دوشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۳ |۱۶ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 18, 2024
گزارش تصویری مراسم بزرگداشت شهادت سردار دل ها در مدرسه امامت خرم آباد

حوزه/ هیچ‌گاه اشتباهات دانش‌آموزان را در مقابل دیگران به آن‌ها گوشزد نکنیم. به‌اصطلاح، به در بزنیم تا دیوار بشنود. در غیر این صورت آن‌ها درصدد لجبازی و تکرار اشتباه خود برمی‌آیند و عرصه را بر خود و معلم تنگ خواهند کرد.

خبرگزاری حوزه | اولین مکانی که روابط انسانی در آن شکل می‌گیرد خانواده است. پس از خانواده، جامعه و در رأس آن مدرسه و کلاس درس ازجمله نهادهایی هستند که انسان‌ها را به برقراری ارتباط (معلم و شاگرد) ترغیب می‌کنند.

در صورت برقراری ارتباط دوطرفهٔ سالم، دوستانه و محبت‌آمیز بین معلم و دانش‌آموز، تبادل افکار و احساسات صورت می‌گیرد که گاها این تعامل دوسویه به ارتباطی عاطفی می‌انجامد و زندگی فرد را متحول کرده و او را به قله‌های موفقیت سوق خواهد داد.

معلمانی که علاوه بر تسلط به مباحث مورد تدریس، مهارت‌های ارتباطی را به‌خوبی تمرین کرده‌اند، قطعاً بازدهی بیشتری از کلاس خود خواهند گرفت. تجربه نشان داده است که دانش‌آموزان در محیط‌های یادگیری تعاملی و جذاب که توسط معلمان توانمند ایجادشده بسیار موفق عمل کرده‌اند.

از جمله راهکارهایی که می‌توانند این مهارت حیاتی را در نظام آموزشی ارتقا دهند عبارت‌اند از:

۱. احترام گذاشتن و ارزش قائل شدن برای کودکان و نوجوانان دانش‌آموز

همان‌طور که معلم دوست دارد دانش آموزان از بودن با او لذت ببرند و اوقات خوشی را تجربه کنند، دانش‌آموزان نیز خواهان احترام از سوی معلمان هستند تا در فضایی آکنده از محبت و صمیمیت لحظات شادی را سپری کنند.

از جمله مصادیق احترام عبارت‌اند از:

● هیچ‌گاه سخن دانش‌آموزان را قطع نکنیم. به‌عنوان‌مثال، اگر سؤالی دارند و فرصت مناسب برای پرسیدن سؤال نیست، با مهربانی از آن‌ها بخواهیم که در زمان دیگری مثلاً پس از تدریس، آخر کلاس و یا بعد از کلاس پاسخگو خواهیم بود. قطع کردن سخن، مصداق بی‌احترامی، تحقیر و از بین بردن اعتمادبه‌نفس دانش‌آموز است.

● هیچ‌گاه اشتباهات دانش‌آموزان را در مقابل دیگران به آن‌ها گوشزد نکنیم. به‌اصطلاح، به در بزنیم تا دیوار بشنود. در غیر این صورت آن‌ها درصدد لجبازی و تکرار اشتباه خود برمی‌آیند و عرصه را بر خود و معلم تنگ خواهند کرد. باید حس خودبرتربینی و از بالا به پایین نگاه کردن را در خود از بین ببریم. خیلی متواضعانه و خودمانی در کنار دانش‌آموزان قرار بگیریم. یک معلم موفق، بایستی مکان‌شناس و زمان‌شناس خوبی نیز باشد.

● هیچ‌گاه بین دانش‌آموزان تبعیض قائل نشویم. تبعیض قائل شدن حس حسادت را در آن‌ها برمی‌انگیزد. اعتمادبه‌نفس آن‌ها را کاهش داده و بذر ناامیدی و یاس در دل آن‌ها می‌کارد. کم‌هوش و باهوش، بی‌بضاعت و غنی، ساکت و شلوغ، زرنگ و تنبل... همه و همه باید در نظر معلم یکسان باشند. این هنر معلم است که می‌تواند بدون جلب‌توجه دیگر دانش‌آموزان، نسبت به دانش‌آموزی که از بهرهٔ هوشی کمتری برخوردار است و یا ازنظر مالی ضعیف‌تر است؛ مرحمت، دقت و توجه بیشتری مبذول دارد. این‌گونه است که احساس حقارت و خودکم‌بینی دانش‌آموز از بین می‌رود و باانگیزه‌ای دوچندان به تلاش خود ادامه می‌دهد.

● همواره به دانش‌آموزان مسئولیتی محول کنیم و در صورت انجام تکلیف خود، از آن‌ها قدردانی کرده و موفقیت‌هایشان را در معرض دید دیگران قرار دهیم (مثلاً بر روی پانل در وسط راهروی مدرسه یا روی دیوار کلاس فعالیت آن‌ها را ثبت کنیم). در این صورت، حس غرور و مفید بودن به دانش‌آموز دست می‌دهد و سعی می‌کند با تلاش مضاعف کار خود را انجام دهد.

۲. ایجاد محیطی امن در فضای یادگیری

مهم‌ترین مانع فراگیری، ترس است. ترس از شکست، ترس از توبیخ، ترس از نادان به‌حساب آمدن، ترس از تمسخر و...

اگر دانش‌آموزان در کلاس درس احساس امنیت کنند، مشکلات و مسائلشان را با معلم مطرح می‌کنند و در این فضای حمایتی و همدلی به‌ دور از قضاوت، تمسخر و تحقیر در جادهٔ موفقیت گام برمی‌دارند. گاهی معلم می‌تواند در صورت تمایل دانش‌آموز و والدینش در رابطه با مسائل رفتاری و شخصی او نیز گفتگو کند که این طرز برخورد باعث تحکیم رابطهٔ بین معلم و شاگرد خواهد شد.

۳. استفاده از زبان بدن

حرکت کردن در کلاس، ارتباط چشمی و استفاده از حرکات دست و سر همراه با چاشنی شوخی و طنز به انتقال مفاهیم، افزایش توان بازدهی و ایجاد ارتباط صمیمی بین معلم و دانش‌آموز کمک شایانی خواهد کرد.

چنانچه معلم با چهره‌ای عبوس، خشک و بی‌روح در کلاس حاضر شود، جو کلاس خسته‌کننده و ملال‌آور خواهد شد، بازدهی کاهش‌یافته و دانش‌آموز نسبت به آن درس دل‌زده خواهد شد. برعکس استفاده از زبان بدن همراه با شوخی و خنده، محیط یادگیری را پویا کرده و از حواس‌پرتی دانش‌آموزان جلوگیری خواهد نمود.

۴. بازخورد متقابل

ما باید نسبت به رفتار و عملکرد دانش آموزان بازخورد مثبت یا منفی نشان دهیم. اگر دانش‌آموزی درس‌هایش را به‌خوبی ارائه داد، تشویق شود و اگر دانش‌آموزی در حین دانش‌اندوزی بی‌انضباطی کرد، بازخورد منفی دریافت کند.

این هنر معلم است که چه زمانی از تشویق و تنبیه استفاده کند. تشویق‌های پی‌درپی دانش‌آموز را بی‌انگیزه کرده و تنبیه‌های بیجای ما حس خشونت و سرخوردگی، حقارت و کینه‌توزی در او ایجاد کرده که در موارد حاد به ترک مدرسه و ترک تحصیل منجر خواهد شد.

۵. به‌روز بودن

دیده‌شده که روش‌های سنتی تدریس در مدارس، در زمان کنونی پاسخگوی نیازهای قشر کودک و نوجوان نیست. اگر معلمان از امکانات روز فضاهای آموزشی مطلع نباشند و خود را مجهز به سلاح تکنولوژی نکنند، نمی‌توانند ارتباط کارآمدی با فراگیران خود داشته باشند.

اگرچه ظاهرا به نظر می‌رسد ارتباط ناکارآمد تنها بر موفقیت تحصیلی دانش‌آموزان تأثیر می‌گذارد ولی با دقت درمی‌یابیم که این ناکارآمدی، بر تمامی عرصه‌های زندگی او تأثیر خواهد گذاشت از جمله:

● کاهش اعتمادبه‌نفس، سطح تمرکز و علاقه به کلاس و دلسرد شدن دانش آموزان.

● افزایش استرس و رفتارهای نابهنجار.

● افت تحصیلی دانش‌آموز و درنتیجه افت کیفیت آموزشی مدرسه.

● افزایش خشونت و درگیر شدن دانش‌آموزان با همدیگر و با معلم (در مقاطع بالاتر) و...

کلام آخر این‌که تعلیم و تربیت، هنری باارزش، ظریف و دقیق است و هرکسی نمی‌تواند این مسئولیت خطیر را عهده‌دار شود. این امر مهم، انسانی وارسته می‌طلبد که آگاهانه، دلسوزانه، خالصانه و مجهز به اطلاعات روز پای در این مسیر ناهموار آموزشی نهد.

طاهره کنگازیان، عضو گروه نویسندگی صریر

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha