خبرگزاری حوزه | یکی از حوادث مهم کشور در سال جاری، اغتشاشات و اعتراضات روزهای گذشته می باشد، از همین رو لازم است به بررسی و تحلیل ابعاد گوناگون این واقعه بپردازیم.
برخی تصاویر به دست آمده از فتنه اخیر، حکایت از وجود عناصر آموزش دیده در این حوادث، برای وقوع یک بحران بزرگ در کشور را داشت، تصاویری همچون بریدن گلوی یک سرباز، آتش زدن مأمور انتظامی و دوره کردن مأمور پلیس برای خلع سلاح او و..... از این قبیل تصاویر هستند. در طرف مقابل نیز دستگاه های امنیتی برای حفظ مال و جان مردم اقدام به دستگیری لیدر ها و برخی فریب خوردگان این اغتشاشات نمودند.
اما نکته ای که باید آن را مورد توجه قرار داد، عدم تعلل در برخورد قاطع با مسببین این حادثه می باشد. زیرا تعلل در برخورد با اغتشاشگران پیامدهای نامطلوبی را به دنبال خواهد داشت.
دو پیامد مهم نسبت به جبهه خودی:
شاید بتوان کمرنگ شدن «غیرت دینی» را مهمترین ضربه ای دانست که در اثر تعلل در برخورد با اغتشاشگران به جبهه ی خودی وارد می شود. در این فتنه جوانان و نوجوانان مومن با تکیه بر باور دینی خود و با دست خالی به مقابله با هنجارشکنان و اغتشاشگران پرداختند، چون فکر می کنند که این مسئله برای نظام و حاکمیت اسلامی یک مسئله مهم و اساسی است، از همین رو اگر مشاهده نمایند که حاکمیت برخورد مناسبی را با هنجارشکنان انجام نمی دهد، خود را تنها در میدان مبارزه یافته و کم کم احساس مسئولیت خود نسبت به حاکمیت دینی را از دست می دهند و در برابر هنجارشکنی های دیگر، واکنش قدرتمندی نشان نخواهند داد.
«بی اعتمادی به حاکمیت» اثر دیگری از تعلل در برخورد با فتنه گران است. وقتی جوانان پرشور برای دفع فتنه در میدان حاضر می شوند، اما برخورد مناسب با هنجارشکنان را از سوی دستگاه های مربوطه مشاهده نمی کنند؛ به وعده های حاکمیت مبنی بر حساسیت نسبت به خطوط قرمز، دچار تردید شده و احساس بی اعتمادی می نمایند.
پیامد برای جبهه مقابل:
«جری شدن دشمن» مهترین پیامدی است که تعلل در برخورد با فتنه گران به دنبال خواهد داشت. دشمن هنگامی که مشاهده می کند با پایمال کردنِ خطوط قرمز نظام، باز هم ضربه ای مهلک از جانب نظام دریافت نخواهد کرد، به هزینه تراشی برای نظام ادامه خواهد داد. از طرفی عمله های داخلی نیز با دیدن چنین شرایطی به هنجار شکنی خود ادامه داده و از آنجا که غیرت دینی جامعه ی مومن نیز تضعیف شده است، دیگر مانعی برای هنجارشکنی خود مشاهده نخواهد کرد.
همچنین تعلل در برخورد با هنجارشکنان «عادی انگاری خطوط قرمز» را به دنبال خواهد داشت؛ زیرا از طرفی هنجارشکنان فضا را برای خود نسبتا امن یافته و خطوط قرمز را زیرپاگذاشته و از طرفی مردم عادی نیز با نقضمکرر خطوط قرمز از سوی افراد، دیگر نسبت به این خطوط حساس نبودهو کمکم این خطوط قرمز برای ایشان کم اهمیت خواهد شد.
از همین رو امیرالمومنین(ع) پیامد برخورد نامناسب با نیکوکاران و بدکاران اینگونه برای جناب مالک بیان می کنند: «ذَلِکَ تَزْهِیداً لِأَهْلِ اَلْإِحْسَانِ فِی اَلْإِحْسَانِ وَ تَدْرِیباً لِأَهْلِ اَلْإِسَاءَةِ عَلَی اَلْإِسَاءَةِ»(افراد نیکوکار در نیکی هایشان بی رغبت می شوند، و بدکاران در عمل بدشان تشویق می گردند)
راه حل:
راه حل در کوتاه مدت این است که با برخورد مناسب، دست اغتشاشگران را از جامعه کوتاه کرد.
اما در دراز مدت باید این مسئله را به صورت ریشه ای حل و فصل نمود. ما با بررسی و تحلیل رفتاری برخی از هنجارشکنان به این نتیجه خواهیم رسید، ریشه ی این هنجارشکنی ها در مغایرت «هویتی» هنجارشکنان با «هویت ایرانی اسلامی» حاکم در جامعه می باشد. اغتشاشگران با حمله به مسجد، قرآن، حجاب و.... که عناصر تشکیل دهنده ی «هویت دینی» جامعه هستند، قصد اعلانِ«هویتی» جدید برای خود را داشتند.
«هویت زدایی» یکی از برنامه های اصلی دشمن در مواجهه با جامعه ایرانی می باشد، از همین رو رهبرانقلاب در دیدار خود با معلمان اینگونه به این نکته تأکید می فرمایند:
«در مورد آموزش و پرورش، یک نکتهی کلّیای وجود دارد که بنده روی آن تأکید میکنم، در صحبتها و نوشتهها هم تکرار شده این معنا. ما بایستی کاری کنیم که دانشآموز ما دارای هویّت ملّی بشود؛ .... ، امّا مهمتر از علمآموزی یا لااقل در حدّ علمآموزی این است که او احساس هویّت بکند، یک انسان باهویّت ساخته بشود در اینجا که هویّت ملّی و احساس اعتماد به نفْس ملّی پیدا بکند و کودک ما از عمق جان، با افتخارات کشور آشنا بشود؛ این چیزی است که امروز وجود ندارد.» (۱۴۰۱/۰۲/۲۱)
سینا ناصری