شنبه ۱ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۴
۱۰ بازیگر مهم جریانات اخیر کشور را بشناسیم(بخش نخست)

حوزه/ مسئول دفتر اجتماعی سیاسی حوزه های علمیه کشور به تشریح عوامل اصلی شکل دهنده اغتشاشات اخیر کشور پرداخت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حوادث اخیر کشور و برهم خوردن نظم در برخی از امور اجتماعی باعث ایجاد فضای خاصی در کشور شد که لاجرم باعث ایجاد خرده تحولات در جامعه شد.

بخشی از این مسئله پیرامون موضوعاتی چون حجاب، آزادی های گسترده خارج از حدود دینی، رخ نمایی مسایلی چون نقش آفرینی جدید سلبریتی ها و بازیگران جدید در جامعه ایرانی، از موضوعاتی بود که به شکل عریان خود را به منصه ظهور رساند.

برخی در این بیان منتظر موضع گیری خاص حوزه و مدیران عالی حوزه های علمیه بودند که با توجه به بیانیه رسمی مدیر حوزه های علمیه کشور در ۱۴ آذرماه در این زمینه صادر شد.

ببینید:

چرا اغتشاشات اخیر از نوع جنگ ترکیبی بود؟

در همین راستا حجت الاسلام والمسلمین محمد حسن زمانی، مسئول دفتر اجتماعی سیاسی حوزه های علمیه کشور نیز در گفت‌وگو با خبرگزاری حوزه به بیان برخی از موارد از جمله بازیگران صحنه اغتشاشات پرداخت. بخش اول این گفت‌وگو را بخوانید:

موضوع سخن، تحلیلی از اغتشاشات اخیر و توضیحی نسبت به بایسته های حوزویان نسبت به این جریان است. مطالب لازمه را در شش محور کلی خدمت طلاب و فضلا تقدیم می کنم.

محور اول، توضیح و تبیین یکی از سنت های بزرگ تاریخ بشر به عنوان اصل نبرد حق و باطل در طول تاریخ از هابیل و قابیل تا انقلاب و تا کنون تا ظهور حضرت مهدی است. محور دوم پیرامون توضیحی در حوزه جنگ ترکیبی و معرفی عوامل نقش آفرین و بازیگران دهگانه جنگ ترکیبی است. محور سوم اهداف دهگانه استکبار جهانی در خصوص اغتشاشات اخیر است و محور چهارم پیرامون وظایف حوزویان در برابر این اغتشاشات است و محور پنجم نیز اشاره ای به تعدادی از دفتر اجتماعی سیاسی در مدت اخیر و محور ششم نیز گزارشی از دستاوردهای موفق نظام جمهوری اسلامی است.

محور اول:

نبرد بین جبهه حق و باطل

حجت الاسلام و المسلمین زمانی بیان کرد: قرآن کریم بیان می کند که چه بسیار انسان های کثیری بودند که در طول تاریخ راه پیامبران را سد کردند و چه مومنان پاکی که به جنگ با مستکبران رفتند. تاریخ خلقت انسان تا کنون پر است از درگیری بین جبهه حق و باطل. زمانی هابیل و قابیل نماد حق و باطل هستند و زمانی این نبرد بین حضرت موسوی و فرعون و زمانی بین نمرد و حضرت ابراهیم در می گیرد. پیامبر اکرم و امام علی(ع) و امام حسین (ع) و سایر حضرات نیز این درگیری تاریخی را با دشمنان خدا داشته اند.

انقلاب اسلامی که استمرار انبیا و ائمه(ع) بوده است، برای استمرار حق، تحقق یافته است وامام راحل پرچم را گرفتند و پس از ایشان مقام معظم رهبری پرچم را به دست گرفتند و دو هدف اقامه حق و آرمان های دین در ایران و همچنین جریان سازی این حرکت در جهان بود. از دیگر سوی امکان ندارد که تصور کنیم روزی جریان باطل در برابر ما آرام بگیرند.

۴۳ سال است که دشمنان موضع تهاجمی و فتنه گرانه و کینه توزانه علیه ما دارند و یک روز نیز ازین کار باز نیایستاده اند. از جنگ تحمیلی تا جریان ترورها تا حملات هوایی و جنگ و تحریم اقتصادی، توطئه های سیاسی، نفوذ و.. همه و همه از جمله هجمات دشمنان انقلاب اسلامی علیه ما بوده است.

حوزویان می توانند در مقالاتی نسبت به این هجمات و اقدامات خصمانه قلم بزنند. حدود ۴۰ اقدام خصمانه علیه ملت ایران رقم خورده است. از دیگر موضوعاتی که حوزویان می توانند در این عرصه قلم بزنند می توان به تلاش دشمنان در جهت از بین بردن نظام اسلامی و فردای پس از محقق شدن نقشه شان بنویسند که چه بلایی بر سر ایران و مردم ایران خواهند آورد.

امروزه ده ها و صدها نفر علیه انقلاب شعار می دهند و فحش می دهند و تخریب می کنند ولی همه این موارد نباید ما را دچار یاس کند. اگر به تاریخ اسلام و انقلاب خودمان بنگیریم می بینیم که ما تا کنون خطرات و هجمه های گسترده تری را پشت سر گذاشته ایم. اگر این جریانات را با جریانات اول انقلاب به خصوص جنگ تحمیلی بسنجیم می بینیم که حوادث آن روزها خیلی سخت تر از حوادث امروز بود.

مسئول دفتر اجتماعی - سیاسی حوزه های علمیه کشور تصریح کرد: امروزه کشته و شهید زیادی نسبت به حوادث انقلاب ندادیم. در جنگ تحمیلی بیش از ۲۰۰ هزار شهید دادیم ولی کمر انقلاب نشکست. در جریان انفجار حزب جمهوری اسلامی شهید بهشتی با ۷۲ یار باوفایشان شهید شدند. در جریان ترور رئیس جمهور و نخست وزیر کشور و حتی رحلت امام راحل نیز انقلاب ما به حیات خود ادامه داد. خداوند به ما وعده داده است که با حتی رفتن بزرگان اگر مسیر حق باشد و حق بروید قطعا موفق خواهید شد

محور دوم:

جنگ ترکیبی و بازیگران آن در تحولات اخیر ایران

آنچه در مدت اخیر شاهد آن بوده ایم، جنگ ترکیبی است. جنگ ترکیبی در دو معنی است. یعنی بازیگران این حوادث، یک گونه نبودند. در جریان ترورها یک گروه وارد شدند ولی در این اغشتاشات حداقل ۱۰ گروه بودند. در دیگر سوی این اغتشاشات دارای عوامل متعدد بود که از شبهه افکنی تا عوامل دیگر را شامل می شد. در این جریان انواع و ابزار کار متعدد است. گاهی این جنگ، شناختی است که وارد این جریان شده است.

از منظر عوامل و بازیگران این جریان باید گفت که در این حوادث شاهد ۱۰ نوع بازیگر هستیم.

مستکبران عالم و جریان ارتجاع عرب( در رأس آن عربستان) عامل اول هستند. سهم این گروه ها نیز مشخص است. حوزویان می توانند در این عرصه نیز قلم بزنند.

برنامه ریزی اولیه برای استکبار جهانی است و پروژه و سناریوی اصلی توسط آنها تدوین شده است. کار دوم آنها مدیریت و کار سوم آنها نیز پشتیبانی است که شامل پشتیبانی مدیریتی و برنامه ای، پشتیبانی مالی و نظامی بود. بیش از سه هزار اسلحه تا کنون توسط نیروهای نظامی و امنیتی ایران از منتقل کنندگان سلاح به ایران کشف شده است که قطعا رقم اسلحه هایی که آنها برای حضور در ایران تدارک دیده اند بیش از چند هزار اسلحه است.

سابقه دخالت های ظالمانه آمریکا در ایران در اولین سال ارتباط با ایران از مهمترین پژوهش هایی است که طلاب می توانند در دستور کار خود قرار دادند. جزوه ای از سوی دفتر سیاسی اجتماعی حوزه به سوابق جنایات و اقدامات ظالمانه آمریکا در این ۱۷۰ سال تهیه شده و به ۷۰ مورد اشاره شده است. دخالت ها و جنایت های انگلیس علیه ملت ایران از جمله مواردی است که طلاب پژوهشگر در همه مراکز علمی در سطح کشور در دستور کار خود قرار دهند.

دخالت آمریکا در کشورهای اسلامی (۵۷ کشور اسلامی) از دیگر زمینه های پژوهشی است که می توانیم جنایات آمریکا در عراق و افغانستان و عربستان و... را تبیین کنیم. ایجاد پایگاه نظامی در کشورهایی مثل عمان از جمله مسایلی است که مورد قبول کشورهای مبدأ نیست ولی آمریکا به زور این کار را می کند. همین موضوع تعداد پایگاه های آمریکا در کشورهای اسلامی نیز می‌تواند یک موضوع عالی برای مقاله حوزویان باشد.

لانه جاسوسی آمریکا در تهران، جنایات بسیاری در ایران مرتکب شده است. اسناد لانه جاسوسی در ایران یک جنایت گسترده را روایت می کند. مقام معظم رهبری از وزارت آموزش و پرورش ایران گلایه کردند و فرمودند که در دروس آموزش و پرورش، بحث افشاری اسناد لانه جاسوسی را برای دانش آموزان روایت کنید که دانش آموزان بدانند که آمریکا در ایران چه جنایتی کرده است. البته این توصیه به حوزه نیز می باشد. همه حوزویان از جمله معاونت های مختلف حوزه، مراکز مختلف علمی و فعالان عرصه های پژوهشی و آموزشی حوزه باید راهکارهای این مساله را داشته باشند.

پیشنهاد دیگر آن است که مجموعه جنایت ها و جرائمی که آمریکا و استکبار جهانی علیه ملت ایران روا داشته است، در دستور کار علمی و پژوهشی حوزویان قرار گیرد. مراکز علمی و مدیریتی حوزه در این حوزه کارهای زیادی انجام دادند ولی متأسفانه آنچه انجام شده است اطلاع رسانی کافی نشده است و یا آنچه انجام شده نسبت به کارهایی که باید انجام شود اندک است.

عامل دوم، گروهک های فراری ضد انقلاب

این گروهک ها تنوع گسترده ای دارند که شامل سلطنت طلب ها، گروه های کمونیستی، کوموله، گروه های چپ گرا مثل منافقین، خلق کرد و خلق عرب و خلق بلوچ، زحمت کشان، نهضت آزادی، جبهه ملی و ده ها گروه دیگر می شوند. این گروه ها شامل گروه های بسیار فعال، فعال و نیمه فعال هستند.

معرفی ده ها فرقه ضد انقلاب فعال کنونی فعال خارج از کشور از دیگر موضوعات مقاله ای که طلاب می توانند به آنها بپردازند. هر کدام از آنها می تواند موضوع یک مقاله علمی باشد.

این گروهک ها گاهی ضد هم عمل می کنند. منافقین و سلطنت طلب ها کاملا ضد هم هستند ولی در موضوع مبارزه با جمهوری اسلامی کاملا در کنار هم قرار گرفتند. در این بین گروهک های وهابی هم قرار دارند. بسیاری از این گروه دارای شبکه های ماهواره ای هستند. همچنین موضوع آشنایی با صدها شبکه ماهواره ای ضد انقلاب فارسی و غیر فارسی مرتبط به ملت ایران از سایر موضوعاتی هستند که طلاب پژوهشگر می توانند به آن بپردازند.

پیشنهاد پژوهشی دیگر، بررسی پرونده جنایات هر کدام از این گروهک های ضد انقلاب است. منافقین باصدام حسین در زمان جنگ متحد شدند و علیه ملت ایران جنگ کردند. بنی صدر غرب گرا با مسعود رجوی چپ گرا متحد شد و علیه ملت ایران اقدام کردند. این موضوعات، موضوعات بسیار خوبی برای پژوهش است.

مزدوران داخلی جریانات بیرونی، سومین عامل و بازیگر این صحنه هستند

مزدورانی در صحنه داخلی وجود دارند که حاضر هستند برای پول هر کاری انجام دهند. بسیاری از افراد با یک سرمایه مادی بدون اینکه عضو گروهی باشند در صحنه تخریب ها و قتل ها حضور جدی دارند. یکی از این نمونه ها، فتنه قتل های زنجیره ای و روزنامه های زنجیره ای در کشور بود. به این معنی که هر قتلی به شکل زنجیره ای در همه روزنامه ها منتشر می شد. وقتی وزارت اطلاعات این موضوع را پیگیری کرد متوجه شد که حساب های مالی فعال شده است و این جریان در میان برخی رسانه ای ها شکل گرفت.

چهارمین بازیگر این صحنه، سلبریتی ها و مشاهیر منحرف جامعه ما بودند

عده ای از افراد که به این سلبریتی ها مراجعه داشتند در معرض بیانیه ها و تحریکات آنها قرار گرفتند. سلبریتی به معنی چهره های مشهوری هستند که در بین مردم دارای معروفیت هستند. برخی از این افراد که دارای انحراف فکری و تحت تاثیر جریان های رسانه ای باطل قرار داشتند لب به سخن گشودند.

برخی از این افراد از میان هنر پیشگان بودند، دسته ای از بین ورزشکاران بودند و عده ای نیز از بین روحانیون بودند. بیست و پنج نفر از میان طلبه ها در این جریان حضور داشتند. دو نکته نسبت به این گروه قابل بیان است. سهم این سلبریتی ها در آفریدن آتش فتنه ای که در ایران ایجاد شد، سهم بسیار بالایی است و متاسفانه این گروه ها به کناری رفته و در حاشیه امن نشسته اند.

اگر این چهل وپنج نفر بیانیه و کلیپ نمی دادند و از کشته شدن هایی که هنوز به نتیجه نرسیده بودند حرف نمی زدند و بر علیه نظام بلوا راه نمی انداختند قطعا این شرایط نیز رخ نمی داد. مردم با تحریک این افراد در خیابان ها روان شدند. اگر این حرف ها زده نمی شد این همه کشته در خیابان ها و شاهچراغ و زاهدان راه نمی افتاد.

خانم امینی دچار یک فوت مشکوک شد ولی کسی از اصل ماجرا خبر نداشت. مگر افراد کشته در جامعه رخ نمی دهد؟ در بسیاری از دعواها افراد مظلوم زیادی کشته می شوند چرا کسی برای آنها بیانیه نمی دهد؟ چرا جریان شاهچراغ برای این افراد مهم نبود که بیانیه بدهند؟ متاسفانه سلبریتی ها نسبت به این کشته های آشکار لب فروبستند. این گروه یک امر موهوم را که مشکوک یا فوق آن ظالمانه بود را به این شرایط کشاندند.

سخن ما این است که این چهل و پنج نفر حدس می زدند که این فاجعه رخ می دهد یا خیر. اگر حدس می زدند و راضی هستند، قطعا مجرم واقعی هستند و اگر حدس هم نمی زدند باید بداند که هوش و درایت سیاسی ندارد و به همین دلیل هیچ نباید بگوید. اگر هم اشتباه کرده اند باید خود را اصلاح کنند که نکردند.

قوه قضائیه و امت حزب الله هم به این گروه کاری ندارند و به راحتی در جای خود نشسته اند. این گروه باید مواخذه شوند. شاید نقش آنها از مباشرین حاضر در میدان نیز بیشتر باشد. نقد جدی داریم در این مسئله که این گروه چرا هیچ پاسخگویی ندارند. حوزویان در این زمینه رسالت دارند. حوزویان باید با این آخوندهای سلبریتی برخورد کنند و به سراغ آنها بروند و با پیام و تماس و حضور نزد آنها، شرایط را توضیح دهند تا بفهمند چه اشتباهاتی کردند تا از راه خود برگردند.

بازیگر پنجم این جریان، زیاده طلبانی از اهل سنت هستند

حدود ده درصد از جامعه ما اهل سنت هستند و دارای حقوق مدنی و شهروندی می باشند. تا کنون نیز تقاضاهای مکرری از نظام داشته اند که به آنها جامه عمل پوشانده شده است. نهادهای اجتماعی و مدنی و مذهبی بسیاری از سوی اهل سنت در کشور ایجاد شده و امنیت و فضای کاری آنها نیز توسط نظام اسلامی تامین شده است.

جمعی از اهل سنت زیاده طلبی کرده و دنبال فرصت هستند. البته همه اهل سنت اینگونه نیستند، ولی فرصت طلبها را باید دریافت و مراقب آنها بود. آنها از فوت مهسا امینی بهانه ای ساختند که کشور و منطقه سیستان و بلوچستان را به چنین آشوبی کشیدند. این مسایل باید برای این افراد تبیین شود.

بازیگر ششم؛ جمعی از مسئولان ناکارآمد نظام، هستند

ناکامی های بسیاری در کشور وجود داشته است که مسئولان نتوانسته اند آنها را بعضا به خوبی مدیریت کنند. مثلا تورم و گرانی و خودروسازی را نتوانستند به خوبی مدیریت کنند. مدیریت ناکارآمد بانک ها که میلیاردها وام به افرادی می دهند و به بینوایان جامعه وام های کوچک را با سخت ترین شرایط اعطا می کنند. مسئولان بانکی باید پاسخگو باشند چرا مردم را اذیت می کنند.

حق مردم است که از مسئولان ناکارآمد در کشور انتقاد داشته باشند. چرا مدیران خودرویی ایران که خودروی کم کیفیت را به این قیمت های عجیب و غریب به مردم می فروشند محاکمه نمی شوند؟ این یک سوال جدی است که مردم دارند و نباید از آنها به راحتی گذشت.

مردم سوال دارند که چرا اختلاسگران محاکمه نمی شوند. قوه قضائیه بیان می کند که برخی از این افراد محاکمه شده اند و مردم نیز می گویند که ما ندیدیم. قوه قضاییه درست می ،ولی چون اطلاع رسانی نشده است مردم نیز مطلع نیستند. مرکز رسانه ای ما باید این احکام را به مردم و طلاب اطلاع دهد. طلاب و اساتید ما باید از این جریانات مطلع باشند و به جامعه ارایه کنند.

قوه قضائیه در این زمینه دو وظیفه دارد

نخست مواردی که مجازاتی صورت گرفته است را به اطلاع مردم برساند و دوم سرعت مجازات افراد اختلاس گر و سواستفاده گر. اطاله دادسری از جمله مهمترین مسایلی است که قوه قضائیه باید آن را سرو سامان ببخشد. وقتی یک اختلاس گر دستگیر می شود باید احکام آنها با سرعت بیشتری اعلام و اجرا شود.

مثلا مسکن و شرایط بازار و تورم گسترده و افسار گسیخته از جمله مهمترین ناکارآمدی های بزرگی است که در کشور وجود دارد و باعث نارضایتی های مردم شده است. معرفی مسئولان و مدیران ناکارآمد نظام از دیگر دستمایه های مهم پژوهشی طلاب است که باید انجام دهند.

مدیران دستگاه‎های نظام اسلامی هستند ولی اگر در این میان ده نفر نا سالم و نا کارآمد باشد کل کار را خراب می کند. مدیری که فرزند و افراد آشنای خود را در راست کارهای مهم و پولساز قرار می دهد قطعا فساد می کند.

تعدادی از ساختمان های مصادره ای از رژیم طاغوت به دست آمده است به یک مدیر به یک قیمت بسیار پایین تر واگذار شده است که این امور فساد بزرگ است که نباید این کارها انجام شود. رهبری هم بارها در این زمینه برخوردهای جدی کرده اند.

جامعه معنی پاداش ‎‌های چند میلیاردی به مسئولان و مدیران را درک نمی کند. برخی از کارمندان و مدیران بدبرخورد هستند. همین افراد قطعا در هر جایی که باشند قطعا می توانند مردم را نسبت به کلیت حکومت داری در کشور شاکی کند. حراست هر اداره صرفا به فساد اداری نباید بپردازد حتی باید به افرادی که با برخوردهای بد خود مردم را ناراحت میکنند نیز رسیدگی کند. وزارت اطلاعات در این زمینه می تواند نقشی مهم ایفا کند.

هفتمین بازیگر؛ مسئولان فضای مجازی کشور و کاربران بد فضای مجازی کشور، است

فضای مجازی نقش عمده ای در این سالها در کشور ما بازی کرده است. دروغ پردازی از سوی کاربران فاسد باعث شد که مسایل مختلفی در کشور ایجاد شود. اینستاگرام و تلگرام و واتساپ محل رشد فسادهای زیادی در کشور شدند.

در فضای مجازی دو عامل نقش آفرین بودند. نخست، کاربران بد فضای مجازی و دوم، مسئولان فضای مجازی که کنترل کاری در این زمینه نکردند. امروزه برخی از آنها از بازشدن این شبکه ها سخن می گویند که اگر چنین باشد که واقعا اسف بار است. طلاب باید در این زمینه نقش آفرین باشد و آسیب های گسترده ای که در این حوزه ایجاد شده است را به مردم و مسئولان کشور گوشزد کنند و اجازه تکرار این اشتباهات را ندهند.

عنوان می کنند که برخی از مردم کسب و کارهای خود را از این بسترها مدیریت می کنند ولی باید جای این بسترها، بسترهای جدید ایجاد کرد. اگر بستر کار به خوبی ایجاد شود مردم نیز به این سمت متمایل می شوند. وقتی مردم این کشور برای هم تبلیغ می کنند قطعا می توانند از فضای ملی هم استفاده کنند.

بازیگر هشتم؛ لیدرهای میان صحنه اغتشاشات، هستند

در هرجایی که صد یا دویست نفر به میدان آمدند یک درصد یا دو درصد لیدر بودند. این لیدرها حرکت را راه می اندازند و مردم را تحریک می کنند و بعد خود را کنار می کشند. او اولین چاقو را نشان می دهد و بعد مردم را تحریک می کنند که چاقو را وارد کنند. این جمعیت را همین دو درصد می چرخانند. البته دستگاه های امنیتی کشور جمع کثیری از این لیدرها را بازداشت کردند زیرا این ها پدر مردم را در آورده اند. این ها باعث شدند که افراد فریب خورده را به مردم بکشانند.

نکته دیگر آن است که لیدرها همیشه خود را از آشوب ها کنار می کشند و مردم را به میدان می آوردند و بعد از اینکه این جوانان و افراد فریب خورده را به میدان می کشند و میدان را شلوغ می کنند خودشان از میانه کنار می کشند و به خانه های خود می روند.

نهم، طیف دین گریزان و افرادی هستند که خواهان آزادی های نامشروع هستند

یک گروه در جامعه ما دوست دارند که عیاشی و ابتذال اخلاقی را دوست دارند. یک عده ای از جامعه ما کشف حجاب و نیمه عریانی و عریانی را دوست دارند. برخی نیز درجات مختلفی از فساد را دوست دارند. برخی فساد جنسی و برخی زنا و همجنس بازی را دوست دارند. برخی بی دینی و آزادی در ارتداد را دوست دارند. برخی دوست دارند که به گروهک های عرفان های کاذب متمایل شوند. این ها یک طیف از جامعه ما هستند و به بهانه خانم امینی این مسایل را مطرح کردند.

بنده در زندان رفتم و در میان بازداشتی ها حضور یافتم. بعضی از آنها می گفتند که من را بی دلیل گرفتند وقتی با آنها دست می‌دهیم تَتوهای همجنسگرایان و افراد مفسد را که روی دست خود هک کرده اند رو می شود.

دهمین بازیگر صحنه اغتشاشات، طیف ناراضیان جامعه

یک طیفی از جامعه ما از برخی از دستگاه های حکومتی و برخی روحانیون ناراضی هستند. این طیف سالم ترین طیف هستند. این افراد از گرانی، تورم، فساد، عدم اطلاع رسانی وعدم قاطعیت قوه قضایی در برخورد با مفسدان، تجمل گرایی و تشریفات برخی مدیران جامعه، برخی علما و روحانیون و... ناراضی هستند. مردم از مدیران و برخی روحانیون انتظار خانه های چند میلیاردی و ماشین های میلیاردی را ندارند.

ممکن است که یک مدیر و روحانی درآمد های مشروعی داشته باشد ولی جامعه انتظار ندارد از کسی که عالم است و برای مردم از زهد می گوید، ماشین و خانه چند میلیاردی ببیند. مردم از وزیر این نظام انتظار ندارند که چند ده میلیارد ثروت داشته باشند. مسئولان و روحانیون کشور ما باید به سمت زهد همه جانبه بروند. عالمان زاهد بر دل ها حکومت می کنند. مردم نسل گذشته با عالمان زاهد مانوس بودند و عاشق این سبک زندگی شدند. زهد بازیگرانه نیز به درد نمی خورد. امام علی (ع) فرمودند که خداوند از کسانی که زعامت و پیشوایی عادلانه جامعه را به عهده گرفتند پیمان گرفته است که سطح زندگی شان به سطح پایین ترین افراد جامعه باشد. اگر این چنین شود مردم نیز فشار کمتری را حس می کنند.

باید بر سر مسئولان و طلابی که دارای ثروت های انبوه شده اند فریاد کشید زیرا قرار نیست که یک روحانی و یک مسئول در نظام اسلامی این چنین غیر زاهدانه زندگی کند. پیامبر اکرم و امام علی(ع) الگوی زهد واقعی هستند. در زمان حاضر امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری نماد زهد هستند.

امام خمینی(ره) ده سال قدرت اول این کشور بودند، ولی زمانی که می خواستند از دنیا بروند بیان کردند که یک ریال از ثروت این کشور را استفاده نکردم، یعنی نه پولی در بانک های داخل دارند و نه در خارج و در زمین و خانه ای خریدند و حتی یک منزل هم نداشتند. امام راحل به پسرشان گفتند که وقتی در دفتر ما کار می کنی همچون من حقوق نگیر و برای مردم به شکل رایگان کار کن و ایشان نیز چنین کردند. سالها پس از رحلت امام خمینی(ره) سید احمد خمینی نیز گفت که من هم از این بیت المال شما هیچ ندارم. تنها خانه ای که از پدرم مانده است نیز وقف شده است. در عالم رهبری همچون امام یافت نمی شود.

نمونه دوم، مقام معظم رهبری شاگرد تربیت شده امام خمینی(ره) است و سی سال از رهبری ایشان می گذرد و فرش زیر پای خانواده ایشان فرشی است که ایشان از زمان های دور و در زمان طلبگی خریدند است.

یکی از بزرگان به دیدار مقام معظم رهبری رفتند و گزارش هایی از وضعیت مشهد را دادند. در این جلسه فرزند رهبر انقلاب هم که دوست ایشان بودند حضور داشتند. پس از جلسه، موعد ناهار شد و به دلیل اینکه فضای کاری بود ناهار را به محضر ایشان آوردند، ولی رهبر انقلاب دستور دادند که تنها دو غذا بیاورند و ناهاری برای فرزندشان سفارش ندادند و گفتند که به دلیل اینکه فرزند من برای کار به اینجا نیامده و برای دیدار دوست خود در جلسه حاضر است نمی تواند از این غذا استفاده کند.

سومین مورد از زندگی زاهدانه رهبری معظم انقلاب از دکتر حداد عادل است که بیان کرد زمانی که رهبر انقلاب برای خواستگاری دختر دکترحداد برای پسرشان مراجعه کردند در زمان حضور در منزل خطاب به عروس آینده شان بیان کردند که آقای حداد خرید عقد را سبک بگیرید و به یک انگشتر قانع باشید، زیرا بنده تمکن مالی بیشتری ندارم. آقای حداد بیان کرد که به دلیل اینکه می دانستم رهبر انقلاب تمکن مالی بیشتری ندارند راضی به این امر شدم.

فرزندان رهبر انقلاب هم فاضل و هم باهوش هستند و هر کدام می توانند مدیریت یک سازمان بزرگ را در کشور به عهده بگیرند ولی از این امر محروم شدند. ایشان از آنها خواستند که طلبه و فاضل شوند و در کار تربیت فرهنگی و علمی جامعه فعالیت کنند.

در میان مسئولان تربیت یافته دامان امام راحل و رهبری نیز بزرگانی هستند که از جمله آنها می توان به مرحوم آیت الله ری شهری، آیت الله اعرافی مدیر فعلی حوزه های علمیه کشور و مرحوم قاضی خرم آبادی اشاره کرد.

آیت الله ری شهری بیست سال رئیس بعثه رهبری بود و بنده معاون ایشان بودم. ایشان یک سال کار می کرد تا در حج، مردم را به حج بفرست. ایشان در این بیست سال یک ریال حقوق نگرفتند. همچنین زمانی که به حج می روند بر خلاف رویه عادی که کارمندان از مخارج سازمان به شکل رایگان به حج می روند، هزینه حج خود را به خزانه واریز می کرد. پول حج که مدیریت کامل آن را به عهده داشت را می پرداخت. ایشان برای خدمت به حاجیان رفت ولی پول حج را خودش داد.

ایشان پس ازاین مسئله به این فکر رفت که سالهایی که در وزارت اطلاعات بود، حقوق می گرفت و تصمیم گرفت همه آن حقوق ها را از محل درآمد حق تالیف هایشان پرداخت کند. ایشان این تسویه حساب ها را انجام داد تا در درگاه الهی بگوید که من در این زمان مسئولیت هیچ برای خود نخواسته و نبرده ام.

مسئول دفتر امور اجتماعی سیاسی حوزه با اشاره به زندگی زاهدانه آیت الله اعرافی مدیر حوزه های علمیه کشور، یادآورشد: قطعا وی از بیان این مسایل راضی نیست و قطعا بنده را مؤاخذه خواهد کرد ولی باید این مسایل به استماع مردم و طلاب برسد.

وی سالها در جامعة المصطفی(ص) خدمت می کرد. بنده نیز در این مرکز فعالیت علمی و تدریس دارم. زمانی که ایشان قرار بود به سمت مدیریت حوزه منتسب شوند. یکی از مدیران دفتر بیان کرد که می دانید که مدیر جدید حوزه کیست؟ گفت در آن زمان در المصطفی چه میزان حقوق می گرفت؟ بنده به وی گفتم که قطعا شما در دفتر رهبری بهتر از بنده مطلع هستید. او گفت که وی در زمانی که مدیر جامعة المصطفی(ص) بودند یک ریال حقوق نگرفت.

آن مسئول بیان کرد که امروز نیز برای اینکه مدیر حوزه شود شرط عدم دریافت حقوق را گذاشته. او گفت پیش از ریاست جامعه المصطفی(ص) نیز حقوقی دریافت نکرد. سوالی که ایجاد شد آن بود که زندگی وی چگونه اداره می شود. پس از پیگری متوجه شدم که از محل زمین کشاورزی پدری ایشان در میبد محصولاتی توسط برادران و خواهران ایشان تولید می شود که از محل این درآمدها زندگی می کند. مقداری نیز از محل تألیفات شان ارتزاق می کند.

بنده در دفتر آیت الله اعرافی نیز پیگیری کردم و متوجه شدم که صبحانه وی از غذای حوزه نیست و صبحانه را از منزل می آورد و یا با هزینه شخصی تهیه می کند. سپس متوجه شدم که ماشینی که برای عبور و مرور استفاده می کند نیز از هزینه شخصی تقبل کرده است. از مسئولانی که سالها است کارهای مالی حوزه را انجام می دهند، سوال پرسیدم که این رویه تا چه اندازه دنبال شده است.

وی در پاسخ به این سوال که اولین مدیر اجرایی حوزه که بود از مرحوم قاضی خرم آبادی نام برد و بیان کرد که ایشان نیز سالها در حوزه فعالیت کرد و هیچ حقوقی نیز دریافت نمی کرد. مرحوم قاضی خرم آبادی غیر از اینکه حقوق نمی گرفت غذای حوزه را هم نمی خورد. در زمانی که مهمان داشت از غذای حوزه به مهمانان می داد و یک باری که مجبور شد سر سفره بنشیند پیش از غذا، پول غذای خود را به من داد تا به صندوق مالی حوزه واریز کنم. ایشان از خانه خود خودکار می آورد و هزینه چای خود را نیز به صندوق واریز می کرد.

این بزرگان خود را به مردم معرفی نکردند و زهد فروشی نکردند ولی باید اطلاع رسانی کرد تا الگوهای زهد مشخص شود.

ادامه دارد...

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha