یکشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۳ |۱ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 3, 2024
کد خبر: 1030503
۲۸ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۷:۴۸
مستندی از طلاق یک روحانی

حوزه/ نکته دیگری که در این مستند به آن اشاره شد و جای تأمل دارد این است که برخی از مردم در مواجهه با چنین موضوعی که یک طلبه طلاق گرفته ممکن است دچار قضاوت‌های ناصحیح شوند و بدون اینکه از اصل ماجرا اطلاعی داشته باشند احیانا انگی را به آن بنده خدا بزنند و صرفا به خاطر این که همسرش خواستار جدایی بوده تصور کنند که این طلبه مشکلی داشته است که کار به طلاق کشیده شده است.

خبرگزاری حوزه | "جوان جاهلی به صورتم آب دهان انداخت و این کار زمینه‌ساز طلاق با نامزدم شد." این خلاصه‌ای از بیان یک طلبه بود که در مستندی از شبکه مستند پخش شد. قسمت‌هایی از این برنامه مستند که مصاحبه‌ای با یک طلبه است به طرز گسترده‌ای در فضای مجازی در حال پخش شدن است و حتی در رسانه‌های معاند نیز بازتاب داشته است.

دراین مستند به شکل عجیب و غیر متعارفی چهره طلبه پوشانده شده است که می‌تواند زمینه‌ای را برای تمسخر ایجاد نماید؛ هم تمسخر آن طلبه و هم آن برنامه تلویزیونی. اینکه به هر دلیلی چهره مصاحبه شونده نامشخص باشد اشکالی ندارد و آن شخص مخیّر است که چهره‌اش نمایان باشد یا نباشد؛ ولی در این مورد کج‌سلیقگی صورت گرفته - که چه بسا ناخواسته بوده- و به قول معروف تو ذوق مخاطب می‌خورد و یک پس‌زدگی را به همراه دارد؛ هر چند که سخنان مصاحبه شونده حق باشد.

بهتر بود به جای اینکه به این نحو نامأنوس چهره پوشانده شود، مثلا با تغییر نوع نورپردازی و تکنیک‌های خاص تصویربرداری یا تصویربرداری از پشت سر این مخفی‌نمایی صورت پذیرد که چه بسا جنبه هنری نیز داشت واین تبعات منفی را به همراه نداشت .

نکته دیگر پیرامون محتوای این مصاحبه است. در این مصاحبه علت طلاق طلبه سوال می‌شود و او می‌گوید زمانی که با نامزدمش در پارکی راه می‌رفتند جوانی موتوری آمد و بدون هیچ دلیلی به صورتش آب دهان انداخت و همین مسئله سبب شد که نامزدش او را بین لباس طلبگی و زندگی کردن با او مخیر کند و همین مسئله منجر به جدایی شد.

این مطلب واقعیتی بوده که این طلبه از زندگی شخصی خودش مطرح کرده است، ولی نکته‌ای که باعث سوء استفاده رسانه‌های معاند می‌شود این است که اینگونه وانمود می‌کنند که روحانیت در ایران پشتوانه مردمی ندارد و وجهه اجتماعی‌اش مخدوش است. این در حالی است که خیلی از طلبه‌ها به خصوص طلبه‌هایی که در شهری مثل تهران ساکن هستند و در میان مردم رفت و آمد دارند اذعان دارند که آن‌قدر که از مردم احترام دیده‌اند، توهین ندیده‌اند.

این نکته مهمی است که بعضا مغفول می‌ماند و دستاویزی برای انسان‌ها و رسانه‌های مریضی می‌شود که همیشه دنبال بهانه جویی و سوءاستفاده هستند . درست است که بعضی‌ها مانند این جوانی که آب دهان انداخته از روی جهالت و یا حتی عناد بعضا اهانت‌هایی را نثار روحانیون می‌کنند؛ ولی این‌ها جامعه حداکثری ایران را شامل نمی‌شوند. بخشی از این اهانت‌ها ریشه در عملکرد اشتباه برخی روحانیونی دارد که بعضا هم دارای پست و مقام بوده‌اند و زندگی‌ آن‌ها با مرام اسلام فاصله قابل توجهی داشته و این مسائل بدبینی‌هایی را ایجاد کرده است. علاوه بر این‌ها لجن‌پراکنی شبکه‌های مجازی و ماهواره‌ای ‌مسموم نیز در این بدبینی نقش قابل توجهی داشته است. جا داشت که در این برنامه مستند، از این منظر هم آسیب شناسی می‌شد و مسئله به گونه‌ای مطرح می‌شد که این شائبه‌ها را ایجاد نکند.

نکته دیگری که در این مستند به آن اشاره شد و جای تأمل دارد این است که برخی از مردم در مواجهه با چنین موضوعی که یک طلبه طلاق گرفته ممکن است دچار قضاوت‌های ناصحیح شوند و بدون اینکه از اصل ماجرا اطلاعی داشته باشند احیانا انگی را به آن بنده خدا بزنند و صرفا به خاطر این که همسرش خواستار جدایی بوده تصور کنند که این طلبه مشکلی داشته است که کار به طلاق کشیده شده است. این حساسیت‌ها از جانب مردم تا حدودی طبیعی است ولی نباید باعث قضاوت نابجا شود و فورا طلبه‌ی بی‌نوا متهم کرد.

بابک شکورزاده

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha