به گزارش خبرگزاری حوزه از یاسوج، حوزههای علمیه خواهران یکی از مراکز مهم فرهنگی در کشور به شمار میرود که طلاب خواهر را برای ترویج دین و مبانی اسلامی و تبلیغ اسلام ناب تربیت میکند.
تا پیش از شکلگیری نظام جمهوری اسلامی مکانی برای تربیت طلاب خواهر در کشور وجود نداشت که با راه اندازی حوزه علمیه خواهران در سراسر کشور، اکنون طلاب خواهر زیادی در این مراکز دینی و فرهنگی تربیت و در حال ترویج دین و هدایت و رهبری جوانان و نوجوانان و مردم در شهرها و روستاها هستند.
در همین راستا به سراغ حجت الاسلام والمسلمین سید ابراهیم افتخاری مدیر حوزه علمیه خواهران استان کهگیلویه و بویراحمد رفتیم تا در خصوص وضعیت کلی فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد و همچنین بایدها و نبایدها در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با او گفتوگو کنیم.
تاریخچهای از سیر شکلگیری حوزههای علمیه خواهران استان را شرح دهید.
در استان کهگیلویه و بویراحمد حوزه علمیه خواهران وجود نداشت، که در سال ۷۳ در یاسوج به دست آیت الله ملک حسینی و با حمایتهای صورت گرفته، حوزه علمیه خواهران راه اندازی شد که بسیاری از نخبگان ما، خروجی همان حوزه هستند.
اولین مدرسه در یاسوج بود، سپس در اوایل دهه ۸۰ در سال ۸۲ و ۸۳ مرحوم امیر احمد تقوی در دهدشت سنگ بنای این کار را گذاشتند و کمکم در استانها و مراکز استانها مدارس علمیه خواهران گسترش پیدا کرد.
پس از آنکه مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران در قم راه اندازی شد، از سال ۷۶ حمایتهایی خوبی از حوزه علمیه خواهران در استان شکل گرفت که همان سالها در کنار سازمان تبلیغات، مکانی برای فعالیت به حوزه خواهران اختصاص داده شد.
ابتدا مرکز مدیریت تشکیل شد و مستقیم زیر نظر قم بود و زمانی که مدارس زیاد شدند و کار برای قم سخت شد، مدیریت منطقهای راهاندازی و سه استان از جمله ما زیر نظر استان فارس به فعالیت ادامه دادیم تا اینکه در سال ۹۱ کم کم با تأسیس مدیریتهای استانی، مدیریت ما نیز استانی شد که با این چارت، حمایتهای استانی هم بهتر شد، چرا که بوم هر منطقه متفاوت است.
در چارت سازمانی، ابتدا مدرسه علمیه را داریم که از اجتماع چند مدرسه علمیه، حوزه علمیه خواهران استان تشکیل میشود و در کل کشور با جمع آنها حوزههای علمیه خواهران کشور اطلاق میشود.
صفر تا صد مدرسه توسط خانمها اداره میشوند، معاونین محتوا، آموزش، فرهنگی و پژوهشی که همگی تحصیل کرده حوزه هستند و باید حداقل سطح ۳ باشند، البته مسائل مالی هم داریم که گسترده بوده و این کارها را غالباً آقایان انجام میدهند.
هزینه مدارس خواهران چگونه تأمین میشود؟
مدارس هیئت امنایی اداره میشود، در مدرسه یک هیئت امنا وجود دارد که اختیارات گستردهای دارد، به طور مثال در کهگیلویه و بهمئی یکی از علما یا امام جمعه پس از آنکه تشخیص میدهد که مدرسه علمیه نیاز دارد، تقاضای راهاندازی برای مدیریت استانی میفرستند، که البته باید شرایط اولیه ساختمان با اصول فنی را داشته باشند و ضرورت دیگر اینکه آیا پای کار هستند، چرا که باید توانایی تأمین ۵۰ درصد هزینههای جاری مدرسه را داشته باشند.
در استان ما، اتفاق افتاده که ضرورت تأسیس مدرسه را در هر شهرستانی داشتهایم، اما از طرفی نیروها پای کار نبودند و یا مشغله زیادی داشتند، دوم این که در استان موقوفه حوزوی نداریم، در حالی که در بعضی استانها موقوفات حوزوی به گونهای است که به استانهای همجوار خودشان هم کمک میکنند.
گویی از بیتفاوتی مسئولان و نمایندگان نسبت به حوزههای علمیه دل پر دردی دارید؟
البته این موضوع جای تأسف دارد که برای کارهای فرهنگی و نهادهای فرهنگی و فرهنگساز، نه موقوفه داریم و نه از سوی حوزههای مختلف اجتماعی کمکی میشود، در حالی که کمک به حوزه سیاست آن هم در انتخابات مجلس بسیار پررنگتر است، متأسفم که بگویم بسیاری از هزینههای انتخاباتها مردمی پرداخت میشود.
در استان کهگیلویه و بویراحمد، برخی از مردم که دستشان به دهانشان میرسد و توان کمک کردن دارند، پای کار مسائل سیاسی هستند و هزینههای هنگفتی پرداخت میکنند، اما نوع نگاه به انتخابات خیلی متفاوت با دیگر جاهای کشور است.
اگر ۴۰ سال پیش کسی میآمد و میگفت این نگاهی که شما به انتخابات دارید، برای آینده شما خوب نخواهد بود، چنین وضعیتی را اکنون در استان نداشتیم، چرا که سیاسی کاری امان استان را بریده است.
وقتی نمایندگان مجلس، از بخشدار تا دهیار و فرماندار و استاندار را میچینند، دچار مشکلات کنونی میشویم و یقینا حوزه فرهنگ هم در این بین آسیب جدی میبیند.
اما شما به عنوان رسانه سؤال کنید و البته نمایندگان مجلس هم بگویند که نسبت به استانهای فارس و اصفهان چه کاری برای مردم انجام دادهاند؟
به صورت مصداقی گلایه شما از عملکرد نمایندگان چیست؟
در خیلی از استانها نمایندگان، یقه وزیر را میگیرند تا کارگاه ساخته شود و اگر صحبت از استیضاح میکنند، از وزیر میخواهند که برایشان کارگاه راه اندازی کرده و بیکاری را برطرف کنند، اما درخواست نمایندگان استان ما چیست؟ در استان ما همه چیز به تغییر دادن چند مدیر ختم میشود و این نهایت درخواست از وزراست.
استانی هستیم که بیشترین آب را داریم، اما کارخانههایی که با آب کار میکند در استان وجود ندارد، برعکس در اصفهان آن استان کویری تعداد کارخانههایی که با آب راه اندازی میشود بسیار هستند، به این دلیل که ما نگاه ملی نداریم، نگاه منطقهای داریم و تمام هم و غم و فکر و ذکر ما، به عزل و نصبها معطوف شده است.
باز هم سوال میکنم، کجای قانون نوشته شده که پستهای سیاسی و اجرایی دولت باید توسط نمایندگان مجلس سهمیه بندی شود، متأسفانه همه میدانند و مردم هم میبینند ولی کسی حرفی نمیزند و از این رهگذر خیلی ضرر میکنیم.
متأسفانه اگر بنده که شعار انقلابیگری میدهم در این شهرستان نماینده شدم، همه چیز را زیر پا میگذارم و به جای اینکه فشار بیاورم تا جادهای ساخته شود و یا جوان بیکاری بر سر کار برود، به دنبال مسائل خودم هستم.
رئیس جمهور و وزیر کشور باید استانداران را انتخاب کنند، چرا نمایندگان مجلس باید دخالت کنند و عملاً رئیس جمهور را در انتخابات استانداران محدود کنند.
وظیفه نماینده، تصویب قانون مفید برای کشور و همچنین نظارت است، با این تفاسیر نمایندگان بگویند که در کجا نظارت انجام دادهاند، لذا به همین دلیل است که نمایندگان در مسائل حوزه علمیه ورود پیدا نمیکنند، اول این که روحانیت مستقل بوده و حقوق بگیر دولت و مراکز دیگر نیستند و همچنین خود روحانیون و حوزههای علمیه هرگز به دنبال مسئولیت و یا زیر پا خالی کردن دیگران نیستند، به قول شهید بهشتی، حرام است اگر جایگاهی را اشغال کنیم که بدانیم دیگری از ما اصلحتر است.
یعنی در حوزههای علمیه چنین مسائلی وجود ندارد؟
در حوزههای علمیه این موضوع تعریف شده است، یعنی اینکه کسی برای مدیر شدن سر و دست نمیشکند و کسی به دنبال سوء استفاده نیست، وقتی هم مدیر شد با سختی کار و نبود اعتبارات و امکانات مدیریت میکند.
برای مثال در طول تاریخ مراجع معظم تقلید بسیاری داشتهایم که خودشان اعلم بودهاند، اما گفتهاند که از من بهتر کسان دیگری هم هستند و مردم را به آنها ارجاع دادهاند و درب پذیریش مسئولیت را بر روی خود میبندند.
متأسفانه الان هر کسی احساس تکلیف میکند، پول خرج کرده و به دنبال گرفتن رأی مردم است.
چه کاری از دست مسئولان و نمایندگان برای کمک به حوزهها برمیآید؟
اما در خصوص اینکه نمایندگان و مسئولان چقدر میتوانند به ما در حوزههای علمیه کمک کنند، باید اذعان کنم آنقدر در جاهای دیگر کار کردهاند و آنقدر به واسطه سفارش ها در جاهای دیگر سوء استفاده شده که دیگر نمیتوانند به دستگاههای فرهنگی هم کمک کنند، زیرا به قول خودشان نهادهای نظارتی و بازرسی ورود پیدا میکنند و سختگیریها بسیار زیاد شده است، بنابراین با کمال تأسف باید گفت که ترکشهای قانون گریزی و قانونشکنی، اکنون به ما برخورد کرده است.
مثلاً قبلا شهرداریها ورود پیدا میکردند و در محوطه حوزهها آسفالتی میریختند و باغچهای برای ما میساختند، ولی نهادهای خدماتی هم دیگر نمیتوانند مثل گذشته به ما کمک جزئی کنند، البته بعضیها هم این بهانه را در دستور کار قرار دادهاند تا کاری برای حوزههای علمیه نکنند.
بعضی از مسئولان در قول بیسرانجام دادن، بسیار فعال هستند، آنقدر گاهی نامه نوشتیم که هیچ چیزی از آن در نیامد و وعدههای آنها هم به سرانجام نرسید.
به خاطر مسئولیتی که داریم به مسائل سیاسی و سیاست بازی هرگز ورود پیدا نخواهیم کرد به همین دلیل است که سه سال تمام اینجا هستیم و بسیاری از مسئولان استانی ما را نمیشناسند و هیچ عضو شورای شهر ما را نمیشناسند.
برخیها برای رسیدن به اهداف خود میگویند که جز فلان جریان سیاسی هستیم، در حالی که حوزههای علمیه به هیچ جریان سیاسی وابستگی ندارد.
متأسفانه در استانها و در دولت سیزدهم، بعضی از مسئولان بعد از یک سال و نیم جابجا نشدهاند و برخی هم که سر جای خودشان ماندهاند و درک درستی از این دولت ندارند، لذا امسال ما با پارسال هیچ تفاوتی ندارد.
اقدامات فرهنگی و جهادی حوزه خواهران در چه زمینههایی است؟
در خصوص اقدامات فرهنگی باید بگویم که حوزه علمیه خواهران، مرجعیت مسائل مربوط به زنان را دارد، در استان پژوهشگر و نخبه زیادی داریم و مبلغانی که در روستاها و در دورترین مناطق پای کار هستند، برای مثال دختران روستایی را دور هم جمع میکنند و به آنها آموزش میدهند و آسیبهای اجتماعی را به آنها یادآور میشوند، برنامههای مختلفی در مساجد برگزار میکنند، مراسم اعتکاف بر پا میکنند، قرآن و نماز به زنان و دختران میآموزند که اینها همان خروجیهای حوزه علمیه خواهران است.
مثلا ۲۰ سال پیش، حافظ کل قرآن نداشتیم، اما پس از اینکه یکی از طلاب خواهر ما شعبه قرآنی تأسیس کرد، امروز ۲۴ شعبه قرآن داریم و در اکثر شهرستانها نیز حافظان قرآن تربیت شدهاند، به طور مثال در سیسخت تا ۳۰ نفر حافظ قرآن داریم و لذا استان به سمت قرآنی شدن پیش میرود که حوزه علمیه خواهران در این روند بسیار اثرگذار بوده است.
در دوران کرونا نیز حوزه علمیه خواهران جدای از مردم نبود، کارخانه تولید ماسک راهاندازی کردند، پول جمع کردند و وسایل ضدعفونی میخریدند و به ضعفا میدادند، برای غسل و دفن اموات کرونایی اینقدر هجمه شده بود که کسی غسل دادن مردهها را نمیپذیرفت اما در آن فضای سنگین، این طلبههای خواهر بودند که پای کار آمدند.
قرارگاه شهید سلیمانی در حوزه بانوان ازدواج آسان را ترویج میدهد و برای مسائل فرهنگی نیز مجالس خانگی برگزار میکنند، که اینها همه از کارکردهای حوزه خواهران است.
البته از طرف ادارات و سازمانهای فرهنگی برای کارهای تبلیغی و تربیتی نیرو میخواهند که ما نیروی آن چنانی نداریم و گاهی سرمایههای ما از دست میرود.
مشخصا از دولت چه توقعی دارید؟
الان بعد از سه سال تجربه، به این نتیجه میرسیم که حوزههای علمیه باید بودجه مستقل داشته باشند، وظیفه دولتها حمایت از حوزههای علمیه است، برای مثال باید امکانات و خدمات را در اختیار حوزه قرار دهند، اما سؤال این است که چرا برای استخر و پارک، دولت هزینه میکند، اما برای حوزههای علمیه نباید بودجهای در نظر بگیرند که منبع پایداری داشته باشند.
برای مثال در بحث زمین و واگذاریها، بعضی جاها که پا میگذارید ردپای مسئولان و نمایندگان وجود دارد، اما چرا نباید زمینی برای حوزههای علمیه وجود داشته باشد که به وسیله آن یک درآمدزایی پایدار داشته باشیم.
وضعیت زیرساختی حوزههای استان چگونه است؟
ساختمانهای آموزشی حوزه علمیه خواهران استان نوساز هستند، اولین خوابگاه ما در دهدشت افتتاح شد، بقیه نیز در همان ساختمانهای آموزشی ساکن هستند، مدارس ما مهد کودک دارد، فضای امنی برای بازی بچهها وجود دارد، هم از لحاظ فضای فیزیکی و هم در جایی که ساخته شده، امنیت خوبی حاکم است.
ثبتنام ما به صورت سامانهای است، انتخاب واحد به صورت مجازی و در کوثرنت انجام میشود، همه مدارس کافی نت دارند و لذا در ایام کرونا مشکل جدی پیدا نکردیم، زیرساختها را آماده کرده بودیم و کلاسها نیز همه دایر بودند، در مقطع سطح دو و سه و چهار طلبه میپذیریم و در استان نیز یک رشته سطح ۳ داریم.
موضوع مهم این که حوزههای خواهران کشور به هم وصل هستند، به راحتی میتوانند از این مدرسه به مدرسه دیگر منتقل شوند و امکان انتقال بسیار آسان است، مدارک ما هم طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، هیچ تفاوتی با مدارک دانشگاهی ندارد.
یکی از اموری که تحصیل در حوزه علمیه خواهران را تسهیل میکند، این است که وقتی یک سوم واحدها را بگذرانند، میتوانند دوره تحصیلی غیر حضوری داشته باشند.
اقبال مردمی به حوزه خواهران استان چگونه است؟
رویکرد مردم استان به حوزه علمیه خواهران خیلی خوب است و نمیتوان گفت که اقبال به حوزه کم شده، بسیاری از رشتههای دانشگاهی به دلیل نبود دانشجو در استان تعطیل شده و دانشگاههای پیام نور و آزاد مثل گذشته دانشجو ندارند، اما حوزه های علمیه کماکان به فعالیت خود به خوبی ادامه میدهند.
بودجه حوزه خواهران در کل استان با ۱۱۰۰ طلبه و استاد، ۲ میلیارد است و بودجه فلان دانشگاه با ۴ هزار دانشجو ۲۲۹ میلیارد تومان است، هیچ اعتراضی نداریم که چرا بودجه آنها زیاد است، چرا که در حوزه علمیه رسالت دیگری داریم و هرگز دست روی دست نمیگذاریم و بگوییم که بودجه و اعتبارات نداریم.
وضعیت رسانه و اطلاعرسانی در باب حوزههای علمیه در استان را چگونه ارزیابی میکنید؟
یکی از مصادیق مبارزه در عرصه جنگ نرم، عرصه خبر و اطلاعرسانی است و مهمترین مصادیق جهاد تبیین اطلاع رسانی صحیح است، اقدامات خبرنگاران فی نفسه قابل تحسین است اما بهتر است تا گرهای از کار مردم باز شود، اما ما خبر خوب کم کار کردهایم، رژیم صهیونیستی، اروپا و آمریکاییها هزینههای میلیاردی برای راه اندازی شبکههای معاند میکنند و در گروهها، کانالها و شبکههای اجتماعی و تلویزیونهای خود سیاست های استکباری را به پیش میبرنند.
اما در خصوص وضعیت فعلی کشور و سیاهنماییهایی که توسط دشمنان میشود، کافی است به شهرهای خودمان قبل از انقلاب نگاه کنیم، شهر دهدشت قبل از انقلاب چند جاده داشت، اما اکنون این شهرستان از طرق مختلف از جاده گچساران گرفته تا جاده چرام و جاده باغچه سادات و جاده پاتاوه به دهدشت به همه جا راه دارد و دهدشت تبدیل به یک شاهراه شده است.
در آن دوران چیزی از خود نداشتیم و لذا هر چه داریم به برکت نظام جمهوری اسلامی است، اما متاسفانه بعضی اوقات حافظههای تاریخی وضعیت گذشته را به یاد نمیآورد، هنوز خیلیها به یاد میآورند که خط لوله جنوب به شمال از استان میگذشت و فقط به اندازه تعداد انگشت شماری از منازل آن هم در مناطق گچساران گازرسانی شده بود، اما اکنون روستاهای ۲ و ۳ خانواری هم گازرسانی شدهاند، اما با همه کارها و اقدامات قابل توجهی که انجام شده، متأسفانه بعضیها معترض هستند، که علت آن عدم تحقق جهاد تبیین است، بنابراین امروز وظیفه طلاب حوزههای علمیه حرکت در مسیر جهاد تبیین است و حوزههای علمیه خواهران به خوبی در این راه در حال تلاش هستند.
پایان پیام/