خانم دکتر نصیری در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری حوزه با بیان این که هفتههای اخیر هفتههای پرتلاطم اجتماعی در ساحت اقدام و میدان و بزنگاه مورد انتظار از دستگاه رسانهای جهت بروز و ظهور تعادل بخش ذهنی و میدانی بوده است، اظهار داشت: روزها و هفته هایی را سپری می کنیم که عیارسنجی از داشتهها و نداشتههایمان با سهولت بیشتری قابل انجام است؛ ایامی که نشان داد رسانه به ماهو رسانه، اگر محل اثر و اقناع نباشد، ولو عِده و عُدّهاش فراوان باشد، از کارکرد و نظام وظایفش به شدت فاصله گرفته است.
وی افزود: آنچه به عنوان کارویژه رسانه در بزنگاهها که برخی از آن به عنوان شرایط بحران نیز یاد میکنند، انتظار میرود در هر دو ساحت از سوی مردم و از سوی حکمرانان عدم انفعال، ورود دیرهنگام و واگذاری عرصه افکار عمومی به روایتهای دستکاری شده با غایت انتقال معناهای معکوس و منفی است.
وی با تأکید بر این که یکی از راهکارها و ضرورت ها در این باره ناظر به بحث بهره مندی از قدرت برتر روایی است، گفت: جمله پرتکرار و البته مهم «اگر روایت نکنید، روایت خواهید شد» وجه مهمی از ضرورت ساخت روایت قوی، معناساز، جریان ساز، با طول موج قوی و فرکانس اثربخش است، کما این که ورود دیرهنگام، ناقص و گاهاً متناقض سه گانه مهم کاهش قدرت برتر روایی یک سیستم رسانهای محسوب میشوند و لذا قدرت برتر روایی یعنی اولین باش؛ در ساخت معنا، حفظ و تثبیت آن.
مدرس و پژوهشگر سواد رسانه ای همچنین با اشاره به اهمیت دست برتر اطلاع رسانی گفت: رسانه در وظیفه ذاتی خود، اطلاع رسانیِ آگاهی بخش را به عنوان یکی از مؤلفههای کارآمدی میداند و اگر اطلاعاتش دیر و معیوب به افکار عمومی برسد، یعنی مرجعیت رسانهای خود را واگذار کرده است. در عصر همه گیری و همه جایی رسانه و محتوا، مخاطب برای دریافت اطلاعات چندان منتظر نخواهند ماند، چرا که فاصله شما با مخاطب به اندازه فشردن یک دکمه و تغییر شبکه و رسانه است.
وی با اشاره به این که از سوی دیگر، مخاطب برای فهم دقیق رخدادها و درک موقعیت حادث شده، نیازمند دریافت اطلاعات از زوایای مختلف است، ابراز داشت: دریافت اطلاعات یک وجهی و جای خالی وجوه دیگر و تن دادن به ارائه دیر سایر موثران در یک پدیده، معنای بی اثری در شنیدن، فهمیدن و درک موقعیت از سوی مخاطب محیط مرکزی و اثرگذاری محیط بیرون بر محیط درونی را دارد.
وی همچنین به مفهوم پژواک حداکثری اشاره کرد و افزود: در بزنگاههای مهم اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی «تک صدایی» پاشنه آشیل رسانه و به مثابه تیر خلاص بر پیکره اعتماد اجتماعی و حفظ سرمایه اجتماعی انواع متکثر و متنوع مخاطب است، چرا که شما باید بتوانید برای خروج از «تک صدایی» برای «چندصدایی» برنامه ریزی کرده و «صدای همگان» باشید. یکی از راههای کم اثر سازی کارکرد رسانههای معارض، ایجاد کانال ارتباطی و فهم ضرورت شنیدن صدای حداکثری در رسانه مادر است.
نصیری در بخش دیگری از سخنان خود با بیان این که آنچه یک رسانه را سرگرم و غافل میسازد و انرژی آن را تحلیل میبرد، عدم برنامه ریزی برای «آفند» و «پدافند» مؤثر و به طور همزمان است، گفت: رویکرد در عملیاتهای آفندی رسانهای با سناریو برای عملیاتهای پدافندی ضمن اینکه قطعاً دارای تفاوت است، از سویی توان رسانه را متمرکز بر جمع کردن حواشی و دفاع یکجانبه نکرده و سعی را بر مقابله مؤثر نیز میگذارد.
وی بر ضرورت مدیریت تصویر و معنا تأکید کرد و افزود: آن چه همواره از سوی رسانه به عنوان یک کارکرد با سویه منفی و مثبت مورد توجه است، ساخت و مدیریت تصویر و معناست. جوزف نای که برخی منابع او را مرد اول آمریکا نامیدهاند، میگوید امروز برنده آن کسی است که معنا و تصویر میسازد. رسانهای که رویکردش تنها خنثی سازی معناها و تصویرهای ساخته شده دیگران است، قطعاً فرصت ساخت و هدایت معانی و تصاویر را ندارد. اصل اثرگذاری همیشگی برای رسانه همینجاست؛ معنا و تصویرت را بساز و بر مبنای اطلاعات صحیح مخاطبت را اقناع کن.
وی همچنین در توضیح بحث مطالبه اطلاعات مؤثر بیان داشت: «مخاطب دنبال چه اطلاعاتی است» و «اطلاعات مؤثر برای بهبود یا کمک به وضعیت موجود چیست»؛ این سوالات به عنوان دالهای مرکزی مطالبه اطلاعات از سوی رسانه از گروههای مسؤول ذی صلاح و طرفین یک موضوع است. آیا اطلاعاتی که به او دادم کافی بود؟ آیا تشنگی اطلاعاتی او را رفع کرد یا باعث عطش و حتی گیجی او شد؟ آیا مخاطبم با سرعت میتوان اطلاعاتی در رد یا نقض اطلاعاتی که من به او دادهام دریافت کند؟ ویژگی اطلاعات سخت نقض شونده چیست؟ اینهاست که رسانه را به سمت رفتار متمرکز و دوری از مخابره اطلاعات فاقد اهمیت و خط پرکن میبرد.
نصیری همچنین بر لزوم فرصت آفرینی برای انعکاس تحلیل نخبگانی تأکید کرد و گفت: رسانه اگر محل بروز و ظهور نخبگان نباشد و تنها محلی برای انعکاس نظرات مسؤولان باشد، به سرعت باید منتظر تهی شدن جامعه از منطق گفتمانی و فرار از ادبیات گفتوگو و اقناع باشیم، چرا که بی شک ایجاد فرصت بروز نخبگانی به ارتقای فهم دسته جمعی یاری میرساند.
وی همچنین خواستار دوری از تهییج در رسانه شد و افزود: رسانه نه باید هیجان زده شود و نه باید هیجان زده کند. این نکته آنجایی بروز عینی خواهد یافت که سیل شایعات و جعلیات پر قدرت در حال انتشار است؛ شایعاتی که با محوریت برانگیختگی حسی در مخاطبان تولید و توزیع میشوند. رسانه پیرو این دسته از اطلاعات گمراه کننده و دستکاری شده هیجان زده شود، قطعاً انتظار خروجی بی هیجان و افکار عمومی دور از هیجان را نمیتوان داشت.
این پژوهشگر رسانه در خاتمه اظهار داشت: طبعاً مدیریت افکار عمومی موضوعی دارای ابعاد متعدد است که با نگاه تک ساحتی نه تنها محقق نشده بلکه منجر به کاهش مرجعیت رسانهای نیز شده و به مثابه اهدای آن به سیستمی غیر از خود است.