به گزارش خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام و المسلمین سید حمید روحانی در یادداشتی به بخشی از اتفاقات روزهای پیروزی انقلاب اسلامی پرداخت و نوشت:
امام در جمع علما و روحانیان تهران و دیگر شهرستانها، آقای فلسفی واعظ را به حضور فراخواند و از او خواست در آن جمع سخنرانی کند. آقای فلسفی پس از هفت سال ممنوع المنبر بودن امروز برای نخستین بار در حضور امام به سخنرانی پرداخت.
در این سخنرانی از خفقان دوران رضاخان و محمدرضا سخن گفت و این خاطره شیرین را بیان کرد:
«در دوران رضاخان خفقان به حدی شدید بود که حتی برای تجدید چاپ کتاب حافظ هم باید از دستگاه سانسور رضاخانی اجازه میگرفتند و سانسورچیها هم تا آن حد وحشت داشتند که هرجا در کتاب نام یا عنوان «رضا» را میدیدند برای اینکه بعداً دچار دردسر نشوند آن را اساساً حذف میکردند.
ناشری کتاب حافظ را به اداره سانسور مطبوعات و انتشارات برد و اجازه تجدید چاپ آن را تقاضا کرد و به او گفتند برو هفته دیگر بیا. هفته بعد وقتی مراجعه کرد، دید به همه صفحههای کتاب حافظ مهر مجاز است خورده است، جز یک صفحه که به او گفتند در این صفحه آمده است: «رضا به داده بده وز جبین گره بگشا». گفتند این اسم «رضا» را باید حذف کنی.
ناشر گفت این یک مصرع از شعر حافظ است چگونه آن را بردارم و ثانیاً اگر کلمه «رضا» را بردارم چه چیز جای آن بگذارم. سانسورچی بی سواد دوران رضاخانی پاسخ داد: من چی می دانم! بنویس تقی به داده بده، نقی به داده بده، علی به داده بده!! از نقل این داستان توسط آقای فلسفی حضار به شدت خندیدند».
شنیدم اهالی کردستان طی راهپیمایی باشکوهی از امام و دولت مهندس بازرگان پشتیبانی کردند و این شعار را میدادند:
سنی و شیعه فرقی نیه
رهبر ما خمینیه
در تهران نیز صدها هزار نفر به خیابانها ریختند و پشتیبانی خود را از دولت موقت مهندس بازرگان اعلام کردند.
در زاهدان چماق به دستان با اتومبیل وارد صف تظاهرکنندگان شدند و چند تن را شهید و بیش از ۶٠ تن را مجروح کردند و بیش از یکصد دستگاه وسیله نقلیه مردم را منهدم کردند.
فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش ۶، صص ٣٠۴ - ٣٠٢