یکشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳ |۱۵ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 17, 2024
کد خبر: 1066631
۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۸
حجت الاسلام حسین نقوی

حوزه/ حجت الاسلام نقوی همیشه در میدان و صحنه بود و کُنج‌نشینی و پرده نشینی اختیار نمی‌کرد؛ و حضور در میدان باعث عمل‌گرایی او شده بود. البته برخی عمل‌گرا هستند و کارها را خراب می‌کنند اما آن مرحوم خوش‌فکر بود و این خصلت، نتایج عملگرایی‌اش را مطلوب و مثبت می‌کرد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از ارومیه، حجت الاسلام حسین نقوی از روحانیون جهادی شهرستان تکاب که در شهر ماهنشان مشغول به فعالیت های تبلیغی و جهادی بود روز دوم بهمن ماه ۱۴۰۱ در اثر سانحه رانندگی به همراه همسرش خانم برخورداری فرد دارفانی را وداع گفت.

در پی فوت ناگهانی و غم انگیز حجت الاسلام نقوی، حجت الاسلام احمد محبوبی طلبه حوزه علمیه قم و فعال رسانه ای و از دوستان و آشنایان آن مرحوم در نوشته ای به ویژگی های اخلاقی آن مرحوم پرداخته است:

هر انسانی ویژگی‌های نیک زیادی دارد اما در چند ویژگی بسیار برجسته است و شاید باعث به حاشیه رفتن سایر خصال او شود.

براساس شناختی که از مرحوم نقوی داشتم سه ویژگی در ایشان بسیار برجسته و نمایان بود: اول مردم‌داری، دوم عمل‌گرایی و سوم شوخ طبعی.

مرحوم نقوی اخلاق خوبی داشت نیروی میدان بود و نه پشت میز نشین. با همه گرم می‌گرفت و ارتباط برقرار می‌کرد، لذا مردم‌دار بود و همه او را دوست داشتند.

آن مرحوم همیشه در میدان و صحنه بود و کُنج‌نشینی و پرده نشینی اختیار نمی‌کرد؛ و حضور در میدان باعث عمل‌گرایی او شده بود. البته برخی عمل‌گرا هستند و کارها را خراب می‌کنند اما آن مرحوم خوش‌فکر بود و این خصلت، نتایج عملگرایی‌اش را مطلوب و مثبت می‌کرد. من در بین طلاب کمتر کسی را می‌شناسم که مثل آن مرحوم در جنبه‌های مختلف عمل‌گرا باشد، شاید به خاطر دعاهای مرحوم پدرش بود که با این ویژگی، در کمیته امداد ماهنشان منشأ برکات زیادی بود و به محرومین و مستضعفین کمک می‌کرد. او مسئول زکات در کمیته امداد ماهنشان بود، فعالیت جهادی داشت و به تک تک روستاها سفر می‌کرد و اهالی روستاهای اطراف آن مرحوم را می‌شناختند. ان‌شاءالله فعالیت‌های چند ساله‌اش در آن نهاد بابرکت، باقیات الصالحات برای او در روز قیامت باشد.

همچنین آن مرحوم شوخ‌طبع بود و استعداد عجیبی در مطایبه و خندانِ دیگران داشت؛ البته نه به صورتی که به لودگی بینجامد، خود را سبک کند یا دیگران را بیازارد و مسخره کند. با همه اقشار و اصناف، و پیر و جوان و کودک شوخی می‌کرد؛ شاید کسی نباشد که از مزاح‌های او خاطره‌ای نداشته باشد و شوخی‌هایش همیشه در خاطر می‌ماند و یادآوری می‌شد. الان که در زیر خاک آرمیده، به یاد برخی از بذله‌گویی‌های او که می‌افتیم نمی‌دانیم بخندیم یا گریه بکنیم. اینجا یاد روایت مولا علی علیه‌السلام می‌افتم که درباره روش معاشرت با مردم می‌فرماید: "خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً إِنْ مُتُّمْ مَعَهَا بَکَوْا عَلَیْکُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَیْکُمْ"(حکمت ۱۰ نهج البلاغه) با مردم چنان بیامیزید که اگر مردید بر شما بگریند، و اگر زنده ماندید به شما مهربانی ورزند. (ترجمه مرحوم شهیدی)

ما اگر انسان خوبی را از دور ببینیم به سویش می‌رویم و خواهان صحبت و همنشینی با او هستیم، و اگر بد باشد هر چند کنارش نشسته‌ایم اما برای دور شدن، ثانیه‌شماری کرده و صحبت را کوتاه می‌کنیم. مرحوم نقوی جزو دسته اول بود که همه به صحبت و گفتگو با او علاقه و رغبت داشتند و از این لحاظ نمونه و الگو بود.

از سوی دیگر آن مرحوم اهل روضه خوانی و منبر بود. دلِ بزرگی داشت، خود را وقف مردم کرده بود و تا جایی که می‌توانست به دیگران کمک می‌کرد و دستگیر مستمندان بود. انسان خیرخواهی بود و بدِ دیگران را نمی‌خواست.

مرحوم نقوی گشاده‌دست، کریم و اهل سخاوت بود، با هیچ‌کس درگیر نمی‌شد و کینه‌ای در دل نگه نمی‌داشت. نرم‌خو و اهل تساهل و تسامح بود و سخت‌گیری در مرام او وجود نداشت. دنبال اسم و رسم نبود و متواضع و بی‌غل و غش بود.

همسر ایشان نیز تحصیل‌کرده حوزه علمیه خواهران و از خانواده متدین و ریشه‌دار بود. آن مرحومه نیز اخلاق خوبی داشت. همیشه به نماز اول وقت اهمیت می‌داد، اذان که گفته می‌شد هر کاری داشت کنار می‌گذاشت و نماز خود را اول وقت می‌خواند. افسوس که قضا حمله کرد، این دو عزیز را از ما گرفت و "چاره، تسلیم و ادب تمکین است".

در پایان باید بگوییم: ٱللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهم إِلَّا خَیْرًا وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِم مِنَّا ٱللَّهُمَّ إِنْ کَانا مُحْسِنین فَزِدْ فِی إِحَسَانِهما وَإِنْ کَانَ مُسِیئان فَتَجَاوَزْ عَنْهما وَٱغْفِرْ لَهما.

احمد محبوبی، طلبه حوزه علمیه قم و فعال رسانه ای

انتهای خبر

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • ماشین زمان CA ۱۹:۱۳ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۷
    0 0
    «خبر آمد خبرش سنگین است، ای علمدار حرم؛ سردار رهبرم، خبر آمد؛ خبرش سنگین است، کل ایران همگی غمگین است… گفته بودن که سردار جهان! حاج قاسم؛ در آن ماشین است». سلام حسین آقا! سلام معصومه خانم! سلام بر شهیدان زنده! بشر با شهید چگونه سفر میکند؟ قاسم سلیمانی چطور رؤیای ما را به بزرگ‌ترین "ماشین زمان" محقق کرد؟ اگه تو دست و بالم، یه ماشین زمان بود، جمع ما دخترا (و پسرا!) هم تو بین کاروان بود /همه سوار ماشین زمان، از لابه لای تقویم جهان /رد می شدیم می رفتم اونور بی کران (https://film.tebyan.net/337599)! گفتگو در برنامه های واتس اپ و تلگرام و کلاب‌هاوس و... ممنوعه! گفتگو حتما باید داخل برنامه شاد شهدا برگزار بشود، چه در داخل 🇮🇷، چه در خارج! سر گرم هم دیگر میشویم و از غیر خدا غافل میشویم! از قافله حسین(ع) غافل نمیشویم! به قول شهید احمد کاظمی، هیچ روزی نیست که از واماندگی از این کاروان غبطه و حسرت نخوریم (https://isfahan.iqna.ir/files/fa/news/1396/10/19/755894_626.mp4)! شهید محسن فخری زاده گفت:« بی حسرت از جهان نرود هیچ کس به در الا شهید عشق به تیر از کمان دوست.» دشمن ما سوار اژدهاست! و ما هم سوار مرکبی از نور! حضرت آقا تاکید کردند که جمهوری اسلامی با الهام از اهل‌بیت اژدهای هفت‌سر استکبار را عقب راند و پیشرفت کرد! اگر ماهواره نور در دسترس است، اگر واکسن نورا در دسترس است، خود نور هم در دسترس است! چه قدر کسانی که جهادی به دیگران کمک میکنند زرنگند! مصطفی سارنگ داوطلبی بود که در روز تزریق واکسن نورا در تصادفی به شهادت رسید (https://www.aparat.com/v/Bzj5U). در روز تزریق واکسن نورا خود شد نورٌ علی نورٌ! حاج قاسم گفتند شهدا نورند! در آیه های نور، مستور است زهرا | نورٌ علی نورٌ علی نور است زهرا | نورش هزاران سال نوری بیکران است | قدرش هزاران ماه در قرآن نهان است | انوار"یبقی وجه ربک"را ببینید | در سجده تعظیم ملائک را ببینید! آیت الله بهجت فرمودند:«[ائمه(ع)] فرموده اند:شما خود را اصلاح کنید، ما خودمان به سراغ شما می آییم و لازم نیست شما به دنبال ما باشید!» ما همنشینی و مجالست و سفر میکنیم با بهترین دوست و رفقا! با حسین آقا و معصومه خانم! دوست حسین آقا گفت:«ما اگر انسان خوبی را از دور ببینیم به سویش می‌رویم و خواهان صحبت و همنشینی با او هستیم!»