سه‌شنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۸:۰۲
طلبه‌ای که معتکف مخروبه‌های شهر خوی شد

حوزه/ سوز سرما از یک سو و ترس از تکرار زلزله در طرف دیگر، وحشت به جان مردم انداخته بود؛ در میانه این آشوب و اضطراب، امام محله منطقه تخت پل، یک تنه دست به کار شد و دل به میدان زد؛ او با پیگیری از مسئولان کمپ منطقه را راه اندازی و خود معتکف مخروبه‌های شهر شد.

خبرگزاری حوزه - آذربایجان غربی، شیخ بلال را اولین بار در عروسی یکی از آشنایانم دیدم و از همان موقع هم رفیق شدیم.

حجت‌الاسلام بلال نقی‌لو، امام محله یکی از محله‌های قدیمی شهر خوی است؛ «محله‌ی تخته پُل» مسجد پر شور و جمعیتی دارد. برنامه‌های دعا و توسلش پا برجاست.

همینطور بچه و نوجوان است که در مسجد وول می خورد.

خودش هم دست کمی از جمعیت مسجد ندارد. پر جنب و جوش و با انگیزه.

هفته‌ پیش که زلزله ی خوی، ولوله به جان شهر انداخت، با خود می گفتم که خبری از بلال بگیرم.

زلزله خوی در مقایسه با زلزله ی کرمانشاه و بم تخریب آنچنانی نداشت.

ولی ترس و واهمه ای که ایجاد کرد مردم را از زیر سقف ها کشاند توی چادر ها.

پیر مردی که در محله معروف به دل و جرأت داشتن بود، می گفت «صدای مهیب زلزله به گونه ای بود که تکلّمم را از دست داده بودم. پناه بر خدا از زلزله ی قیامت که نه تنها قلب ها، تپنده و ترسان است».

«أَبصَارُهَا خَشِعَة» چشم های مردم خوی را نگاه بکنی اضطراب و ترس را عیان می بینی! چشم ها به دنبال یار و غمخوار اند... به دنبال کمک رسان.

طلبه‌ای که معتکف مخروبه‌های شهر خوی شد

بلالِ روایت ما کمک رسان و غمخوار مردم محل شده بود. رفتم سراغش...

عبا و قبا را کنار گذاشته بود و کاپشن سفید بادی تنش بود؛ سفیدی عمامه اش از دور به چشم می زد.

طلبه‌ای که معتکف مخروبه‌های شهر خوی شد

گونه ها و گوش هایش از سرما سرخ شده بود و ریش هایش خرمایی تر.

گوشی به دست در جمع چند نفره ی مرد و زن صحبت می کرد.

سلام و احوال پرسی کردیم و گفتیم بسم الله.

گفت چی بگم؟

گفتیم هر فعالیتی که کردی!

گفت: بیشتر کارها بر عهده ی همسرم است.

گفتیم از شرایط محله بگو:

گفت: فردای زلزله، آمایش اولیه و نیاز سنجی کردیم؛ بعضی از خانه ها بالای ۵۰ درصد تخریب و برخی غیر قابل سکونت! اما آن هایی که دیوارهایش تَرَک برداشته بود، ترس و نگرانی مردم را از مراجعه به خانه بیشتر می کرد.

طلبه‌ای که معتکف مخروبه‌های شهر خوی شد

عذرخواهم از بیان این مطلب که مردم چیزی نمی خوردند تا دستشویی نروند! از ترس پس لرزه ها و خدای نکرده مُردن در دستشویی...

با چند تا از گروه های جهادی شهرستان و استان تماس گرفتم. درخواست چادر و وسایل گرمایشی کردم.

سرما بیداد می کرد. شب و روز زلزله، برف می بارید. آن شب مردم در ماشین ها خوابیدند و نَدارها تا صبح بیرون از خانه بیدار بودند.

به‌ هرحال فردایش کنار مسجد، در باغ پارسا زمینی را آماده کردیم. اسمش را گذاشتیم کمپ. نزدیک ۲۰۰ چادر

چادر های هلال احمر را برپا کردیم و هر خانواده را در آنها جا دادیم.

بعدا از اهالی محله پرسیدم خود شیخ کجا می مانَد؟ گفت خودش در یک چادر مردانه و خانواده اش در یک چادر زنانه با بقیه مردم. از بلال همین انتظار را داشتم. بخاطر کمبود امکانات از گرفتن چادر برای خودشان انصراف داده بود.

صحبت های شیخ بلال را ادامه می دهم:

وسایل مورد نیاز پشت سر هم می‌رسید. مسجد را انبار تدارکات کردیم و آشپزخانه اش را راه انداختیم. سیصد پرس غذا آماده در هر وعده. برای باقی چادر ها از دیگر آشپزخانه ها غذا می آید...

در پخش وسایل بین مردم مشکلاتی به وجود می آمد، نمی توانستیم همه شان را راضی نگه داریم.

طلبه‌ای که معتکف مخروبه‌های شهر خوی شد

مخصوصا در تحویل وسایل بهداشتی برای خانم ها. خانم ها حیا می کردند و مشکلشان را نمی توانستند بیان کنند؛ به همین دلیل همسرم را همراه کردم...

رفتیم سراغ خانمِ شیخ بلال...

فقط وسایل بهداشتی دم دستش نبود! داروها و قرص های مختلفی را هم در سبدهایی آماده داشت. شربت سیتریزین و کوریزان را در میان داروها دیدم.

طلبه‌ای که معتکف مخروبه‌های شهر خوی شد

خانم نقی لو مدتی متصدی داروخانه بود و شناخت خوبی نسبت به داروها داشت. دست دکتر جوانی را هم گرفته بود و آورده بود کمپ. ویزیت رایگان.

کلا خانم ها در اموری که به خانواده مربوط است کارایی فراتری دارند.

ما در یک محله ی سنتی حضور داشتیم. محله ای که هنوز هم تعداد فرزندان پدر و مادر ها بیشتر از ۳ تاست...

مدرسه ها تا اطلاع ثانوی تعطیل بودند. خانم نقی لو برای زمان دوری بچه ها از مدرسه برنامه داشت. برنامه ی بازی دست جمعی. ‌کلاس نقاشی و جبران عقب افتادگی های درسی.

طلبه‌ای که معتکف مخروبه‌های شهر خوی شد

خدا خیرشان بدهد. دعای خود شیخ بلال را در حق خودشان می گویم. «الله بالالارین چوخاتسین؛ یعنی خدا تعداد فرزندانشان را زیاد کند».

شیخ بلال چندین سال بخاطر کرونا مراسم معنوی اعتکاف را از دست داده بود. امسال اما ثبت نام کرده بود.

قرار بود معتکف مسجدی شود؛ اما زلزله برنامه ها را به هم زد و او را معتکف مخروبه های شهر کرد...

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • منتشرشده: ۲
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۰
  • زیر سایه آقا CA ۰۴:۲۷ - ۱۴۰۱/۱۱/۱۹
    سلام به مردم عزیز خوی🇮🇷! سلام به آن مردی که گفت:«پناه بر خدا از زلزله ی قیامت که نه تنها قلب ها، تپنده و ترسان است». شما صدای مهیب زلزله را دیروز شنیدید، اما امروز صدای صمیمیت و سلام رهبر به شما را هم میشنوید (https://hawzahnews.com/xc6rQ). در سختی قیامت، ما دنبال مرجع امنی خواهیم گشت که به آن پناه ببریم (پیغمبر اکرم!). با مرجعی مثل امام خامنه ای (و این شرح حدیث) ما اطمینان خاطر پیدا میکنیم( https://english.khamenei.ir/news/7158):«✿عن جعفر ‌بن ‌محمّد علیهما ‌السّلام عن ابیه عن جدّه علیهم ‌السّلام قال قالَ رَسولُ‌ اللّهِ (ص): اَقرَبُکُم غَداً مِنّی فِی المَوقِفِ اَصدَقُکُم‌ لِلحَدِیثِ وَ آداکُم لِلاَمانَةِ وَ اَوفاکُم بِالعَهدِ وَ اَحسَنُکُم خُلُقاً وَ اَقرَبُکُم مِنَ النّاسِ✿ در موقف قیامت همه‌ی سختی‌ها و وحشتها و ترسها و اهوال گوناگون برای انسان وجود دارد، و فرقی هم نیست بین مؤمن و غیر مؤمن:یَومَ یَفِرُّ المَرءُ مِن اَخیـهِ*وَ اُمِّه؛ وَاَبیهِ* وَ صاحِبَتِه؛ وَ بَنیهِ* لِکُلِّ امرِئٍ مِنهُم یَومَئِذٍ شَأنٌ یُغنیه؛ یک چنین روزی است روز قیامت، که در آیات کریمه‌ی قرآن، بخصوص در سوره‌های اواخر قرآن خیلی زیاد به احوال و اهوال در قیامت پرداخته شده.خب در یک چنین معرکه‌ی سختی که اهمّیّت و سختی آن موقف اصلاً برای ما قابل تصوّر نیست،انسان دنبال یک مرجع امنی میگردد؛ یک جایی که به آن پناه ببرد، به آن تکیه کند، در زیر سایه‌ی آن باشد. آن کسی و آن جایگاهی که از همه‌ی اشخاص و جایگاه‌ها در قیامت امنیّت بیشتری به انسان میدهد، جایگاه پیغمبر اکرم است. اگر کسی بتواند خودش را نزدیک آن بزرگوار برساند، اطمینان خاطر پیدا میکند، احساس یک امنیّتی میکند»« این روایت میگوید وسیله‌ای که شما بتوانید با آن، خودتان را نزدیک پیغمبر بکنید، چیست.» اول این است:« اَصدَقُکُم‌ لِلحَدیث؛آن کسی که راستگوتر است، در حرف زدن راستگو است، آنچه میگوید از روی صدق بیان میکند؛ دروغ و تهمت و شایعه و حرف ضعیف و قول بغیر علم و مانند اینها در آن نیست. صدق یعنی انطباق با واقع، آنچه را واقع است که او میداند واقع است بیان میکند؛ اَصدَقُکُم‌ لِلحَدیث.» سلام آقا جان! ما از اخبار راست شما و شهدا پیروی میکنیم و همانند شما عمل میکنیم، ان شاء الله! جانم فدای رهبر! و حاج قاسم که گفت:«والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه دلی و قلبی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را در دست گرفته. در قیامت خواهیم دید، مهمترین محور محاسبه است.»
  • القدس اقرب CA ۰۵:۵۴ - ۱۴۰۱/۱۱/۱۹
    ✿ رسولُ اللّه ِ (ص):أقرَبُكُم غَدا مِنّي في المَوقِفِ أصدَقُكُم لِلحَديثِ ، و أدَّاكُم لِلأمانَةِ، و أوفاكُم بِالعَهدِ، و أحسَنُكُم خُلقا، و أقرَبُكُم مِن النّاسِ | پيامبر خدا (ص):نزديكترين شما به من در موقف فرداى قيامت، راست گوترين شما و امانتدارترينتان و پايبندترين شما به عهد و پيمان و خوش خوترين شما و نزديكترين شما به مردم است.✿ خوش به حال مردم خوی که جزو خوش خوترين مردم ایران هستند و که شیخی از جنس بلال دارند، که هم نزديك پیغمبر و هم نزديك مردم هستند! و أقرَبُكُم مِن النّاسِ! و همگی کنار مردم مقاومت! و ملت فلسطین! کنارتم هموطن و «القدس اقرب»! ما ملت شهادتیم، ما ملت امام حسینیم! 🇮🇷🌏🇵🇸 امروز قدرت ایران و محور مقاومت دشمن را به لرزه درآورده است! این روزها دشمن ما خبر های دروغ منتشر میکند. دشمن ترسوی ما از خدا و روزهای خدایی و قیامت نمی ترسد! «در آن روز زمين تمام خبرهاي خود را بازگو مي‏كند. چرا كه پروردگارت به او وحي كرده است. در آن روز مردم به صورت گروه‏ هاي مختلف از قبرها خارج مي‏شوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود | يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا ﴿۴﴾ بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا ﴿۵﴾ يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِيُرَوْا أَعْمَالَهُمْ ﴿۶﴾. جمعیت امام رضایی‌ها میگوید کنارتم هموطن یک شعار نیست. راست می گوید. ما از اخبار راست امام و شهدا پیروی میکنیم. حاج قاسم گفت (mehrnews.com/xTcbN):«بزرگترین امانت سپرده شده به ما جمهوری اسلامی است که امام عارفمان فرمود: حفظ آن از اوجب واجبات است در حفظ این امانت از هر کوششی دریغ نفرمایید.» أدَّاكُم لِلأمانَةِ! برادران! خواهران! حاج حسین یکتا گفت خبری در راه است! سنصلي في القدس، ان شاء الله! با رهبر! با قاسم! با سید حسن نصر الله! در رکعت سوم، «إذا جاءَ نَصْرُ اللهِ»! به صدای قرآن و بهشتی ها گوش بدهیم! به صدای شیطان گوش ندهیم! با شیطان مشارکت نکنیم! با شیطان بزرگ - که جز فریب به شما وعده نمی‌دهد - مشارکت نکنید! وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلَّا غُرُوراً. وعده سلیمانی ها، وعده صادق است! ما انتقام خواهیم گرفت و ما باید به وعده خودمان صادق باشیم! و أوفاكُم بِالعَهدِ! سلام يا مهدي! يا وعدنا الصادق يا صادق الوعد! في خط روح اللٰه، واللٰه! إنا علىٰ العهد! اللَّهُمَّ اكْشِفْ هٰذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هٰذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَنَرَاهُ قَرِيباً.