به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، شب ۱۳ محرم الحرام سالروز رحلت آیت الله شیخ محمد انبوهی است؛ فقیه سیاستمدار و بصیری که توطئه فتنه انگیز کاردار انگلیس در عراق را خنثی کرد.
آیت الله شیخ محمد انبوهی؛ فرزند آیت الله شیخ احمد، فقیه و مجتهد سیاستمداری بود که در زمینه فقه و اصول، تفسیر قرآن، اخلاق و سیر و سلوک و ... تالیفاتی ارزشمندی برای جامعه علمی به یادگار گذاشت و در جمعآوری بسیاری از ادعیه و مباحث عرفانی نیز اهتمام ویژهای داشت. آن مرحوم در عین زهد و پارسایی از بصیرت بالای سیاسی و اجتماعی برخوردار بود و از طرفداران مشروطیت در ایران به حساب میآمد.
این فقیه پارسا در نجف اشرف محضر آیات عظام: آخوند خراسانی، میزرا حبیبالله رشتی، و عالمانی چون: شیخ محمد حرز الدین، شیخ شعبانعلی دیوشلی، میرزا حسین خلیلی و دیگر اعاظم و در ایام جوانی به درجه والای اجتهاد نائل آمد و از معتمدین فقهی آیتالله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی مرجع زمان خویش گردید.
* زندگی ساده و زاهدانه
این عالم ربانی دارای زندگی ساده و بدون تجملات بود و در همان ایام عسرت، وجوهی که از زادگاه و منطقه خود به عنوان وجوهات شرعیه به دستش میرسید، در منتهای سخاوت و تقوی از آن در حد نیاز روزانه اش استفاده میکرد و بقیه را بین مستمندان تقسیم میکرد.
* هزینه ارثیه مادری برای تهیه جهیزیه نو عرس ها در اوج تنگدستی
ایشان تا آخر عمر منزل شخصی نداشت و با مشقت فراوان معاش روزانهاش تهیه میشد. روزی از ایران خبر رسید که داییهای ایشان تصمیم دارند چهار هکتار مزرعه چای که از ارث پدرشان به مادر معظمله رسیده به آیهالله شیخ محمد انبوهی بدهند. ایشان وقتی مطلع شد، پیام دادند بحمدالله قوت روزانه بنده در نجف مهیا است تمام زمینهای مادری را صرف تهیه جهزیه نوعروسها، تهیه مسکن، و امور عامالمنفعه کنید.
* منزل اهدائی ام را در اختیار زوار قرار دهید
این عالم ربانی با وجود آن که از داشتن خانه مسکونی محروم بود، خانهای را که یکی از خیرین به ایشان داده بود، به شخص دیگری واگذار کرد و خود مستأجر شد و به افردا خیری که اصرار داشتند که منزل مسکونی مناسبی برای او فراهم نمایند به آنان می فرمود: این خانهها را برای زوار و عاشقان حضرت امیر(ع) و حضرت اباعبدالله(ع) بسازید تا این بزرگواران و مسافران عرشی از آنها استفاده کنند و شما ثواب و اجر چند برابر ببرید.
*بصیرت سیاسی و اجتماعی
آیتالله انبوهی در عین زهد و پارسایی از بصیرت بالای سیاسی و اجتماعی برخوردار بود و سیاست را با دیانت عجین دانسته، و با استبداد نیز سرناسازگار داشت و خطر آن را به دیگران گوشزد می کرد و در انقلاب مشروطه از مدافعان مشروطیت در ایران بودند.
* دست رد به تحفه انگلیسی
نقل است که معظم له به سبب اشتغال فراوان به مطالعه و درس و تالیف، بینایی دوچشم خود را از دست داده بود و کشور عراق هم مستعمره انگلستان بود، یکی از کارداران انگلیس در عراق به نزد ایشان آمد و گفت: چرا شما باید چنین فقیرانه زندگی کنید تا جایی که حتی هزینه معالجه چشمان خود را نداشته باشید، من حاضرم حقوق ماهیانه و منزل مسکونی و همچنین هزینه معالجه و درمان چشمان شما را در خارج از کشور عهدهدار شوم. آیتالله انبوهی خطاب به او گفت: در مقابل این همه محبت چه کاری باید انجام دهم؟ او جواب داد: تقاضا دارم که اگر در مجلسی از مجالس علما علیه انگلیس حرفی زده شد، شما به دفاع از انگلیس بپردازید و...
آن عالم وارسته پاسخ داد: «من استعان بغیرالله ذلّ»، من نه محتاج کمکهای شما هستم و نه نیازمند دلسوزی هایت و او را از خود طرد کرد.
*ارتحال
روح ملکوتی آیتالله محمد انبوهی سرانجام در شب سیزدهم محرم الحرام سال ۱۳۶۲ قمری به سوی عالم قدس پرکشید و پیکر پاکش در صحن مطهر حضرت علی(ع) آرام گرفت
منابع:
۱ـ مشاهیرالمدفونین فی الصحن العلویالشریف
۲ـ معارفالرجال شیخ محمد حرزالدین
یادداشت از حجت الاسلام محمد انبوهی از نوادگان مرحوم آیتالله محمد انبوهی