چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۷
ورود حوزه و روحانیت به عرصه آموزش و پرورش؛ بایدها و نبایدها

حجت الاسلام دیندار گفت: فردی با شأن تر و باارزش تر از طلبه نیست که بتواند در تعلیم و تربیت عمیق کار کند، اما شرط این است که مراقب آسیب ها و استحاله ها باشد و با پشتوانه فکری وارد شود و با برنامه دقیق جلو برود.

به گزارش خبرگزاری حوزه از اصفهان، حجت الاسلام محمد دیندار صبح امروز در نشست علمی - تربیتی که با موضوع «ضرورت، فایده و آسیب های ورود طلاب به عرصه تعلیم و تربیت» در مدرسه علمیه رکن الملک اصفهان برگزار شد اظهار داشت: شأن طلبه در این است که تمام قد در تعلیم و تربیت و بدنه آموزش و پرورش حضور داشته باشد.

وی با مهم دانستن فرصت ۱۲ ساله ای که نسل نوجوان در مدرسه تحت عنوان دانش آموزحضور دارند بر ضرورت ترویج و آموزش آموزه های انقلاب اسلامی تأکید کرد و گفت: مشاهدات میدانی از اغتشاشات نشان می دهد در تحقق این مهم آنگونه که باید موفق نبودیم.

کارشناس تربیتی با بیان که حوزه های علمیه و طلاب در عرصه آموزش و پرورش کشور کم کاری کرده اند، گفت: این کم کاری شاید به دلیل آن است که عرصه را برای حضور افراد تربیت شده در نظام فکری غرب خالی کردیم و لذا افرادی که شأنیت آن را نداشتند تعلیم و تربیت را در دست گرفتند.

وی اضافه کرد: این را بدانید که یک فرصت فوق العاده ای در ۴۳ سال برای روحانیت پیش آمده است که می تواند در این مسائل عرض اندام کنند، چرا که پیش از انقلاب اسلامی چنین فرصتی نبوده وحتی در زمان صفویه که اوج پیشرفت کشور بوده نیز روحانیت در حد یک مشاور در کنار پادشاه قرار داشته است.

بهترین فرصت برای تربیت دوران نوجوانی است

حجت الاسلام دیندار با تاکید بر فرصت گران‌بهای پیش آمده برای حوزه های علمیه و روحانیت برای ورود به عرصه آموزش و پرورش کشور تصریح کرد: یک فرصت عالی برای حوزه علمیه کشور پیش آمده است تا برنامه ریزی کرده و با تقویت زیرساخت ها، نیروهای متعهد و متخصص تربیت کند تا در بحث تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش حرف برای گفتن داشته باشد.

وی خاطر نشان کرد: کار اصلی تربیت، وظیفه حوزه علمیه است و باید در این راستا حداکثر توان خودرا هزینه کند.

حجت الاسلام دیندار با اشاره به وظیفه طلاب در این زمان نسبت به مسئله تعلیم و تربیت عنوان کرد: ما دو راه بیشتر نداریم یا می توانیم منفعل باشیم و یا مدیریت و برنامه ریزی کنیم، چرا که مهمترین و مظلوم ترین مقطع سنی در کشور سن نوجوانی بوده و از آن جهت مظلوم ترین سن است چون رهاترین سن در کشور، سن نوجوانی است.

بازسازی شخصیت

وی به تألیف و نشر کم تعداد کتب در رده سنی نوجوانان در کشور اشاره کرد و گفت: تعداد مربیان ورزیده ای که می توانند با نوجوان کار کنند و تعداد برنامه هایی که برای این سن وجود دارد اندک است، در حالی که اوج هیجانات و به هم ریختگی و تزلزل در سن نوجوانی اتفاق می افتد.

استاد حوزه اضافه کرد: البته سن کودکی نیز بسیار مهم و پایه است و نسبتاً کارهای خوبی برای این سن انجام می شود و کتاب های فراوانی در قالب داستان و نقاشی و کتاب های خوب دینی برای این رده سنی نوشته می شود، اما سن نوجوانی سنی است که بلوغ شخصیتی و جنسی در آن شکل می گیرد و هیجانات فرد مشخص می شود.

کارشناس تربیتی، بازسازی شخصیت را از ویژگی های دوران نوجوانی بیان کرد و افزود: نوجوانی سنی است که فرد می خواهد اموری که تقلیدی انجام می داده است را بازسازی کند و در این سن می خواهد همه سؤالات خود را بپرسد و شخصیت خود را بسازد، لذا در همین نقطه برخی احساس می کنند این سن یک سن تهدیدی است، اما بهترین فرصت برای تربیت، دوران نوجوانی بوده زیرا جان نوجوان آماده و تشنه است و فردی که دنبال سؤال باشد می توان به آن خوراک روحی و فکری مناسب داد.

وی خاطر نشان کرد: یکی از مباحث مهم معرفتی بحث انسان شناسی است و پایه و اساس هر علمی انسان شناسی بوده، لذا معرفت ما بر اساس شناخت انسان است و فردی که معرفت النفس به دست می آورد، گویا به همه علوم، احاطه پیدا کرده است، لذا بر همین اساس می خواهیم به آسیب هایی که در عرصه تعلیم و تربیت برای طلاب وجود دارد برسیم.

ورود بدون مبنا به عرصه تعلیم و تربیت آسیب زاست

حجت الاسلام دیندار عنوان کرد: اگر بخواهیم در عرصه تعلیم و تربیت وارد شویم باید لوازم آن را نیز در نظر گیریم؛ یکی از آسیب هایی که در حوزه تعلیم و تربیت وارد می کنند این است که افراد به صورت مبنایی و ریشه ای وارد کار نمی شوند و تنها از روی دغدغه اقدام می کنند.

وی الگوبرداری از شیوه عملکردی سردار شهید قاسم سلیمانی را نمونه ای از اقدام و ورود مبنایی و ریشه ای دانست و گفت: سردار سلیمانی علاوه بر ایمان راسخ و دغدغه و روحیه جهادی تاکتیک ها و تکنیک های خلاقانه ای داشت و هر مسئله ای را از روی حساب انجام می داد، یعنی سعی می کرد با دانش و مهارت مناسب با خود پیش رود، بنابراین یکی از آسیب های بزرگی که در طلاب وجود دارد این است که بر اساس دانش و مهارت مناسب با آن کار پیش نمی روند.

وی اضافه کرد: اگر می خواهیم وارد حوزه تعلیم و تربیت شویم باید انسان و قوای آن و مراتب و روح و روان و ابعاد آن را بشناسیم، چرا که در تعلیم و تربیت می خواهیم روی روح و روان فرد سرمایه گذاری کنیم و ظرفیت های درونی آن را شکوفا نماییم، بنابراین باید ببینیم روی برنامه انسان شناسی قرآنی، عقلانی و تجربی کار کرده ایم.

کارشناس تربیتی ورود بدون مبنا و صرفا از روی دغدغه به عرصه تعلیم و تربیت را آسیب زا بیان کرد و گفت: برخی مواقع تنها از سر دغدغه به میدان می آییم، اما اتفاقی که می افتد آن است که ممکن است باب خیر برای آن فرد بسته شود ، یعنی زمانی که نتیجه لازم به دست نیاید اصل حوزه و روحانیت و جایگاه آن ضربه می خورد.

وی با تاکید بر لزوم بررسی عمیق علوم انسان شناسی در حوزه های علمیه، اوج انسان شناسی را انسان شناسی قرآنی دانست و تصریح کرد: البته ما نباید خود را از انسان شناسی تجربی بی نیاز بدانیم، چرا که یکی از دغدغه های مهم حکما، انسان شناسی بوده است و پس از آن در بحث انسان کامل مباحث پیغمبر، وحی و ارتباط آن با خدا و معاد را مطرح می کردند.

حجت الاسلام دیندار اضافه کرد: متاسفانه اکنون کارشناسانی که در زمینه تربیت و روانشناسی رشد و روش های تربیتی کار کرده باشند و سپس آن مباحث را با مباحث خداشناسی، انسان شناسی و هستی شناسی عالم به زبان کودک و نوجوان تبدیل نمایند، کم نداریم و در این زمینه کار نشده است.

عدم شناخت دشمن و درک درست از دشمن شناسی،از آسیب های ورود به تعلیم وتربیت

کارشناس تربیتی نیاز به اصول فقه برای نظام سازی تعلیم و تربیت را یکی از ضرورت های عرصه تعلیم و تربیت دانست و افزود: باید بخشی از مسائل را متناسب با کار اجتماعی در نظام تعلیم و تربیت استنباط کنیم.

وی یکی دیگر از آسیب های مسیر تعلیم و تربیت را عدم شناخت دشمن و درک درست از دشمن شناسی عنوان کرد و ادامه داد: یکی از آسیب هایی که اکنون وجود دارد و آسیب بزرگی نیز می باشد این است که یاد نگرفته ایم علاوه بر این که خدا را خوب بشناسیم، شیطان را نیز بشناسیم و دشمن شناسی ما بسیار ضعیف است؛ در عین حال یک طلبه نیز می خواهد روانشناسی اسلامی کار کند ، لذا قوی شدن در مباحث انسان شناسی، دشمن شناسی و روانشناسی غربی از ضرورت های این مسیر است.

حجت الاسلام دیندار خاطر نشان کرد: یکی از مصادیق جدال احسن در دوره ما این است که باید فرد فلسفه غرب و روانشناسی غربی را بداند تا بتواند یک قدم بردارد، البته افرادی نیز وجود دارند که برای دشمن شناسی به سمت فلسفه غرب رفتند اما خود استحاله شدند، لذا یکی دیگر از آسیب های این است که افراد با پشتوانه مبانی انسان شناسی اسلامی، هستی شناسی، خداشناسی و از همه مهم تر مبانی معرفت شناسی و ارزش شناسی خود را آماده نکرده اند.

وی تأکید کرد: نتیجه بحث آن است که فردی با شأن تر و بهتر از طلبه نیست که بخواهد در حوزه تعلیم و تربیت وارد شود و بتواند در تعلیم و تربیت عمیق کار کند، اما شرط این است که مراقب آسیب ها و استحاله ها باشد و با پشتوانه فکری وارد شود و هنگام مطالعه علوم حوزویی جایگاه و ارتباط آن را با آنها بداند و با برنامه دقیق جلو برود.

استاد حوزه افزود: مهم ترین ویژگی معلم و مربی پرداختن به شخصیت متعلم است، چرا که اگر روی شخصیت یک فرد سرمایه گذاری کنید و آن را در جامعه رها نمایید، اگر شخصیت صحیحی تربیت شده داشته باشد به دنبال دانش و مهارت نیز می رود و اگر تنها به آن دانش دادید ممکن است برای فرد پوشش ایجاد کند.

انتهای پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha