به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، گفتاری از آیت الله حاج شیخ محمد مهدی شب زنده دار جهرمی عضو فقهای شورای نگهبان درباره مرحوم حاج شکرالله جهان مهین جهرمی منتشر می شود.
متن کامل به شرح ذیل است:
«اَعُوذْ بِاللَّهِ مِنَ اَلشَّیْطَانِ اَلرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحُمْد لِلِهِ رَبّ اَلْعَالَمِینَ وَ صَلَّی اللهُ تَعالی عَلَی سَیِّدنَا وَ نَبیِّنَا أَبِی القَاسِم مُحَمَّد وَ عَلَی آلِهِ الطَّیِّبینَّ الطَّاهِرینَ المَعصومین لَا سیَّمَا بَقیَّةِ الله فِی الأَرَضین أرواحُنَا الفداء وَ عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّریف وَ اللَّعنَةُ الدَّائِمَه عَلَی أَعدائِهِم أَجمَعین»
پیشینهی شناخت و معرفت من نسبت به دانشمند معظّم، مرحوم آقای حاج شکرالله جهان مهین جهرمی (رحمة الله علیه) به زمان نوجوانی ام بر میگردد که ایشان قم مشرّف بودند و تحصیل میفرمودند و در مدرسهی رضویّه [قم] که در خیابان طالقانی (یا آذر سابق) مدرسه هست ایشان آنجا حجره داشتند و چون جهرمی هم بودند، با مرحوم والد ما [آیت الله مرحوم حاج شیخ حسین شب زنده دار جهرمی رضوان الله علیه] و بستگان جهرمی آیت الله مرحوم آقای سیّد احمد واحدی هم که اخیراً به رحمت خدا رفتند و حاج داییهای ما -آقایان شرعی- [حجج اسلام والمسلمین مرحوم حاج شیخ محمدعلی و حاج شیخ عبدالکریم شرعی] ایشان رفت و آمد داشتند، دوست بودند و فلذا ست از آن زمان به این تناسب ما با ایشان آشنا شدیم.
این آشنایی همینطور تا زمان رحلت آن بزرگوار ادامه داشت. سجایای اخلاقی و علمی قابل توجّهی در آن بزرگوار بود. اوّلاً ایشان هم تحصیلات حوزوی تا حدود قابل قبولی داشتند، نمیدانم درس خارج هم شرکت کردند یا نه، امّا میدانم که ایشان درس سطح را تا مقدار قابل توجّهی تحصیل داشتند. در کنار تحصیلات حوزوی خود، تحصیلات دانشگاهی را هم ادامه دادند و فلذا ایشان هم جهت حوزوی و هم جهت علوم غیر حوزوی تحصیل و کسب کرده بودند. این یک جهت بود که در ایشان وجود داشت.
جهت دوّمی که در ایشان وجود داشت از همان زمانها مسلّطِ به مسائلِ فقهیّهی شرعیّه بودند و با اینکه مُعَمَّم نبودند ولی در حقیقت مانند یک طلبهای که مُعَمَّم است و تبلیغ و ترویج احکام را انجام میدهد، پاسخگوی مسائل شرعی مردم بود. ایشان استحضار خوبی نسبت به مسائل شرعی داشت و به یاد دارم ما گاهی به جهرم میآمدیم برای بیان مسائل به ایشان مراجعاتی میشد و به مسائل مستَحضَر بود و پاسخ میگفت. این هم یک جهت دیگری بود برای پاسخ به مسائل شرعی که در ایشان مرجعیّت داشت و خیلی مهم بود که من مشاهده میکردم در جهرم سؤال میکردند.
جهت سوّمی که در ایشان بود تواضع بود. آدمی بود علی رغم اینکه دانشمند بود و جهات ترویجی و تبلیغی در ایشان جمع بود، امّا بسیار متواضعی بود، هیچ تبختری، تکبّری، خود بزرگ بینی، ما در ایشان مشاهده نکردیم و این آفت علمی که در بسیاری از افراد وجود دارد، الحمدلله در ایشان وجود نداشت.
امر چهارمی که در ایشان وجود داشت و از صفات برجسته محسوب میشد وّفِیّ بود، آدم خیلی باوفایی بود، با دوستان و آشنایان اهل صمیمیّت و وفا و مردانگی بود و در دوستی ایشان همیشه مشاهده میشد و خود این صفت بارز «الصَّادِقُ الوَفِیّ» نسبت به ائمّه (علیهم السّلام) داشت و این وفاداری واقعاً در ایشان بود.
مطلب پنجمی که در ایشان (رضوان الله علیه) بود بُکاء بودنشان بود، چه در موقعی که مصائب اهل بیت (علیهم السّلام) ذکر میشد یا خود ایشان ذکر مصیبت میفرمودند یا در مجلسی بودند که مصائب اهل بیت (علیهم السّلام) گفته میشد، خیلی اشک از گونههای ایشان سرازیر میشد، از گونه های ایشان سرازیر شد نه اینکه یک کمی اشک در چشمشان جمع شود؛ نه واقعاً اشک از چشمان ایشان سرازیر میشد و همچنین در مواقع موعظه، نه فقط [در زمان] ذکر مصائب خواندن.
وقتی مواعظ اخلاقی و دینی و توجّه به آخرت و امثال ذلک گفته میشد، ایشان منقلب میشد و این نشان از ایمان قوی و باور قوی ایشان نسبت به مبداء و معاد و علاقهمندی و دلدادگی نسبت به اهل بیت (علیهم السّلام) بود. این سرمایهی بزرگی برای ایشان برای انتقال به آن عالم بود.
خوشا به حال آقای جهان مهین (رضوان الله تعالی علیه) که از مُبان بود اهل بیت (علیهم السّلام) را واقعاً دوست دارد به گونهای که در مواقع ذکر آن بزرگواران منقلب میشد و اشک از چشمانشان جاری میشد.
جهت دیگری که در این بزرگوار خیلی بارز بود احترام به علما و مشایخ بود. علمای بزرگ جهرم مرحوم آیت الله حق شناس (رضوان الله علیه) بزرگان دیگر که در جهرم بودند و همه شان به رحمت خدا رفتند، آن علمایی که در ازمنه سابقه در جهرم بودند ، مرحوم والد ما (رحمة الله علیهم أجمعین) ایشان خیلی اظهار محبّت داشت، اظهار صمیمیّت داشت. همان وفاداری که عرض کردم به خصوص نسبت به علماء در ایشان بسیار بارز بود، روشن بود. و یک مؤسّسهای در جهرم مؤسّسهی آقای حق شناس بود که ایشان متصدّی و متولّی آنجا بودند.
جهت دیگری که در آن بزرگوار بود مُعتَمَدِ مراجع و بزرگان بود فلذا است که برخی از مراجع بزرگوار هم حتّی اجازهی نقل حدیث مکتوباً به ایشان داده بودند. به یاد دارم آیت الله شبیری زنجانی این اجازه را داده بودند. ایشان از پدر ما هم داشتند. از من خواستند چون که شما اجازهی نقل حدیثی که دارید آن اجازات را به من هم بدهید، من نوشتم و به ایشان تقدیم کردم. مُعتَمَدِ مراجع و بزرگان بودند و مراجع اجازهی اخذ وجوهات و مصرف کردن در مَحالِّ شرعی را به ایشان داده بودند.
در این اواخر به یاد دارم مغازههایی در بازار جهرم وجود دارد که ۸۰ سال قبل آنها برای عزاداری حضرت سیّد الشّهداء (علیه الصَّلاة و السّلام) وقف شده است. وقفنامه هم به این گونه است که نسلاً بعد نسل و اگر نسل منقطع شد مثلاً اعلم علماء اقدام کنند اتّفاقاً به این خاطر مراجعه کردند چون آن نسل منقطع شده بود و همین قم هم ما خدمت مراجع رسیدیم و به این خاطر که اعلم علماء به چند مرجع احتیاط شده باشد، این آقایان ایشان را برای آن وقف موقفات نصب کردند. به این دلیل بود که همه اعتماد داشتند ایشان اهل تقوا و عدالت و مراعات جهات شرعی است، ایشان را مورد اعتماد قرار دادند. هم از جهت اخذ وجوهات شرعیّه و هم از جهت تصدّی این موقوفات همه به ایشان اعتماد داشتند و اعتماد کردند.
باز جهت دیگری که در ایشان بود اهل قلم بودند و کتابهای متعدّدی در تفسیر دارند. برخی سور مبارکه قرآن شریف را تفسیر کردند و در زمینههای مختلف ایشان مقاله و کتاب دارند، قلم زدند. هم اهل بیان بودند سخنرانی میکردند، صحبت میکردند، منبر میرفتند و هم اینکه اهل نوشتار و نوشتن بودند که نوشتههای ایشان هم وجود دارد که لطف کردند قسمتهایی از آن را برای ما فرستادند که استفاده کنیم.
علاوه بر اینها میتوانم بگویم که مقیّد به نماز جماعت بودند. خود ایشان هم امام بودند و در جهرم امام جماعت مسجد شاهزاده اسماعیل [علیه السّلام] بودند و آنجا اقامهی جماعت داشتند. گاهی که من به جهرم مسافرت داشتم همانجا، بُکاءِ ایشان را میدیدم.
علی أیُ حالٍ مجمع فضائل بودند و رفتن این عزیزانی که سوابق مبتدع علمی و مجاهدتهای مختلفی دارند، دوران انقلاب و در کوران انقلاب بودند و همهی اینها را لمس کردند و بعد مدافع و پشتیبانی از انقلاب و انقلابیّون داشتند، همهی این فضائل در آن بزرگوار جمع شده بود. حقیقتاً باید بگویم فوت ایشان و رحلت ایشان یک خسارتی برای جهرم بود که مرجع و پناهی برای مردم، جوانان، دانشجویان و امثال ذلک بودند. رضوان خدا بر ایشان باشد و إنشاءالله با اولیای خدا محشور باشند. ان شااله. [والسّلام علیکم و رحمت الله و برکاته. صلوات]
انتهای پیام/
نظر شما