خبرگزاری حوزه | در اخبار ساعت ۱۴ روز دوشنبه دوم خرداد سال ۱۴۰۱، رخداد غمانگیزی را شنیدیم.
ساختمان ۱۱ طبقهای در خیابان امیرکبیر آبادان فروریخت. در پی فروپاشی ساختمان، لایههای ذهن من نیز یکییکی بر سر هم آوار شدند. جانم مملو از درد و آه شد. ماجرای تاسفبار پلاسکو در ذهنم مرور شد. در همان لحظه به یاد آدمهایی افتادم که در آن ساختمان حضور داشتند.
واویلا! بچهها! پیرمردها! پیرزنها! جوانها! زنها و مردها! چه بر سر آنها آمده؟! تلویزیون تصاویر دردناکی را نشان میداد. دود و گرد و خاک ناشی از فروپاشی ساختمان لحظاتی خیابان پرتردد امیرکبیر را در خود فرو برده بود؛ پس از دقایقی مردم شوکهشده و حیرتزده را میبینی که یا از آن منطقه میگریزند تا جان خود را نجات دهند و یا به سوی ساختمان برمیگردند تا جان دیگری را از زیر آوار بیرون کشند و خانوادهای را شادمان کنند.
درست یک روز قبل از سالروز افتخارآمیز آزادسازی خرمشهر حادثهی غمبار کام هموطنان عزیز خرمشهری و آبادانی ما را تلخ نمود. هنوز رد گلولهها بر جان و تن این شهرها پابرجاست و سالهاست صدای مرگبار اصابت خمپارهها و موشکها گوش، ذهن و خاطر اهالی این شهرها را میآزارد و اکنون دوباره صدای آژیر خطر و زاری و شیون مردان و زنان غیور این مرز و بوم است که تراژدی دیگری را به ذهنها متبادر میکند.
آبادان تسلیت!
متروپل، برج ۱۱ طبقهی دوقلوی نوساز، از هم فرو میپاشد.
متروپل!
چه اسم با مسما و با شکوهی! در این اندیشه هستم که آیا استانداردهای لازم را در ساخت این پروژهی عظیم رعایت کردهاند؟! آیا همانند نام پرمسمایش، در طراحی و ساخت نیز نهایت دقت و ظرافت به کار رفته ؟! اما ریزش ساختمان افشاکنندهی حقایقی تلخ است.
پس از جستجوی مختصری در فضای مجازی دریافتم که تخلفات فاحشی در این سازهی غولپیکر انجام شده که خیل نگاهها را متوجه شهرداری و نظام مهندسی میکند.
از ماهها قبل گزارشهایی حاکی از نشست ستون اصلی و شکم دادن طبقات زیرین ساختمان به بیرون درز پیداکرده که این گزارشها، بیانگر عدم بازرسی دقیق و جدی مهندسان ناظر و پیگیری نکردن تخلفات ساختمانی این پروژه توسط شهرداری وقت آبادان بودهاست. برخی، هشدار داده بودند که این مجتمع باشکوه به مرحلهی افتتاح نخواهد رسید و همینگونه نیز شد.
از همه دردناکتر اینکه، یکی از طبقات پایینی برج محل برگزاری کلاس آموزشی فرزندان این مرز و بوم بوده که متاسفانه فروریخته و نوگلان مردم در زیر این آوارها محبوس شدهاند.
واقعیتهای جانسوزی است. برگزاری کنفرانسها در راستای تشویق و اهدای مدال افتخار اکنون معنا و مفهوم خود را از دست داده! عبدالباقیها کجایند؟! آنها میآیند و میروند، اما داغی که بر جان عزاداران و بازماندگان نشسته بسیار سنگین خواهد بود و تا ابد آنها را میسوزاند.
به راستی چه کسی یا کسانی در این حادثهی غمبار مقصر و متهم هستند؟! چرا فروپاشی ساختمانها در کشور ما به صورت زنجیرهای هر از گاهی تکرار میشود و خسارات جانی و مالی بسیاری را متوجه متولیان امور دولتی و حکومتی و ازجمله خانوادهها میکند؟! چرا نظارت جدی بر ساختمانسازی نیست؟! چه دستهایی در کار است که ساختمانی ۶ طبقه به ساختمانی ۱۱ طبقه ارتقاء مییابد؟! چرا هشدارها دربارهی بحرانی بودن وضعیت این ساختمان جدی گرفته نشد و هم وطنان عزیز ما، تاوان بیتدبیری، بیمسئولیتی، عدم تعهد و دلسوزی کارشناسان و مجریان امر را دادند؟!
عزیزان مردم به کدام جرم و اتهام کشته شدند؟! این قصور و کوتاهیها تا چه زمانی ادامه دارد؟! چرا فروپاشی یک ساختمان درس عبرتی برای دیگر هولدینگهای ساختمانی نمیشود؟! چرا ارزشی برای جان انسانها قائل نمیشوند؟!
چراهایی از این دست بسیارند.
مسئولین و متولیان امور! به هوش و به گوش باشید!!
بایستی برای شخص شخیص شهردار و معاونین و همکاران تا مهندسین و نظام مهندسی و دیگر دستاندرکاران این ماجرای وحشتناک، جریمهی سنگینی وضع شود. عزل و نصبهای بسیاری لازم است. مراجع قضایی بدون هیچ گونه اغماضی در این مورد رسیدگی و نظارت دقیق داشته باشند تا دیگر بار شاهد حوادث غمبار این چنینی نباشیم.
طاهره کنگازیان