به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، به نقل از دفتر ارتباطات مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، سابقه تاریخی و تمدنی ایران نیز مؤید این مدعا است. برای قرون متمادی ایران نقطه اتصال شرق و غرب بوده است، جاده ابریشم و جاده ادویه از جمله مسیرهای تاریخی و بستر این اتصال بودهاند. بنادر پررونق در تاریخ نه چندان دور (مثل سیراف بر کرانه خلیجفارس در استان بوشهر) و ظهور دریانوردان نامداری مثل سلیمان سیرافی، به عنوان الگوهای دریانوردی ایرانیان گواه این مدعا است. شیخ بهایی عالم بزرگ عهد صفوی، اعتقاد داشت؛ رونق ایران در رونق جاده ابریشم است و مرور گذشته تاریخی نشان میدهد ، شکوه و رونق ایران و ایرانیان با رونق تعاملات و ارتباطات با جهان مترادف بوده است.
گذشته از این، گردشگری از جمله قابلیتهای مهم توسعه ایران است. تنوع اقلیمی و چهار فصل بودن به گونهای که در یک زمان در گوشهای از کشور برف میبارد و در گوشهای قابلیت شناکردن وجود دارد، جنگلهای شمال، سواحل جنوب و نیز مناطق کویری زیبای لوت و نمک در مرکز کشور، از دیگر شواهد این موضوع هستند. بر اساس تعداد آثار و محوطههای تاریخی و میراث ملموس و غیرملموس، ایران یکی از ده کشور اول دنیا در زمینه گردشگری است. در همین راستا، با تلاش و همکاری اندیشکده آمایش بنیادین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ، در پیش نویس سند الگو با درک موقعیت ممتاز ایران، در تدبیری به«فعالسازی موقعیت ارتباطی ایران و قابلیتهای سرزمینی از رهگذر زیرساختهای پیشرفته برای تبدیل کشور به چهارراه ارتباطات بینالمللی و قطب علمی، فناوری، اقتصادی و گردشگری با محوریت مراکز هویتساز»پرداخته است. به نحوی که ضرورت به کارگیری همه همت و امکانات برای تحقق مجدد قطبیت ایران موضوع این تدبیر است.
این تدبیر در پیش نویس سند الگو پاسخگو و رافع مسائلی مانند «عدم بهرهمندی مناسب از ظرفیتهای منطقهای و سرزمینی» است که از جمله مسائل اساسی ایران به ویژه از منظر آمایشی میباشد. تدبیر حاضر یعنی ضرورت اتخاذ مجموعه تمهیداتی است که ایران را به قطب اقتصادی، فرهنگی و علمی در جهان و به ویژه منطقه تبدیل کند، به تعبیر دیگر، استفاده از قابلیتهای خدادادی طبیعی و ارتباطی سرزمین ایران است که خروجی آن افزایش کارایی فرایند توسعه و پخش مواهب توسعه در همه جای سرزمین میباشد. تدبیر حاضر از جمله تدابیری است که به تحقق گزاره «با حداقل نابرابری فضایی در کشور» و «خلق مزیتها و فرصتهای جدید» در سرفصل افق الگو کمک میکند و به تعبیری از لوازم تحقق آن است. زیرساختهای پیشرفته، دسترسی آحاد جمعیت ایران در جایجای سرزمین پهناور، ایران را به مراکز ارائه خدمات برتر فراهم میکند و شرایط توسعه مؤثر مناطق پیرامونی اعم از شرقی و جنوبی را ایجاد میکند و سرانجام به کاهش نابرابری بین مناطق مختلف میانجامد. گذشته از این، به فعالیت درآمدن قابلیتهای گردشگری کشور هم فرصتهای جدیدی را پیش روی توسعه کشور قرار میدهد و هم با توجه به توزیع فضایی و تنوع این قابلیتها ، در جایجای سرزمین به کاهش نابرابریها کمک میکند.
با این توضیح، تحقق این تدبیر مستلزم اقداماتی است که بایستی در نظام حکمرانی کشور مورد توجه قرار گیرد که به آنها اشاره می شود:
- احیای مسیرهای تاریخی تجارت جاده ابریشم و جاده ادویه؛
- ایجاد تبادلات انرژی و ارتباطات بین شرقیترین تا غربیترین کشورهای منطقه؛
- ایجاد و گسترش مناطق آزاد تجاری، بازارچههای مرزی و مناطق ویژه اقتصادی در شبکه مرزی آبی و دریایی؛
- احداث کریدورهای (راهروهای) توسعه شمالی- جنوبی و شرقی- غربی با اولویت کریدورهای چابهار- سرخس و چاهبهار- خرمشهر (جادهای، ریلی، هوایی و غیره)؛
- دیپلماسی اقتصادی فعال منطقهای و بینالمللی؛
- جریان پیدا کردن سرمایهگذاری مشترک و استفاده از منابع مالی جهانی در تجهیز کریدورها؛
- تعامل و همکاری با کشورهای منطقه و جهان به ویژه کشورهای حوزه تمدن ایرانی- اسلامی؛
- توسعه و تجهیز زیرساختهای حمل و نقل و ترانزیت (هوایی، جادهای، ریلی و دریایی) و تبدیل کشور به مرکز عبور و مرور هوایی منطقه و نیز ایفای نقش مرکزی مبادله انرژی؛
- تجهیز شهرها، بنادر و جزایر مستعد کشور به خدمات پیشرفته ارتباطی و اطلاعاتی برای پذیرش نقش فراملی؛
- ایجاد زیرساختهای لازم برای سرمایهگذاری مشترک بینالمللی در بخشهای اقتصادی، علمی و فرهنگی؛
- سازماندهی فضایی فعالیتهای اقتصادی (صنعتی، کشاورزی و خدمات) و مراکز سکونت گاهی؛
- گسترش زیرساختهای ارتباطی ملی و بینالمللی متناسب با قطبهای اقتصادی و مراکز سکونت گاهی؛
- تمرکززدایی از تأسیسات صنعتی موجود و استقرار صنایع جدید بر اساس استعداد مناطق؛
- استقرار صنایع با هدف صادراتی در نقاط واقع برکریدورها و محورهای حمل و نقل بینالمللی؛
- ایجاد ساختاری مدیریتی در همپیوندی کشورهای منطقه به نحوی که کشورها بتوانند در آن نقشآفرینی و برحسب ظرفیت خود بهرهمند شوند.
- نگاه به گردشگر به عنوان یک فرصت و نه تهدید و اجتناب از نگاه سیاسی و امنیتی؛
- ارتقای فرهنگ عمومی در زمینه گردشگرپذیری؛
- پوشش کامل ارتباطات و زیرساختهای مرتبط گردشگری در گستره سرزمین؛
- مشارکت حداکثری همه گروهها و قومیتها در نهادهای مدیریت توسعه ملی؛
- استفاده حداکثری از اشتراک فرهنگی در سطح ملی و حوزه تمدنی (به ویژه ایرانشهری)؛
- تأکید بر ارتقا و تقویت هویت ملی و دینی در همه برنامهها و سیاستگذاریها؛
- به رسمیت شناختن و تقویت تنوع فرهنگی، آداب و سنتها، زبان، البسه، معماری و غیره در پهنه سرزمین؛
نتیجه آنکه: در صورت تحقق تدبیر در ظرف زمانی 50 ساله الگو، انتظار میرود در گستره ایران اسلامی، شاهد سیمای سرزمینی باشیم که در آن:
- توزیع مواهب توسعه در سطح کل کشور و نیل به عدالت در پیشرفت؛
- کارایی بسیار بالای اقتصاد ملی؛
- جاری شدن توسعه در نوار ساحلی جنوب کشور و افزایش قابل توجه جمعیتپذیری آن؛
- توسعهیافتگی محور شرقی کشور افزایش جمعیت مناطق مرزی؛
- ارتقای سطح تعاملات سیاسی و فرهنگی میان ایران و سایر کشورها؛
- ایجاد یک قدرت جدید اقتصادی، بازرگانی، سیاسی، مالی در منطقه؛
- تقسیم کار و نقشآفرینی کشورها در سطح منطقه؛
- تسهیل و تقویت جریان هویتبخشی به نسل جدید؛
- شکوفایی تعاملات فرهنگی و اجتماعی مردم سایر کشورها با مردم ایران؛
- امکانپذیر شدن ارائه تصویر واقعی ایران و ایرانیان به مردم دنیا به ویژه مردم کشورهای غربی؛
- تسهیل روابط سیاسی کشور با سایر کشورها با توجه به تأثیر گردشگری در افکار عمومی؛
به شایستگی اجرا و قابل دستیابی است.
انتهای پیام/