یکشنبه ۳ تیر ۱۴۰۳ |۱۶ ذیحجهٔ ۱۴۴۵ | Jun 23, 2024
کد خبر: 1049731
۲ آبان ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۸
یادداشت

حوزه/ مسئولیت اخلاقی پیوندی وثیق با وظیفه اخلاقی دارد؛ یعنی مسئولیت در جایی معنا و مفهوم می‌یابد که فرد، مورد سؤال قرار گرفته و نسبت به امر مورد سؤال،‌ وظیفه و تکلیف داشته باشد. پس اگر به وظیفه خود عمل کرده باشد، مورد ستایش قرار گرفته و احیاناً به او پاداش داده می‌شود و چنانچه آن‌ را ترک کرده باشد، مورد سرزنش قرار گرفته و احیاناً مجازات و کیفر می‌شود.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام علیرضا مکتب دار در مطلبی به بررسی موقعیت اجتماعی عالمان دین و تشدید مسئولیت اخلاقی آنان از منظر قرآن و روایات پرداخته است که متن آن بدین شرح است:

مقدمه

«مسئولیت اخلاقی» از جمله مفاهیم مهم در فلسفه اخلاق بهشمار میرود. اساساً بحث مسئولیت از مهمترین و تأثیرگذارترین مسائل فلسفی، دینی، اخلاقی و حقوقی است. از دوران یونان باستان تا روزگار حاضر، پیوسته فیلسوفان در تلاش بودهاند تا با عبارات مختلفی، مسئولیت انسان و شرایط و لوازم آن را تبیین کنند.۱

این مفهوم با مفهوم جنجالی علیت، جبر و اختیار در پیوند است. امروزه بر اثر پیشرفتهای علوم انسانی مباحثی نو در این رابطه مطرح گردیده که باعث شده اندیشمندانِ عموماً غیردینباور با اعتقاد به تأثیر زمینههای اجتماعی، محیطی، روانی و ژنتیکی بر عملکرد انسان، او را فاعل مختار و آزاد ندانسته و مسئولیت اخلاقی را از او سلب نمایند؛ درحالیکه از نگاه دینی، انسان فاعلی مختار و در قبال عملکرد از روی اختیار خود کاملاً مسئول است و از همین جاست که مفهوم اخلاق درباره انسان بروز و ظهور مییابد.

مسئولیت اخلاقی چیست؟

بیتردید مسئولیت اخلاقی، پیوندی وثیق با وظیفه اخلاقی دارد؛ یعنی مسئولیت در جایی معنا و مفهوم مییابد که فرد، مورد سؤال قرار گرفته و نسبت به امر مورد سؤال، وظیفه و تکلیف داشته باشد. پس اگر به وظیفه خود عمل کرده باشد، مورد ستایش قرار گرفته و احیاناً به او پاداش داده میشود و چنانچه آن را ترک کرده باشد، مورد سرزنش قرار گرفته و احیاناً مجازات و کیفر میشود. ۲

انواع مسئولیت

از نگاه اندیشمندان مسلمان، انسان علاوه بر سه نوع مسئولیت؛ یعنی مسئولیت در برابر خود، مسئولیت در برابر دیگران و مسئولیت در برابر محیط زیست مسئولیت دیگری نیز دارد که بدون آن، هیچیک از این مسئولیتهای سهگانه معنا و مفهومی نخواهند داشت. این نوع مسئولیت، مسئولیت در برابر خدای متعال است.

اساساً باور به خداوند از مبانی هستیشناختی مسئولیت اخلاقی، در کنار مبانی معرفتشناختی۳ و مبانی انسانشناختی آن، بهشمار میرود. باور به حاکمیت مطلق خداوند و نیز باور به خالقیت و مالکیت مطلق خداوند، بهعنوان مبانی وجودشناختی مسئولیت اخلاقی، انکارناشدنی است.

بدون شک انسان در برابر خداوند مسئول است؛ زیرا همهچیز از آنِ اوست، مال اوست و بهسوی اوست. هیچ موجود دیگری در برابر او از خود استقلالی ندارد. مالک حقیقی نعمتهای جسمی و روحی و درونی و بیرونی انسان، ذات اقدس الهی است. با این وصف، روشن است که انسان بهسبب تصرف در این نعمتها در برابر مالک حقیقی آنها، خداوند، مسئول است و باید پاسخگو باشد.

ذومراتب بودن مسئولیت اخلاقی در قرآن و روایات

اکنون، پس از آشنایی با مفهوم مسئولیت اخلاقی و نیز حوزههای چهارگانه آن و اهمیت مسئولیت انسان در برابر خداوند، باید دانست که این مسئولیت نسبت به عامل اخلاقی(انسان مؤمن)، ماهیتی مشکّک و مدرّج دارد؛ یعنی مسئولیت یادشده برای برخی افراد از شدت بیشتری نسبت به برخی دیگر برخوردار است؛ بهنحوی که پایبندی این افراد به مسئولیتهایی که بر عهده دارند، پاداشی بزرگتر و نیز شانه خانی کردن آنان از زیر بار آن مسئولیتها، عقوبتی شدیدتر را نسبت به سایر افراد برای آنان رقم میزند. «مسئولیتهای بزرگ به نسبت عظمت و خطورتشان، مورد توجه و عنایت بیشتر پروردگار هم قرار میگیرد.»۵

اکنون این حقیقت بشارتدهنده و از سویی دیگر هشداردهنده را در آیات قرآن کریم و احادیث اهلبیت(ع) بررسی میکنیم.

قرآن کریم

قرآن کریم درباره زنان پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «ای همسران پیامبر! هرکس از شما کار بسیار زشت آشکاری مرتکب شود، [قطعاً پیوند همسری با پیامبر به او مصونیّت نمیدهد؛ بلکه] عذاب برای او دو چندان خواهد شد و این [کار] بر خدا آسان است.»۶ زیرا نعمتهایی که خداوند به آنان ارزانی داشته، کاملتر بوده، پس ناسپاسی آنان نیز زشتتر خواهد بود. یا بهخاطر آنکه گناه از بزرگان ناپسندتر است؛ از اینرو عقوبت انبیا(ع) متفاوت از عقوبت دیگران خواهد بود؛ زیرا گمراهی آنان، سبب گمراهی دیگران میگردد و تأثیر آنان در گمراهی مردم، از تأثیر افراد دیگر در گمراهی دیگران بیشتر است. ۷و۸

بر این اساس، چهرههای دینی و اجتماعی که گفتار و رفتارشان برای دیگران سرمشق است، اگر گناه کنند، کیفرشان بیش از دیگران است.۹ خداوند به همسران پیامبر(ص) میفرماید: شما چون در خانه وحی و مرکز نبوت زندگی میکنید، دیگران به شما نگاه میکنند و اعمالتان سرمشقی است برای آنها؛ بنابراین گناهتان در پیشگاه خدا عظیمتر است؛ چراکه هم ثواب و هم عذاب بر طبق معرفت و میزان آگاهی و همچنین تأثیر آن در محیط داده میشود.۱۰

در آیه دیگر، خداوند خطاب به همسران پیامبر(ص) میفرماید: «ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از زنان معمولی نیستید اگر تقوا پیشه کنید.»۱۱ شما بهخاطر انتسابتان به پیامبر(ص) دارای موقعیت خاصی هستید که میتوانید، سرمشقی برای همه زنان باشید، چه در مسیر تقوا و چه در مسیر گناه. خداوند همسران پیامبر(ص) را مخاطب قرار میدهد تا بدانند در چه موقعیت دشواری قرار دارند و بهخاطر افتخار همسری پیامبر(ص) که نصیبشان گشته، باید چه سختیهایی را تحمل نمایند.۱۲

حال که همسران آنحضرت اینگونه مورد خطاب قرار میگیرند؛ پس مسلماً کیفر خود پیامبر(ص) در صورت سرپیچی از وظیفه، بهمراتب سختتر از کیفر همسرانش خواهد بود. قرآن کریم پیامبر(ص) را در صورت تخطی از وظایف خویش به چنین سرنوشت دردناکی تهدید میکند: «و اگر [او] پاره‏ای گفتهها بر ما بسته بود، دست راستش را سخت می‏گرفتیم، سپس رگ قلبش را پاره میکردیم و هیچیک از شما مانع از [عذاب] او نمی‏شد.»

۱۳

با این حساب، سرنوشت دیگرانی که در کسوت دینداری، پیرایههایی را به دین بسته و اسباب انحراف مردم از تعالیم ناب دین را فراهم میآورند، روشن است. تمام رفتار و گفتار چنین شخصیتهایی-بهخاطر موقعیت اجتماعی برتری که دارند- زیر ذرهبین است و گناه آنان نیز بدتر از گناهان دیگران خواهد بود.

و این همه از آن روست که ناهماهنگی میان گفتار و رفتار عالمان نقشی مؤثر در رویگردانی مردم از دین و آموزههای نجاتبخش آن دارد؛ از این رو، رفتار و عملکرد آنان باید با سخنانشان هماهنگ باشد. پس اگر دیگران را به چیزی امر و یا سفارش میکنند، خود باید اولین کسی باشند که به مأمورٌبه عمل مینمایند. خدای متعال میفرماید: «آیا مردم را به نیکی فرمان میدهید و خود را فراموش میکنید.»۱۴ و نیز میفرماید: «این عمل که سخن بگویید و خلاف آن کنید، بسیار سخت خدا را به خشم و غضب میآورد.»۱۵

حضرت شعیب(ع) بهعنوان فردی شاخص در اجتماع نیز، آنگاه که قوم خویش را بهتبعیت از فرامین الهی فرا میخواند، پایبندی خود را به آنچه به آن فرا میخواند، اینگونه به آنان یادآور میشود: «گفت ای قوم من! بیندیشید اگر از جانب پروردگارم دلیل روشنی داشته باشم و او از سوی خود روزی نیکویی به من داده باشد [آیا باز هم از پرستش او دست بردارم] من نمی‏خواهم در آنچه شما را از آن باز میدارم، با شما مخالفت کنم [و خود مرتکب آن شوم]. من قصدی جز اصلاح [جامعه] تا آنجا که بتوانم، ندارم و توفیق من جز به [یاری] خدا نیست. بر او توکل کرده‏ام و به سوی او بازمی‏گردم.»۱۶

و این همه آیات گواه آن است که گناه آنان که در جامعه، دارای موقعیت خاص هستند، با گناه دیگران یکسان نیست و چهبسا گناه صغیره آنان حکم گناه کبیره را داشته باشد؛ زیرا گناه آنها دارای دو بعد است: بعد فردی و بعد اجتماعی. گناه شخصیتها و بزرگان از نظر بعد اجتماعی، میتواند زمینه اغوا و انحراف جامعه را فراهم آورده و موجب سستی دین مردم شود. بر همین اساس، حساب خداوند با بزرگان و شخصیتها، غیر از حساب او با دیگران است.

وقتی خداوند آخرین پیامبر خود را در صورت انحراف از وظایف خویش اینگونه مورد تهدید قرار میدهد، حساب دیگران روشن است: «و اگر او(پیامبر) سخن دروغ بر ما میبست، ما او را با قدرت میگرفتیم، سپس شاهرگش را قطع میکردیم و احدی از شما نمیتوانست، مانع شود و از او حمایت کند.»۱۷

در قرآن از افراد بدعتگذار و تحریفگر بسیاری نام برده شده؛ اما خدا درباره هیچکدام از آنها اینگونه سخن نگفت که: رگ گردنت را میزنیم؛ ولی به پیامبر(ص) بهخاطر عصمت و مقام علم و آگاهیش چنین میفرماید؛ زیرا او شخص بزرگی است که در صورت ارتکاب گناه، گناهش نیز بسیار بزرگ است. بنابراین آنان که دارای شخصیت علمی و دینی هستند و انتسابشان به دستگاه دین بیشتر است، مسئولیت بیشتری دارند.

کسانی که در کسوت عالمان و یا شخصیتهای دینی بر خلاف مسیر دین حرکت میکنند، در واقع منافقانی هستند که دین را ابزار دستیابی به اغراض پست خویش یافتهاند؛ از این رو عذابی دردناک پیش روی آنان است. عذاب عالم بر اثر گناهش بدین سبب چندبرابر میشود که وی از روی آگاهی مرتکب آن گناهان شده است؛ از این رو خداوند متعال فرموده است: «هر آینه منافقان در فروترین طبقات آتش هستند و هرگز بر ایشان یاوری نمییابی.»۱۸

روایات

امام صادق(ع) در ضمن گفتاری فرمود: «هفتاد گناه از جاهل، بخشیده میشود، قبل از آنکه یک گناه از عالم، بخشیده گردد.»۱۹ و این، از آن روست که گناه عالمان و لغزش آنان، موجی از لغرشها را در جامعه ایجاد میکند و همچون شکستن کشتی میماند که هم خود غرق میشود و هم دیگر سرنشینان را به قعر دریای نابودی میبرد.۲۰ پس جز با اصلاح حال عالمان -در کنار اصلاح حال زمامداران- جامعه اصلاح نمیگردد. البته وجود دانشمندان درستکردار حتی در جوّی که حاکمان ستمکار سلطه میرانند نیز، میتواند از فساد و تباهی جامعه مانع گردد؛ چراکه آنان نقش الگو و اسوه را در جامعه ایفا میکنند و مردم در روش و طریقه خود در زندگی فردی و اجتماعی، چشم به سیره و رفتار آنان دوختهاند؛ از این رو، عالمی که از دانش خویش سود نبرده و بر خلاف آن رفتار میکند، باید خود را برای سختترین عذابها در قیامت آماده کند.۲۱ و در نقطه مقابل، «عالمی که دیگران از دانش او سود برند، از هفتاد هزار عابد برتر است.»۲۲

مردی در حضور امام صادق(ع) گفت: «شما از اهلبیتی هستید که مورد رحمت و آمرزش خدا قرار گرفتهاید». امام(ع) ناراحت شد و فرمود: «ما سزاوارتریم به اینکه آنچه خدا درباره همسران رسولخدا(ص) عملی کرد، درباره ما نیز عملی کند. ما معتقدیم که خداوند نیکوکاران از میان ما را دو برابر اجر میدهد و بدکاران از میان ما نیز، دو برابر عذاب میبیند. نه آنگونه که تو پنداشتهای».۲۳

منبع: هفته نامه افق حوزه

پی نوشتها‌:

۱. مصباح یزدی، فلسفه اخلاق، ص ۱۵۴-۱۵۳؛

۲. همان، ص ۱۵۶؛

۳. دانستن این که انسان مسئول است، تابع برخی باورهای اخلاقی و دینی است و این خود مبتنی بر باور به وجود راههایی برای شناخت واقع است. راههای معرفت به مسئولیت اخلاقی عبارتند از: راه وحی، راه عقل و راه حس؛

۴. از آنجا که بحث مسئولیت اخلاقی بحثی است که به انسان مرتبط است؛ از این رو شناخت انسان تأثیر بهسزایی در درک صحیح از این مقوله دارد. این بحث در گروی شناخت ویژگیهای وجودی انسان همچون: اراده آزاد انسان، ویژگیهای عقلی او و مخلوق و مملوک بودن انسان میباشد. محمدپور، سعید، شرایط، قلمرو و مراتب مسئولیت اخلاقی در قرآن و حدیث، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه معارف اسلامی، گرایش اخلاق اسلامی، ص ۲۷-۱۹؛

۵. خامنهای، سیدعلی (آیتالله)، بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری، ۱۵/۰۵/۱۳۶۸؛

۶. احزاب:۳۰؛

۷. مرآةالعقول، ج ۴، ص ۲۲۶؛

۸. عبارت مُبَیِّنَةٍ در بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ به صیغه اسم فاعل است نه مفعول. اگر به صیغه مفعول بود؛ یعنی مُبَیَّنَةٍ بود؛ یعنی گناه آشکار؛ ولی کلمه مزبور به کسر راء است؛ یعنی آشکارکننده است؛ یعنی مقام کسی که آن فاحشه را مرتکب میشود، بیان میکند و مرتبه ایمان و تقوای آورنده گناه را روشن میکند. سبحانی، جعفر، تفسیر سوره احزاب، خبرگزاری مهر؛ https://www.mehrnews.com/news/۳۸۶۶۵۲۳

۹. تفسیر نور، ج ۷،ص ۳۵۵؛

۱۰. برگزیده تفسیر نمونه، ج۳، ص۶۰۷؛

۱۱. احزاب: ۳۲؛

۱۲. المیزان، ص ۴۵۶؛

۱۳. الحاقة: ۴۷-۴۴؛

۱۴. بقره: ۴۴؛

۱۵. صف: ۳؛

۱۶. هود: ۸۸؛

۱۷. حاقه: ۴۶؛

۱۸. نساء: ۱۴۵؛

۱۹. «یُغْفَرُ لِلْجَاهِلِ سَبْعُونَ ذَنْباً قَبْلَ أَنْیُغْفَرَ لِلْعَالِمِ ذَنْبٌ وَاحِدٌ» الکافی، ۱/۴۷؛

۲۰. علی(ع): «زلّة العالم کانکسار السفینة تغرق و تغرق» بحارالانوار، ج ۲ ص ۵۸؛

۲۱. «إنّ أشدّ النّاس عذابا یوم القیامة عالم لمینفعه اللَّه بعلمه» کنزالعمّال : ۲۸۹۷۷؛

۲۲. «عَالِمٌ ینْتَفَعُ بِعِلْمِهِ خَیرٌ مِنْ سَبْعِینَ الْفَ عَابِدٍ» الکافی،۱/۳۳؛

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha