به گزارش خبرگزاری حوزه، محمد زاهدی مقدم در یادداشتی آورده است:
نظام اسلامی ایران، از زمان شکلگیری انقلاب امام خمینی تاکنون، زیباترین قوانین و حقوق انسانی را برای رشد وشکوفایی زنان بهکار برده است. برخلاف دنیای غرب، که بیشترین نگاهش به زن، نگاه فمنیستی و جنسیتی بوده است. فرهنگی که از کرامت و هویت انسانی زن کاسته و آن را به پدیدهای جنسی و تبلیغاتی تبدیل کرده است.
زن ایرانی؛ در بستر تاریخ
زن ایرانی، در دو زمان و دو تاریخ تحول اساسی را درک کرد. نخستین تغییر، با ظهور اسلام رقم خورد و دیگری با ظهور انقلاب اسلامی ایجاد شد. تحوّلی که او را از بردگی و رنج به اوج عزت و سربلندی و رشد و شکوفایی رساند. بردگی جامعه زنان را به عزّت، و زبونی او را به کرامت و انسانیت تبدیل کرد.[۱] نظام خانواده و زن در دوران مشروطه و پهلوی از وضعیت سیاسی و اجتماعی خوبی برخوردار نبود. وضعیتی که نشان میدهد قاطبه زنان ایرانی از کمترین حقوق اجتماعی محرورم بودند. تنها گروهی از زنان که وابسته به دستگاه حکومتی و رجلان سیاسی دولت بودند حق حضور در فعالیتهای اجتماعی را داشتند. البته همین تعداد کم نیز فعالیتشان محدود و در انجمنها و جمعیت نسوان وطن خواه خلاصه میشد. انجمنهایی که دستاوردی غیر از تصویب اندیشههای سکولاریسم و مدرنیسم غربی و افکار فمنیستی ضد هویت زنانه به همراه نداشت.
پس از مشروطه و در دوران پهلوی، جامعه زنان وارد یک تحول جدیدی شد. تحولی که حقوق اساسی زن بر اساس تجدد سطحی و فرمایشی، به حضوری ظاهری با قالب برهنگی در اجتماع تقلیل یافت و در اواخر پهلوی به ابزاری برای حیثیت بخشیدن به جامعه ایرانی تبدیل شد. شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد تمام روند مشارکت و حضور اجتماعی زنان، اساساً ساختگی و تصنعی بوده و فقط رژیم به دنبال انحراف و سرگرم کردن زنان و کسب محبوبیت اجتماعی بوده است. [۲] کشف حجاب و فرهنگ برهنگی از بدترین ضرباتی بود که دولت پهلوی به هویت زنان ایرانی زد و موجب رواج بیحیایی، بیعفتی و ولنگاری اخلاقی و جنسی در جامعه شد تا جایی که به برپایی کاوارهها، اختلاط دانشگاهها و سینماها شد و رسانه ملی به جولانگاه جولان افرادی شد که با تولید سریالها و فیلمهای مبتذل جامعه را به سمت و سوی فرهنگ برهنگی سوق میدادند.[۳]
بنابر این، در رژیم پهلوی اگر چه به صورت ظاهری یک سری آزادیها و حتی مشارکتهای اجتماعی به زنان داده شد اما به دلیل تقلید کورکورانه از غرب و سلطهگری نگاههای فاسد و ساختگی غربیان همه چیز در همان ظاهر و استفاده ابزاری از آن باقی ماند. با پیروزی انقلاب اسلامی، زنان وارد مرحله جدیدی شدند. هویت بخشیدن به زن و تعریف جایگاه زنانه و مادری و همسری در خانواده و حضور آنان در ساختار نظام اجتماعی از جمله دستاوردهایی است که انقلاب توانست برای زنان به ارمغان آورد و آنان را با یک آرامش واقعی وارد فرایند مشارکت اجتماعی کنند. این حضور اجتماعی به قدری گسترده شد که برای آن قانونی تصویب شد و دایره فعالیت اجتماعی آنان را گسترش داد.
حقوق زنان ؛ در نظام اسلامی ایران
منشوری حقوق و مسؤلیتهای زنان را در نظام جمهوری اسلامی ایران در سال تصویب نمودند. در این منشور قریب به ۱۵۰ حق از حقوق و مسئولیتهای فردی، خانوادگی و اجتماعی برای زنان مشخص شده است که همه ملزم به رعایت آن هستند.
از جمله حقوق فردی میتوان از: حق برخورداری از حیات شایسته و تمامیت جسمانی و مسئولیت محافظت از آن در مقابل هر گونه بیماری، حادثه و یا تعدی، حق آزادی اندیشه و مصونیت از تعرّض و عدم امنیت در داشتن اعتقاد، مصونیت جان، مال و حیثیت زنان و زندگی خصوصی آنان از تعرض غیرقانونی، حق برخورداری از عدالت اجتماعی در اجرای قانون بدون لحاظ جنسیت، آزادی زنان ایرانی در استفاده از پوشش و گویشهای بومی و اجرای آداب و سنّتهای محلی در صورت عدم مغایرت با اخلاق حسنه یاد کرد حقوق خانوادگی زنان، در سه قالب حقوق دختران، حقوق سایر اعضای خانواده و حقوق زن در صورت انحلال خانواده تنظیم شده است که: حق برخورداری دختران از نفقه شامل: مسکن، پوشاک، تغذیه سالم و کافی و تسهیلات بهداشتی جهت تأمین سلامت جسمانی و روانی آنان، حق تعلیم و تربیت دختران و ایجاد زمینه شکوفایی استعدادها و خلاقیتهای آنان، حق برخورداری از امکانات خانواده بدون تبعیض میان دختر و پسر ... حق برخورداری زن از حقوق مالی در ایام زوجیت، حق و مسئولیت تأمین، تخصیص، طهارت و سلامت در ارتباط جنسی با همسر قانونی و حق اعتراض قانونی در صورت نقض آنها، حق و مسئولیت رشد علمی، معنوی و اخلاقی با همکاری و حمایت اعضای خانواده و ... از جمله این حقوق است.
حقوق اجتماعی زنان را نیز در سه قالب: حقوق و مسؤلیتهای سلامت جسمی و روانی زنان، حقوق و مسؤلیتهای فرهنگی و معنوی زنان، حقوق و مسؤلیتهای اقتصادی زنان، حقوق و مسؤلیتهای سیاسی زنان و حقوق و مسؤلیتهای قضایی زنان تصویب نمودند که دارای ۱۰۰ بند حقوقی در زمینه های فرهنگ عمومی، آموزش، پژوهش، مدیریتی، سیاست داخلی و خارجی ... میباشد.[۴]
پینوشت ها:
[۱] نصیری، تاریخ تحلیلی صدر اسلام، ص ۹۰.
[۲] ویلیام شوکراس، آخرین سفر شاه، ترجمهی عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، البرز، ۱۳۶۹، ص ۲۴۲؛ فاطمه محمدی، «زن، هویت و انقلاب اسلامی»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
[۳] آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، درآمدی بر جامعهشناسی سیاسی ایران معاصر، ترجمهی احمد گلمحمدی و دیگران، تهران، نشر نی، ۱۳۷۷، ص ۱۷۸.
[۴] مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، «منشور حقوق و مسؤلیت های زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران»، مصوبات شورای انقلاب فرهنگی، ۱۳۸۳/۰۶/۳۱.