به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، در هشتمین شب از جشنواره فیلم فجر فیلم سینمایی «بی رؤیا» ساخته آرین وزیر دفتری و «بدون قرار قبلی» به کارگردانی بهروز شعیبی روی پرده سینمای رسانه رفت.
فیلم اول «بی رؤیا» کاری روانشناسانه است که مطمئناً برای تماشاگر عام تولید نشده و کارگردان تنها دغدغههای شخصی اش را بیان مطرح کرده است بدون اینکه بداند جدا از خود و دیگر دوستانش، آیا مردم نیز قرار است فیلم را تماشا کنند؟
در ضمن این فیلم به نوعی از فیلم سینمایی «ذهن زیبا» کپی برداری کرده است. کار کارگردان چندان چشمگیر نیست و تنها با صحنههای تاریک و مشوش تماشاگر را آزار میدهد. بازیهای فیلم نیز یا کم رمق است یا نظیر بازی طناز طباطبایی شکلی اغراق شده دارد! فیلمنامه به شدت سردرگم و تماشاگر باید به خود زحمت دهد تا بتوانند متوجه مضمون اثر شود!
نکته حائز اهمیت که برخی مواقع برای عدهای باعث سو تفاهم شده این است که فکر کنیم سردرگمی تماشاگر به معنای عمیق بودن معنای فیلم است! سینما یک رسالت واضح و مشخص دارد، آنهم اینکه فیلم باید مورد فهم همه اقشار مردم باشد نه اینکه فکر کنیم ما تنها قرار است برای آدمهای خاص فیلم بسازیم. این اتفاق متأسفانه در فیلم «بی رؤیا» به شکلی آزاردهنده رخ میدهد و مطمئناً این اثر شخصی در اکران هیچ موفقیتی نخواهد داشت و تنها علاقهمندان محدود، بیننده یکباره آن خواهند بود.
لازم به ذکر است که در «بی رؤیا» به روشنی میتوان جای پای هومن سیدی یکی از تهیه کنندههای فیلم را مشاهده کرد چون این سینماگر که در بازی و کارگردانی آثار خوبی دارد، علاقهمند چنین موضوعاتی است و به نوعی میتوان حدس زد تا حد زیادی با کارگردان در ساخت همراهی داشته است، ولی این مشارکت منتج به اتفاقی خوب نشده است.
«بدون قرار قبلی» عنوان دومین فیلمی بود که در شب هشتم به نمایش درآمد این کار جدیدترین ساخته بهروز شعیبی است فیلمسازی که با آثار خوبی چون «دهلیز» و «سیانور» نشان داد اصول فیلمسازی را میشناسد، اما در فیلم اخیر خود با وجود اینکه به لحاظ معنا، کار دارای ارزشهای زیادی بود، اما ساختار ضعیف، معنا را تحت تأثیر خود قرار داده بود.
فیلم ابراز ارادتی به امام رضا (ع) است و این رویکرد نیز به شکل غیرکلیشه ای انجام شده بود، اما همانگونه که متذکر شدیم فرم ضعیف نکات مثبت را هم تحت تأثیر خود قرار داده است. همچنین فیلم میخواست عشق به وطن و میهن را هم نشان دهد و بگوید آنچه در خارج از این مرزها به دنبالش هستیم در داخل نیز دستیافتنی است.
فیلم یک معنای دیگر را هم مدنظر دارد آنهم توجه به بیماران اوتیسمی است که شاید جامعه پیرامون آنها اطلاعات کافی ندارد، این اتفاق در آن حد که انتظار میرفت خوب از کار در نیامده، ولی نگاه به این موضوع در جای خود شایسته است.
شاید دلیل ضعف ساختار «بدون قرار قبلی» به سفارش دهنده مربوط شود، یعنی صاحب سرمایه به نوعی کارگردان را تحت تأثیر خود قرار داده باشند، البته این یک حدس زد و صدق آن مشخص نیست ولیکن به هر حال با توجه به سابقه خوب شعیبی در ساخت کارهایی نظیر «دهلیز» و «سیانور» چنین کار ضعیفی دور از ذهن است.
در انتها باید تاکید کرد بهروز شعیبی فیلمساز خوبی است که نمیتوان داشتههای فنی او را با یک یا دو کار ضعیف و متوسط زیر سوال برد و امیدواریم در کار بعدی فیلمساز شاهد اتفاقات بهتری باشیم.
انتهای پیام