به گزارش خبرگزاری حوزه از اصفهان، حضرت آیت الله حسین مظاهری در ادامه سلسله مباحث اخلاقی خود پیرامون فضیلتهای فراموش شده در جامعه، اظهار کردند: در بیان اقسام ادب به یک اعتبار راجع به ادب اعضا و جوارح انسان و به یک اعتبار دیگر، راجع به ادب در مقابل خداوند، ادب در مقابل اهلبیت «سلاماللهعلیهم» مطالبی مطرح شد ولی قسم بعدی ادب، ادب در مقابل پدر و مادر است. انسان باید در مقابل پدر و مادرش خیلی مؤدب و متواضع باشد. مواظب گفتار و کردارش و حتی مواظب نحوۀ نشستن و برخاستن خود باشد.
متن کامل بیانات معظم له را در ذیل میخوانید:
بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی یفْقَهُوا قَوْلِی
بحث جلسات اخلاق پیرامون فضیلتهای فراموش شده بود و در دو جلسۀ اخیر دربارۀ فضیلت مقدس «ادب» صحبت کردیم. ادب، نه تنها نزد شیعیان یا مسلمانان، بلکه نزد همۀ انسانها مقدس است.
امیرالمؤمنین «سلاماللهعلیه» میفرمایند: شما به تحصیل ادب بیش از تحصیل سیم و زر نیاز دارید. [۱]
هرکس ادب دارد، باید بداند که فضیلت مقدسی دارد و لازم است شکر آن را بهجا آورد و باید بداند که شخصیت او مرهون ادب است. آنکه ادب ندارد نیز باید بفهمد که شخصیت ندارد و ضرر فوقالعادهای برای خودش و برای دیگران دارد.
در بیان اقسام ادب، به یک اعتبار راجع به ادب اعضا و جوارح انسان مطالبی مطرح شد و به یک اعتبار دیگر، راجع به ادب در مقابل خداوند، ادب در مقابل اهلبیت «سلاماللهعلیهم»، ادب در مقابل علما و دانشمندان، صحبت شد.
قسم بعدی ادب، ادب در مقابل پدر و مادر است. انسان باید در مقابل پدر و مادرش خیلی مؤدب و متواضع باشد. مواظب گفتار و کردارش و حتی مواظب نحوۀ نشستن و برخاستن خود باشد. متأسفانه معمولاً فرزندان، چه پسر و چه دختر، آن ادبی که لازم است را در ارتباط با پدر و مادر مراعات نمیکنند. فرزند، در هر سنّی و در هر موقعیّتی، باید مواظب باشد در گفتارش حرفی نباشد که مادر آزرده خاطر شود یا شخصیت پدر ضربه بخورد.
در قرآن کریم و در روایات اهلبیت «سلاماللهعلیهم» راجع به پدر و مادر سفارش فراوانی شده است. [۲] پروردگار عالم در آیات قرآن کریم، سفارش برای پدر و مادر را در کنار عبادت خودش بیان کرده است. مثلاً میفرماید: «وَ قَضی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیاهُ وَ بِالْوالِدَینِ إِحْساناً» [۳]؛ خداوند حکم کرده است که فقط خدا را عبادت کنید و به پدر و مادر احسان نمائید.
گناه بیادبی به پدر و مادر گناه بزرگی است و عقوبت شدیدی دارد، حتی اگر آنها تقصیر هم داشته باشند، فرزندشان حقّ بیادبی به آنها را ندارد. امام صادق «سلاماللهعلیه» میفرمایند: خداوند متعال اجازۀ تخلّف از احسان به پدر و مادر را به هیچکس نداده است، هرچند پدر و مادر فاجر و فاسق باشند. [۴]
اگر دل مادر در اثر بیادبی فرزندش بشکند، آن فرزند نمیتواند خیر دنیا و آخرت را ببیند. اگر کسی دل پدرش را بشکند، معلوم نیست که عاقبت بهخیر شود و نمیتواند توفیق سعادت پیدا کند.
در روایتی آمده است که به امام چهارم «سلاماللهعلیه» میگویند: چرا با مادرتان در یک ظرف، غذا نمیخورید؟ آن زن مادر رضاعی ایشان بوده، نه مادری که از او متولد شدهاند. امام «سلاماللهعلیه» میفرمایند: برای اینکه شاید او به لقمهای که من میخواهم بردارم، نظر داشته و میخواسته بردارد. [۵]
هیچ کس نمیتواند برای توجیه بیادبی و بیحرمتی به پدر و مادر بگوید: آنها پیر شدهاند یا متوجه نیستند یا بعضی مسائل را نمیفهمند. این قبیل توجیهها غلط است، چه آنها بفهمند و چه نفهمند و چه تقصیر داشته باشند و چه نداشته باشند؛ رعایت ادب در رفتار با آنها واجب است.
قرآن کریم در این باره میفرماید: «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریماً، وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانی صَغیراً» [۶]؛ در این آیه به نیکی به پدر و مادر، تواضع، احترام و مهربانی با ایشان و خودداری از کمترین تندی و درشتی و اهانت در زمان پیری آنها و در نهایت، دعا برای پدر و مادر سفارش شده است.
خیلی از بزرگان، از نشستن در مقابل پدر و مادر نیز شرم داشتهاند و برای رعایت ادب، ایستاده و با احترام کامل با آنان گفتوگو میکردهاند.
به هر حال، رعایت ادب در مقابل پدر و مادر، در زمان حاضر یک فضیلت فراموش شده است.
یکی از مصادیق رعایت ادب در برابر پدر و مادر، توجه به توصیههای آنها و حرف شنوی از آنان است. جوانان باید توجه داشته باشند که هرچقدر از سواد و تحصیلات برخوردار باشند و به مدارج والای علمی یا مراتب اجتماعی دست یابند، هنوز تجربۀ پدر و مادر را ندارند و عقل و فکرشان در مقایسه با آنها نپخته و خام است. پس مشورت با پدر و مادر که خیرخواه فرزندشان و بهترین دوست برای او هستند، لازم و مفید است.
در برخی روایات آمده است که فرزند باید برای ادای حقوق پدر و مادر، در هر حال سپاسگزار آنها باشد؛ در هر امری به جز معصیت خداوند، از پدر و مادر اطاعت کند و در نهان و آشکار، خیرخواه آنان باشد. [۷]
قسم دیگر ادب، ادب در مقابل سایر افراد اجتماع، اعم از افراد بزرگتر، کوچکتر و افراد هم ردیف است.
این قسم از فضیلت ادب نیز در جامعه فراموش شده است. متأسفانه کوچکترها به بزرگترها احترام نمیگذارند، بزرگترها نیز احترام کوچکترها را ندارند. پیغمبر اکرم «صلیاللهعلیهوآلهوسلم» چقدر زیبا فرمودهاند: «وَقِّرُوا کِبَارَکُمْ وَ ارْحَمُوا صِغَارَکُمْ» [۸]؛ بهبزرگتر از خود احترام بگذارید و به کوچکتر از خود ترحم نمائید، یعنی آنها را عزیز بشمارید و شخصیت آنان را حفظ کنید.
مثلاً پدر و مادر یا معلّم باید در برابر فرزندان یا شاگردان خود مراعات ادب را بنمایند. معلم یا استاد لازم است سر کلاس مؤدب باشد، علاوه بر اینکه رفتارش باید همراه با با تلطف و مهربانی باشد، علاوه بر اینکه لازم است خوب درس بگوید و از نظر فرهنگی آداب و رسوم اجتماعی را به شاگردها بیاموزد، باید در مقابل شاگردان باادب باشد. بیادبی استاد به دانشآموز یا دانشجو یا طلبه، محبّت او را از دل شاگردان خارج میکند و تبعات منفی فراوانی دارد. معلم سر کلاس باید خیلی مؤدب باشد و باید حکومت بر دلها پیدا کند تا بتواند درس بدهد، وگرنه معلمی که حکومت بر دل شاگردها نداشته باشد، درسش هم دلچسب نیست و نمیتواند فرهنگ آنها را ارتقا بخشد.
امام سجاد «سلاماللهعلیه» در رسالۀ حقوق، تدریس نیکو و بدون مانع، رفتار بدون تندی و درشتی و خودداری از خشم و غضب را از جمله حقوق شاگردان میدانند که رعایت آنها از سوی معلّمین و اساتید لازم است. [۹]
همچنین والدین لازم است در خانه مؤدب باشند و مراعات احترام فرزندان، بهخصوص دختر یا پسری که بزرگ شدهاند را بنمایند. بیادبی در مقابل بچهها و جسارت به آنها یا تمسخر فرزندان گناهش بزرگ است، ضمن آنکه سبب میشود فرزندان عقدهای بار بیایند. بعضی اوقات یک دختر عقدهای، آبروی یک طایفه را میبرد. بعضی اوقات یک پسر عقدهای آتش به آفاق میزند. از اینرو احترام فرزندان باید در خانه حفظ شود، بهگونهای که اُبهت پدر و مادر در دل فرزندان بنشیند و آنها ادای احترام به اعضای خانواده را یاد بگیرند.
حتی نصیحت و موعظه به فرزندان باید با ادب و با حفظ احترام آنها باشد. آیهای در قرآن کریم، این نکتۀ اخلاقی را به بندگان میآموزد. طبق آن آیه، لقمان حکیم به پسرش موعظه میکرد و به پسرش میگفت: مواظب باش، مشرک نباشی! که گناهش بزرگ است. میفرماید: «وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظیم» [۱۰]. نکتۀ ظریف آیه آن است که موعظۀ لقمان با تلطف و مهربانی و با بیان استدلال است. میگوید: ای فرزند عزیزم! پسرم! به خدا شرک نورز، زیرا شرک گناه و ظلم بزرگی است.
مشاهده میشود که لقمان در بیان موعظه علاوه بر رعایت احترام، تحمیل فکر ندارد، بلکه با ارائۀ دلیل پسرش را نصیحت میکند.
گاهی والدین در اثر عصبانیّت، به فرزندان خود اهانت میکنند که گناهش بزرگ است. باید توجه شود که اهانت به دیگران، مثل اعلام جنگ با خداوند است. خداوند متعال در حدیث قدسی میفرماید: «مَنْ أَهَانَ لِی وَلِیاً فَقَدْ بَارَزَنِی بِالْمُحَارَبَةِ» [۱۱].
زن و شوهر نیز باید با همدیگر رفتاری مؤدبانه داشته باشند. مثلاً باید همدیگر را با حترام و با رعایت ادب صدا بزنند، نه اینکه بهعنوان اظهار محبّت و صمیمیّت، نام همدیگر را خیلی کوتاه و با بیادبی بر زبان بیاورند. فرزندان این جزئیات را از پدر و مادر میبینند و برای آنها بدآموزی دارد. چنانکه از رفتار مؤدبانۀ پدر و مادر سرمشق میگیرند و باادب تربیت میشوند.
امام صادق «سلاماللهعلیه» برترین میراث برای فرزند را ادب میدانند: «إِنَّ خَیْرَ مَا وَرَّثَ الْآبَاءُ لِأَبْنَائِهِمُ الْأَدَبُ لَا الْمَالُ فَإِنَّ الْمَالَ یَذْهَبُ وَ الْأَدَبَ یَبْقَی» [۱۲]؛ نیکوترین میراث پدران برای فرزندانشان، ادب است نه مال، برای اینکه مال میرود و ادب باقی میماند.
بیان جملات نیشدار، نوعی بیادبی است و عقوبت دارد. به قول شاعر:
آن سخنهای چو مار و کژدمت مار و کژدم گشت و میگیرد دمت
امام صادق «سلاماللهعلیه»،میفرمایند: اگر خانم به شوهرش بگوید من در خانۀ تو خیر ندیدم، تمام اعمال او حبط و نابود میشود. [۱۳] معلوم است که اگر مردی هم به همسرش جملاتی نظیر: زنهای دیگر بهتر از تو هستند را بگوید و دیگران را به رُخ او بکشد، تمام اعمالش نابود خواهد شد.
رعایت ادب در معاشرت با همۀ افراد اجتماع، لازم است. امام سجّاد «سلاماللهعلیه» در توصیه به شخصی فرمودند: هنگام معاشرت با مردم اگر طرف مقابل از تو بزرگتر است، بگو ایمان او بیشتر از من است و بیش از من عمل صالح و عبادت بهجا آورده، پس بهتر از من است. اگر کوچکتر از توست، بگو گناه او کمتر از من است، پس از من برتر است. اگر هم ردیف و هم سن هستید، بگو من به گناه خود یقین دارم، ولی از گناهکار بودن او مطمئن نیستم. [۱۴] یعنی در هر حال، رعایت ادب در معاشرت با دیگران و ادای احترام به همۀ مردم لازم است.
متأسفانه گاهی مشاهده میشود کسانی که همکلاسی یا رفیق هستند، بهعنوان مزاح یکدیگر را مسخره میکنند و با اسمی محقّر همدیگر را صدا میزنند؛ در حالیکه تمسخر و تحقیر، در هر صورت گناه و بیادبی است، بهخصوص اگر در جمع اتفاق بیفتد و سبب استهزای دیگران هم بشود.
برخی دوستان نیز جملات ناشایست و ناسزا به هم میگویند. این طرز رفتار بیادبی است و باید ترک شود، ولی برخی تصوّر میکنند نشانۀ دوستی و صمیمیّت است. در حدیثی از پیامبر «صلیاللهعلیهوآلهوسلم» نقل شده است که: «أَبْعَدُکُمْ بِی شَبَهاً الْبَخِیلُ الْبَذِیءُ الْفَاحِشُ» [۱۵]؛ دورترین شما از نظر شباهت به من، کسی است که بخیل باشد و بدزبانی کند، حرف زشت بزند و فحش بدهد.
مراعات ادب و احترام افراد، حتی در برخورد با غیر مسلمانها لازم است. در زمان امام صادق «سلاماللهعلیه»، یک جوان نصرانی مسلمان شد. او مادر پیری داشت که نصرانی بود و روش زندگی آنها با هم متفاوت شد. موضوع را به امام صادق «سلاماللهعلیه» در میان گذاشت. امام «سلاماللهعلیه» به او سفارش کردند که هرچه میتواند به مادرش خدمت کند، در مواجهه با او مؤدب باشد و احترام وی را نگاه دارد. چند روزی طول نکشید که آن مادر، تغییر رفتار فرزندش را فهمید و دلیل آن را سوال کرد. جوان گفت: من مسلمان شدهام. امام صادق «سلاماللهعلیه»، فرزند نبیّ خاتم و امام من است و سفارش تو را به من کرده است که من مراعات ادب را در مقابل تو بکنم. مادر او گفت: این سفارش، سفارش انبیای الهی است و دین تو بر حق است و مسلمان شد. [۱۶]
[۱]. غرر الحکم و درر الکلم، ص ۲۶۹.
[۲]. بقره، ۸۳؛ نساء، ۳۶؛ انعام، ۱۵۱؛ اسرا، ۲۳؛ الکافی، ج ۲، ص ۳۴۹؛ غررالحکم و دررالکلم، ص ۴۰۷.
[۳]. اسرا، ۲۳: «و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود] احسان کنید.»
[۴]. تحف العقول، ص ۳۶۷.
[۵]. بحار الأنوار، ج ۴۶، ص ۶۲.
[۶]. اسرا، ۲۳و۲۴: «و به پدر و مادر [خود] احسان کنید. اگر یکی از آن دو یا هر دو، در کنار تو به سالخوردگی رسیدند به آنها [حتی] «اوف» مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنها سخنی شایسته بگوی. و از سر مهربانی، بال فروتنی بر آنان بگستر و بگو: «پروردگارا، آن دو را رحمت کن چنانکه مرا در خُردی پروردند.»
[۷]. تحف العقول، ص ۳۲۲.
[۸]. امالی (للصدوق)، ص ۹۴.
[۹]. الخصال، ج ۲، ص ۵۶۷.
[۱۰]. لقمان، ۱۳: «و [یاد کن] هنگامی را که لقمان به پسر خویش - در حالی که وی او را اندرز میداد- گفت: ای پسرک من، به خدا شرک میاور که به راستی شرک ستمی بزرگ است.»
[۱۱]. الکافی، ج ۲، ص ۳۵۲.
[۱۲]. الکافی، ج ۸، ص ۱۵۰.
[۱۳]. من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۴۰.
[۱۴]. إحتجاج، ج ۲، ص ۳۲۰.
[۱۵]. تحف العقول، النص، ص ۴۴.
[۱۶]. الکافی، ج ۲، ص ۱۶۰.