به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام رسول رضایی از پژوهشگران اقتصاد مقاومتی در مطلبی با عنوان «"مهار تورم" با راهبرد تغییر زمین بازی از ریال به طلا» اینگونه نوشته است:
پول اعتباری؛ نارنجک مخفی نبرد اقتصادی
یکی از شگردهای موذیانه گروهک کومله در ایام دفاع مقدس بهمنظور جابجایی تجهیزات نظامی بهدوراز چشم رزمندگان ایرانی آن بود که مهمات و نارنجکها را به طرز ماهرانهای زیر شکم گوسفندان جاسازی کرده و سپس گله گوسفند را تحت سرپرستی چوپانهای کُرد محلی به سمت مقاصد موردنظر خود راهی میکردند.
حال اگر نگاهی از سر دقت به حالوروز اقتصادی این روزهای کشور اندازیم، خواهیم دید که نارنجکهای مخفیشده زیر شکم گوسفندان در «جنگ ارضی» آن روز تبدیلشده است به بحرانهای پول اعتباری در «جنگ ارزی» امروز.
تاریخچه پول اعتباری؛ آلوده به طمع و عاری از منطق
پرسشی که امروزه کمتر موردتحقیق و تدقیق اندیشمندان قرار میگیرد آن است که آیا حرکت بشر از پول خلقت (طلا و نقره) به سمت پول اعتباری، یک تحول اختیاری، علمی و مبتنی بر عقل و خرد بوده است؟ یا آنکه تطوری فریبکارانه، اجباری و برای تأمین منافع نامشروع اصحاب قدرت و ثروت؟!
مروری بر تاریخچه پیدایش پول کاغذی بیانگر آن است که انگیزه بانیان خشت اول این دیوار، کج بوده و در نتیجه باعث شده که نظام معیشتی ملل دنیا تا ثریا کج بالا رود.
تاریخ نشان میدهد که از قدیمالایام تا حدود دویست سال پیش، نظام پولی ملتها مبتنی بر «پول کالایی» با محوریت سکههای طلا، نقره و مسی بوده است. اما بهتدریج و با ترفند بانکداران زراندوز یهودی و بامیانداری خاندانهای همچون روچیلدها و راکفلرها و...، پول خلقت به دست فراموشی سپردهشده و پول کاغذی جایگزین طلا و نقره شد.
تورق کتابهای تاریخی گواهی میدهد بدون آنکه یک منطق علمی صحیحی در کار باشد، تنها باانگیزههای آلوده به هوس، طمع و منفعتپرستی، مشتی کاغذ رنگی تحت عنوان «پول اعتباری» (نظیر دلار، ریال، ین، یورو، فرانک، لیر، یوآن و ...) در تمام کشورهای جهان شروع به چاپ و توزیعشده، با انگشت اشاره بانکداران خلقشده و بهتدریج مبنای مبادلات تجاری قرارگرفته است.
سوگمندانه باید گفت بیاطلاعی یا تساهل و تسامح برخی دولتمردان و اندیشمندان اقتصادی نسبت به تاریخچه پیدایش و ماهیت «پول اعتباری» سبب گشته که نابسامانیهای اقتصادی و سیاسی متعددی بر زندگی مردم مستولی گردد.
بهعنوان نمونه تورم افسارگسیخته که معلول پول اعتباری است سبب شده که سفره معیشتی مردم روزبهروز تنگتر شده، ثبات اقتصادی ملتها دچار نوسانهای غیرمنتظره گشته، آرامش از بازارها رخت بربسته، برنامهریزی تولیدکنندگان نوپا برای خرید مواد اولیه و فروش محصولات با نوسانات غیرمنتظره مواجه شود.
تدقیق در ماهیت «پول اعتباری»، بهویژه از زمان پیمانشکنی آمریکائیها در پیمان «برتونوودز» در ۱۹۶۱ میلادی (موسوم به شوک نیکسون) و سپس تضعیف ارتباط دلار با طلا، حاکی از آن است که پول اعتباری اساساً و ذاتاً دارای نوسان و ملازم با خلق پول از هیچ بوده، بدون آنکه ثروتی تولید کند حجم نقدینگی را مدام افزایش داده، به کاهش ارزش پول ملی دامن زده و عامل اصلی سیاستهای معیشت سوز و نابرابری ساز بوده است. با این اوصاف میتوان گفت پول اعتباری نه بویی از انسانیت برده و نه رنگی از اسلامیت همراه خود دارد.
بحرانهای پول اعتباری
به گفته محققین اقتصادی موارد زیر بهعنوان سر لیست و اهم بحرانهای پول اعتباری محسوب میگردد:
تورم (که از آن گاهی بهغلط تعبیر به «گرانی» میشود)
کاهش قدرت خرید (سرقت سیستمی از ارزش پول)
تنبل پروری و زالوصفتی بانکها (تصاحب کالا و خدمات مردم توسط بانکداران بدون آنکه کمترین زحمت و رنجی برای این نوع تملّک کشیده باشند)
اکل مال به باطل (که برخاسته از پدیده منحوس «خلق پول از هیچ» است)
تعمیق بیعدالتی (انحطاط هرچه بیشتر فرودستان در درههای فقر و در طرف دیگر ارتقاء مداوم ثروتمندان به قلههای بالاتر قدرت)
ترویج «ربا» و مباحانگاری آن (تحت عناوین زیبا همچون: بهره بانکی و جریمه دیرکرد)
و ...
ناسازگاری «پول اعتباری» با احکام اسلامی
تأسف بیشتر آنجاست که کارنامه «پول اعتباری» در کشورهای مسلمان بسی تاریکتر و مشکلسازتر از دیگر ملتها بوده است.
چراکه «پول اعتباری» علاوه بر دامن زدن به فقر و فاصله طبقاتی، عرصه تحقق احکام اسلامی را نیز مستهلک نموده و اجازه اجرای قوانین الهی را منتفی میسازد.
اسکناسهای کاغذی ازآنجاکه دائماً با تنزل ارزش دستبهگریبان هستند، بستر مشروعیت مبادلات تجاری را مخدوش ساخته، ثمن معامله را مجهول نموده و زمینه اجرای صحیح احکام شرعی را سالبه به انتفاء موضوع نمودهاند.
در مقام تمثیل میتوان گفت همچنان که تقویم میلادی بستر مناسبی برای تشخیص مناسبتهای اسلامی و یافتن ماه رمضان، عید فطر، عید غدیر، ایام محرم، رجب، شعبان و ... نیست، «پول اعتباری» نیز فاقد صلاحیت لازم برای استقرار احکام شریعت اسلامی است.
بازی کردن در زمین «پول اعتباری» از آنجائی که توأم با کاهش ارزش لحظهبهلحظه پول ملی بوده است، بهمثابه کلنگی است که موجب فروریختن دیوار احکام دینی (نظیر قرض، مضاربه، شرکت، خمس، زکات، دیه و ...) میگردد.
عدم رویش بذر "قرض" در زمین "ریال"
از باب آنکه مشت نمونه خروار است میتوان سنت اسلامی «قرضالحسنه» را موردمطالعه موردی قرارداد. قرض که مطابق آموزههای دینی پاداشی بیشتر از صدقه داشته و موجب اشتغال و رشد تولید میگردد، متأسفانه امروزه بهشدت مورد بیرغبتی قرارگرفته و آحاد مردم چندان متمایل به پاسداشت این سنت حسنه نیستند. دلیل اصلی این بیرغبتی آن است که استقرار پول اعتباری «ریال» از زمان رضاشاه به بعد در کشورمان سبب شد که ارزش پول رو به افول نهاده و درنتیجه قرض دادن توأم با نوعی ریسک و قبول خسارت همراه گردد.
در زمین مالی مبتنی بر «پول اعتباری» شخصی که قرض دهنده است و میخواهد شش ماه یا یک سال یا شاید ده سال بعد پولش را پس بگیرد، از آنجائی که "ریال" دچار تورم گشته و ارزش آن همچون یخ تقلیل یافته است، از دو حال خارج نیست: یا باید ظلم کند یا باید ظلم بپذیرد!
یعنی یا باید پول بیشتری پس بگیرد تا جبران افت ارزش ریال شده باشد، که در این صورت مرتکب «ربای محرمه» گشته است! یا باید دقیقاً همان مبلغ وام را پس بگیرد که در این صورت متضرر شده و به خودش ظلم نموده است، چراکه با این پول دیگر قدرت خرید سابقش را ندارد.
این در حالی است که قرآن کریم بهصراحت میفرماید: (لاتَظلمون و لاتُظلمون) (بقره: ۲۷۹): در تعاملات روزمره خود نه ظالم باشید و نه مظلوم واقع شوید. حال پرسش اینجاست که شخص قرضگیرنده دقیقاً چقدر باید برگرداند تا دِین خود را بهطور کامل ادا نموده بطوریکه نه به خودش ظلم شده باشد نه به دیگری؟! با چه سنجهای میتوان مقدار تورم و کاهش ارزش ریال را فهمید و تشخیص داد بطوریکه نه سیخ بسوزد و نه کباب؟!
کلید طلائی عبور از بحرانهای پول اعتباری
امروزه بحمدالله در پرتو بیداری و التفات آحاد جامعه به بحرانهای برخاسته از پول اعتباری سبب شده تا یک نهضت روشنگرانه و گسترده متشکل از فرهیختگان فرهنگی و اندیشمندان اقتصادی در سرتاسر جهان (اعم از اسلامی و غیر اسلامی، غربی و شرقی، کرواتی و سهتیغه) در حمایت و تأیید از «پول طلا» ساماندهی شود.
در همین رابطه کتابها، مقالات و یادداشتهای فراوان با دلایل گوناگونی به رشته تحریر درآمده و ثابت نمودهاند که نظام مالی «پول طلایی» اساساً تورم ناپذیر است؛ چراکه بههیچوجه امکان خلقپول در آن متصور نمیباشد.
جامعه دارد متذکر این نکته میگردد که سکههای طلا و نقره ارزش اموال را حفظ کرده، به فقرزدایی و استقرار عدالت کمک نموده، یک اقتصاد میخکوب و عاری از تورم را پایهریزی کرده و بالاتر از همه اینکه زمینه پیادهسازی احکام اسلامی را عملی میسازد.
جای بسی شکر و خرسندی است که بر خیل کثیری از دغدغهمندان دینی مبرهن گشته است احیای سنتهای اسلامی نظیر قرضالحسنه و زکات منوط به تغییر ریل اقتصادی از ریال به نقدین (طلا و نقره) است. کدام مصلح و روشنفکر دینی است که هنوز نداند ریشهکنسازی میکروب «ربا» از سیستم بانکی منوط به یک انقلاب اقتصادی و در شرایط استقرار «پول خلقت» امکانپذیر است. نظام «پول طلا» موجب برپایی قسط، توزیع عادلانه ثروت و تخصیص صحیح منابع پولی کشور شده، «تورم» و رانت نامشروع «خلق پول از هیچ» را بلا موضوع میکند.
پیامد اهمال در انقلاب اقتصادی
به لطف الهی و در پرتو رهبری حکیمانه امام خمینی "انقلاب سیاسی" ملت ایران در بهمن ۵۷ پیروز شده و باعث شد که "فرعون" زمانه به زیر کشیده شود. اما اکنون ضرورت انجام یک "انقلاب اقتصادی" بیشازپیش لمس میشود تا "قارون" معاصر نیز سرنگون گشته و با رفتن دیو منحوس "ریال"، فرشته پر خیروبرکت "پول طلا" بر سپهر اقتصادی کشور سایه افکند.
زنگ هشداری که لازم است هرچه سریعتر توسط فرهیختگان در فضای دانشگاهها و حوزهها طنینانداز گشته و با فریضه «جهاد تبیین» ضریب داده شود آن است که اگر بند «ریال رضاشاهی» را از ناف دلار نبریده و اگر نظام پولی کشور را به طلا میخکوب نکردیم، نهتنها از شر نوسانات تورمی نجات پیدا نخواهیم کرد، همچنان عرصه برای احیای احکام تعطیلشده اسلامی نیز مهیا نشده، شعار «مهار تورم و رشد تولید» پا به عرصه عمل ننهاده و اقتصاد ایران همچنان مستعمره دلارهای آمریکایی باقی خواهد ماند.