به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، به نقل از دفتر ارتباطات مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، در تدابیر سند الگو ، علاوه بر گسترش و تبلیغ معرفت دینی و تاکید بر حفظ هویت دینی، بویژه واقعه عاشورا، به عنوان رمز قیام و عدالت و عمق ریشه آن در فرهنگ ایرانی اسلامی و همچنین به جهت جلوگیری از انحراف و بدعتآفرینی، خرافه و تحجر در این واقعه تاثیرگزار در فرهنگ اسلامی وبا توجه به اهمیت موضوع، در پیش نویس سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، در بخش تدبیرها، در قالب تدبیر: "گسترش فرهنگ قرآنیِ توحیدی و معادباورانه، عمقبخشی به باور و احساس جامعه در معرفت و مودت و ولایت پیامبر و اهل بیت علیهم السلام و پاسداری از فرهنگ عاشورا و انتظار"بدان پرداخته شده است.
در این تدبیر، فرهنگ توحیدی عبارت است از؛ فرهنگی خداباور، که در کلیه امور دنیوی و معنوی و در زندگی آحاد مردم جاری و ساری است.
معرفت و مودت، شناخت مبانی دینی و ترسیم ایمان، با استدلال و دانش، همراه با مودت و دوستی اهل بیت (ع)، تا مصداق "کتاب الله و عترتی" .
در این تدبیر، قرائت خاص انقلاب اسلامی را از اسلام، ارائه و خوانشی مبتنی بر اسلام ناب محمدی (ص)، برگرفته از رهنمودها و آموزههای حضرت امام (ره) ، رهبر معظم انقلاب و دیگر شخصیتهای برجسته انقلاب اسلامی که با اسلام آمریکایی، اسلام متحجر، سلفی و وهابی در ستیز هستند، ارایه می کند.
در بخش افق پیش نویس سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، که چشمانداز پنجاه ساله کشور را ترسیم میکند (در سطحی کلیتر) به این مسئله پرداخته شده است: "در سال ۱۴۵۰ هجری شمسی، مردم ایران دیندار، پیرو قرآن کریم وسنت پیامبر و اهل بیت علیهم السلام هستند". در این افق پنجاه ساله که در مبانی فکری اسلامی، ایرانی ریشه دارد و در سند الگو، از آنها با عنوان «مبانی نظری» و «اصول»، یاد شده است. توجه به این مبانی و اصول، زیربنای فکری این افق را بهتر مشخص میکند. این تدبیر با مبانی سند در حوزههای خداشناختی، جهانشناختی، انسانشناختی، جامعهشناختی، ارزششناختی و دینشناختی تناظر و ارتباط دارد و بیشترین نقش را میتواند در تحقق مبانی سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، داشته باشد.
از این گذشته، هر جامعه، متناسب با اوضاع، فرهنگ و ویژگیهای بافتی و محتوایی خود، با انواعی از مشکلات و مسائل روبهرو است که آثار نامطلوبی بر فرآیند پیشرفت آن دارد. شناخت این عوامل میتواند مسیر حرکت جامعه را به سوی ترقی و تکامل، هموار سازد. بنابراین، شناخت و حل این مسائل، نقش مهمی در تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دارد. این تدبیر برای حل مسائلی نظیر؛ مقابله با قشریگری و خرافهگرایی به اسم معنویت، گسترش معنویت نوپدید منهای دین، کمبود شناخت علمی متولیان از فرهنگ و مقابله با مادیگرایی قابل استفاده است که در ادامه به تشریح این مسائل پرداخته خواهد شد.
مجموعه جریانهای عوامزدگی، التقاط، تحجر، خرافهگرایی در کنار خلأ ناشی از عدم نظریهپردازی در حوزه معنویت دینی و تبیین و تشریح معنویت، مطابق با نصوص وحیانی و عقلانی، موجب میدانداری جریان سکولار و لیبرال، به منظور محو و یا کمرنگی یا تحریف معنویت اصیل و دینی و آشفتگی در آن گردیده است. رهایی از این وضعیت، مستلزم ارائه معنویت اصیل و حرکت آفرین به اقشار و لایههای مختلف اجتماعی است.
پیدایش معنویتهای نوپدید، اعم از معنویت منهای دین و معنویت ضد دین، موضوعی است که لازم است خاستگاه آن روشن شود. معنویت دینی اصالتاً به دنبال ایجاد احساس آرامش حقیقی نیست، بلکه هدف اصلی خود را از طریق رسیدن سالک به قرب الهی و دستیابی به نفس مطمئنه، راضیه مرضیه، پیوند عمیق با خالق قرار داده است، ولی معنویتهای سکولار و نوپدید، اصالتاً در پی تسکین مقطعی آلام انسانهای فرومانده و آرامش نسبی به آنان و نجاتشان از بحرانهای روحی و روانی است. این گونه معنویتوارهها که در غیاب معنویت اصیل، رخ مینمایند، به شکار انسانهای سرگردان، گرفتار و آشفتهای میروند که راه را گم کردهاند و به هر چیزی چنگ میاندازند.
معنویت، رکن اصلی و محوری است که همه اصول و فروع و تمام عقیده و عمل آدمی به آن گره خورده و چون زمزمی زلال در سرتاسر «وجود» ساری و جاری است. از منظر آیات وحیانی، انسان موحد، کسی است که خلقت را هدفدار میداند و مجموعه رفتار خود را بر اساس آیه شریفه «ان صلوتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین» در ارتباط با خالق حکیم قرار داده است. پیوند عمیق معنویت اصیل با عرصه کار و زندگی به منزله تابش نور خالق بر جسم و جان سالک و موجب دفع سموم و آفت از سرزمین وجود و شکفته شدن جوانههای عقلانیت و رویش استعدادهای فطری و بالقوه میگردد.
انسان از منظر قران، غایت خلقت و دارای ظرفیت خلیفه الهی است. او تنها موجودی است که ریشه در خاک و سر بر افلاک دارد و قادر است مسیر فرش تا عرش را در پرتو انوار وحیانی و عقلانی بپیماید. به تعبیر امام علی (ع) مأموریت اصلی پیامبران الهی، زمینهسازی برای شکوفایی عقلانی انسان است. فلسفه نظام آموزش و پرورش رسمی (شامل مدرسه و دانشگاه) و غیررسمی (رسانهها و تبلیغات) در نظام جمهوری اسلامی نیز پرورش انسانهایی با معیارهای اعلامشده از سوی مکتب متعالی اسلام است. بنابراین شایسته است نظام آموزشی، ظرفیتهای لازم را برای تربیت انسانهای مورد انتظار، داشته باشد.
مقوله فرهنگ، دارای ابعاد پیچیده، چند بعدی و گسترده است؛ و اگر چه مسئولان فرهنگی کشور برخاسته از جریان انقلاب اسلامی ، به عنوان یک نهضت فرهنگی بودهاند، اما حوزه مطالعات فرهنگی، دانش نوینی است که به ویژه در کشورمان به خوبی شناخته نشده است. دانش فرهنگ، از جمله دانشهای چند رشتهای است که در ویژگیهای راهبردی و سیاستگذاری افزون بر فرهیختگی مسئولان امر، نیاز به دانش و آشنایی با تحولات فرهنگی در دوره معاصر را دارد.
الزامات تحقق برای اجرایی شدن این تدبیر، در طی دوره الگو، تلاش برای تولید فرهنگی کمی و کیفی از سوی پژوهشگران و استادان حوزه و دانشگاه، نظام آموزشی و دستگاههای فرهنگی ذیربط ضروری است، همچنین تشکلها و هیئتهای دینی و رسانهها، نقش مهمی در معرفی درست حماسه عاشورا دارند. نتایج و دستاوردهای تدبیر در صورت وجود راهبردهای مناسب و آمادگی برای اجرای پیوسته فرایند تدبیر، ارتقاء فرهنگ دینی و اصیل قابل تصور است. همچنین از دینگریزی و آسیبهای اخلاقی جلوگیری خواهد شد.
انتهای پیام/