جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
حجت الاسلام والمسلمین علی شیرازی

حوزه/ ما در امر تربیت مدیر تراز انقلاب، در همه جا کوتاهی کردیم. در برخی از جاها کار نکردیم. در بعضی از جاها، مدیر غیر انقلابی تربیت کردیم. در جاهایی کار را رها کرده ایم.

به گزارش خبرگزاری حوزه ، حجت الاسلام والمسلمین علی شیرازی در یادداشتی با عنوان«تربیت مدیر تراز انقلاب اسلامی، واجب فراموش شده!!» آورده است:

در اواخر دوران ریاست جمهوری امام خامنه ای، خبرنگار از ایشان پرسید: اگر شما به روزهای اول ریاست جمهوری برگردید، چه کاری را انجام می دهید؟

ایشان فرمودند: مدیر تربیت می کنم.

امروز وقتی یک بیمارستان می سازند، برای جذب پزشک، به سراغ دانشگاه های پزشکی می روند و پزشک متخصص مورد نیاز را انتخاب و به کار دعوت می‌کنند.

برای کار خطاطی و فیلم سازی و تئاتر، به دانشگاه هنر مراجعه می کنند. برای ساختمان سازی و آپارتمان سازی، به سراغ دانشگاه معماری می روند.

در بخش کشاورزی و مکانیک و فیزیک و شیمی، رشته تحصیلی داریم. کشاورز و مکانیک و معمار و هنرمند و دکتر تربیت می کنیم.

نوبت انتخاب نماینده که می شود، تخصص را فاکتور می گیریم. برای انتخاب وزیر به شناخت و تخصص توجه نمی کنیم. برای ریاست جمهوری اجازه می دهیم، هر کسی نامزد شود!! برای انتخاب پزشک روان و اعصاب، اجازه نمی دهیم، دندانپزشک نام نویسی کند، ولی برای ریاست جمهوری، کم سوادها هم نام نویسی می کنند.

چرا ما دانشگاه تربیت رئیس جمهور و وکیل و وزیر نداریم؟ چرا دانشگاه تربیت مدیر تراز انقلاب نداریم؟

ما باید دانشگاهی داشته باشیم که در آن مدیری تربیت بشود که آشنای با اداره کشور و مجلس و وزارتخانه باشد. در آن دانشگاه مبانی دین و انقلاب را فرا گیرد. مبانی خط امام را آموزش ببیند. منظومه فکری ولی فقیه زمان را بشناسد. فهم سیاسی و اقتصادی داشته باشد. بصیرت سیاسی داشته باشد. دشمن شناسی را و استکبار شناسی را در چند ترم بیاموزد.

ما باید مدیر تربیت کنیم. ما در تمام دستگاه ها و قوا، در مجلس و وزارتخانه ها، حتی در دانشگاه ها و بیمارستان ها به مدیر نیاز داریم. مدیری که دکترای مدیریت جهادی و انقلابی را داشته باشد. مدیری که انقلاب را بشناسد، امام را بشناسد، رهبری انقلاب را بشناسد، اسلام را بشناسد، دشمن اسلام و انقلاب را بشناسد، مردمداری را بفهمد، نظم را، عدالت را، عدالت اجتماعی را، عدم تبعیض را، سبک زندگی دینی را، ساده زیستی را بشناسد.

مدیری که علاوه بر خداشناسی، خدا باوری را و خدا محوری را و ولایت محوری را درک کند. معاد باوری را گذرانده باشد و قیامت را باور داشته باشد.

ما امروز به دانشگاه تربیت مدیری نیازمندیم که در آن، مدیران با قبح ذاتی فرهنگ غرب آشنا شوند و اومانیسم و سکولاریسم و لیبرالیسم را عامل انحطاط جامعه و عامل عقب ماندگی کشور بدانند.

ما در جایگاه ریاست جمهوری و وزارت و وکالت، به مدیرانی نیازمندیم، که تاریخ اسلام و ایران را بداند. یک دوره کامل جریان شناسی تاریخی خوانده باشد. ظرفیت ها و دارایی های ایران را بشناسد. اشکالات مدیریتی را بداند.

ما امروز به مدیرانی تحول گرا نیاز داریم. در دانشگاه مدیریت، بایستی به مدیر آینده، درس تحول بیاموزند. درس نوآوری و شکوفایی بیاموزند.

مدیر تراز انقلاب اسلامی، باید با دولت انقلابی آشنا باشد، با جامعه اسلامی آشنا باشد، با تمدن نوین اسلامی آشنا باشد.

مدیر ما باید با مهدویت و چگونگی شکل گیری حکومت جهانی مهدوی آشنا باشد.

مدیر ما باید در دانشگاهی تربیت شود که از او انسانی متقی، متواضع،متعبد، متشرع، مخلص، دلسوز، مردمی و الهی بسازد؛ مدیری که اهل راز و نیاز و سحر خیزی و شب زنده داری و نماز شب باشد. اهل اشک و تضرع باشد. اهل رکوع و سجود و تهجد باشد. اهل دعا و مناجات و تلاوت قرآن باشد.

ما در تربیت مدیر انقلابی، کم کاری های زیادی داریم. چرا مسئولین کشور در این امر خطیر و مهم کوتاهی می کنند؟ چرا آستین ها را بالا نمی زنند؟ چرا وارد گود تربیت مدیر نمی شوند.

ما در امر تربیت مدیر تراز انقلاب، در همه جا کوتاهی کردیم. در برخی از جاها کار نکردیم. در بعضی از جاها، مدیر غیر انقلابی تربیت کردیم. در جاهایی کار را رها کرده ایم.

این یک تکلیف سنگین، بر دوش مسئولین کشور و نهادها و ارگان هاست. مسئولیتی مهم بر دوش وزارت علوم است. وظیفه ای بزرگ بر دوش نهادهای تربیتی و فرهنگی است.

تا چه زمانی می خواهیم، به این کم کاری ادامه بدهیم؟ فکری برای این مهم برداریم و باب تربیت مدیر جامع و انقلابی و جهادی را باز کنیم.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • علی IR ۱۸:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۴
    0 0
    شب بخیر! متاسفانه پائین بودن سطح دانش حکمرانی مسئولین ونیز مهارت و تجربه مدیریتی ناکافی آنان که منجر به اتخاذ تصمیمهای نوعا ضعیف و بعضا غلط می شود به طور پیوسته برای مردم تولید هزینه می کند. گفتار این مقاله هرچند بسیار دیر منتشر شده است اما لزوم پیگیری و مطالبه گری آنرا دو چندان می کند. امید که چنین باد تا سرانجام قابل قبولی به دست آید.