محمود حاجی احمدی عضو هیئت علمی و استاد یار گروه معارف دانشگاه اصفهان در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه به تبیین نقش وحدت حوزه و دانشگاه در بازیابی هویت دینی و انقلابی جامعه و پاسخ به پرسش مهم "من کیستم؟" پرداخته است که ماحصل آن را در ادامه می خوانید:
حوزه: در ابتدا درباره معنای هویت دینی و انقلابی و ضرورت آن، دیدگاه خود را بیان کنید.
هویت یک مقوله بسیار پیچیده است که در رشته های مختلف مورد توجه قرار گرفته است و اگر بخواهیم معنای دقیقی از هویت آن بیان کنیم به معنای "من کیستم؟" می باشد.
محوری که این سؤال را تبیین و ابعاد آن را مشخص می کند می تواند پسوند هویت باشد، حال اگر این محور دین باشد هویت دینی می شود و می توان گفت اگر بخواهیم هویت دینی را تعریف کنیم پاسخ به این سوال از نگاه دین را هویت دینی می گویند.
زمانی هم که به مبانی دینی مراجعه می کنیم ، قرآن کریم نیز از این ابزار بسیار استفاده کرده است ، قرآن کریم درباره این که انسان چیست و جایگاه انسان چه می باشد مباحث متعددی را بیان کرده است. بنابراین هویت دینی یعنی پاسخ فرد به سؤال «من کیستم؟» از ناحیه دین که ابعاد روانشناختی و ابعاد مختلف دیگری نیز به دنبال دارد.
حوزه: با توجه به این که در بستر دانشگاه حضور دارید ارزیابی شما از نهادینه شدن هویت دینی و انقلابی در دانشجویان چیست؟ آیا حوزه و دانشگاه در این زمینه موفق بوده اند؟
در مورد هویت، دو فاکتور را خوب توجه کنیم؛ هویت یک قسمت آن وجوه اشتراکی است که افراد را به یکدیگر پیوند می دهد و گروهی را دور هم جمع می کند و علاوه بر آن وجوه افتراقی دارد که این گروه را از دیگران جدا می کند. دانشگاه های ما در هر دو فاکتور ضعیف هستند؛ دانشگاه نه در حوزه علوم انسانی جمع خاصی را دور یکدیگر جمع می کند و نه در حوزه افتراق آنها را از گروه دیگری جدا می کند.
مبنای علومی که در دانشگاه ها داریم به خصوص در حوزه علوم انسانی، مبنای سکولار دارد و این مبنا علی القاعده نمی تواند هویت دینی به دانشجو بدهد.
امروزه بسیاری از دانشجویان زمانی که وارد دانشگاه می شوند، اگر نگوییم دچار عقب گرد می شوند، اما رشد خاصی در هویت دینی پیدا نکرده اند، زیرا نه در وجوه اشتراک و نه در وجوه افتراق که باید یک جامعه دینی را از جامعه غیر دینی متمایز کند تمرکزی وجود دارد، چرا که بر اساس نگاه جهان شمولی و جهانی سازی که مبتنی بر سکولار است دانشجویان حرکت می کنند
حوزه: اساتید و گروه های معارف دانشگاه ها به عنوان نماد و نماینده دین و حوزه در دانشگاه در هویت سازی چه میزان نقش دارند و آیا توانسته اند جای خالی دین را در دروس دانشگاهی و هویت سازی دینی دانشجویان پر کنند؟
احتمالا هدف از ورود گروه های معارف در دانشگاه ها و دفاتر نهاد رهبری برای تحقق هویت سازی دینی در دانشگاه ها بوده است، اما زمانی که وارد دانشگاه شدند آن اهداف اولیه را فراموش کردند و یک گروه درسی در کنار سایر گروه های درسی دانشگاه شدند و به نحوی در ساختار دانشگاه هضم شده اند.
به نظر می رسد اگر قرار بود برآیند گروه های معارفی هویت سازی دینی در دانشگاه باشد، موفقیت زیادی به دست نیاورده اند. البته پاسخ سؤالات دینی را می دهند، اما این که بتوانند در ابعادی مانند ابعاد شناختی، اعتقادی، روانشناسی، احساسی و عاطفی علاقه ای را نسبت به دین در دانشگاه ها ایجاد کنند از شواهد امر چنین بر می آید که موفق نبوده اند و درگیر درس و مقاله و رتبه و از این دست موارد شده اند.
حوزه: موانعی که در راه نهادینه کردن هویت دینی و انقلابی دانشجویان وجود دارد چیست و راهکارهایی که بتواند به هویت سازی کمک کند را بیان کنید.
حقیقت این است که ما پتاسیل های بسیار قوی داریم؛ اگر بپذیرند که گروه های معارف قرار است به نحوی از یک مرجعی به نام رهبر معظم انقلاب راه و خط را دریافت و در دانشگاه ها پیاده سازی و تنها اجراکننده منویات رهبر انقلاب در ابعاد مختلف باشند سپس مبتنی بر شبکه سازی و ساختار سازی، منویات رهبری را دانشگاه ها پیاده نمایند، این بسیار می تواند اثرگذار باشد.
به تاریخ نیز که نگاه می کنیم رهبر انقلاب بر نکات بسیار حساسی تکیه می کنند به عنوان مثال زمانی که بر زبان فارسی تاکید می کنند صرفا پاسداشت زبان فارسی نیست، بلکه زبان فارسی به نحوی منعکس کننده هویت دینی ما است. یا مباحثی که رهبر انقلاب مطرح و اموری که تاکید می کنند و درباره آن پافشاری کنند این موارد می تواند کارساز باشد ، اما متاسفانه این مسائل مقداری کم رنگ است.
حوزه: بحث تاکیدات و منویات رهبر انقلاب را مطرح کردید و این که گروه های معارف دانشگاه ها باید مجری این منویات باشند، چقدر جهاد تبیین به عنوان یکی از کلیدواژه های رهبر انقلاب در دانشگاه و حوزه مورد توجه قرار گرفته است؟ آیا به عنوان یک راهکار به آن توجه شده است؟
دلیل این که گفته شد گروه های معارف و دفاتر نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه ها از رهبر معظم انقلاب بسیار عقب هستند این است که به عنوان مثال رهبر انقلاب ۲۰ سال پیش به مقوله تهاجم فرهنگی اشاره کردند و مکررا روی آن تاکید نمودند، اما این پیام را گروه های معارف دریافت نکردند و آنچه که امروز در جامعه می بیند همین موضوع تهاجم فرهنگی است که رهبری ۲۰ سال پیش مطرح کردند.
واقعیت امر این است که بسیاری از پتانسیل هایی که در دانشگاه باید به کار گرفته شود در خدمت تبیین دستاوردهای انقلاب اسلامی باید باشد. یکی از مشکلاتی که اکنون موجب بحران هویت شده احساس ناامیدی است و بارها رهبر انقلاب تاکید کردند که مراقب باشید احساس ناامیدی در جامعه ایجاد نشود.
با توجه به این که هر دانشجوی کارشناسی نزدیک به ۱۰ درصد دروسش با گروه های معارف است، گروه های معارف بسیار آسان می توانند به این مقوله بپردازند. گروه های معارف باید ببینند این ناامیدی چه ابعاد مختلفی می تواند داشته باشد و در دروس مختلف به این ابعاد بپردازند. به عنوان مثال مسئله ای که در بحران هویت می تواند نقش بسزایی داشته باشد این که افراد فکر می کنند پس از مرگ برای آنها چه اتفاقی رخ می دهد و ممکن است احساس پوچی کنند که در این جهان بیکران جای آنها کجا می باشد.
با تأکیدات فراوانی که رهبر انقلاب مطرح می کنند و به جوانان نقش می دهند از این باب است که جوان احساس تعلق به انقلاب اسلامی و دین و ساختار حکومت پیدا کند، چرا که اگر این تعلقات شکسته شود خود به خود احساس پوچی ایجاد می شد.
به نظر می رسد در حوزه جهاد تبیین که رهبر انقلاب تأکیدات فراوانی دارند باید به این ابعاد که نتیجه آن احساس پوچی و ناامیدی و نتیجه آن احساس نداشتن نقش است، توجه کنند و برای اقشار مختلف دانشگاهی روشن شود و دستاوردهایی که انقلاب اسلامی در ابعاد مختلف داشته است تبیین گردد که بسیار می تواند موثر باشد.
انتهای پیام
نظر شما