ایشان پایهگذار صنعت گیم ایران هستند که یک حوزوی هستند. اولین قانونگذاری این رشته را بنده به درخواست مجلس شورای اسلامی مینویسم که باز یک حوزوی هستم.
این نشان میدهد که حوزویها اهل دغدغه هستند، اهل کار هستند؛ برعکس بعضی که فکر میکنند اینها فقط مشغول درسهای سنتی خودشان هستند، نه، آنها که محترم هستند و این هم در جای خودش مشغول هستند.
حالا عرضم این است که من اگر بخواهم خدمات خوبی که انجام شده را بگویم، باید بیان کنم عمدهی آنها را همین حوزویان انجام دادهاند. اینها از حاکمیت هم نبودند، غیر از آقای مینایی که بنیاد بازی را زیر نظر وزارت ارشاد ساختند، بقیه حاکمیت نبودند، شخصی، گروهی، دغدغهای و ذوقی و شوقی بودند که یک کارهایی کردند.
ما ۲۳ بازی داریم که طلبهها ساختهاند. جالب است که تمام اینها غیر از مجموعهی بنده که به صورت شرکت درآمده، همه جمع کرده اند، حتی کسانی که شخصی انجام دادند. به خاطر اینکه حمایتی نشد. بچهها هم تا یک حدی زور و قدرت دارند.
ببینید ما از حاکمیت این انتظار را داریم که حمایت کند. من نمیگویم چون بازیها در این اغتشاشات تأثیرگذار بودند برویم و در مقابل آن بایستیم. بنیاد ملی بازیهای رایانهای یک معاونتی به نام نظارت دارد و نظارت هم یک ستادی به نام ستاد مبارزه با بازیهای قاچاق دارد. بازیهای قاچاق هم چه تعریفی دارد؟ بازی هایی که طبق ردهبندی سنی ایران که خود بنیاد انجام میدهد، غیرمجاز باشند. کسی حق ندارد این را بفروشد و یا در سایتش بگذارد. این ستاد باید محکم به فعالیتش ادامه دهد، یقینی است و هیچکسی هم نباید این را زیر سؤال ببرد.
ببینید وقتی ما یک کشور داریم که چه مسلمان و چه غیرمسلمان باشد، تفاوتی ندارد، قانون دارد و میگوید: مردم کشور همسایه! شما تا ۱ سانتی مرز من میتوانید بیایید و کاری ندارم؛ اما اگر رد شوی، با تو برخورد می کنم.
حدود و دیات در شرع چیست؟ همین است.
ببینید ستاد مبارزه با بازیهای قاچاق باید به جدیت کارش را انجام دهد، واحد نظارت بنیاد که نیروهای بسیار خوبی هم هستند، باید با جدیت کار کند؛ تیم جدید تیم بسیار مؤمن و خوبی هستند و تیمهای قبلی هم انصافا خوب بودند و آنها را میشناختم.
در اینجا از وزارت فناوری اطلاعات گلایه میکنم. وزارت فناوری اطلاعات در سالیان سال رها بوده است. این دولت را عرض نمیکنم، ما خدمت آقای زارعپور ارادت داریم و ایشان را میشناسیم و ایشان هم بنده را میشناسند.
در این ۱۰-۲۰-۳۰ سال که وزارت ارتباطات و اینترنت و اینها بوده است، کلا سایتها را رها کردهاند. شما میتوانید گرانترین بازی خارجی را در ایران با هزینهی ترافیک دانلود کنید. یعنی مثلا هر گیگ هزار یا دو یا سه هزار تومان بخرید و یک بازی که به پول ایران ۱۰ میلیون تومان قیمت دارد را با ۴۰ هزار تومان دانلود کنید و بازی کنید. بعد الان بنیاد میگوید که این ۱۰۰ بازی مجاز و این ۳ بازی غیرمجاز است. واقعا هم اینطور است، یعنی غیرمجازها بسیار کم هستند. آنها دید حداقلی داشتند، یعنی میخواستند تا امکان دارد قضیه مشکلی نداشته باشد و سختگیری نکنند؛ اما الآن همان سه بازی غیرمجاز را هم میتوانید دانلود کنید. این دیگر وظیفهی بنیاد و وزارت ارشاد نیست، این وظیفهی وزارت ارتباطات است.
چطور توانست واتساپ را ببندد؟ اگر اراده کند آن را هم میبندد. من حس میکنم ارادهای نیست و اتفاقا من فکر میکنم خانوادهها به شدت طالب آن هستند، چون تعداد آن هم کم است و زیاد نیست و این بازی ها اگر بسته شوند، مشکلی پیش نمی آید.
همچنین حکومت باید حالت ایجابی داشته باشد، یعنی اگر ۱ درصد مقابله است، ۹۹ درصد باید برای تولید وقت بگذارد. ببینید چند روز پیش عربستان سعودی یک پولی را اعلام کرد که مبلغ آن هم در اینترنت هست و اگر به انگلیسی سرچ کنید حتما میآید. بنده حساب کردم با دلاری ۳۰ هزار تومان چقدر برای این صنعت پول گذاشته است.
همین چند روز پیش هم بود. میلیارد نه، تریلیارد نه، ۱ بیلیارد و ۱۲۵ تریلیارد تومان به پول ایران سرمایهگذاری کرد. چرا؟ گفت که من نمیخواهم دیگر اینقدر به نفت وابسته باشم، من تا ۸ سال دیگر باید در کنار نفتم درآمدهای دیگر هم داشته باشم که جاذبهی گردشگری و بازیهای دیجیتالی است. من میخواهم از اقطاب صنعت بازیهای دیجیتالی دنیا باشم.
در ایران چقدر سرمایهگذاری میکنند؟ خود ما باید بازی تولید کنیم، باید بهترین کیفیت دنیا را خودمان بسازیم. باید بچههای ما افتخار کنند، اصلا کل دنیا افتخار کنند که بتوانند در شرکتهای بازیسازی ایران کار کنند.
* این قابلیت در ایران وجود دارد که بازی های باکیفیت ساخته شود؟
بله؛ اگر حمایت کنیم وجود دارد. بیشترین مسئله علم است و انصافا استعداد ایرانیها هم عالی است. یعنی شما از هزار نفر شاید یک نفر را پیدا کنید که ضعف استعداد دارد، ۹۹۹ نفر استعداد بالایی دارند.
پس درخواست جدی ما این است که رویکرد حکومت به شدت ایجابی باشد. البته آن رویکرد سلبی ۱ درصد لازم است وآن را هیچکسی انکار نمیکند و باید باشد.
حالا نکتهای که در اینجا دارم این است که یک اقدام دیگری هم نیاز است انجام شود و آن هم بحث توسعهی سواد بازی است. من اینها را کمی شفاف بگویم، شاید برخی از بینندگان و شنوندگان بگویند حاجآقا! شفاف دارید بحث میکنید.
ببینید دقت کردهاید که بچههای ما به راحتی به پدر و مادرشان انتقاد میکنند، هر چه که به دهانشان میآید بروز میدهند؛ ولی به دوستش و یا به کسی که از پدرش به مراتب پایینتر است جرأت ندارد حرفی بزند.
ببینید هر زمانی که ما حرف زدیم، گفتند که شما روحیهی تفکر انتقادی را توسعه دهید. بحث همین است، اما همه جا. چطور ما تفکر انتقادی نسبت به بازیهای غربی نداریم، ولی وقتی کسی در اینجا میخواهد فعالیت ایجابی کند تفکر انتقادی داریم؟ به ویژه کسانی که غربزده هستند. یعنی تفکر انتقادی آنها این طرفی است، گویی کج است، به جای اینکه رو به بالا باشد و یک جامعهای را توسعه دهد، گویی جامعه را از پیشرفت بازمیدارد، این کار بدی است.
ببینید ما باید سواد بازی و تفکر انتقادی در خصوص بازیها را توسعه دهیم. کسی که گیمر است، اینقدر راحت محتوای داخل بازی را نپذیرد. الان خیلی از بچههای ما به راحتی میپذیرند. در انیمیشنها و فیلمها دیدهاید اینطوری است که میگویند آنها اینطوری زندگی میکنند. آنها هزار تا اشتباه دارند، در فیلم هم اشتباهاتشان را میبینند ولی انکار میکنند، چون مبهوت آن هستند. کار دوم ایجابی ما توسعهی سواد بازی و تفکر انتقادی همه جانبه است.
* خیلی از والدین نسبت به بازیها و مشکلاتی که برای بچهها به وجود میآید دغدغه دارند. یقینا آن بچهای که امروز به جمع اغتشاشگران پیوسته است، در خانه هم اخلاقهای نامناسبی از خودش با خانواده و والدین بروز میدهد و دغدغهی زیادی پیدا کرده است. والدین چه باید کنند؟ نکتهای که شما برای والدین دارید به عنوان شخصی که در این عرصه حضور فعال دارید، چیست؟
ببینید ما یک نظام ردهبندی سنی بازیها داریم که توسط بنیاد بازیهای رایانهای و همان آقای دکتر مینایی که عرض کردیم اداره میشود، نشستند و نوشتند و حداقل این است که آن را مراعات کنند. حداقل کاری که خانوادهها میتوانند بکنند این است که اگر دانلود هم میکنید، اگر بازی از بیرون تهیه میکنید با ردهبندی سنی آن و آن پیکتوگرامهایی که پشت آن است، تهیه کنید.
مثلا پشت آن نوشته که چقدر خشونت دارد، اعتیاد دارد یا ندارد. آنجا علامت میزنند، خیلی هم زیبا و گرافیکی است. حداقل کار این است که به آن باید احترام گذاشته شود و آن مراعات شود. این دیگر حداقل کاری است که خانواده ها باید انجام دهند.
نکتهی بعدی این است که بزرگترین معضل ما بحث بیگانهپرستی ایرانیان است. ایرانیان به شدت روحیهی بیگانهپرستی دارند. نمیگویند که همه اینطور هستند ولی خیلیهایشان اینطور هستند.
اگر این صندلی را خارجی ساخته باشد، اگر ۱۰۰ تا اشکال هم داشته باشد انکار میکنند و میگویند که این چیز خوبی است. اگر داخل تولید کرده باشد و خوب هم باشد، میگویند که به درد نمیخورد، آن را جمع کنید.
مهمترین راهکار این است که ما از تولید داخل و آن هم تولید بامحتوای داخل استفاده کنیم. من در بحث بعدی خواهم گفت که ما بعضی از تولیدات را داریم که اصلا مورد تأیید نیست و از زرد هم آن طرفتر هستند، اصلا سازندگان آن بازیها هم اینطور هستند. منظور ما آنها نیست. پدر و مادر از تولیدات بامحتوا حمایت کنند، به بچه تأکید کنند که از این استفاده کنند. خودشان بگویند که اگر قرار باشد من پول بدهم به این پول میدهم. اگر من میخواهم از صنعتم حمایت کنم، از صنعت داخلم حمایت میکنم.
بله، ممکن است بگویند که آنها از ما ۲-۳ پله جلوتر هستند و اینقدر قویتر هستند. آقا! تا حمایت نکنید که کار شکل نمیگیرد.
ببینید بنده حتی لیوانی که میخواهم برای منزل یا شرکت بخرم مقید هستم که ایرانی و زیباترین آنها را میخرم، یعنی در بین ایرانیها وقت میگذارم و زیباترین آن را میخرم. حتی من دیدهام که در بین فامیل ما خانمها میگویند نه، خارجی بخر که نشکند. میگویم: عیبی ندارد بشکند. من یکسوم آن مبلغ را پول دادهام، آن یکی قرار است ۶ سال عمر کند و این یکی قرار است ۲ سال عمر کند، همان پول میشود. بگذارید که این یاد بگیرد و قویتر شود. آخر من ایرانی هستم و باید ایرانی بودنم را در جایی نشان بدهم یا نه؟ فقط به صرف ایران ایران گفتن که کار و زندگی درست نمیشود.
* اگر ما بخواهیم از تولید داخلی باکیفیت حمایت کنیم که کار شاقی نکردیم؛ اگر کمی اشکال داشت و حمایت کردیم، آن موقع میتوانیم بگوییم از کالای ایرانی حمایت کرده ایم.
آفرین! اگر چهار تا اشکال داشت باید اغماض کنیم تا این بچهها بمانند. ببینید اگر ما حمایت نکنیم واقعا حتی نخبههایمان مستأصل میشوند و میروند. دلیل آن کیست؟ میگویید که فلانی و فلانی و فلان مسئول بد کرد. آقا! کمی هم خودت بودی، چرا انکار میکنی؟ خدمت تو کجا به این مملکت رسید که اینقدر ادعای مریخی داری؟ اشکال را ابتدا به خودم میگیرم ولی آدم باید انصاف داشته باشد، وقتی داخل کشور میتوانند چیزی درست کنند... . یک زمانی هم نمونهی داخلی وجود ندارد، ولی خیلی موارد نمونهی داخلی دارد، مثلا در بازیهای تفننی که عموم مردم در مترو، این طرف و آن طرف، بزرگترها و خانمها بازی میکنند، نمونهی داخلی زیادی دارند.
بله، بازیهای حرفهای مثل عملیات انهدام کم هستند، اینها باید حمایت و قوی شوند و خودشان را به پای آنها برسانند.
* خیلی متشکر – در پایان اگر نکته ای باقی مانده، بفرمایید.
بنده خیلی امیدوارم که همین تلنگرها هر چند که برای کشور هزینه داشت، سبب برنامه ریزی های دقیقتری برای کشور شود.
من میخواستم از تریبون شما استفاده کنم و از نیروهای انتظامی بخواهم که این موارد را آمار کنند. آمار بدهید که اینقدر تعداد نفر را بررسی کردیم و با آنها صحبت کردیم و اینقدر ساعت وقت گذاشتیم، سنهای آنها این بوده است، کاملا آمار دهید که بتوان روی آن تحلیل و حساب و کتاب کرد و برنامهریزی کرد. بعد این را جلوی فلان مسئول فرهنگی و مسئول فلان بگذارید که آقای فلانی! چرا نمیجنبید، کمی هزینه کنید. کمی دست در جیبتان کنید و این را توسعه دهید.
ما اگر توسعه پیدا کنیم بر آنها غلبه میکنیم ولی مشکل این است که شاید خیلی برای ما مهم نیست و باید به این مسائل اهمیت بیشتری بدهیم.