به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین محمدصالح کمیلی خراسانی در چهل و یکمین درس اخلاق خود پیرامون شرح کتاب گرانقدر «آداب نماز امام خمینی» به بیان نکاتی پرداخت.
استاد اخلاق حوزه گفت: فصل اول از مصباح دوم کتاب آداب الصلاة پیرامون مراتب قُراء در قرائت نماز است. حضرت امام راحل(ره)، قُراء را به سه طایفه تقسیمبندی کرده است. طایفه اول فقط به ظاهر الفاظ نماز و تلفظ صحیح مخارج حروف یعنی به علم تجوید توجه دارند؛ لذا به خود کلفت و زحمت بسیار میدهند تا تجوید در قرائت و تحسین در الفاظ نماز داشته باشند. امام راجع به این گروه به صراحت میفرماید: «این طایفه، حظی از عبادت نخواهند داشت». همانند قاری قرآن که فقط میخواهد قرائتش صحیح باشد. لذا اگر میخواهند حظ و بهرهای از عبادت نماز داشته باشند، باید به اسرار عرفانی نماز، تطهیر باطن و تزکیه نفس بپردازند.
وی درباره طایفه دوم گفت: طایفه دوم به این حد از تجوید و تحسین الفاظ قانع نمیشوند و میدانند که نماز وسیلهای برای تذکر حضرت حق تعالی است و باید به اسرار نماز آگاهی پیدا کنند. سپس حضرت امام سیمای این افراد را با استناد به یک حدیث شریف قدسی میکند. نماز حقیقی نیز باید اینطور باشد. خداوند متعال می فرمایند؛ «قَسَّمْتُ الصلوةَ بَیْنی وَ بَیْنَ عَبْدی: فَنِصْفُها لیْ، وَ نِصْفُها لِعَبْدی»؛ من نماز را بین خود و بندهام تقسیم کردهام؛ نیمی از نماز مربوط به من و نیم دیگرش از آن بندهام است. فَاِذا قالَ: «بِسْم اللّه الرَّحْمن الرَّحیم» یَقولُ اللّه : ذَکَرَنی عَبْدی؛ وقتی بنده بگوید: بسم اللّه الرحمن الرحیم، خدا گوید: بندهام مرا یاد کرد. وَ اِذا قال: «الْحَمْدُ للّه» یَقولُ اللّه: حَمَدَنی عَبْدی وَ اَثْنی عَلَیَّ. وَ هُوَ مَعنی «سَمِعَ اللّه لِمَنْ حَمِدَهُ.»؛ و چون بنده گفت: الحمدللّه؛ خدا فرماید: بندهام با حمد و ستایش مرا یاد میکند و خداوند نیز حمدش را میشنود. و اِذا قال: «الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» یَقولُ اللّه : عَظَّمَنی عَبْدی؛ و چون به جمله الرحمن الرحیم برسد، خداوند گوید: بندهام مرا تعظیم کرد. خداوند دارای صفات رحمانیت و رحیمیت است. رحمانیت، صفت عام خداست در ادعیه نیز میخوانیم: «یا رَحْمَانَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ»؛ ولی رحیمیت، صفت رحمت خاص خداست و در آخرت نصیب بندگان مؤمن خدا میشود.
استاد اخلاق حوزه علمیه افزود: وَ اِذا قالَ: «مالِکِ یَوْمِ الدّینِ» یَقولُ اللّه: مَجَّدَنی عَبْدی] وفی روایة: فَوَّضَ اِلَیَّ عَبْدِی] وقتی بندهام در نماز مالک یوم الدین گفت، خدا گوید: بندهام مرا تعظیم و تمجید کرد. و در روایت دیگر آمده است: بندهام کار خود را به من واگذار کرد. در حقیقت با پذیرفتن مالکیت خدا اذعان میدارد که خدا مالک و او مملوک است.
وی خاطرنشان کرد: اگر انسان مالکیت را از آن خدا بداند مخصوصاً برای مسائل بعد از مرگ، دیگر هیچ ملکیتی برای خودش قائل نمیشود. هرچند توحید یک مسئلهای است که باید قبل از مرگ درست شود. اما حالا گفته میشود این جهان، دار اسباب و مسببات است. اما اگر قابض الارواح رسید و قبض روح کرد آن وقت چه میشود؟ آیا انسان بعد از مرگ نیز همانند این دنیا به اسباب دسترسی دارد؟ آیا میتوان نزد پدر و مادر رفت و از آنها کمکی خواست؟ خداوند درباره روز قیامت میفرماید: «یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِیه»؛ در آن روز دیگر هیچ چیزی نیست و همه داد وانفسا سر میدهند. با خارج شدن جان از بدن دیگر قضیه تمام است. انسان در آن روز میخواهد چکار کند؟ البته همه باید در همین دنیا نیز موحد باشند و اسباب را ندیده و فقط مسبب در اسباب را ببینند.
استاد حوزه علمیه افزود: آنهایی که به مبدأ، معاد، مسائل بعد از مرگ، عالم برزخ و عالم قیامت معتقدند چکار میخواهند کنند؟ دست آنها در آن روز از همه جا منقطع است و باید به جایی پناه ببرند. خداوند در آیه «مالِکِ یَوْمِ الدّینِ» میفرماید: من مالک روز قیامت و روز جزا هستم و در آیه دیگری میفرماید: «لِمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ.» وقتی همه از دنیا رفتند و هیچکسی حتی ملک الموت نیز باقی نماند خداوند میفرماید: امروز فرمانروایی و پادشاهی از آنِ کیست؟ کجایند پادشاهانی که قدرت و توانی داشتند؟ بعد از جانب حق ندا میآید: پادشاهی از آنِ خداوند یکتای قهّار است.
حجت الاسلام والمسلمین کمیلی گفت: وقتی انسان به مالکیت حقیقی خداوند آن هم در روز قیامت اعتراف میکند در واقع اذعان میدارد که واقعاً مملوک است و دیگر هیچ چارهای ندارد و فقط باید خداوند در آن روز به او لطف کند. لذا خداوند با دیدن چنین انقطاعی از بندهاش، خطاب میکند: بندهام امورش را به من سپرده است و این امری است که فقط خود میدانم باید با او چکار کنم.
وی اظهار کرد: وَاذا قالَ: «اِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» یَقُولُ اللَّهُ: هذا بَیْنی وَبَیْنَ عَبْدی. چون بنده گفت: خدایا تو را عبادت میکنم و از تو استعانت میجویم؛ خدا گوید: بندهام به من ملتجأ شد و میدانم با او چه کار کنم. در این آیه ابتدا «ایاک» را گفته است. در ادبیات عرب، وقتی مفعول قبل از فعل بیاید این حصر را میرساند. یعنی: فقط خداوند شایستگی پرسش را دارد و فقط باید از او استعانت و کمک گرفت. این کلمات را خداوند به ما تعلیم داده است لذا وقتی بنده این کلمات را با واقعیت و حقیقت در نماز ادا کند خداوند نیز چنین خطابی میفرماید.وَاذا قالَ: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ» یَقُولُ اللَّهُ: هذا لِعَبْدی ولعَبْدی ما سَال؛ چون بنده در نماز گفت: خدایا مرا به راه راست هدایت نما؛ خداوند میفرماید: این جمله از بندهام صادر شده و حاجتش برآورده میشود. وقتی انسان از روی صدق و حقیقت فقط خدا را معبود و مستعان بداند خداوند نیز درخواستش را اجابت میکند.
استاد حوزه علمیه درباره اهمیت ماه شعبان گفت: به ماه شعبان المعظم ورود کردیم، مراقبت کنید تا مراقبات شعبانیه را همانند مراقبات رجبیه از دست ندهید. اعمال، مستحبات و مراقبات بسیاری برای ماه شعبان وارد شده است. مسئله روزه نیز در این ماه بسیار تأکید شده است. از جمله راهکارهای از بین بردن نفس اماره نیز روزه، کم خوری، کم گویی و کم خوابی است.
۳۱۳/۱۷