به گزارش خبرگزاری حوزه، مرحوم حضرت آیت الله صافی گلپایگانی سفرنامه ای به حج دارند که در بخش های گوناگون به انتشار آن می پردازیم.
به سوی سرزمین وحی کیفیت تشرف به مسجد النّبی صلی الله علیه وآله وسلم و زیارت حجره شریفه
مسجد النبی صلی الله علیه وآله وسلم که حجرة شریفه و «قبةالخضراء» و بیت حضرت زهرا سلام الله علیها در آن واقع است درهای متعدد دارد که بعضی از آنها مختص به زنها و بعضی مختص به مردها است و گاه هم زن و مرد از یک در وارد میشوند و همانطور که اشاره شد در نامگذاری درها نظرات سیاسی و مذهبی را کاملا رعایت کردهاند چنانکه در نامگذاری خیابانها نیز همین نظرات را ملاحظه نمودهاند و بیشتر نامگذاریها یا بیمعنی و بیمفهوم و غیر مهم است و یا به نام اشخاص و افرادی است که موضعشان موضع عداوت و مخالفت با اهل بیت علیهمالسلام بوده و یا حداقل سلطه و استکبار رژیم وهابی غاصب را نشان میدهد.
باری بر حسب دستوری که از کفعمی قدسسره نقل شده است قصد باب امین وحی جبرئیل علیه السلام را نمودیم در اینجا اذن دخول خوانده شد.
موضع خواننده اذن دخول که درخواست اجازه شرفیابی مینماید موضع بسیار حساسی است که اگر اینجا توانست باریابد و اجازه تشرف حاصل کند در انجام برنامههای بعد همان بزرگواری که اجازه فرموده است، شخص را یاری مینماید و مورد عنایت قرار میدهد.
باید کسی که قصد تشرف دارد سعی کند که بیاذن وارد نشود چنانکه در قرآن مجید میفرماید: یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِی اِلاّ اَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ.
و اگر چه اذن عام داده شده است و استحباب مؤکد زیارت مفهومش اذن بلکه دعوت است، اما اذنی که در هنگام اذن دخول میخوانیم معنای دیگر است که حصولش از قلب و از حالی که شخص پیدا میکند معلوم میشود و خود شخص میفهمد که در چه درجه او را اذن داده و پذیرفتهاند.
توجه به استیذان و اینکه شخصی مانند این حقیر رو سیاه چگونه اهلیّت و شایستگی قبول و بار یافتن خواهم یافت و ملاحظه عدم قابلیت درک این سعادت و فقری که به لطف و عنایت حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم که رحمت برای عالمیان است داریم مقدمه حصول اذن است و به هر صورت بین خوف و رجاء و بیم و امید، پس از بوسیدن عتبه باب اگر ممکن شود (که غالباً با ممانعت مأمورین متعصب و خشن ممکن نمیشود) مشرف به ورود به مسجد پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم میشویم و سپاس و حمد خدای را بجا میآوریم که به چنین افتخاری بزرگ هر کس را بخواهد سرافراز مینماید.
هنگامی که شخص وارد مسجد میشود باید توجه داشته باشد که در یکی از بهترین و شریفترین مظاهر بهشت و قرب الهی در این جهان وارد شده است مکان مقدسی که محل آمد و شد جبرئیل امین و نزول وحی بوده و هم اکنون خدا دانا است که در هر روز و هر ساعت چه تعداد بیشماری... از ملائکه به زیارت آن میآیند.
از آن روزگاری یاد مینمائید که پیغمبر صلیالله علیه وآله وسلم در اینجا آمد و شد و مجلس دیدار عام داشت و حسنینش را در آغوش مهر و محبت خود میگرفت و بر زانوی لطف و عطوفت خویش مینشاند و بر دوش مبارک سوار میکرد و حضرت زهرا علیهاالسلام به دیدار او میرفت و پیغمبر صلیالله علیه وآله وسلم از جای خود به احترام زهرا علیهاالسلام بر میخاست و دست او را میبوسید و میفرمود بوی بهشت از او استشمام مینمایم از هر سفر که مراجعت میفرمود نخستین کسی را که به دیدارش میرفت فاطمه بود و به هر سفر که میرفت آخرین کسی را که با او وداع میکرد زهرای عزیزش بود. فضایل و مناقب او و علی را برای مردم میفرمود تا حدّی که مردم ظرفیت شناسائی و معرفت آنها را داشتند ایشان را معرفی مینمود.
تشرف به مسجد
پس از ورود به مسجد و پس از گفتن یک صد تکبیر که در اینجا مفهوم و معنای بیشتری دارد و مفهومش تنها خدا بزرگتر است یا بزرگتر از هر چیز است یا بزرگتر از اینکه وصف شود، نیست در اینجا انسان خواه و ناخواه تحت تأثیر بزرگی و عظمت بزرگترین بندگان خدا قرار میگیرد. با دیدن مناظر مختلف چنان شعور به عظمت محمد صلیاالله علیه وآله وسلم پیدا میکند، که در برابر آن شخصیتی که این اوضاع را بوجود آورد و تاریخ را عوض کرد و چهارده قرن است بر قلوب میلیاردها بشر حکومت میکند و همه را شیفته و دلباخته خود ساخته است خواه و ناخواه خاضع و خاشع میشود اینجا باید خدا را به بزرگی و بزرگتر بودن یاد کرد و گفتن تکبیر در اینجا با گفتن آن در مواقع و اوقات عادی بیشتر بلاغت دارد.
مفهومش این است که آن خدا است که محمد صلی الله علیه وآله وسلم را این همه عظمت بخشیده و او را از جانب خود مؤید فرموده تا مظهر این عظمتها شود خدا است که دست قدرتش از آستین برگزیدهترین و شایستهترین بنده خود یعنی محمد که به ظاهر یتیمی بود بیکس و بییار و یاور و بیعده و نفرات و لشگر بیرون میآید تا اسلام را که معجزه بزرگ در تاریخ بشریّت است به جهانیان عرضه بدارد.
خداست که منت بر مؤمنین گذارد و آنها را به چنین پیغمبری سرافراز کرد این محمد صاحب خُلق عظیم فقط با نیروی الهی و امداد غیبی این موفقیتهای بزرگ را که نصیب احدی از بشر نشده است کسب کرد و این محمد صلیالله علیه وآله وسلم با این همه عظمت و بزرگیها اولین و ممتازترین افتخارش این است که بنده خاص و خالص خدا است. اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ
افتخارش این است که خدا او را بنده خود خواند و سر خط بندگی او را امضا کرده است.
سُبْحانَ الّذی اَسْری بِعَبْدِهِ
هُوَ الَّذی یُنَزِّلُ عَلی عَبْدِهِ آیات بَیِّنات
همه جا عظمت خدا نمایان است و همه جا باید تکبیر گفت امام هنگام استشعار به عظمت و تذکر شکوه آفرینش، گفتن (الله اکبر) حاکی از معرفت خاص و درک خاص است.
آن کیهان شناسی که غرق در مطالعه اجرام سماوی و منظومهها و کهکشانها میگردد و (الله اکبر) میگوید با این جمله بینشها و دریافتهای بزرگ خود را که جز به اراده ذات الهی نمیتوان مستند کرد بیان میکند.
آن که در حال سیر در بیابانها و دیدن کوهها و سفر دریاها و اقیانوسها و دیدن جنبندگان و حیوانات کوچک و بزرگ و عجائب عالم خلقت و شگفتیهای وجود خود انسان و اسراری که در آفرینش یک ذره و آیات دیگر الهی الله اکبر میگوید با دیگر الله اکبر گویان از زمین تا آسمان فرق دارد.
همه باید الله اکبر بگویند و همه باید با عمل تحقق معنای الله اکبر را در وجود خود نشان دهند اما مفهوم الله اکبر خدا جویان و خداشناسان با مفهوم الله اکبر بنده نادان و بیبصیرتی مثل من فقط در مفهوم لفظی مطابقت دارد.
بنابراین این تعلیم که صد مرتبه در هنگام تشرف به مسجد پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم و زیارت روضه آن حضرت و سایر مشاهد، الله اکبر بگویند تعلیمی است که موحد را به توحید بیش از پیش متوجه میکند تا هر چه را میبیند جلوه عظمت او و دلیل یکتائی و توانائی او ببیند و عظمت محمّد صلیالله علیه وآله وسلم و علی علیه السلام و سایر ائمه را عظمت الهی بداند.
آری رسول خدا و خواجه دو سرا و عقل کل و هادی سبل، اعظم تمام مخلوقات است، اما در برابر هیچ خلقی خود را از آن حضرت ضعیفتر و نیازمندتر به خدا احساس نمینماید، و همین بزرگترین یا یکی از بزرگترین فضایل و صفات برجسته آن حضرت است.
باری پس از نماز تحیت مسجد هر کس به هر نحوی که شایق و راغب است به زیارت و دعا مشغول میشود یا دعاهای وارده و زیارتهای مأثوره را که اکثراً به آنها مداومت مینمایند میخواند و یا با زیارتهایی که به زبان عربی یا هر کس به زبان محلی خود انشا میکند، و همچنین هر نوع میخواهد دعا میکند و نماز به جا میآورد و به حجره رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم برای تقبیل و تبرک هجوم میآورند، و اظهار شوق و حبّ و علاقه میکنند، و همچنین در مبادرت به دعا و زیارت نزد منبر و ستونهای مسجد مثل ستون ابولبابه و زیارت حضرت زهرا علیهاالسلام بین قبر و منبر که پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: ما بَیْنَ قَبْری وَ مِنْبَری رَوْضَةٌ مِنْ رِیاضِ الْجَنَّةِ
و زیارت حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم در بالای سر و نیز زیارت حضرت زهرا علیهاالسلام در برابر حجره آن حضرت که یکی از اماکن شریفهای است که محتمل است قبر آن مظلومه در آنجا باشد.
خلاصه به همه این نقاط جمعیّتهای بشری مانند سیل هجوم میآورند و در آنجا مراسم دعا و زیارت و نماز بر یکدیگر سبقت میگیرند و با اینکه برخوردها و تزاحم زیاد است کسی بر کسی خشم نمیگیرد و تا میتوانند مواظبت مینمایند به کسی تنه نزنند و در کمال تواضع و مهر و ملاطفت رفتار مینمایند.
سیاه و سفید، ایرانی و اندونزی و هندی و پاکستانی و سودانی و بنگلادشی، و سنگالی و سریلانکایی، و ترکیه ای و مغربی و تونسی و الجزایری و بحرینی و کویتی و لیبیائی و مصری و اریترهای و لبنانی و افغانی و عراقی و حبشی و سومالیائی و اردنی و عمانی و مالزیائی و تایلندی و بالأخره اروپائی و آسیائی و آفریقائی و آمریکائی و استرالیائی همه با هم در این مسجد متحد و مجتمع شدهاند و احدی فرقی بین خود و دیگران نمیبیند، و به هیچ یک از این نسبتها خود را به خدا مقربتر از دیگران نمیشمارد و روحانیت و صفای خاصی بر این اجتماع حکومت دارد که هرگز نمیتوان در اجتماعات دیگر نظیر آن را یافت.
حرکات و سکنات و مناجات و زیارتها و برنامههایی که انجام میدهند اخلاص باطنی آنها و شدت محبت و علاقه آنها را به مقام رسالت آشکار میسازد.
هر کس به زبان خود و در خور فهم خودش با دعا و انجام آداب، سیرها و پروازهای معنوی دارد و با پیغمبر اکرم صلیالله علیه وآله وسلم در گفتگو میباشد بعضی به شدت گریه میکنند.
بعضی نماز میخوانند. جمعی ذکر و اوراد میگویند. گروهی صلوات میفرستند.
عدهای آیه اِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَةُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِّی یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلیماً را قرائت مینمایند.
جمعی مصاحف را گشوده و قرآن تلاوت میکنند. بعضی دعا میخوانند.
در عین حال همه مواظبت دارند که به احترام حرم صدایشان را بلند نکنند و فریادهایی که بعضی جهال و نادانان در سایر حرمها میدهند و مردم را از دعا و توجه و حضور قلب باز میدارند کمتر شنیده میشود یا اصلا شنیده نمیشود ضمناً گروهی هم در این اجتماع روحانی و ایزدی که بین این همه متفرقات جمع کرده و آنها را متحد نموده و در حالات آموزنده آنها غرق تأمل و تفکّر میشوند بعضی هم به تماشای ظاهر این اجتماع و بنای مسجد و بررسی خصوصیات آن مشغولند و آیات و روایاتی را که بر در و دیوار نوشته شده میخوانند.
اینجا همه مسلمانند و اختلافات سیاسی و حتی مذهبی مطرح نیست، و اگر کسی مانند وهابی که عمداً این اختلافات را جلو میآورند و میخواهند دیگران را با جبر و اکراه به مذهب خود سوق دهند نسبت به مذاهب دیگر تعصب نشان ندهد و از عمل هر فرقه و اهل هر مذهب به مذهب خود عکس العمل نشان ندهند وحدت کل مسلمین در اصول و مسایل مشترک چنان تجلی دارد که عکس العمل اختلافات دیگر را تحت الشعاع قرار میدهد و میتواند برخوردها را با این مسائل برخورد منطقی و حق طلبی و سازنده قرار دهد.
راستی حالات و توجهات مردم در روضة مطهره جالب و تکان دهنده است.
مردی که نزدیک چهارده قرن است از جهان رحلت کرده است چگونه قلوب صدها میلیون بشر را از فیلسوف و فقیه و شاعر و روشنفکر و کارگر و کشاورز و سیاستمدار و اصناف دیگر را در طول قرون، صاحب و مالک شده که تمام آنها در برابر مقام و شخصیت والای او متواضع و فروتن باشند.
این همه تواضع و حالات روحی مردم و احساساتی که اظهار میکنند قابل توصیف نیست، و محیط مسجد و روضه شریفه مردمان آگاه را به حقایق بسیار عالی رهبری میکند و روحانیت آن آدمی را از این دنیا و آلایشهای آن نجات میبخشد، و انسان را به عالم غیب متوجه مینماید.
آیات خدا فقط کوه و دریا و ستاره و آفتاب و ماه و زمین و انسان نیست این امور نیز از آیات بزرگ خدا است.
وجود پیغمبر و قرآنش و تعلیماتش و بقای دینش و نفوذ فرمان و احکامش همه از آیات بزرگ خدا است. من حقیقتاً از خود بیخود شده بودم و پیش خود میگفتم: اینکه میبینم به بیداری است یا رب یا به خواب. گریه میکردم، اشک میریختم، سلام عرض میکردم، زیارت میخواندم، التماس مینمودم، مراسم معمول و مندوبه را چنانکه در مناسک و کتابهای دعا است بجا میآوردم و از اینکه یک روز میآید که باید با این روضه مقدسه وداع کنم از همین حالا سخت ناراحت و نگران بودم، کاش همینجا میماندم و کاش میتوانستم مجاور این حرم مقدس باشم. ناراحتیم از این جهت زیاد بود مثل اینکه خود را شقی و بدبخت و محروم از سعادت میبینم که نمیتوانم تا عمر دارم به این خاکی که فرشتگان آسمان شب و روز به تقبیل آن آمد و شد دارند سرمسکنت بسایم. خدایا چه کنم این درد را چگونه درمان نمایم به پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم و به حبیبه اش فاطمه زهرا علیهاالسلام شکایت میکردم، دلم آرام نمیگیرد همان مصداق شعر معروف شده ام:
محنت قرب ز بعد افزون است
جگر از محنت قربم خون است
نیست در بعد جز امید وصال
هست در قرب همه بیم زوال
یک علت بزرگ دیگر برای تأثر و فشار و تألمات روحی بر انسان در این روضه شریفه پنهان بودن قبر مطهر حضرت زهرا سیده نساء عالمیان علیهاالسلام است. که خود بخود این سؤال را برای انسان پیش میآورد که فاطمه محبوبترین افراد در نزد پیغمبر و یگانه فرزندی بود که از آن حضرت به یادگار ماند، قبرش کجا است؟
هر کس در لباس اهل علم باشد، وقتی در حرم مطهر مشرف است سؤال پیچ میشود، زن و مرد از قبر فاطمه علیهاالسلام میپرسند. این میپرسد قبر فاطمه زهرا علیهاالسلام کجا است؟
دیگری میپرسد آیا راست است که بین منبر و روضه است؟ اگر اینجا است در کدام نقطه است؟
یکی سؤال میکند میگویند قبر فاطمه زهرا در حجره آن حضرت است؟
یک خانم که عرب بود سؤال میکرد «أین قبر فاطمة الزهرا؟»
جواب دادم: «قبرها مخفی».
بعضی میگفتند مگر قبر فاطمه علیهاالسلام در بقیع نیست؟
این سؤالات پی در پی انسان را سخت تحت تأثیر و فشار و غم و اندوه قرار میدهد و دیدگان را اشکبار میسازد.
مثلا آنچه از صورت قبرهای یگانه دختر پیغمبر فاطمه زهرا علیهاالسلام باقیمانده در دو محل است یکی در بقیع نزدیک قبور فرزندان مظلوم و عزیزش که بعضی هم احتمال میدهند قبر فاطمه بنت اسد مادر مکرّمه امیرالمؤمنین علیه السلام باشد و دیگر در بیت آن حضرت که به حجره حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم متصل است، اکنون هم صورت قبر مطهر آن حضرت در این بیت باقی است و از پشت شباک داخل حجره کاملا دیده میشود و ضریح و صندوق آن نمایان است که به طور قطع میتوان گفت اینجا محل یکی از قبور منتسبه به آن حضرت است؛ زیرا خود همین وجود ضریح و صندوق در یک نقطه معین بیت شاهد معتبری است و احتمالا میتوان گفت که همین جا قبر آن حضرت است و صورت قبرهای بقیع برای آن بوده که اشخاصی که مورد عنایت زهرا نبودند و زهرا خشمناک و ناراضی از آنها از دنیا رفت و خاطر شریفش را رنجاندند و او را آزار دادند و محسن عزیزش را سقط نمودند از محل قبر مطلع نشوند و این سند نارضایتی زهرا علیهاالسلام در تاریخ از آنها باقی بماند.
و محل دیگری که حضرت زهرا را در آن محل زیارت میکنند، ما بین قبر و منبر است که این احتمال هم مؤید به حدیث معروف «ما بَیْنَ قَبری وَ مِنْبَری رَوْضَةٌ مِنْ رِیاضِ الْجَنَّةِ» است به هر صورت قبر زهرای اطهر سلام الله علیها مخفی است و این سؤال همچنان باقی است.
وَلأیّ اْلاُمُورِ تُدْفَنُ سِرّاً * بَضْعَةُ الْمُصْطَفی وَ یُخْفی ثَراها
نظر شما