خبرگزاری حوزه | پایگاه مردمی روحانیت بر خلاف ادعای دشمن پایگاه متزلزلی نیست، بلکه جایگاه روحانیت در میان مردم به برکت انقلاب اسلامی تقویت شده است. توطئه دشمن علیه روحانیت ناشی از همین نگرانی بوده و همچنان درصدد تضعیف این پایگاه مردمی است. و حقیقت اینکه هرچه این پایگاه تقویت شود، نظام جمهوری اسلامی بیشتر بیمه میشود.
مردم پشتوانه روحانیت بوده و به مظلومیت آن واقف هستند، اما از روحانیت انتظار دارند و این انتظار هم منطقی است.
مردمی بودن روحانیت، یک انتظار منطقی است. دوری از مظاهر اشرافیگری، یک انتظار منطقی است. حضور در میدانهای جهاد فرهنگی، یک انتظار منطقی است. امروز که سازمان روحانیت به برکت جمهوری اسلامی توانسته کارهای بزرگی انجام دهد، نباید احساس ضعف کند، بلکه به تأسی از رسول خدا (ص) «طبیب دوّار بطبه» باشد و یقین داشته باشد که هیچ کاری با ارزشتر از هدایت خلق نیست؛ از همین رو روحانیت باید حرف حق را بگوید و با افتخار از جمهوری اسلامی ایران دفاع کند.
روحانیت اصیل نمیتواند در این شرایط انفعال و تقیه داشته باشد. حق ندارد حقایق را کتمان کند. حق ندارد عرصه را برای جولان دادن دشمنان دین خدا خالی کند. حفاظت از مرزهای عقیدتی، کارویژه روحانیت است. البته مغفول نماند مسیر نورانی روحانیت دینی در امتداد مسیر انبیای الهی بوده و مسیر بسیار سختی است.
امروز بیش از هر زمانی دیگر، اسلام عزیز به روحانیت نیاز دارد، هیچ افتخاری بالاتر از این نیست که روحانیت برای اسلام عزیز سیلی بخورد و شهید بشود. امام خمینی(قدس سره) می فرماید: «روحانیت نباید از چیزی بترسد، روحانیت نباید از عربدهکشیها، وحشیگریها و غوغای مشتی رجاله و اراذل وحشت کند. علما و روحانیان باید تا آخرین قطره خون خود را در راه اسلام، در راه قرآن و در راه اعلای کلمة الله نثار کنند».
روحانیت دینی هیچ گاه به دنبال تقدسگرایی نبوده و نخواهد بود و مساله عمامهپرانی را با حساسیت دنبال نخواهد کرد اما سعی خواهد کرد ریشه های آن را مورد واکاوی قرار دهد. عمامهپرانی به صورت مطلق ریشه در دینستیزی ندارد بلکه ریشه در تزریق یک تفکر جاهلانه دارد. تفکری که مبتنی بر دوگانه روحانیت و دین خداست. یعنی دشمن القا می کند که دین یک پدیده مقدس است اما روحانیت متفاوت از دین خداست؛ بلکه روحانیت از دین سوء استفاده میکند و به دین ضربه میزند؛ این در حالی است که روحانیت مبین و مبلغ دین خداست. این به مانند این است که کسی بگوید علم پزشکی خوب است اما نیازی به پزشک نیست. نتیجه طرد پزشک و روحانی، رواج بیماریهای مهلک در جامعه است. مصداق این شبهه افکنی ها یادآور کلام امیر المومنین (ع) یعنی «کلمة حق یراد بها الباطل» است.
البته حساب روحانیت غیر اصیل از روحانیت اصیل و انقلابی جداست و ضربه ای که این قشر روحانی نما به دین میزند، کمتر از ضربه دشمن نیست. در عین حال دشمن با مغالطه و تولید شبهه میخواهد تریبون را از روحانیت بگیرد تا صدای حق شنیده نشود.
به نظر می رسد درباره فرهنگ تکریم اهل علم و دین کم کاری صورت گرفته شده است؛ احترام به شخصیتهای دینی و علمی، یکی از نشانههای جامعه سالم و مترقی است. امروز که لباس روحانیت، نماد دین است، سنت عمامهبوسی، جلوه زیبایی از عشق و دلدادگی مردم به دین خداست و شاید اگر این حوادث نبود، حقانیت و مظلومیت روحانیت آنطور که باید دیده شود، دیده نمیشد.
علی صالحی
نظر شما