یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۹ شوال ۱۴۴۵ | Apr 28, 2024
کد خبر: 375298
۹ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۲
فیلم

حوزه/ تولید موج فیلم های جشنواره ای با تم روشنفکری که متاسفانه این سال ها بیش از حد در آن ها سیاه نمایی و تلخی و گزندگی وجود داشته و دارد به یک رویه در بین برخی فیلمسازان جوان کشور تبدیل شده است.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، وقتی در روزهای برپایی جشنواره فیلم فجر، بخش قابل توجهی از منتقدان و علاقه مندان به سینما، نسبت به تلخی و سیاهی بیش از حد برخی فیلم ها زبان به انتقاد و شِکوه گشودند، عموماً تیم سازنده این آثار و در رأس آن ها کارگردان ها ، این مساله را نفی کرده و حتی برخی از توهم توطئه سخن به میان آوردند!

این انتقادها کماکان از آن روزها تاکنون ادامه داشته تا این چندی پیش فیلم "لانتوری"، آخرین ساخته رضا درمیشیان در جشنواره فیلم برلین به نمایش درآمد و این بار اما، منتقدان سرشناس غربی به آن ایراد جدی وارد کردند.

از جمله این که"دبورا یانگ"، منتقد هالیوود ریپورتر درباره این اثر نوشته است: "فیلمساز جوان ایرانی در نمایش خشونت از خطوط قرمز فراتر رفته و میزان تحمل تماشاگران را در نظر نگرفته است."

جالب این که وی با اشاره به استقبال بسیار سرد از نمایش این فیلم در بخش پانورامای جشنواره برلین همچنین پیش بینی کرده است: "این فیلم به غیر از جشنواره ها ، فرصتی برای نمایش نداشته باشد."

تولید موج فیلم های جشنواره ای با تم روشنفکری که متاسفانه این سال ها بیش از حد در آن ها سیاه نمایی و تلخی و گزندگی وجود داشته و دارد به یک رویه در بین برخی فیلمسازان جوان تبدیل شده که بسیاری از آن ها می خواهند مقلد اصغر فرهادی در فیلمسازی باشند و حال آن که اگر مستقل اندیشیده و تحت تاثیر جوهای کاذب هنری و رسانه ای قرار نگیرند بی شک می توانند از استعداد و قابلیت های خود به نحو مطلوب تری در وادی هنر هفتم استفاده کنند.

واقع نمایی گرچه یکی از اصول و مؤلفه های تردیدناپذیر سینمای اجتماعی است اما نمایش بخشی از واقعیت آن هم به صورت اغراق شده و کاریکاتوریزه شده نمی تواند موید تمام حقیقت باشد و مطلوب مردمی باشد که هر روز با واقعیت های نه که بازی بلکه زندگی می کنند!

به ویژه در رابطه با نشان دادن حال و احوال و مناسبات نسل جوان امروز ایرانی، به نظر می رسد در فیلم های نوظهور، این اغراق و نگاه ناقص بیشتر به چشم می آید، کما این که در بخش قابل توجهی از فیلم های جشنواره امسال به سیاق یکی دو سال گذشته به عینه می توان رد و نشانی پررنگ آن را جستجو کرد.

بی هیچ گزافه گویی و صرفاً با نگاهی به لیست فیلم های جشنواره امسال می توان به جرأت مدعی شد که 9 فیلم آن به طور مستقیم به جوانان ارتباط دارند و هر کدام ویژگی های مهمی از زنگی این گروه از جامعه را نشان می دهند؛ در این میان جای بسی تاسف است که دروغگو، زورگیر، مردد، هوس باز، قالتاق، خیانت کار، بی بندو بار، افسرده و سرخورده و معتاد و غیره ، جزو مهم ترین تعاریف و تصویرسازی این دسته از فیلم سازان در آثار یادشده است که اتفاقاً بخش قابل توجهی از سازندگانشان را هم طیف سنی جوان و میانسال تشکیل می دهند.

جالب این که حتی در فیلم تجلیل شده "ابد و یک روز" این سیاهی به طور ملموس قابل رویت است، کما این که در فیلم های دیگر همچون "هفت ماهگی" ،" آخرین بار کی سحر رو دیدی" ، "مالاریا" و "خشم و هیاهو" نیز چنین مدعایی قابل اثبات است؛ فیلم هایی که علی القاعده قرار است سال آینده بخش مهمی از وزن اکران سینما را به خود اختصاص دهند.

نگاه به نسل جوان و انعکاس وقایع مربوط به آن فی نفس امر مثبتی در سینمای پوست انداخته این روزهای ماست؛ اما به شرط آن که مبتنی بر نگاه و تحلیل درستی باشد و به یقین اگر جلوی روند و چرخه ناقص فیلمسازی فعلی گرفته نشود و اصلاحی در میان نباشد، در سال های آینده بخشی از استعداد و توان فیلمسازان جوان کشور به سمت و سویی می رود که به تعبیر منتقد هالیوود ریپورتر، صرفاً منوط به نمایش در برخی جشنواره ها شود، تازه آن هم اگر باب میل گردانندگان این جشنواره ها واقع شود که به طور خاص درباره لانتوری این اتفاق هم رخ نداده است؛ یعنی دیگر فیلم های جشنواره ای ما هم آن طور که باید و شاید پسند همان جشنواره ها نیز واقع نشده اند!

مخلص کلام آن که جای خالی نگاه نوآورانه و امیدبخش به سینما و این که در کنار وجود سیاهی ها، انبوه نقاط سفید و یا دست کم خاکستری به تصویر کشیده شود، کاملاً وجود دارد که امید است در آینده تدبیری در راستای اصلاح این مساله صورت گیرد.

سید محمد مهدی موسوی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha