زهرا کبیری پور در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه عنوان کرد: در سالهای اخیر، تغییرات قابلتوجهی در نگرش زنان نسبت به زیبایی رخ داده است؛ تغییری که نهتنها به قشرهای خاص محدود نمیشود، بلکه حتی در میان زنان مذهبی نیز مشهود است.
وی ادامه داد: گسترش عملهای زیبایی و استفاده از آرایشهای غلیظ، پدیدهای است که نمیتوان آن را صرفاً به «میل به زیبایی» تقلیل داد. این مسئله ابعاد روانشناختی، اجتماعی و حتی فلسفیای دارد که نیازمند تحلیل جدی است.
زیبایی؛ معیار یا قرارداد اجتماعی؟
پژوهشگر حوزوی بیان کرد: زیبایی در طول تاریخ همواره امری مطلوب بوده، اما هر دورهای تعریفی خاص از آن ارائه داده است. زمانی، گونههای برجسته و پیشانی بلند نماد زیبایی بودند؛ امروز، بینیهای کوچک و لبهای برجسته هستند. این تغییرات نشان میدهد که زیبایی یک معیار ثابت و جهانشمول نیست، بلکه قراردادی اجتماعی است که تحت تأثیر رسانهها، صنعت مد و شبکههای اجتماعی شکل میگیرد.
وی اظهار کرد: در گذشته، معیارهای زیبایی بیشتر بر سلامت، تقارن و طبیعی بودن استوار بود؛ اما امروزه، جراحیهای پیاپی و لایههای ضخیم آرایش در تلاشاند تا «چهرهای ایدهآل» را بازآفرینی کنند، چهرهای که در بسیاری از موارد، ارتباط چندانی با واقعیت ندارد. این تغییر نهتنها مفهوم زیبایی را دگرگون ساخته، بلکه به استانداردسازی تحمیلیای منجر شده که زنان را وادار به پیروی از یک الگوی واحد میکند.
اعتمادبهنفس یا فشار اجتماعی؟
کبیری پور اضافه کرد: یکی از رایجترین توجیهات برای گرایش به جراحیهای زیبایی و آرایشهای غلیظ، افزایش اعتمادبهنفس است. بسیاری از زنان معتقدند که تغییرات ظاهری، احساس بهتری به آنها میدهد. اما آیا این احساس واقعاً از درون ناشی میشود یا نتیجهی فشاری نادیدنی از سوی جامعه و رسانههاست؟
وی افزود: مطالعات روانشناختی نشان میدهند که گرایش افراطی به اصلاحات ظاهری، اغلب نشانهای از کاهش عزتنفس و ترس از عدم پذیرش اجتماعی است. در جامعهای که استانداردهای سختگیرانهای برای زیبایی تعریف میشود، افراد برای دستیابی به این معیارها تلاش میکنند، حتی اگر این تلاش منجر به آسیبهای جسمی و روانی شود. بسیاری از زنانی که تحت عملهای زیبایی متعدد قرار میگیرند، پس از مدتی دچار نارضایتی مداوم از ظاهر خود شده و در چرخهی پایانناپذیر تغییرات گرفتار میشوند.
چرخش معیارهای زیبایی در میان زنان مذهبی
مدرس حوزوی گفت: یکی از ابعاد قابلتأمل این پدیده، گسترش آن در میان زنان مذهبی است؛ قشری که همواره بر سادگی و پرهیز از جلبتوجه تأکید داشته است. اما امروزه، حتی در این گروه نیز افزایش تمایل به جراحیهای زیبایی و استفاده از آرایشهای غلیظ مشاهده میشود.
وی بیان کرد: در اینجا باید بررسی شود آیا این تغییر نشاندهنده بازنگری در ارزشهای سنتی است، یا صرفاً تسلیمشدن در برابر گفتمان غالب زیباییشناسی؟ پاسخ به این پرسش آسان نیست، اما آنچه روشن است، فشار اجتماعی شدید برای همرنگی با جماعت است. بسیاری از زنان مذهبی که به این مسیر کشیده میشوند، بیش از آنکه از روی تمایل شخصی باشد، از ترس قضاوت دیگران و احساس نادیده گرفتهشدن به این سمت سوق پیدا میکنند.
نقش رسانهها در استانداردسازی زیبایی
کبیری پور با اشاره به تأثیر رسانهها در این امر گفت: شبکههای اجتماعی، تبلیغات و حتی فیلمها و سریالها، تصاویری از «زن ایدهآل» ارائه میدهند که در اغلب موارد، طبیعی نیست. فیلترهای اینستاگرامی، نرمافزارهای ویرایش تصویر و چهرههای جراحیشدهی سلبریتیها، تصوری غیرواقعی از زیبایی ایجاد کردهاند که بسیاری از زنان را به مقایسهی مداوم خود با این تصاویر وامیدارد.
وی افزود: تحقیقات نشان میدهند که افزایش استفاده از اینستاگرام، ارتباط مستقیمی با کاهش رضایت از ظاهر خود در میان زنان دارد. این بدان معناست که هرچه افراد بیشتر در معرض تصاویر «بینقص» قرار بگیرند، بیشتر احساس کمبود میکنند و در نتیجه، به جراحیهای زیبایی و آرایشهای غلیظ روی میآورند.
بازگشت به زیبایی طبیعی؛ امکان یا آرمان
پژوهشگر حوزوی اظهار کرد: بازگشت به زیبایی طبیعی و پذیرش خویشتن وجود دارد اما این امر مستلزم بازنگری در نگرشهای فرهنگی و اجتماعی است. تا زمانی که زیبایی در قالبی مصنوعی تعریف شود، این چرخهی معیوب ادامه خواهد داشت. اما اگر زیبایی را ترکیبی از سلامت، هماهنگی و شخصیت فردی بدانیم، میتوانیم به آرامش و رضایتی پایدارتر دست یابیم.
وی یادآور شد: پاسخ به این پرسش که «آیا ما برای خودمان زیبا میشویم، یا برای تأیید دیگران؟» میتواند راهی برای رهایی از استانداردهای تحمیلی زیبایی و بازگشت به اصالت خویش باشد.
انتهای پیام
نظر شما