خبرگزاری حوزه | در سالهای اخیر زیاد شنیدهایم که غرب در حال بازگشت به خانواده و اصلاح روند اشتباهی است که پیموده است و معمولا اینطور گفته میشود که خانوادهمحوری یکی از رویکردهای مهم موج چهارم فمینیسم است. اما خود غربیها محوریت موج چهارم را بر توانمندسازی زنان، استفاده از ابزارهای اینترنتی برای گفتن از تجربههای زیسته و آزارهای جنسی که با آنها مواجه بودهاند میدانند.
اگر فرض بر صحت این مدعا در بازگشت غرب به خانواده باشد سؤال این جاست که غرب در حال بازگشت به کدام خانواده است؟ آیا منظور از خانواده در نگاه آنها همانی است که مد نظر ماست یا این دو تعریف تفاوت اساسی و ماهوی دارند؟
واقعیت این است که در غرب خانواده از خانوادهی «سنتی» به «مدرن» تغییر کرده است. خانوادهای که در آن «فرد» محور است و اصالت با فرد است نه جمع و مبانی ارزشی نیز بر اساس منافع فردی تعریف میشوند. با این مبنا رویکرد اصلی و اولیه در تنظیم روابط، «حقوق» است نه ارزش های اخلاقی و انسانی و آنچه رابطهی زن و مرد را تعیین میکند تفکیک نقش بر اساس ویژگی های ذاتی مبتنی بر جنسیت نیست بلکه با مبنای برابری است. در خانواده مدرن ارزشهای خویشاوندی کنار گذاشته شده و ارزشهای فردگرایانه جایگزین شدهاند.
از سوی دیگر به اذعان خانم "ایزابل ساهیل" در کتاب «نسل رها شده» با توجه به شرایط پیش آمده که محصول آزادی بیضابطهی روابط جنسی است «نیاز به بازتعریف مفهوم خانواده» در کشوهای غربی است. کما این که تعاریف جدید را در قانونی شدن انواع خانوادهی همجنس نیز شاهد هستیم.
اگر چه سریالهایی مثل «این ما هستیم» یا انیمیشن «انکانتو» سعی دارند الگویی خویشاوندی سه نسلی با حضور پدربزرگ/مادربزرگ، فرزندان و نوهها را نشان دهند و بین زیست مدرن و ارزشهای خانواده سنتی با تکرار عبارت «ما خانواده هستیم» پیوستی ایجاد کنند اما واقعیت این است که رویکرد مدرن با تعریفی که از انسان و روابط زن و مرد ارائه میدهد نتیجهاش همانی شده که در غرب میبینیم نه آنی که در این فیلمها تصویر میشود.
رویکرد مقابل خانواده مدرن در نگاه اسلامی، خانوادهی سنتی نیست بلکه خانوادهی الهی است که ارزشهای آن برگرفته از مفاهیم عمیق دینی است. در دین، مودت و رحمت ساماندهندهی اصلی روابط میان زوجین است و اگر خانواده از حالت یگانگی و «وفاق» به سمت جدایی و «شقاق» رفت، آنگاه حقوق و کمک از قانون به میدان میآید و حقوق ساماندهندهی ثانویه در روابط زن و مرد خانواده است نه اولیه. اگر در خانوادهی مدرن منافع فردی حاکم است، در خانواده الهی منافع جمعی اولویت دارد و ارزشهای اخلاقی چون ایثار با این نگاه معنا پیدا میکند. در خانوادهای که اسلام میسازد، مبنای تقسیم نقشها نه تنها برابری نیست بلکه بر اساس تفاوتهای ذاتی مبتنی بر جنسیت این تفکیک صورت میگیرد و غایت خانوادهی اسلامی و حتی مفاهیم جنسیت و زوجیت محدود و محصور به دنیا نیست بلکه تا آخرت و زندگی پس از دنیا نیز ادامه دارد.
اگر بخواهیم تفاوت مبنایی نگاه اسلام و مدرنیته در خانواده را بیان کنیم باید برگردیم به مفهوم انسان و تعریفی که از انسان در این دو وادی وجود دارد را بررسی کنیم. که اگر تعریف ما از انسان اومانیستی (عالم بر محور انسان) بود یا الهی و بر محور خدا (عالم و انسان بر محور خدا) خروجیش دو تمدن، دو جامعه و خانوادهای که کوچکترین واحد است با مبانی و ساختار کاملا متفاوت خواهد شد و از این حیث از نگاه اسلامی هیچگاه نمیتوانیم اشکال زندگی همباش، همجنسگرا و انواع دیگر را که در ساختاری خارج از طبیعت زن و مرد قرار میگیرد را در تعریف خانواده قرار دهیم.
مهدیه منافی - پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان