به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از رشت، حجت الاسلام احسان عربخراسانی امروز بعد از نماز صبح در مدرسه امیرالمومنین علی(ع) در مجلس روضه به مناسبت تخریب قبور ائمه(ع)، به فضائل و مظلومیت اهل بیت(ع) پرداخت و اظهار داشت: تخریب قبور ائمه(ع) در بقیع سند مظلومیت شیعه است.
معاون آموزش حوزه علمیه گیلان افزود: صدوق در امالی با سندهای معتبر از سلیمان بن مهران اعمش که بین شیعه و اهل سنت در صدق حدیث مرد معروفی است، روایت میکند:
متن روایت:
منصور دوانقی در تاریکی شب مرا احضار نمود. یقین کردم که مرا در این ساعت شب نخواسته مگر به جهت پرسش از فضایل علی(ع) و ممکن است پس از شنیدن فضایل آن بزرگوار مرا بکشد. لذا فوراً وصیتی نوشتم، غسل کردم و کفن پوشیدم، حنوط کردم و به مجلس منصور وارد شدم.
منصور دوانیقی گفت: نزدیک من آی. نزدیک رفتم تا آنکه زانوهایم به زانوی وی متصل شد. عمرو بن عبید هم نزد او بود، همین که او را دیدم قدری تسلی یافتم. منصور بوی حنوط را استشمام نمود و از علت آن پرسید، گفتم: احتمال قتل میدادم که امیر از من فضایل علی(ع) را بپرسد و بدان جهت مرا بکشد، بنابراین وصیت نوشتم و غسل کرده، کفن پوشیدم.
منصور دوانیقی به سلیمان گفت: سلیمان! چقدر حدیث در فضایل علی(ع) ضبط کردهای؟ گفتم: امیر! کم میدانم. گفت: چقدر؟ گفتم: ده هزار و اندی. منصور گفت: سلیمان! به خدا سوگند من یک حدیث در فضایل علی میدانم که با شنیدن آن همه احادیث را فراموش میکنی. گفتم: یا امیرالمؤمنین! حاضرم بشنوم.
منصور گفت: در آن روزهایی که از ترس بنی امیه در شهرها فراری و متواری بودم فضایل علی(ع) را میگفتم و مردم به من طعام میدادند تا آنکه وارد شهرهای شام شدم در حالیکه یک عبای کهنه دربرداشتم و غیر از آن چیزی نداشتم. از یک ناحیه صدای اذان شنیدم و به آن سوی رفتم. مسجدی دیدم و وارد شدم در حالیکه بسیار گرسنه بودم و در نظر داشتم که از مردم غذای شام را درخواست کنم. همین که امام جماعت سلام نماز را گفت دو کودک وارد مسجد شدند. امام مسجد متوجه آنها گردید و گفت: خوشا به حال شما و خوشا به آن دو نفر که نام شما از نام آنها است. من مفهوم این جمله را نفهمیدم.
در نزد من جوانی نشسته بود، گفتم: این کودکان با شیخ چه نسبتی دارند؟ گفت: شیخ جد این کودکان است و در این شهر کسی که علی (ع) را دوست داشته باشد غیر از این شیخ وجود ندارد و از این جهت نام این کودکان را حسن و حسین گذاشته است. او گوید با یک دنیا شادی نزد او رفتم و گفتم: میل داری با حدیثی چشم شما را روشن سازم؟ گفت: اگر چنین کاری کنی من هم چشم تو را روشن میسازم.
گفتم: پدرم از پدرش و او از جدش به من نقل کرد و گفت: پیش پیغمبر بودیم که فاطمه (ع) گریان وارد شد (حدیث گذشته را نقل کرده تا آنجا که بحار روایت کرده و به ذیل آن این اضافت را آورده که) رسول اکرم حسنین(ع) را تا درب مسجد آورد و گفت: بلال به مردم اعلان کن بسوی من آیند. جارچیها جار زدند و مردم در مسجد پیرامون رسول خدا جمع شدند.
پیغمبر بر روی پاهای خود ایستاد و گفت: ای مردم! آیا شما را به بهترین کسان از حیث جد و جده آگاه سازم؟ همه گفتند: بلی یا رسول الله! فرمود: آن دو حسن و حسین(ع) هستند، به درستی که جدشان محمد(ص) و جدهشان خدیجه دختر خویلد است.
سپس گفت: ای مردم! شما را راهنمایی کنم بر بهترین مردم از حیث پدر و مادر؟ گفتند: آری، فرمود: حسن و حسین(ع)، به درستی که پدرشان را خدا و رسول او دوست دارند و او خدا و رسول خدا را دوست دارد.
مردم شما را راهنمایی کنم بر بهترین مردم از نظر عمو و عمه؟ گفتند: آری، فرمود: حسن و حسین(ع) عمویشان جعفر بن ابی طالب در بهشت است و با ملائکه، و عمه شان ام هانی دختر ابی طالب است. مردم! شما را آگاه سازم به بهترین مردم از حیث دایی و خاله؟ گفتند: آری، فرمود: حسن و حسین(ع) دایی شان قاسم پسر محمد(ص) و خاله شان زینب دختر رسول خداست.
معاون حوزه علمیه گیلان در مظلومیت اهل بیت(ع) گفت: منصور دوانیقی که خود دشمن اهل بیت(ع) است چنین فضائلی از اهل بیت(ع) را به زبان میآورد، اما وهابیها با تخریب قبور ائمه(ع) بزرگترین ظلم را مرتکب شدند و یکی از اسناد مظلومیت شیعه در طول تاریخ است.
انتهای پیام/
نظر شما