به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، انقلاب ۱۴ فوریه بحرین اولین انقلاب سراسری مردم بحرین علیه خاندان آل خلیفه نبوده است و این اتفاق بارها در طول تاریخ حکومت این خاندان بر این جزیره روی داده است.
میتوان گفت که مهمترین عامل تنشهای بی پایان میان آل خلیفه و مردمان بحرین غیر بومی بودن و تفاوتهای فرهنگی و مذهبی میان حاکمان و مردم است. به عقیده برخی از فعالان سیاسی بحرینی آل خلیفه هیچگاه بحرین را سرزمین مادری خود فرض نکرده اند و سیاستهایشان را به دلیل ترس از انقلاب و طرد شدن، همواره بر پایه دشمنی با مردم این جزیره و قلع و قمع کردن آنان پی ریزی کرده اند.
یکی از روشنترین دلایلی که برای اثبات هراس آل خلیفه از ساکنان بومی بحرین ارائه میشود تلاشهای بی وقفه و آشکار رژیم آل خلیفه برای بر هم زدن ترکیب جمعیتی بحرین و اعطای شناسنامه به صدها هزار نیروی کار خارجی و ساکن کردن آنان در کشور است به طوری که امروز میتوان گفت در حدود نیمی از افرادی که تابعیت بحرینی دارند بومی این کشور نیستند و از کشورهای دیگر به این جزیره آورده شده اند.
علما و روحانیون بحرینی در تمام برهههای تاریخی همواره در خط مقدم مبارزه با ظلم علیه ملت بحرین و همچنین حملات بی وقفه علیه دین و مذهب مردم این سرزمین بوده اند و همواره بهای این ایستادگیها را نیز پرداخت کرده اند. در جریان انقلاب ۱۴ فوریه سال ۲۰۱۱ نیز بیش از ۷۰ روحانی دستگیر شده و با اتهامات سیاسی روانه زندانها شدند که مجموع احکام زندان تنها ۱۸ نفر از آنان به بیش از ۴۰۰ سال زندان میرسد.
در میان این روحانیون علمای شاخصی همچون شیخ حسن مشیمع، شیخ عبد الجلیل المقداد، شیخ علی سلمان و عبد الوهاب حسین حضور دارند. تمامی چهرههای شاخص انقلاب در یک زندان و یک بند به سر میبرند و میتوان گفت که از نظر روحی و معنوی در سطح بسیار بالایی قرار دارند به هیچ عنوان تسلیم خواستهها و ظلم آل خلیفه نمیشوند و حتی به موضوع آزادی از زندان به واسطه مجازاتهای جایگزین که در ماههای اخیر از سوی دستگاه قضایی مطرح شده و تعدادی از زندانیان سیاسی به واسطه آن از زندانها خارج شده اند، فکر نمیکنند؛ زیرا این اقدام آل خلیفه را تنها در راستای تحقیر و وارد کردن فشار هرچه بیشتر به سیاسیون معارض و ملت بحرین میدانند.
البته تاکنون به هیچیک از این علما پیشنهاد تغییر حکم از زندان به احکام جایگزین داده نشده است و این پیشنهاد تنها به شیخ حسن مشیمع شده است که آن هم به دلیل وضعیت جسمانی وخیم و ابتلا به سرطان و فشار خون بالای وی بود. مقامات آل خلیفه به او پیشنهاد دادند که شما را مرخص میکنیم به شرط آنکه به منزل بروید در آنجا مداوا شوید و از منزل خارج نشوید، هیچ صحبتی نکنید، هیچ موضعی نگیرید و فعالیت نکنید اما وی نیز این مسئله را نپذیرفت.
شیخ حسن مشیمع متولد سال ۱۹۴۸ میلادی است و تاکنون به دلیل فعالیتهای انقلابی بارها دستگیر و محاکمه شده است، وی در دهه ۹۰ میلادی همراه با شیخ عبدالامیر جمری یکی از چهرههای بارز انقلاب سال ۱۹۴۴ میلادی بحرین بود که در همین سال نیز برای اولین بار دستگیر شد و به زندان رفت که در همان سال به دلیل مطرح شدن مسئله گفتگو میان نمایندگان انقلاب و آل خلیفه از زندان آزاد شد اما به دلیل شکست این گفتگو ها مجدداً در سال ۱۹۹۶ به زندان رفت تا اینکه در سال ۲۰۰۱ و پس از امضا شدن میثاق ملی بحرین و تعهد دولت به محقق کردن خواستهها معارضان مجدداً از زندان آزاد شد و فعالیتهای سیاسی خود را در سمت نایب رییس جمعت ملی اسلامی الوفاق ادامه داد.
وی در سال ۲۰۰۵ همراه با تعدادی از اعضای جمعیت الوفاق جنبش "حرکة حق" را راه اندازی کرد. شیخ حسین المشیمع مجدداً در سال ۲۰۰۹ به اتهام تلاش برای به راه انداختن انقلاب و سخنرانی علیه دولت به زندان رفت و مجدداً در همان سال آزاد شد. وی برای آخرین بار در جریان انقلاب ۱۴ فوریه همراه با جمع زیادی از روحانیون و علما بازداشت شده و به حبس ابد محکوم شد و علی رغم بیماری و وضعیت جسمی نامناسب تا به امروز در زندان به سر میبرد.
این علما در زندان صبر و تحمل بسیار زیادی از خود نشان داده اند و در تماسهای متعدد با نزدیکان تاکید میکنند که آمادگی دارند سالها در زندان باقی بمانند همچنین در پیامهایی که میان آنان و برخی فعالان سیاسی تبادل میشود نیز تاکید میکنند که به هیچ عنوان به دلیل حضور ما در زندان نباید فشاری روی شما باشد و به خاطر ما از هیچ حقی کوتاه نیایید و ما را به عنوان برگ برنده خود با شما معامله نکنند؛ زیرا ما این امر را نمیپذیریم.
اکثر علمای شاخص موجود در زندانهای آل خلیفه به دلیل بالا بودن سن با مشکلات سلامتی روبرو هستند؛ برای نمونه شیخ حسن مشیمع در وضعیت جسمی خطرناکی به سر میبرد و چندین بار با مشکلات جسمی خطرناکی روبرو شده است که به همین دلیل نیز فرزند وی در لندن و در مقابل سفارت بحرین دست به تحصن زد.
در زندان خدمات پزشکی لازم به این علما ارائه نمیشود و شیخ حسن مشیمع نیز به دلیل بحرانی شدن وضعیت جسمانی و اعتراضات گسترده به عدم رسیدگی پزشکی به او و مطرح شدن این مسئله در محافل بین المللی به بیمارستان منتقل شد. بنا بر تماسهایی که با سایر علما گرفته میشود انان نیز تاکید دارند که خدمات پزشکی مورد نیاز را دریافت نمیکنند.
اغلب چهرههای شاخص انقلاب از ملاقات با خانوادههای خود محروم شده اند و این مسئله را میتوان شکنجه روحی عامدانه این علما دانست.
مسئولان زندان این افراد را مستقیماً از ملاقات با خانوادههایشان منع نکرده اند، اما قوانینی را برای ملاقاتها وضع کرده اند که پذیرش آنها غیر ممکن است.
روحانیون برای ملاقات با خانواده تحت بازرسیهای بدنی بسیار شدید قرار میگیرند و باید در حین این بازرسیها کاملاً برهنه شوند و پس از ملاقات نیز مجدداً باید برهنه شده و حرکات موهنی تحت عنوان بازرسی انجام دهند. آنان حتی امکان برقراری تماس تلفنی منظم با خانوادههایشان را ندارند.
یکی دیگر از انواع شکنجههای روحی که علمای دربند با آن مواجه میشوند قرار دادن زندانیان هندی و بنگالی غیر مسلمان که عمدتاً به دلیل مشکلات اخلاقی و مسائل مرتبط با اقامت دستگیر میشوند در بند ویژه زندانیان سیاسی و همراه با آنان است. هدف اینگونه شکنجههای روحی به زانو در آوردن علما و چهرههای شاخص انقلاب بحرین و به تبع آن ملت بحرین است که علمای بحرینی با علم به این موضوع همواره بر مقاومت و عدم امتیاز دهی به رژیم آل خلیفه تاکید دارند.