به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، با گذشت دو هفته از جنگ روسیه و اوکراین این خبر در صدر اخبار مهم جهان در رسانه های مختلف انعکاس می یابد و کارشناسان و تحلیلگران بین المللی دلایل و انگیزه های مختلفی را برای این جنگ بیان می کنند.همچنین گمانه زنی های مختلفی در خصوص ادامه و یا خاتمه جنگ در رسانه ها هر روز مطرح می شود.
در همین راستا "محمد صادق الهاشمی" مدیر مرکز مطالعات عراق طی یادداشتی به تحلیل جنگ روسیه و اوکراین و نقاط ضعف و قوت این جنگ برای روس ها و یا طرف مقابل آنها اوکراین و حامیان غربی آن پرداخت .
متن یادداشت به شرح ذیل است:
بخش اول: نقاط ضعف
۱.تحریم روسیه از نظر اقتصادی، تجاری، بانکی، توریستی، هوایی و غیره تأثیر بسیار منفی دارد و تا حدودی شبیه تحریم قاره ای علیه ناپلئون است.
۲. باز کردن دروازه های ثبت نام از داوطلبان در اروپا و ترکیه برای جنگیدن تروریست ها در اوکراین از کشورهای مختلف که کاملا علنی اجرا شده است.
۳. تامین پول و سلاح برای اوکراین برای مبارزه با روس ها، با هدف فرسایش قدرت های روسیه که به ظهور نشانه هایی از عقب نشینی نسبی روس ها به دلیل تسلیحات وارده از اروپا و آمریکا علیه جنگنده ها و یگان های زرهی روسیه شده است. در مقایسه با وضعیت روس ها در جنگ گرجستان که پنج روزه آن را به پایان رساندن، جنگ اوکراین طولانی مدت خواهد بود.
۴. تلاش غرب و آمریکا برای ایجاد موانع در مسیر روس ها و جلوگیری از تسلط کامل روسیه بر اوکراین؛ اوکراین و اروپا را در موقعیتی قرارداده که ممکن است بعدها بتواند روس ها را شکست دهد.
۵. موضع اروپا و آمریکا در برابر روسیه از نظر سیاسی، امنیتی، اقتصادی و رسانه ای متبلور شده است.
۶. کاهش ارزش روبل روسیه تاکنون به ۴۱ درصد در برابر دلار.
۷. ماهیت جغرافیایی نبرد و فواصل بین روسیه و اوکراین موانعی بر سر راه سرعت حرکت ایجاد کرده است. همچنین نباید ابعاد دیگر مانند ماهیت جمعیتی و تداخل قومیت ها را فراموش کرد.
۸. ضعف رسانه های روسیه و لفاظی های جنگی، علاوه بر برتری جبهه مقابل در جنگ سایبری.
۹. در مراحل بعدی نبرد نظامی به نبرد اطلاعاتی تبدیل میشود، اگرچه روسها تاکنون ابتکار عمل نظامی را در دست دارند. به همین دلیل نمی توان پایان این جنگ را پیش بینی کرد و این برای روسیه هزینه زیادی دارد، گرچه هزینه ی آن برای اروپا بیشتر است و منافعی برای روس ها محقق می کند.
بخش دوم: نقاط قوت
۱. برتری تسلیحات روسی بر اوکراین و همچنین در سایر جنبه های اقتصاد نظامی، تعداد نیروها و غیره.
۲. رهبری سیاسی و نظامی روسها نسبت به رهبری اوکراین، منسجمتر، زیرکتر و با ارادهتر است و محور مقابل (آمریکا و اروپا) نیز از همین انسجام و زیرکی برخوردار است.
۳. اروپا علاوه بر احساس خطر شدید، هنوز ارتش های خود را در نبرد اوکراین مشارکت نداده است و این نشان از ضعف اروپا و اقتدار روس هاست. هرچند برخی کشورهای اروپایی تصمیم به ارسال سلاح و تشویق تروریست های داوطلب گرفته اند. اما این اقدامات نمی تواند نتیجه ی نبرد علیه کشور بزرگی مانند روسیه را مشخص می کند، به ویژه اینکه جنگ چریکی به عنوان یک پروژه غربی-آمریکایی در سوریه، عراق و لبنان شکست خورده است. آنچه مهم است این است که موضع اروپا نشان می دهد که آنها نمی خواهند وارد یک جنگ جدی وتمام عیار شوند.
۴. توانایی روس ها برای تبدیل فضای داخلی اوکراین به جنگ چریکی به نفع روسیه. زیرا ۳۰ درصد از جمعیت اوکراین را روس ها تشکیل می دهند.
۵. روسیه تاکنون تنها نبوده است، بلکه کشورهای دارای وزن نظامی و حاکمیتی و قدرت بین المللی، صنعتی و تسلیحاتی مانند چین، کره، ایران و کشورهای آمریکای لاتین، منطقه شام و اکثر آسیا در کنار آن هستند. واین محور به دلیل منافع مشترک، همبستگی بیشتری نسبت به محور آمریکایی ـ غربی دارد. به خصوص اینکه یکی از منافع مشترک تمامی این کشورها شکستن اراده ی آمریکا است و لذا بر اساس منافع استراتژیک، این کشورها جنگ روسیه و اوکراین را جزئی از جنگ خود با آمریکا می بینند.
۶. تجربه روس ها از نظر اطلاعاتی و نظامی در حل و فصل جنگ های خیابانی در سوریه و قبل از آن علیه شورشیان در چچن می تواند در جنگ اوکراین مفید باشد و باعث برتری روسیه شود.
۷. طرح روسیه جداسازی چند ایالت از اوکراین که محقق شده و با ضربه زدن به پایگاه های نظامی اوکراین، این کشور تقریبا خلع سلاح شده است. اما در مورد کنترل پایتخت اوکراین، به نظر می رسد این موضوع جزء اهداف اصلی روسیه در این نبرد نیست. روسها هیچ مشکلی با تبدیل اوکراین به کشوری آشفته و بحران زده ندارند. زیرا اوکراین بحران زده از نظر روسیه بسیار بهتر از اوکراین عضو ناتو است. لذا جنگ داخلی در اوکراین تا حدودی به نفع روس ها است و روسیه توانایی دامن زدن به این جنگ داخلی و تغذیه و مدیریت آن را دارد.
۸. روس ها می توانند خط انتقال گاز و انرژی به اروپا را قطع کنند که برای اروپا بسیار گران تمام خواهد شد و اروپا نمی تواند گاز مورد نیاز خود را با هیچ جایگزینی تامین کند. لذا در صورت اقدام روسیه به قطع گاز اقتصاد اروپا دچار آسیب جدی می شود، حرکت اقتصادی آن فلج می شود و مشکلات زیرساختی برای کشورهای اروپایی ایجاد خواهد شد.
۹. اروپا با آمریکا اختلافات جدی دارد، چرا که آنها - به ویژه آلمان و فرانسه - قربانی سیاست های توسعه طلبانه آمریکا و درگیری آن با بلوک های قدرت هستند. به ویژه اینکه آمریکا از نظر جغرافیایی از مناطق اصلی نبرد دور است و همین امر باعث می شود که درگیری ها در جغرافیای اروپا به وقوع بپیوندد و این موضوع شکاف بزرگی را بین اروپا و آمریکا ایجاد می کند.
۱۰. کشورهای اروپایی، به ویژه آلمان، به دنبال استفاده از خط تجارت چین بوده و هستند. از آنجایی که این طرح باعث احیای اقتصاد اروپا می شود و البته چین در این نبرد علیه هژمونی آمریکا در راستای منافع خود در کنار روسیه ایستاده است.
۱۱. ناتوانی آمریکا در تشدید تنش و همچنین ناتوانی اروپا در تصمیم گیری های جدی و قابل توجه بر علیه روسیه، نتیجه تهدید پوتین به استفاده از سلاح هسته ای و حمایت چین از این تصمیم است.
۱۲. آمادگی محور مقاومت (به دلیل درگیری تاریخی با آمریکا) برای همکاری با روس ها بر اساس محاسبات موازنه ی قدرت در آینده، باعث شده است که حد اقل نتیجه حتمی این نبرد تغییر توازن سیاسی، اقتصادی، و امنیتی در منطقه باشد. به عبارت دقیقتر، توسعه ی نفوذ روسها و چین در دریای مدیترانه و شام و در مقابل، افول نقش و نفوذ آمریکا؛ که در آبراههای تجاری و قیمت های سوخت جلوه خواهد کرد.