دوشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۳ |۲ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 4, 2024
مسعود جان‌بزرگی

حوزه/استاد گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اظهار کرد: از جمله نیازهای مربوط به جنسیت زن و مرد، نیاز به مهر و قدرت است و براساس اصول و مبانی دینی، زن باید عهده‌دار اقتداربخشی و مرد عهده‌دار مهردهی باشد و در این صورت، دایره ایمانی یک خانواده توحیدی شکل می‌گیرد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، مسعود جان‌بزرگی استاد گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در کنفرانس بین‌المللی «یافته‌های نوین مناسبات دین و خانواده» که در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در قم برگزار شد، به ارائه مقاله‌ای با عنوان «چارچوب نظری مهر و الفت در خانواده درمانگری معنوی» پرداخت و بیان کرد: سالیان متمادی شاید بیش از ۱۰ سال گذشته با اساتیدی شروع به انجام پروژه درمان معنوی کردیم و برای مشاوران مرکز آستان قدس رضوی برنامه‌های رویکرد درمان معنوی را اجرا کردیم و ۲۸ هزار مراجع‌ از سوی ۱۰۰ مشاور در طی یک‌سال تحت درمان معنوی قرار گرفتند.

وی افزود: باتوجه به اینکه در ایران امروزه موضوع خانواده در کانون توجه قرار گرفته است و فرض را به صورت ذهنی داریم که شبکه‌های اجتماعی و موضوعات مختلف و کسانی که می‌خواهند کار فرهنگی داشته باشند خانواده را نشانه گرفتند، بنابراین توجه ما جلب شد و شروع به کار در موضوعات مختلف کردیم تا دیدگاه‌ها و نظریات مختلف درباره خانواده را بررسی کنیم.

جان‌بزرگی بیان کرد: بررسی دیدگاه‌ها درباره خانواده نشان داد که نمی‌توانیم از دیدگاه‌های غربی استفاده کنیم زیرا بررسی بالینی بر روی خانواده‌های مراجعه‌کننده به مرکز آستان قدس رضوی به ما نشان داد که نوع فرهنگ و آداب خانواده در ایرانی‌ها متفاوت از دیدگاه‌ها و نظریات غربی است. برای آن‌ها شاید کانون خانواده چندان مور توجه نباشد هرچند که ناگزیر هستند اما در ایران اینگونه نیست. بنابراین نیازمند الگوی ایرانی و مطابق با موازین شرعی برای خانواده‌های ایرانی هستیم.

وی ادامه داد: مجموعه‌ای از فاکتورها نشان سلامت خانواده است برای مثال زمانی که مشکلاتی در خانه پیش می‌آید آرامش اعضای خانواده برهم می‌ریزد و افراد شروع به روابط غیر خانوادگی می‌کنند. البته منظور روابط خارج از روابط زناشویی و جنسی نیست، اما در تلاش برای کمک گرفتن از اطرافیان و دوستان خود هستند، لذا اولین الگوی مورد پژوهش ما، الگوی مهر و قدرت است و براساس منابع و الگوهای روانشناسی به این نتیجه رسیدیم که اگر زن و مرد بتوانند براساس نیازهای جنسیت خود عمل کنند، می‌توانند خانواده را نجات دهند.

جان‌بزرگی به سه دسته نیاز اصلی اشاره کرد و افزود: اولین دسته نیاز کمبودی مانند نیاز به غذا و پوشش و نیازهای جنسی، دومین دسته نیاز وجودی مانند احترام، عشق، علاقه و صمیمت و از این قبیل موضوعات و دسته سوم نیازهای جنسیتی زن و مرد است.

وی تصریح کرد: نیازهای کمبودی و وجودی را شاید بتوانیم در محیطی غیر از خانواده تامین کنیم اما نیازهای جنسیتی غیر از محیط خانواده به دست نمی‌آیند، لذا همین امر ضرورت تشکیل خانواده را می‌رساند. بنابراین اگر زن و مرد براساس نیازهای جنسیتی یکدیگر حرکت کنند، نیازهای وجودی و کمبودی نمی‌تواند سبب از هم گسستن خانواده شود.

جان‌بزرگی با بیان اینکه از جمله نیازهای مربوط به جنسیت زن و مرد، نیاز به مهر و قدرت است، اظهار کرد: دو نیاز مهر و قدرت در انسان وجود دارد، در مردها نیاز به مهر کمتر و نیاز به قدرت در زن‌ها کمتر دیده می‌شود و تعامل این دو نیاز، گره‌گشای کار است. تجربه بالینی نشان داد اگر با توجه به نیاز جنسیتی یعنی نیاز به مهر و قدرت، زن و مرد ساختار خانواده را تنظیم کنند اتفاق مبارکی می‌افتد.

وی تصریح کرد: اصل بنیادین دیگر می‌گوید کسی که نیاز کمتری دارد باید به کسی که نیاز بیشتری دارد کمک برساند و براساس این قاعده، اگر زن‌ها نیاز کمتری به قدرت دارند، قدرت‌دهی به مرد را استراتژی خود قرار دهند و به همسرشان اقتدار بدهند(در اینجا منظور از قدرت، قدرت سیاسی نیست بلکه نیروافزایی است) بر اساس این الگو، زن عهده‌دار نیروبخشی و در عین حال تصدیق‌گری است و نیاز مرد را ملاک رفتار خود قرار دهد و آنچه که مظهر قدرت است در اختیار مرد قرار بگیرد.

جان‌بزرگی بیان کرد: آنچه که مظهر مهر است در اختیار زن قرار بگیرد در واقع وظیفه زن اقتداردهی و نیروبخشی به مرد و وظیفه مرد محبت و مهردهی و عشق‌دهی به زن شود و اگر این تعامل اتفاق افتد نیازهای هر دو جنس برطرف شده است. برای مثال اقتدار مرد و یا مهرطلبی زن به رسمیت شناخته شده است، به شکل پیش‌فرض وظایف خود را انجام می‌دهند درواقع اگر اقتدار مرد پذیرفته شود، سیستم روانی برای مهر و عشق‌دهی به زن تحریک می‌شود.

وی افزود: براساس بررسی متون علمی، مهری که زن از مرد می‌گیرد به توسعه موقعیتی و ارتباطی در فرزندان تبدیل می‌شود درواقع نقش مادر در ارتباط با فرزندان توسعه وجودی فرزندان در سطح افقی(تنظیم روابط) است یعنی اگر فردی در بزرگسالی دچار مشکل ارتباطی شود بدان معناست که مادر نقش خود را به خوبی ایفا نکرده است.

جان بزرگی بیان کرد: زمانی که مرد اقتدار کافی می‌گیرد و در موضع خود عمل می‌کند، می‌تواند هدف‌سازی و توسعه‌غایی کند که وظیفه اصلی پدر است بنابراین مشارکت بین زن و مرد برای مرتفع‌سازی این نیازها باعث می‌شود کانون خانواده حفظ شود.

وی یادآور شد: براساس اصول و مبانی دینی، زن باید عهده‌دار اقتداربخشی و مرد عهده‌دار مهردهی باشد و در این صورت، دایره ایمانی یک خانواده توحیدی شکل می‌گیرد.

انتهای پیام ۳۱۳/۱۷

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha