خبرگزاری حوزه - تهران/ ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری به ستادی گفته میشود که با هدف نظم بخشیدن به امر استهلال (رؤیت ماه نو)، به دستور رهبر معظم انقلاب اسلامی تشکیل گردید. گروه های مرتبط با این ستاد، مجهز به دوربینهای دوچشمی یا تلسکوپ هستند و با هدف رؤیت هلال، در نقاط مختلف ایران به کار رصد کردن میپردازند.
حجتالاسلاموالمسلمین علیرضا موحد نژاد، رئیس کمیته علمی و عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری و عضو شورای مرکز تقویم مؤسسة ژئوفیزیک دانشگاه تهران، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه به ابعاد استهلال و رؤیت هلال و فعالیت های گروههای رصدی و تاریخچه ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری، ابزار گروه ها برای استهلال، ضرورت پراکندگی گروه های رصدی در سراسر کشور، علت تفاوت شروع ماه مبارک رمضان یا عید سعید فطر در برخی از کشورها با ایران، مبانی فقهی استهلال از دیدگاه امام خامنه ای و ... پرداخته که حاصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
* ضمن تقدیر و تشکر از فرصتی که به ما اختصاص دادید، ستاد استهلال از چه سالی آغاز بهکار کرد؟
در خصوص تاریخچه دقیق شروع به کار ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری، بنده کاملا مطلع نیستم اما بنده از سال ۱۳۸۲ به ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری ملحق شدم اما فکر می کنم می توان گفت که تقریبا از سال ۷۰ ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری کار خود را شروع کرد و از سال ۸۲ در واقع گروههایی که کار استهلال را در شهرهای مختلف انجام میدادند، آموزش دیدند و دورهای آموزشی در نزدیکی تهران برگزار شد و آن طور که در ذهن بنده است حدود ۱۵۰ نفر آموزش دیدند و این آموزش ها یک سری آموزشهای نجومی و کار با ابزار بود که از آن زمان به بعد در واقع عملا گزارشهایی که به ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری میرسید این گزارشها از گروههای آموزش دیده بوده است.
بنابراین جواب این سوال به طور خلاصه اینگونه می شود که از حدود سال ۱۳۷۰ ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری کار خودش را شروع کرده و به شکل فعلی آن نیز از حدود سال هشتاد و دو به این شکل فعلی ادامه پیدا کرده است.
* فعالیت گروه های رصدی به چه شکلی است؟
گروههای استهلال کارشان این است که بیست و نهم هر ماه قمری برای دیدن هلال اقدام کنند و گزارشهای خودشان را به ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری ارسال کنند.
گروههای استهلال سازماندهی و تجهیزشان توسط ستادهای استهلال استانی انجام میگیرد و ستادهای استهلال استانی عمدتا زیر نظر ائمه جمعه در استانهای مختلف فعالیت میکنند و در واقع می شود گفت بحث تجهیز آنها و حمایتهایی که باید صورت بگیرد؛ از ایجاد و فراهم کردن امکانات، عمدتا مثل وسیلهی نقلیه یا خرید تجهیزات رصدی مثل دوربین و تلسکوپ یا حداقل به کار گرفتن آنها چون بعضی از این ابزارها در واقع در دسترس بعضی از نیروهای نظامی، مانند ارتش سپاه هست مثل دوربینهای دوچشمی که بر روی پایه سوار می شود؛ این کارها در واقع توسط مقامات محلی صورت میگیرد و ستاد استهلال مرکزی در دفتر مقام معظم رهبری درگیر این کارها نیست.
البته ممکن است اگر مواردی باشد که نیاز به یک توصیهها یا به تعبیری حمایتهایی باشد، این حمایت ها صورت میگیرد ولی باید بگوییم که کارهای عملی پشتیبانی از گروههای رصدی، توسط ستادهای استهلال شهرستان و یا ستادهای استهلال استانی انجام می گیرد.
گروههای استهلال کار استهلال را در تمام ماههای قمری انجام میدهد
شاید بسیاری از مردم فکر میکنند قضیهی استهلال مربوط به ماه رمضان و ماه شوال است اما این مطلب درست نیست، گروههای استهلال کار استهلال را در تمام ماههای قمری انجام می دهند و در تمام ماهها استهلال انجام میشود و گزارشها به ستاد استهلال مرکزی در دفتر مقام معظم رهبری ارسال می شود و گزارش ها ثبت می شود.
این گزارش های ماهانه از استهلال در سایت دفتر مقام معظم رهبری به آدرس www.leader.ir یک بخشی هست مربوط به مسائل شرعی در واقع یک بخشی از آن بخش استهلال است که در آنجا گزارش رؤیت هلال در هر ماه در آن جا ثبت میشود؛ همان شب استهلال یا مثلا فردای زمانی که استهلال انجام گرفته این گزارشها در آنجا ثبت می شود کسانی که اقدام کردند و موفق به دیدن هلال شدند یا نشدند، گروه ها اسم برده شده است و اینکه در کدام شهرها بوده و هوا صاف بوده یا نبوده یعنی در واقع وضعیت ابری یا غبار آلود بودن هوا و اینها ذکر شده و این که هلال دیده شد یا نه و اگر موفق شدند این ابزار رصدی دوربین و تلسکوپ بوده یا با چشم عادی(غیر مسلح) هم توانستند هلال را ببینند این دقیقا ثبت می شود و در سایت www.leader.ir منعکس می شود و هر کس بخواهد میتواند به آنجا مراجعه کند و این اطلاعات را به دست بیاورد و بایگانی هم دارد که گزارش استهلال سالهای گذشته هم در آن درج شده است.
* گروهها از چه ابزاری برای استهلال استفاده میکنند؟
در مورد ابزارهایی که گروههای رصدی به کار میبرند این را باید بگوییم که گروهها متفاوت هستند؛ بعضی از گروهها ابزارهای در واقع قوی و ابزارهای در واقع سنگینتری به کار میبرند که طبعا برمیگردد به آن امکاناتی که در استان خودشان داشتند و بتوانند در واقع تجهیزات بیشتری را خریداری کنند و به کار بگیرند.
بعضی از گروه ها از ابزار سادهتری برخوردار هستند مثل دوربینهای دو چشمی؛ همهی گروههایی که با ستاد استهلال مرتبط هستند و در واقع گروههای ستاد استهلال محسوب میشوند همگی در سراسر کشور مجهز به حداقل دوربینهای دوچشمی یا به قول مردم دوربینهای شکاری هستند و از آن استفاده می کنند؛ حالا بعضی از این دوربینها دوربینهای سبکتر و سادهتری هستند که روی دست در واقع میتوانند آن را نگه دارند و بعضی از دوربینهای دو چشمی سنگین هستند که اینها حتما باید بر روی سه پایه قرار بگیرد و از آن استفاده کرد و بعضی از گروهها هم از تلسکوپ استفاده میکنند.
به طور تقریبی می توان گفت حدود شصت درصد از گروههای ستاد استهلال در استانهای مختلف کشور که تقریبا تعداد گروههای استهلال که فعال هستند حدود صد گروه صد یا صد و ده گروه، تقریبا می شود گفت نزدیک ۶۰ درصد این گروهها از تلسکوپ برای رؤیت هلال استفاده میکنند و علت آن این است که فتوای مقام معظم رهبری و بعضی از مراجع عظام تقلید این است که رؤیت با ابزار شرعا معتبر است، بنابراین از ابزار کمک گرفته می شود.
البته بعضی از فقها هم رؤیت هلال با ابزار را شرعا معتبر نمیدانند و میفرمایند که باید با چشم عادی باشد و برخی از فقها بلکه ظاهرا همه فقها به کار بردن ابزار برای اینکه هلال را بتوانیم در آسمان پیدا کنیم و سپس بتوانیم آن را بدون ابزار ببینیم بیاشکال میدانند که طبیعتا ابزار، این فایده را در این فتاوا هم می تواند داشته باشد.
* ضرورت پراکندگی گروه های رصدی در سراسر کشور چیست؟
یک مطلبی که در واقع اختیارش دست ما نیست آسمان مناسب برای رصد است و در واقع رصد فقط ابزار رصدی لازم ندارد بلکه یک آسمان صاف، آسمانی که موانعی مثل ابر یا غبار نداشته باشد یا حداقل در آن محلی که هلال دیده می شود که نزدیک محل غروب خورشید است حداقل در آن زمان رصد ما موانعی مثل ابر و غبار نداشته باشیم.
به هر طریق ممکن این دیگر واضح نیست، به هرحال ابر و غبار در مناطق مختلف در زمانهای مختلف ممکن است که وجود داشته باشد، بنابراین اگر به این شکل عمل شود که تعداد گروههای رصدی در کار استهلال در استانهای مختلف کشور کم باشد احتمال رؤیت، به قول معروف «شانس رؤیت» کاهش پیدا می کند و در مسئله رؤیت هلال چندان مؤفق نخواهیم بود.
بنابراین اگر تعداد گروههای رصدی در کار استهلال در استانهای مختلف تعداد بیشتری باشد و پراکندگی آنان در بخشهای مختلف کشور پراکندگی نسبتا خوب و قابل قبولی باشد اگر در مناطقی از کشور ابر و غبار بود، امید است که در مناطق دیگر هوا مساعد باشد و از این جهت ضرورت پراکندگی گروههای رصدی در کار استهلال در استانهای مختلف هم به این ترتیب مشخص میشود.
* کیفیت جمعبندی گزارشهای رؤیت هلال به چه شکل است؟
بحث جمعبندی گزارشها که قبلا اشارهای به آن شد اما با بیان جزئیات بیشتر به این شکل است که گزارشهایی که به ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری فرستاده می شود که بعضی از وقت ها ماه رمضان و یا ماه شوال است و سرعت در رساندن گزارشها مهم است چون باید زودتر در واقع تکلیف معلوم شود که اول ماه مبارک رمضان است یا اول ماه شوال و عید فطر است یا خیر و گزارشها به سرعت از سوی خود گروههای رصدی و سرگروههایی که در واقع خودشان برای استهلال اقدام کردند سریعا به ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری ارسال می شود که معمولا از تلفن همراه استفاده میکنند. گاهی هم البته سایتی که در واقع برای این کار در ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری طراحی شده و گزارشات به نحو دقیقی بر روی سایت قرار می گیرد، ولی طبعا برای اینکه خیالشان راحت شود و در واقع ما هم اینجا مطمئن باشیم که به سرعت گزارشها رسیده معمولا از تلفن استفاده می شود و گزارشات به صورت تلفنی فرستاده می شود.
گاه هم این طور است که در ستاد استهلال استانی گزارشها جمع می شود مثلا فرض کنید که در استان اصفهان هشت گروه رصدی گزارشات خودشان را به مسئول ستاد استهلال استان میفرستند و ایشان گزارشها را بصورت یکجا به ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری میفرستند ولی همان طوری که عرض شد در ماه رمضان و ماه شوال این کار معمولا توسط گروهها انجام میگیرد و به سرعت این کار جمعبندی می شود و اگر اینها در استان جمع بندی شود ممکن است مقداری وقت گیر باشد که به علت اهمیت حلول ماه رمضان و حلول ماه شوال و تعیین تکلیف برای مردم این گزارش های گروههای رصدی در کار استهلال در استانهای مختلف در اسرع وقت به ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری ارسال میشود.
شکل و شمایل دسته بندی گزارش های گروههای رصدی در استانهای مختلف
اما گزارشها که از گروههای رصدی در کار استهلال در استانهای مختلف به ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری رسید گزارشها دستهبندی می شود به این شکل که یک تعداد از گروهها که هلال را ندیدند حالا اینهایی که هلال را موفق به دیدنش نشدند؛ آیا هوا صاف و مساعد بوده است و در عین حال هلال را ندیدند یا هوا مساعد نبوده است؟
به عنوان مثال گزارش این است که هوا خوب نبود و ما نیز هلال را ندیدیم؛ پس یک دسته در واقع گروههای هستند که کلا هلال را ندیدند یا هوا مساعد بوده یا نبوده حالا چه فایدهای دارد؟ طبعا اگر هوا صاف بوده باشد و گروههای رصدی در کار استهلال در استانهای مختلف، ابزارهای خوب هم داشتند اما هلال را ندیدند و چند گزارش کم تعداد بر دیدن هلال ماه باشد ممکن است یک مقداری این گزارشهای کم خدشهدار شود و اطمینان نسبت به صحت و دقت آنها از بین برود. به هر حال این یک دستهبندی.
دسته بندی دیگر از گزارشات رسیده از گروههای رصدی در کار استهلال در استانهای مختلف این است که گروه هایی که هلال ماه را دیدند؛ اولا در آن گروهی که بودند مثلا فرض کنید در گروه پنج نفر بودند؛ آیا همهی پنج نفر هلال ماه را دیدند یا نه مثلا دو نفر یا سه نفر دیدند؟
هر چقدر از تعداد رصدگرانی که در گروه هستند و هلال ماه را مشاهده کرده اند، ثبت می شود مثلا گفته می شود از یک گروه هشت نفره مثلا سه نفر دیده اند و یک مطلب دیگری هم که سوال می شود اینکه چون گاهی پیش می آید که رصدگر ممکن است بگوید من مطمئن نیستم و هشتاد - نود درصد احتمال می دهم چیزی که من دیدم هلال ماه بوده است که این هم ثبت می شود یعنی دقیقا که آیا فرد کاملا مطمئن بوده یا احتمال می دهد که مشاهده کرده است، اینها نیز ثبت می شود و اگر مثلا میگوید من هشتاد - نود درصد احتمال میدهم که هلال را دیدم اینها هم ثبت می شود البته قاعده شرعی بر این است که باید فرد یقین داشته باشد یا مطمئن باشد که آن چه که دیده هلال ماه بوده است.
به هر حال عرض بنده بر این است که این گزارشها با این دقت ثبت می شود و به قولی حال و هوای دقیق رؤیت را منعکس می کند. مطلب دیگر این که هلال ماه را با ابزار دیدند یا با چشمهای عادی؟ اگر با ابزار دیدند چه ابزاری بوده؟ حالا چه ابزاری بوده است چه اهمیتی دارد؟ چون این بررسیها صورت میگیرد که خب با یک ابزار سادهای هلال ماه را دیدند ولی مثلا در یک جایی که آنجا هم هوا مساعد بوده با ابزار قوی هم ندیدند، به هرحال این مقایسهها میتواند گاهی اطمینان به بعضی از گزارشها را ضعیف کند و این است که با این مشخصات ثبت می شود که به هر حال آن ابزاری که هلال ماه را با آن دیدند چه ابزاری بوده است!؟
آن وقت این گزارشها به همین شکلی که عرض کردم دستهبندی می شود و خدمت مقام معظم رهبری فرستاده می شود که گزارشها با جزئیات اش به این شکل است.
گاهی ایشان ممکن است به اطمینان نرسند و بفرمایند که اینها اطمینان بخش نیست حالا با آن جزئیاتی که در آن گزارشها آمده؛ بنابراین ممکن است حتی گزارش مبنی بر رؤیت هم بوده باشد ولی ایشان به اطمینان نرسند و گاهی وقت ها هست که بعضی از گزارشها را ایشان فرمودند که بر روی آن کار بیشتری شده و سؤالات بیشتری پرسیده شود و مثلا یک ابهامی در آن گزارش بوده اما در ایجاد اطمینان به رؤیت هلال نقش مهمی میتوانسته داشته باشد.
در آخر بعد از اطمینان رهبر معظم انقلاب اسلامی از گزارشات ارسال شده از گروه های رصدی در کار استهلال در استانهای مختلف کشور، ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری اطلاعیه میدهد و یا در برخی از موارد ستاد استهلال اطلاعیه نداده و از صدا و سیما تماس گرفته شده و خبر گرفتند که هلال ماه دیده شده یا نه؟ و رسانه ملی اعلام می کند که در تماس گرفته شده با ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری مشخص گردید که ماه دیده شده و یا مثلا دیده نشده است.
* آیا مقلدین در مورد تعیین روز اول ماه رمضان و عید فطر باید به مراجع خود رجوع کنند یا همان روزی که در کشور ماه رمضان و عید فطر اعلام می شود باید مدنظر همه باشد؟
در مورد اینکه آیا مقلدین مراجع عظام تقلید باید به آنچه که از صدا و سیما اعلام رسمی می شود، در واقع گزارشهایی که از ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری بوده و به خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی ارسال شده باید عمل کنند، یا مقلد هر مرجعی به اعلام اول ماه توسط مرجع تقلید خودش باید تکیه کند؟ به لحاظ فنی شاید این گونه بتوان گفت که آیا اعلام اول ماه از طرف مقام رهبری در واقع امر حکومتی یا حکم حکومتی هست یا اینکه نه، اثبات هست برای یک مرجع تقلیدی که مقام معظم رهبری باشند؟ و مراجع عظام تقلید دیگر هم اعلامهایی که خودشان به آن رسیده اند را اعلام میکنند؟
خاطرم هست که چند سال قبل در یکی از خطبههای نماز عید فطر که رهبر معظم انقلاب داشتند؛ ایشان به این مسئله اشاره کردند و فرمودند خب ما میدانیم که اختلافات فقهی بین مراجع تقلید وجود دارد و امر هلال ماه هم امر اثبات اول ماه هم یکی از آنهاست و این اختلافات طبیعی است و این مشکلی نیست که هرکس در واقع به آن چیزی که مرجع فتوا دارد بر اساس آن عمل کند و این مشکلی ندارد. بنابراین در واقع این که یک فردی روزه باشد یا روزه نباشد این یک امر حکومتی نیست؛ یعنی یک فردی امروز را روز اول ماه رمضان یا روز اول شوال و عید فطر بداند یا نداند این یک امر حکومتی نیست و در واقع هر کس به مثل مسائل فقهی دیگر که به مرجع تقلید خودش مراجعه میکند در این مسئله هم به مرجع تقلید خودش مراجعه میکند.
اما یک نکتهای که اینجا باید به آن دقت کرد این است که مقلد فتوا را از مرجع تقلید میگیرد؛ یعنی اینکه مبنا مبنایی است که مرجع تقلید خود او در رساله آورده، ولی این که به لحاظ موضوعی آیا هلال دیده شده یا نشده؛ اینها یک امر موضوعی است و در اینجا دیگر چیزی که خودش مجموعا به اطمینان میرسد ملاک قرار میگیرد؛ یعنی چه؟
این را اهل فن می دانند که می گویند فتوا در واقع بیان فتوا با فقیه اما تشخیص موضوع با مکلف است، گاهی به این مثال میزنیم می گویند مثلا فرض کنید که در یک جایی یک لکه قرمز رنگی هست بعد مثلا شما تشخیص می دهید که این لکقرمز مثلا خون نیست یا مثلا آب آلبالو یا چیزهایی از این دست است، ولی خون نیست اما فرض کنید شما کنار مرجع تقلید خودتان نشستید، مثلا لکه قرمزی فرض کنید که بر روی یک شئ یا آن جا روی ظرفی هست؛ بعد مرجع تقلید تشخیص می دهد که این خون است و شما تشخیص تان این هست که نه این خون نیست حالا شما اینجا چکار باید بکنید؟ مرجع تقلید میگویند این لکه خون از آن حیواناتی است که خونشان نجس هست اما شما تشخیص می دهید که نه این خون نیست حالا با اینکه مجتهد شما می گوید این خون است، اما تشخیص موضوع با مکلف است یعنی شما اگر تشخیص دادید این خون نیست خب برای شما پاک است و مشکلی ندارد؛ فتوا را از کجا گرفتیم؟ از مرجع تقلید؛ فتوا اینکه آیا خون نجس است یا خیر؟ یا خون چه حیواناتی نجس هست را از مرجع می گیریم اما تشخیص خون بودن مثلا یک قطره یا یک لکه بر عهده خودمان است.
در امر رؤیت هلال هم به همین ترتیب است که آیا هلال با ابزار دیده شود، شرعا معتبر هست یا معتبر نیست، یعنی اول ماه را ثابت می کند یا نه؟ این در واقع سؤال از یک مسئله شرعی است، بنابراین باید از فقیه یا همان مرجع تقلید خودمان سوال شود.
هر کس از مرجع تقلید خود که او را اعلم تشخیص داده باید از ایشان پرس و جو کند و بپرسد که مثلا هلال ماه با ابزار دیده شود آیا شرعا قابل قبول هست یا خیر؟ و باید ببیند که فتوای مرجع تقلید خودش چیست؟ اما حالا فرض کنید که آن فقیه گفتند که رؤیت هلال ماه با ابزار معتبر است؛ حالا ما میخواهیم ببینیم که این هلال بالاخره با ابزار دیده شده یا نشده این دیگر مکلف است که باید به چنین نتیجه ای برسد که آیا هلال ماه با ابزار دیده شده یا خیر؟
گاهی وقت ها هست که ممکن است که شک و تردیدهایی پیدا شود یا گزارشها به مرجع تقلید رسیده ولی ایشان اطمینان پیدا نکرده است اما این گزارشها را شما خواندید یا با بعضی ها که خودشان هلال ماه را دیده اند، صحبتی داشتید و برای شما اطمینان پیدا شده یا اینکه مثلا فقها میفرمایند دو شاهد عادل؛ آن فقیه و آن مرجع تقلید که گزارشهای استهلال به محضرشان ارسال شده، عدالت اشخاص در این گروه های رصدی در کار استهلال برایشان ثابت نشده ولی برای شما ثابت شده و شما آنها را میشناسید و خب در اینجا ملاک چیست؟ اینجا ملاک تشخیص مکلف است.
در اصل فتوا بر اینکه رؤیت هلال ماه با ابزار شرعا معتبر یا معتبر نیست این دیگر یک بحث فقهی است که در واقع خصوصیات مباحث فقهی که استدلال باید به آیات و روایات شود را دارد و این کار فقیه است اما تشخیص موضوع که بالاخره این هلال ماه با ابزار دیده شده یا نشده یا فقیه نظرش مثلا ممکن است این باشد که رؤیت باید با چشم عادی باشد خب حالا با چشم عادی مثلا این برای شما ثابت شد که با چشم عادی دیده شده یا نه؟ به هر حال تشخیص موضوع با مکلف است.
برای بنده پیش آمده است که بعضی از مقلدین برخی مراجع تقلید به من گفتند که فلان مرجع تقلید که ما از او تقلید میکنیم ایشان مثلا حلول ماه رمضان یا حلول ماه شوال را اعلام نکردند، بنده به آنان میگویم آن فقیه که شما از آن تقلید میکنید و یا مرجعی که شما از ایشان تقلید میکنید، بر اساس فتوای ایشان هم اول ماه ثابت است یعنی گفتم اگر از من میپرسید به عنوان کسی که با این موضوع سر و کار دارم و این ها برای من ثابت شده است به جهت تشخیص موضوع بعد میگویند خب پس چرا برای ایشان ثابت نشده؟ میگویم شاید ایشان شناخت بر روی این گروهها نداشتند اما ما مثلا این گروهها و اشخاص آن را می شناسیم و حتی یک وقت هایی مثلا دو تا سه تا گروه هم باشند ما اشخاص را خوب میشناسیم کاملا به آنان اعتماد میکنیم و برای ما ثابت است.
حالا ممکن است که فقیهی بفرماید که نمی شود مثلا پنجاه تا گروه رفتند برای استهلال و فقط سه تا گروه دیدند این یک مقدار تردیدآمیز است و سبب شود برای ایشان اطمینان پیدا نشود ولی ممکن است که یک فردی به هر دلیلی برایش در واقع اطمینان پیدا شود یعنی این فقیه ممکن است نظرشان این باشد که این ها اشتباه کردند و یک هیجاناتی بوده است و این ها که رفته بودند حتما هلال ببینند و خیلی پیگیر بودند شاید به نظرشان آمده که هلال را دیدند ولی نمی شود که پنجاه تا گروه رفتند مثلا دو تا سه تا گروه دیده باشند به هر حال تردید کردن و حمل بر اشتباه کردن در دیدن آن دو سه تا گروه به وجود می آید ولی مثلا ما روی شناختی که از صداقت و دقت و با تجربه بودنشان در استهلال داریم اطمینان برایمان پیدا شده است.
به هر حال بحث تشخیص موضوع با مکلف است؛ اما در واقع مبنای فقهی این با فقیه است، مثل اینکه ممکن است یک فقیهی مثلا نظرش این باشد که رؤیت با ابزار معتبر است و دیگری بفرماید رؤیت با ابزار معتبر نیست، فقیهی بفرمایند که اگر شما هلال را در روز دیدید معتبر نیست و فقیه دیگری بفرماید در روز هم اعتبار دارد؛ خب این ها دیگر مباحثی است که پایه در استدلالهای فقهی دارد که کار فقیه است ولی بعد از اینکه فتوا معلوم شد، تشخیص این که بالاخره یک هلال با خصوصیات کلی که فقیه آن را تعیین کرده، دیده شده یا دیده نشده این با مکلف است.
* چرا گاهی اوقات شاهد بروز اختلاف در میان برخی مراجع تقلید هستیم؟
علت بروز اختلافات فقهی در بین مراجع عظام تقلید دیگر طبیعتا با توضیحاتی که داده شد؛ یک مقدار مشخص شده که عمدتا برمیگردد به اختلاف در فتوا، بعضی از فقها میفرمایند که رؤیت با ابزار شرعا معتبر است و بعضی میفرمایند باید با چشم عادی باشد که این یک منشا اختلاف است و بعضی از فقها می فرمایند ما رؤیت هلال ماه برای اثبات اول ماه را در محل اقامت شخصی که هست یا در محل نزدیک به او لازم داریم ولی بعضی از فقها میفرماید که اگر رؤیت در دوردست هم باشد قابل قبول است.
مثلا بعضی از فقها می فرمایند اینکه شما برای رؤیت ماه می روی و حتی ابزار هم به کار می بری و حتی هوا هم خیلی خوب است ولی نمیبینید ولی مثلا در یک جایی فرض کنیم در غرب آفریقا بعد از چهار ساعت آن هلال را ممکن است بتوانند ببینند یعنی چون غروب آفتاب در مناطق غربی دیرتر اتفاق می افتد در همین چند ساعت ممکن است که هلال در واقع ضخامت بیشتری طبیعتا پیدا کند و ممکن است که دیده شود بنابراین خب این هم یک منشأ اختلاف فقهی هست که میتواند در واقع ایجاد اعلامهای مختلفی را کند.
یک مطلب دیگری هم وجود دارد که باز هم منشأ اختلاف بین اعلام اول ماه توسط دفتر مراجع می شود اینکه این مقدار گزارشها را چقدر اطمینان بخش میدانند و چقدر به لحاظ شرعی اعتبار برای آن قائل می شوند این خودش یک نکتهای است که ما عملا چنین تفاوتهایی را دیده ایم که حالا در مطالب قبلی عرض کردم که مثلا گفتند چرا این مرجع با اینکه گزارشهای مبنی بر رؤیت هم به ایشان رسیده قبول نکردند؟ خب قبلا عرض کردم شاید فرموده اند که صد تا گروه بروند و سه تا گزارش رؤیت داشته باشیم خب این شک و تردید ایجاد می شود که این ها ممکن است دچار اشتباه شده اند بنابراین اطمینانی برایشان پیدا نشده و در واقع رؤیت هلال اول ماه را اعلام نکرده اند.
شما ممکن است بگویید چه طور یک چنین حرفی قابل گفتن است در حالی که فقها میفرمایند که دو تا عادل وقتی بگویند ما هلال را دیدیم کفایت میکند؟ نه این طور نیست که حالا همهی فقها به این شکل مطلب فرموده باشند برخی از فقها می فرمایند که اگر یک جمع زیادی بروند برای دیدن هلال اقدام کنند و یک تعداد خیلی کمی هلال را ببینند به طوری که احتمال اشتباه برای اینها برای آدم به نظر آید که یعنی این ها اشتباه کرده اند کافی نیست، بنابراین جا ندارد که ایراد بگیرند که دو تا شاهد داریم چون این هم یک قدری طبیعی است که اختلاف ایجاد می شود در واقع کسانی که می روند هلال را ببینند به قول دوستان گاهی «دچار توهم در رؤیت» می شوند حالا توهم در رؤیت را ما سعی می کنیم با سوالات دقیق از کسی که گزارش رؤیت می دهد بسنجیم و به دست آوریم و رؤیت واقعی را از توهم در رؤیت تفکیک کنیم.
* چرا در برخی از ماهها یا سالها مثلاً شروع ماه مبارک رمضان یا عید سعید فطر در برخی از کشورها با ایران متفاوت است، علت این اختلاف چیست؟
علت اختلاف اعلام اول ماه در کشورهای مختلف اسلامی را می شود سه علت در واقع برای آن بیان کرد؛ یک علت بحث اختلاف افق است به این معنا که ممکن است هلال در ایران دیده نشود ولی هلال در کشور سنگال دیده شود حالا همیشه هم اینگونه نیست که در کشورهایی که در غرب ما قرار گرفته اند آنها زودتر ببینند گاهی می شود مثلا هلال در استرالیا قابل رؤیت باشد و در ایران همان هلال دیده نشود با اینکه استرالیا در شرق ما قرار گرفته منتهی چون در عرض جغرافیایی با ما متفاوت است، گاهی می شود که هلال در استرالیا در زمان غروب خورشید ارتفاع بالاتری از سطح افق دارد ولی ما با اینکه غربیتر از استرالیا هستیم غروب آفتاب مان دیرتر اتفاق می افتد و هلال کمی ضخیمتر می شود ولی در عین حال ارتفاع ماه از افق کم است و همین هلال را که در استرالیا دیدند ممکن است ما نتوانیم ببینیم.
به هر حال اینها یک امور نجومی است که به این اختلافات اصطلاحا میگوییم اختلاف افق که در واقع افق استرالیا با افق ایران و یا با افق تونس با هم متفاوت است؛ پس یک اختلاف در برخی از کشورها با ایران اختلاف افق است که میتواند اختلاف اعلام اول ماه را در کشورهای مختلف ایجاد کند.
یک مسئلهی دیگر اختلاف در فتوا است یعنی ما میدانیم که در کشورهای مختلف برخی مراجع دینی و مذهبی وجود دارند که نظر آنها مبنا قرار میگیرد در واقع اعلامشان برای اعلام اول ماه نافذ و حاکم است حتی ممکن است مثلا در یک کشوری یک مرجعی، یک عالمی داشته باشیم که مثلا برای اهل سنت اعتبار زیادی دارد و یک عالم شیعهای که اعتبار زیادی دارد یعنی ممکن است اهل سنت در آن کشور یک روز را اعلام کنند و شیعیان روز دیگری را اعلام کنند.
به طور کلی میدانیم که مراجع دینی و مذهبی و علمایی که کلامشان و حکمشان نافذ در کشورهای اسلامی است دارای فتاوای مختلفی هستند مثلا ممکن است در یک کشوری فقیهی که آن جا حکمش نافذ و کلامش در واقع آن جا در این جور مسایل پذیرفته است، ایشان نظرشان این باشد که رؤیت در دور دست کافی است حتی مثلا ممکن است که بگویند رؤیت در آمریکا کفایت میکند بنابراین اول ماه برایشان ثابت می شود ولی برای ما مثلا که در همسایگی آن هستیم با این چنین نظری در واقع اثباتی برایمان صورت نمیگیرد برای اینکه مثلا مقام معظم رهبری رؤیت در دور دست را کافی نمیدانند و بنابراین در اینجا اعلام نمی شود، ولی مثلا یک فقیه در کشوری ولو در همسایگی ما است این فتوا را دارد که رؤیت در دوردست کفایت میکند و خب این هم می شود یک منشأ اختلاف.
حالا اختلافات دیگر مثل اعتبار شرعی رؤیت با ابزار که ما در علمای شیعه و همچنین در علمای اهل سنت هم این را کم و بیش داریم؛ بالاخره اختلافات فقهی هم یک منشأ اختلاف بین کشورهای اسلامی می شود.
مطلب دیگر اینکه این هم نیز مهم است یعنی شاید اول به ذهن نیاید ولی ما میدانیم که در عمل این هم نقش دارد و سومین عامل اختلافات این هست که گاهی وقت ها افرادی که تجربهی چندانی در رؤیت هلال ندارند اینها میروند و برای دیدن هلال تلاش میکنند، اقدام میکنند و چیزهایی به نظرشان می آید فکر میکنند که این چیزی که دیدند هلال بوده است و بعد این گزارشها را به مقامات مذهبی و دینی خودشان منعکس میکنند و گزارشها را ارسال میکنند و طبق همان اعلام می شود طبق همین که اعلام شد ما تعجب میکنیم میگوییم آخر این هلال اصلا قابل رؤیت نیست این هلال با ابزار قابل رویت نبوده، ولی در گزارشها آمده که مثلا در این کشور نزدیک ما مثلا فرض کنید عربستان در آنجا چه شده؟ در آنجا گفتند که این هلال را با چشم عادی دیدند، درحالی که تجربههای مکرر نجومی می گوید این هلال با ابزار هم دیده نمیشده چه برسد به چشم عادی؛ خب علتش این است که آنها شاهد را کافی میدانند میگویند ما کار نداریم به اطراف مسئله که از لحاظ نجومی و تجربیات مکرر این هلال چه وضعیتی دارد دو شاهد کافی است و با همین اول ماه ثابت می شود.
اما رویه بر این است که ما در ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری از کسانی که در واقع گزارش می دهند که ما هلال را دیده ایم سوال میکنیم ولو اینکه در گروههای استهلال که ما با آنان مرتبط هستیم، گروه های استهلال مرتبط با ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری واقعا افراد بسیار با تجربه و آموزش دیده و خبرهای وجود دارند ولی ما به این تکیه نمیکنیم بدون این که از آنان سوالاتی کنیم گزارشات در واقع ثبت نمی شود در عمده سؤالات هم می خواهیم ببینیم که مثلا دو نفر - سه نفر - پنج نفر که هلال ماه را دیدند این گزارش های آنان یکی هست یا نیست؟ مثلا میپرسیم که هلالی که شما دیدید دهانه هلال به سمت چپ بود یا راست یا مثلا هلال را در زمینهی آبی آسمان دیدید یا زمینهی نارنجی؟ یا سوالاتی از این دست؛ سوالهای به قول معروف ریز و فنی از آنان می کنیم که معلوم شود که آن چیزی که آنها دیدند آیا واقعا هلال بوده یا چیزی به نظرشان آمده؟ یا به قول دوستانمان «دچار توهم در رؤیت» شده اند یا نه واقعا یک رؤیت واقعی صورت گرفته؟ این کارهایی است که ما در ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری انجام می دهیم برای اینکه اطمینان پیدا شود.
ممکن است برخی از فقها داخل کشور یا فقها در خارج از کشور در واقع کشورهای اسلامی اصلا این را لازم ندانند و بگویند پرسیدن چنین سؤالاتی ضروری نیست و با گزارش دو نفر یا دو سه تا گروه هم اعلام اول ماه صورت بگیرد و ما وقتی پیگیری میکنیم و اعلام اول ماه در بعضی از کشورها را میبینیم متاسفانه می فهمیم به یک چنین مشکلی گرفتار شده ایم و گاهی چیزهایی اتفاق افتاده که خیلی نگران کننده یا تأسفبار بوده است مثل اینکه چند سال قبل در عربستان اعلام شد که هلال ماه ذی الحجه را دیدند در حالی که هنوز ماه نیامده به سمت شرق خورشید و ماه به دور زمین که میچرخد باید بیاید به سمت شرق خورشید در چرخش به دور زمین تا بشود هلال را دید و هنوز نیامده گفتند هلال دیده شده و معلوم است که این محال است به لحاظ علمی ولی خب اعلام شده بود. این نشان دهندهی ضعف در ساز و کار اعلام اول ماه در برخی از کشورهای اسلامی است.
برخی از کشورهای اسلامی هم که طبق این ساز و کار در واقع ایراد دار این کار را انجام می دهند آن وقت منشأ می شود برای بعضی کشورهای دیگر؛ میگویند مثلا در عربستان اعلام شده دیگر برای ما ثابت است یعنی این اشتباه توالی و تسلسل پیدا میکند و به جاهای دیگر هم تعمیم پیدا میکند و ما متاسفانه یک چنین مشکلی را داریم و برخی از کشورهایی که اینطور عمل میکنند، با اعتراضات زیاد از سمت کسانی که در زمینه رؤیت هلال کار کرده اند مواجه اند.
ولی ما در اینجا چون این کار را در ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری با دقت انجام می دهیم و توسط کسانی سؤالاتی صورت میگیرد که آنها وارد به مسئله هستند یک چنین اتفاقی را می شود گفت دیگر احتمالش را به صفر یا نزدیک صفر میرسانیم اینکه این هم یک منشأیی است برای اختلاف که خب این منشا آخری در واقع آدم متأسف می شود از یک چنین چیزی اگر چه ممکن است برخی از همان فقها بفرمایند ما اینگونه به دست آوردیم از مبانی فقهی از آیات و روایات و اینکه نیازی به این سؤالات نیست و اگر اشتباه شده باشد هم شده ولی خب این جواب به نظر بنده جواب درستی نیست و بسیاری از موضوعات دیگر را هم می تواند برایش مشکل و مسئله ایجاد کند و ما قائل نیستیم که آن چیزی را که فقه ما به آن توجه می دهد چیزهایی باشد که با مسلمات علمی تناقض داشته باشد، به هر حال این مباحث قطعا جای مباحث فقهی دقیقی دارد و این یک منشأ سومی است برای اختلاف ما با برخی کشورهای اسلامی.
* دیدگاه حضرت آقا نسبت به مبانی فقهی استهلال و توصیههای ایشان به ستاد استهلال؟
مبانی فقهی مقام معظم رهبری نسبت به امر استهلال چند مطلب هست که عرض میکنیم و بعضی مطالب فقهی هست که مورد اتفاق مراجع عظام تقلید است و طبعا گفتن آنها خیلی چیز جدیدی نیست اما مطالبی که مورد اختلاف هست من نظر ایشان را عرض میکنم.
یک بحث این است که آیا رؤیت هلال در دور دست به قول کتابهای فقهی که میگویند در «بلاد بعیده» قابل قبول هست یا نه؟ ایشان میفرمایند نه باید امکان رؤیت هلال در همان محلی که مکلف در آن اقامت دارد وجود داشته باشد.
برخی از فقها بودند و هستند که میفرمایند رؤیت در دور دست قابل قبول است، یعنی میفرمایند شما حتی اگر هلال را با مساعد بودن هوا و به کار بردن ابزار نتوانید ببینید ولی مثلا پنج ساعت، شش ساعت بعد از آن توانستند در جایی در دوردست هلال را ببیند قابل قبول است.
مقام معظم رهبری این مبنی را قبول ندارند و می فرمایند در محل اقامت فرد باید امکان رؤیت هلال بوده باشد، یک بحث دیگر رؤیت با ابزار است و ایشان رؤیت با ابزار را معتبر میدانند و این را کافی میدانند منتهی یک بحث به اصطلاح ظریفی هست و آن هم اینکه بعضی از گروههای رصدی وقتی که دوربین و تلسکوپ به کار میبرند که هلال را ببینند، دوربین و تلسکوپ کاملا تنظیم شده به سمت محلی از آسمان که ماه در آن قرار گرفته و آنها وقتی نگاه میکنند در چشمی دوربین یا تلسکوپ هلالی نمیبینند اما عکس میگیرند از همانجا که هلال را نمیبینند در واقع از پشت دوربین تلسکوپ عکس میگیرند و عکس را می آورند روی صفحهی مانیتور کامپیوتر.
بعد آنجا این عکس را یک مقداری با نرمافزارهایی که در این زمینه هست بر رویش کار میکنند؛ در واقع روی نقطه نقطهها به قول معروف پیکسلهایی که این عکس دارد مقداری کار میکنند و قدری آن نورها را کم و زیاد میکنند بعد تشخیص می دهند یک هلالی را در همان عکس یعنی در واقع یک هلال در عکس آشکار می شود خب آیا این رؤیت هلال است؟
از محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی استفتاء شده و ایشان فرمودند نه این رؤیت هلال قبول نیست؛ دلیل آن را هم فرمودند برای این که از نظر عرف مردم کسی که هلال را روی صفحهی مانیتور دارد میبیند این نمیتواند بگوید من هلال را دیده ام بلکه میتواند بگوید من عکس ماه را دیدم و یک تصویر هلال دیدم و نمیتواند بگوید من هلال را دیدم در حالی که اگر پشت دوربین یا تلسکوپ قرار بگیرد نگاه میکند عرفا میتواند بگوید من هلال را دارم می بینم نمی گوید من تصویر هلال را میبینیم می گوید خود هلال را دارم میبینم به هر حال این هم یک موضوع دقیق و جزئی است که گاهی اتفاق افتاده و این رؤیت های این چنینی ملاک واقع نشده است.
مطلب دیگر رؤیت در روز است و اغلب فقها رؤیت در روز را پذیرفتند؛ یعنی اینکه شما هلال را ممکن است که قبل از غروب خورشید ببینید مثلا ساعت چهار و پنج بعدازظهر خصوصا با ابزار این زیاد اتفاق می افتد و شما ممکن است هلال را بتوانید ببینید ولی اتفاقا بعد غروب نتوانید ببینید و بگویید عجیب است که ما در روز با این آسمان روشن توانستیم هلال را ببینیم ولی وقتی خورشید غروب کرد نتوانستیم این هلال را ببینیم با اینکه آسمان تاریک شده باید هلال بهتر دیده شود و دیگر چون خورشید غروب کرده و شب شده باید بهتر دید اما دلیلش چیست؟ دلیلش این است که در زمان غروب خورشید ارتفاع ماه از افق خیلی کم بوده و البته اینکه اینگونه باشد گاهی اتفاق می افتد که آن قدر فاصله ماه از افق در زمان غروب خورشید کم است که با ابزار هم نمی شود هلال را دید مثلا فرض کنید ماه پنج دقیقه بعد از خورشید غروب می کند این چنین هلالی را با هیچ ابزاری هم نمیتوان بعد از غروب خورشید دید.
اما در وقتی که خورشید در آسمان است و ماه هم با یک فاصلهای از آن قرار گرفته می شود آن را دید، این هم سوال شده اغلب فقها هم پذیرفته اند که اگر یک چنین هلالی را شما فرض کنید چهار و پنج بعدازظهر هنوز خورشید غروب نکرده در آسمان ببینید این ثابت میکند که فردا اول ماه است ایشان هم به همین ترتیب نظرشان این هست که این ثابت می کند که فردا اول ماه است ولی تعداد کمی از مراجع تقلید داریم که فرمودند که نه هلال فقط باید در شب دیده شود.
یک موضوع دیگر برخی از فقها که تعدادشان هم کم است میفرمایند که اگر شما هلال را در روز دیدید که قبل از اذان ظهر، قبل از زوال شمس شما هلال را ببینید این ثابت میکند همان روز، روز اول ماه است؛ شکل مسئله چگونه است؟ به این ترتیب که فرض کنید ما امشب خواستیم هلال را ببینیم نتوانستیم مشاهده کنیم یعنی هلال ماه شوال را رفتیم ببینیم و تلاش کردیم هلال را ندیدیم و فردا روزش شد خب ندیدیم و چون ماه شوال را ندیدیم روزه ایم؛ فردا روزش رفتیم در آسمان دقت کردیم و دیدیم مثلا ساعت ده - یازده صبح ما داریم هلال را میبینیم حالا روز است و هلال دارد در روز دیده می شود برخی از فقها میفرمایند اگر قبل از ظهر این چنین اتفاقی رخ داد، همان روز، روز اول ماه است. یعنی اینکه شما هلال ماه شوال را امروز غروب ندیدید، برای فردا روز قبل از ظهر ببینیم این هلال در واقع برای اثبات کافی است، هلال کافی برای اثبات اول ماه است. بنابراین به محض اینکه که هلال ماه را دیدید دیگر نمیتوانید به روزهی خودتان ادامه بدهید و باید روزه خود را افطار کنید، البته فقهایی که اینگونه نظر دارند خیلی کم هستند.
مقام معظم رهبری نیز همین طور نظرشان این است که در واقع این چنین هلالی ثابت نمیکند که اول ماه شده باشد و هلالی که در روز و قبل از ظهر دیده شود نمی تواند ثابت کند که اول ماه باشد؛ اینها از جمله مسائلی در حوزه استهلال بود که بعضا منشأ اختلاف فتوایی و تفاوت در اعلام رؤیت ماه بوده است.
در خصوص توصیه های رهبر معظم انقلاب اسلامی به اعضای استهلال دفتر مقام معظم رهبری، اینکه ایشان توصیه خاصی را به اعضای این ستاد داشته باشند، در خاطر بنده نیست؛
البته ما رویه عملی ایشان را میدیدیم که در واقع ما دقت کنیم در گزارشهایی که ثبت می شود تعداد کسانی که دیده اند و هم کسانی که ندیده اند ثبت شود ؛ حتی مثلا چه مدت هلال را دیده اند اینها را هم سعی میکنیم ثبت کنیم.
مجموعا چون در واقع یک تلاشی است که خود ایشان بر آن نظر و نظارت دارند در یک کار عملی قرار میگیریم که به آن معنا توصیههای خاصی که به قولی از دور باشد نیست.
بنابراین مطلب خاصی به ذهن بنده نمی آید ما در عمل در واقع سبک و رویه ایشان را میدیدیم و می بینیم و تلاش میکردیم و می کنیم که آن چیزی که مورد نظر ایشان هست کار در واقع به آن شکل صورت بگیرد.
البته در برخی جلسات که تعدادش هم خیلی کم بوده و توفیقی داشتیم خدمت ایشان بودیم و اعضای ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری به محضر معظم له رسیدند؛ معمولا آن چه که ما دیدیم تشکر داشتند هم از گروههای استهلال که تلاش کردند و کار میدانی گاهی واقعا سخت که با آنهاست را به انجام رسانده اند و هم از کارهای ستادی که در ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری انجام گرفته معمولا ایشان اظهار رضایت و تشکر از این تلاشها داشتند.
* آیا استفاده از تقویمهای موجود کافی می باشد یا اینکه باید از طرف مراجع اعلام رؤیت گردد؟
اینکه آیا می شود از تقویم استفاده کرد و اول ماه را بر اساس تقویم اخذ کرد و به لحاظ شرعی ملاک قرار داد؟ ببینید تقویم به هر حال بر یک اساسی تنظیم می شود و الان تقویم رسمی که ما در کشور استخراج میکنیم یعنی در شورای تقویم مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران استخراج می شود بر اساس فتوای مقام معظم رهبری است.
ممکن است در یک کشور دیگری یا در واقع یک مرکز دیگری یک تقویم دیگری استخراج کنند و مبنی آنان بر اساس فتاوای یک مرجع دینی دیگری باشد و با اختلاف نظرهایی که به لحاظ فقهی با مقام معظم رهبری دارند خب تبعا تقویم مختلف می شود و این تقویم با هم دیگر اختلاف پیدا میکنند پس اگر یک کسی بخواهد ملاک را تقویم قرار بدهد و باید ببیند که این تقویم بر چه اساسی استخراج شده و بر چه مبنای فقهی استخراج شده؟ آیا در این تقویم اگر هلال در دوردست هم دیده میشده آن را ملاک گرفتند به اینکه اول ماه ثابت است؟
استخراج تقویم به این شکل است که می آیند و بررسی میکنند میگویند ماه در چرخشش به دور زمین باید به قول ساده بگوییم از کنار خورشید عبور کند و به تعبیر نجومی از مقارنه بگذرد تا بتوانیم هلال اول ماه را ببینیم خب حالا اگر ما آمدیم و امشب از هلال از مقارنه گذشته حساب کردیم و مشخصات ماه را در واقع با روشهای تجربی که قرنهاست که رویش کار شده این ها را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که این هلال در ایران قابل رؤیت نیست ولی مثلا فرض کنید حساب کردیم دیدیم همین هلال در مصر قابل رؤیت است، خب حالا چه کار باید کرد؟
در واقع یک تقویمی که یک منجم یا کسی که در رؤیت هلال ماه کار کرده این را استخراج می کند، بر اساس فتوای مرجعی که رؤیت هلال ماه در دور دستها یا مثلا حتی در مصر را هم کافی میداند ، یک تقویم از کار در می آید و یک تقویمی که بر اساس فتوای مرجعی است که رؤیت در محل اقامت فرد را کافی میداند مثلا فرض میخواهد در ایران از این تقویم استفاده کند، این ها با هم متفاوت خواهند بود و این امر طبیعی است.
مطلب دیگر بحث اطمینان است که شما آیا اطمینان دارید به محاسبات؟ مثلا شما این را میدانید که این تقویم در واقع بر اساس فتاوای مقام معظم رهبری استخراج شده و آن وقت میدانید که حداقل مبانی فقهی ایشان اینجا لحاظ شده اما حالا آن فرد یا کسانی که این تقویم را به لحاظ نجومی استخراج کرده اند اینها در واقع افرادی هستند که واقعا در این کار علم و مهارت کافی را دارند یا نه؟ ممکن است که اطلاعات خوبی در این زمینه نداشته باشند و افراد قوی و دقیقی در این مسائل نباشند یا مثلا به یک دلایلی میگوییم ما اشتباهاتی از آنها دیده ایم که گفتند هلال دیده نمیشود و شده یا بالعکس و یک مقداری اطمینانمان نسبت به آنان سلب شده؛ بنابراین دو تا مطلب هست در اینکه کسی بخواهد به یک تقویمی در واقع به آن اول ماههای قمری که در تقویم آمده بخواهد عمل کند ، یکی این که این تقویم بر اساس فتوای چه فقیهی استخراج شده یعنی مبانی فقهی که در آن لحاظ شده چیست؟!
یک مطلب دیگر این که حالا اگر بر اساس فتوای فقیه که او دارد از ایشان تقلید میکند باشد نکتهی دوم این است که آیا این افرادی که این کار نجومی استخراج تقویم و محاسبات را انجام داده اند آیا افرادی هستند که در واقع می شود به کارشان اطمینان داشت؟ که دقیق بوده اند؟ یعنی وقتی میگویند این هلال امشب دیده میشود واقعا دیده میشود؟ یعنی اگر مانعی مثل ابر نباشد و هوا مساعد باشد دیده میشود یا وقتی میگویند دیده نمیشود واقعا دیده نخواهد شد؟ خب طبعا آدم نسبت به کارشناسی در امور مختلف هم یک چنین تردیدهایی گاهی برایش پیدا می شود این که شما می بینید یک پزشکی به قول مردم میگویند سرش خیلی شلوغ است و مراجعه به او خیلی زیاد است و یک پزشک هم میبینیم نه. میگوییم چگونه است؟ مگر هر دو درس پزشکی نخوانده اند؟ بله ولی ایشان چون مردم از طبابتش در واقع نتیجه دیدند به او یک اعتقاد و باورها و اطمینانی پیدا کردند ولی از آن یکی ندیدند و نتیجههای مثبتی ندیدند یا حتی گاهی نتیجه هایی عکس دیدند و به او اطمینان ندارند و این طبیعی است.
در امر کارشناسی ما ممکن است که کارشناس یک چیزی نباشیم ولی از یک راههایی تشخیص بدهیم که این کارشناسان چقدر در واقع کارشان اطمینان بخش و کارشان دقیق و قابل اعتماد است؛ بله به هر حال پس مطلب دوم هم این هست که بتوانیم یک چنین اطمینانی داشته باشیم.
از طرف دیگر گاه در کارشناسی بین کارشناسان اختلاف نظر پیش می آید برخی چون به مسائل استخراج تقویم و رؤیت هلال وارد نیستند، خیال میکنند که بین منجمین و یا به تعبیر دقیقتر بین کارشناسان رؤیت هلال همواره اتفاقنظر وجود دارد.
گاهی وقت ها اینکه شما به تقویم عمل نکنید یا به نظر کارشناسی توجه نمیکنید با انتقادهای تند مواجه میشوید و میگویند این متدینین یا مثلا خدای نکرده مراجع و فقها اصلا مسایل علمی را قبول ندارند؛ این حرفها مال کسانی است که اطلاعات خوبی ندارند و کسی که اطلاعات جزیی و دقیقی دارد میداند که بین کارشناسان رویت هلال گاه اتفاق نظر نیست مثلا میگویند این هلال فرض کنید در فلان روز قطعا اگر هوا مساعد باشد با چشم عادی دیده می شود و همگی آنان هم همین نظر را دارند و اختلافی نیست ولی در بعضی از هلالها بین خود کارشناسان رویت هلال مورد اختلاف است و یعنی بخواهند تقویم استخراج کنند یک کسی می نویسد هلال دیده خواهد شد و مثلا چهارشنبه اول ماه و دیگری می گوید پنج شنبه اول ماه است؛ می گوییم چگونه این اختلاف وجود دارد؟ خب اینجا چه کار باید کرد که مواردی اتفاق می افتد که موارد نادری هم نیست مثلا در دوازده ماه پی در پی دو ماه یا سه ماه از این اختلافات در آن وجود دارد یعنی بین خود کارشناسان اختلاف است.
اینجا طبعا بحث استهلال و اینکه گزارشها از گروهها برسد به تعبیری به صورت میدانی این کار انجام بگیرد؛ کمک خیلی خوب و اطمینان بخشی برای هم مردم و هم برای کارشناسان است و همچنین کارشناسان میگویند ببینیم این اختلاف نظری که در این هلال داشتیم که بعضی میگفتند امشب دیده میشود بعضی از کارشناسان می گفتند دیده نمی شود ببینیم در عمل واقعا چه شد؟ تعدد این گروهها و دقتی که این گروه ها دارند و افراد کارشناسی که این گزارشها را در واقع میشنوند و اینها را ثبت میکنند خودش یک ملاک و یک معیار و سنجشی برای همین اختلاف نظر ها هست که تکیهگاه و مبنای خوبی میتواند واقع شود.
بنابراین این حرفی که بعضی می زنند که با وجود این همه پیشرفت علمی و چنین و چنان دیگر جا ندارد که حالا این گروهها بیایند و بروند استهلال کنند؛ این حرف ها از کسانی است که دستی بر آتش ندارند یعنی ورودی به مباحث رؤیت هلال ندارند یا اگر ورودی دارند یک ورود دقیق و جزئی نیست؛ آنها که دستی بر آتش دارند میدانند که اختلافاتی در قابل رؤیت بودن بعضی از هلالها حتی بین خود کارشناسان به وجود می آید که اینجا بهترین روش همان استهلال است.
حالا در آنجایی که با هم اختلاف ندارند ممکن است بعضی بگویند حالا ما در آنجا هم اطمینانی پیدا نکردیم چون بعضی موارد با هم اختلاف دارند و بعضی مواقع هم مواردی را گفتند اما خلاف آن به دست آمده میگویند ما اطمینان کلیمان سلب شده؛ بنابراین به هر حال کار ستاد استهلال و این گزارشها که در واقع از افرادی که وارد هستند افرادی مورد اعتماد هستند آدمهای به اصطلاح با تجربه و آدم های راستگویی هستند خودش یک امر کاملا اطمینانبخشی است و بنده در همین سالهای اخیر شاید مثلا در این هشت سال ده سال اخیر این را دیدم که گزارشهای ستاد استهلال برای بسیاری از مردم و شاید بتوانم بگویم همهی مراجع یا اعضای دفاتر مراجع یک چیز خیلی در واقع روشن و قابل اعتمادی بوده است. منتهی حالا این که فتوا دیگر یکی نیست چیزی است که در مباحث فقهی دیگر هم وجود دارد که اختلافات فتوا در واقع اختلاف عملکردها را به وجود می آورد و این امری طبیعی است.
نکتهی دیگری که به نظرم مهم هست که گفته شود، متاسفانه بعضی شایعات اصلا بدون هیچ مبنایی برای اینکه بودجهی ستاد استهلال بودجه چندین میلیاردی است، حرفهای در واقع بی سند و بی مبنایی است و گاهی دوستان از من پرسیدند گفتم یک صدم این بودجه هایی که در فضای مجازی مطرح شده به ما تعلق نگرفته است قاعدتا آدم یک حرفی می زند باید سند و منبعی داشته باشد. به نظر من اگر نگوییم این شایعات ظلم است حداقل کم لطفی در حق گروههای ستاد استهلال است.
آنهایی که کار استهلال را انجام داده اند متوجه می شوند که چه میگویم شما وقت بگذارید گاهی زودتر باید محل را ببینید که این مکان برای استهلال مناسب است یا خیر؟ موانعی مانند کوه و تپه که اینجا وجود دارد میتواند مانع رؤیت هلال باشد یا نه؟ در برخی از مواقع هم به جادههایی کوهستانی میروند که عبور از مسیر آن جاده خطراتی دارد و عبور از آن راههای باریک امنیت کافی ندارد بعضا زیر آفتاب بودن و یا در بعضی فصول سرمای شدید را به جان بخریم که بعدها برخی بی سند بگویند که بله اینها چه پول هایی می گیرند.
کسانی که در گروههای استهلال هستند داوطلبانی هستند که عمدتا از جوانها هستند و بعضی البته افراد مسن علاقهمند و امثال اینها هستند و بعضی از خود ائمه جمعه و بعضی از روحانیون در این گروهها حضور دارند و یک کار این چنینی که در واقع یک کار به قول معروف بسیجیوار است که افراد با انگیزههای دینی و یا علمی آن را انجام می دهند.
اینگونه حرفها در واقع باید بگوییم قدرناشناسی بوده و کار غلطی است و این ظلمی است که نسبت به آنها می شود و باید از آنان دفاع صورت بگیرد.
این کار سالیانی است که دارد انجام می گیرد و سالهای طولانی است که می شود گفت اغلب این افراد حتی در واقع نه تنها درخواست مالی نداشتند بلکه حتی بگوییم که فرض کنید حالا فرد شهرتی داشته باشد و جلوی دوربینها قرار بگیرد اینها را هم نداشتند و بعد شما ببینید اینگونه نسبت به آن به اصطلاح به این شکل موضع بگیرند این واقعا شایسته نیست که نمیدانم از کجا ناشی میشود و این شاید علتش جهالت است اما اگر علت آن جهالت است میتوانند بپرسند.
بله البته یک هدایای خیلی مختصری سالی یک بار مثلا اگر رقمش گفته شود اصلا دیگر مناسب هم نیست که آدم این رقم کم را بگوید به عنوان اینکه به هر حال یک تشکری شده باشد برای فردی که در واقع حدود دوازده روز خودش در سال را گذاشته و گاه با زحمت، تجهیزات و امکانات از مقامات محلی توانسته تهیه کند برای استهلال گروه خودشان، اینها به عنوان هدیه به آنان تقدیم شده و اشخاص هم به عنوان اینکه به قول معروف تبرکی از سوی مقام رهبری است و ارزش معنوی دارد این مبلغ اندک را دریافت می کنند چون انگیزه آنها برای تلاش در این راه انگیزه مادی نیست.
* آیا دیدن ماه در یک کشور ملاک برای دیگر کشورها نیست؟ افق یک کشور تا کجاست؟
در خصوص اینکه دیدن در یک کشور ملاک برای کشورهای دیگر هست یا نه؟ البته توضیحاتی داده شد و معلوم شد این برمی گردد به اینکه نظر یک فقیه چه باشد ولی ما مسئلهای که داریم این هست که ممکن است اعلام کنند در یک کشوری اول ماه ثابت شده ولی ما مثلا جزئیات آن را نمی دانیم؛ یعنی آن اشخاص را نمیشناسیم فرض کنید الان اعلام شود که در لبنان یک عدهای هلال ماه را دیدند خب ما اگر این افراد را نشناسیم و یا کسانی در آن جا نداشته باشیم که آن ها را بشناسیم که آن ها این افراد را تائید کنند و بگویند ما این ها را میشناسیم و این ها آدمهای راستگویی هستند؛ به هر حال اگر چنین چیزی وجود نداشته باشد که اطمینانی به هر حال پیدا نشود، به صرف اینکه بگویند هلال را دیده اند نمی توان اعتماد کرد. خب چه کسی دیده؟ این افراد راستگو هستند یا نیستند؟ میگویند خب برخی علمای آن جا این افراد را تایید کردند می گوییم حالا ما علمای آن جا تایید کردند و دقت شان و این ها را نمیشناسیم اگر البته بشناسیم طبیعتا قابل قبول میتواند باشد برای فقهایی که رؤیت در دور دست را قابل قبول میدانند؛ یا مثلا گاهی هم هست که در مناطق شرقی فرض کنید در افغانستان دیده شود خب در این صورت چون در شرق ما هستند مشکل فقهی نیست؛ در شرق اگر هلال ماه دیده شود برای ما هم حجت است ولی حالا اینها چه کسانی بودند و در واقع چه کسانی اینها را تایید میکنند که اینها آدمهای مورد اعتماد و انسانهای راستگویی هستند؟ اینجا یک چنین مسائلی پیش می آید پس این برمیگردد این کشوری که این هلال را دیدند اولا در شرق ما بوده یا در غرب ما بوده بالاخره وضعیتش به لحاظ نجومی مشکلی ایجاد میکند یا نه؟ قضیه هم افق بودن با ما را دارد یا ندارد و اینگونه مباحث پیش می آید.
یک بحث دیگر اینکه وقتی در ایران اول ماه اعلام می شود هم افق با ایران تا کجاست؟ ببینید تا جایی که بالاخره این اطمینان را می شود داشت که در آنجا هم اگر شرایط جوی مساعد بود هلال دیده می شد برخی از افراد می پرسند وقتی در ایران اعلام اول ماه می شود مثلا برای کویت هم قابل قبول است؟ در اینجا میگوییم چون کشور کویت خیلی به ما نزدیک و کشور کوچکی است بله. می گویند: نه، مقام معظم رهبری برای ایران اعلام کردند؛ اما در اینجا باید گفت رؤیت هلال مرزهای سیاسی نمیشناسد بلکه بحث این است که بالاخره اطمینان پیدا میشود یا نه؟
بحث اطمینان به امکان رؤیت در فتاوای فقهایی است که رؤیت هلال را در محل اقامت فرد لازم میدانند مانند مقام معظم رهبری و تعداد قابل توجهی از فقها نیز نظرشان همین است و میفرمایند مرزهای سیاسی ملاک نیست بحث اطمینان است که شما اطمینان پیدا میکنید که وقتی در اینجا دیده شده در یک فاصلهی دورتری در آنجا دیده میشده یا نه؟ در این جاها البته ممکن است که از نظرات کارشناسی منجمین هم بشود استفاده کرد یعنی اگر فردی اطمینان به نظرشان داشته باشد میتواند از نظر آنها استفاده ببرد.
* آیا به محض رؤیت در یک شهر بقیه شهرهای آن کشور باید تبعیت نمایند؟
این نیز سؤال خوب و دقیقی است که می شود در یک کشوری هلال در یک جایی دیده شود در جای دیگر دیده نشود؟ در کشورهای کوچک معمولا این اتفاق نمی افتد ولی در کشورهای بزرگ این احتمال وجود دارد حتی در ایران گاهی ممکن است که این اتفاق رخ بدهد اگر چه معمولا اتفاق نمیافتد ولی در برخی از موارد ممکن است که اتفاق بیفتد.
من این را به واسطه شنیده ام که فردی میگفت در جلسهای شاید از این جلسات افطار قبل از قضایای کرونا شخصی از محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی سؤال می کند که اگر در یک جایی از کشور هلال ماه دیده شد و در جاهای دیگر هلال ماه دیده نشد و با وجود اینکه حتی هوا مساعد بوده اما هلال ماه دیده نشد و حتی نظرات کارشناسی هم بر این بود که دیده نمی شود؛ مثلا فرض کنید نظر این بود که در جنوب کشور این هلال دیده می شود و در شمال دیده نمی شود اگر چنین چیزی بود آن وقت یعنی ما در یک کشور در ایران مثلا دو تا اول ماه خواهیم داشت؟ مثلا ۲ روز مختلف عید سعید فطر میشود؟ مثلا با این تعبیر دو تا اول ماه رمضان داریم؟ این شخص می گفت که رهبر معظم انقلاب فرموده بودند که خب پس حکم حاکم به درد کجا میخورد؟ یعنی چه؟ یعنی در واقع حاکم بر اساس آن قواعدی که در فقه می شناسد و آن ها را در اولویت قرار می دهد یا به هر دلیلی که به هر حال خود فقیه میداند و آن را ترجیح میدهد اول ماه را اعلام میکند؛ در واقع حکم آنهایی که دیدند را به آنهایی که ندیدند تسری می دهد گاهی ممکن است که این جاهایی که دیدند کم بوده و مثلا جزء کوچکی از کشور بوده بر عکس، اعلام اول ماه نمیکنند و در واقع عملا آنهایی که ندیدند در واقع حکم شان تسری پیدا میکند به آن هایی که دیدند.
حالا آن هایی که البته دیدند، خودشان شاهد بودند که طبعا حکم خودشان را دارند و یا کسانی که از آنها می شنوند ولی چون اعلام اول ماه را ظاهراً هیچ فقیه و مرجعی برای خودش واجب نمیداند و این را ما ندیدیم در رساله ها بفرمایند که اعلام اول ماه را فقیه واجب بداند به هر حال اینها از مواردی است که به ندرت اتفاق می افتد.
البته این نقل قول را چون من دقیقا پرس و جو نکرده ام نمیتوانم به طور قطعی به رهبر معظم انقلاب اسلامی نسبت بدهم ولی نقل شد که فرموده بودند پس حکم حاکم کجا به کار می آید؟ یعنی در واقع با حکم حاکم اینگونه موارد حل میشود چون واقعاً مشکل است اینکه در نقشه کشور خطی کشیده شود و گفته شود کسانی که در شمال خط قرار دارند برایشان اول ماه ثابت نیست و جنوب این خط برایشان ثابت است. در نظر بگیرید دو روستا را که شاید ۵ یا ۱۰ کیلومتر با هم فاصله دارند یکی شمال خط قرار گرفته و دیگری جنوب خط، آیا با این مقدار فاصله اختلاف در رؤیت هلال پیدا می شود؟ خب این مسئله مشکلی به وجود می آورد یعنی حتی برای کارشناسان رؤیت هم مشکلاتی را ایجاد می کند به اینکه چطور می توانند چنین خطی را با این دقت و قطعیت ترسیم کنند؟ در واقع باید بگوییم یک مبناهایی مثل بحث حکم حاکم میتواند یک سری مسائل این چنینی را هم حل کند و جوابگوی یک چنین نیازها و رفع چنین مشکلاتی باشد.
انتهای پیام/