به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجتالاسلاموالمسلمین علیرضا رستگاران متولد سال ۱۳۴۹ است. وی تحصیلات حوزوی خود را در سطح خارج از فقه انجام داده و دکترای مدیریت رسانه دارد. وی علاوه بر تدریس در حوزه و دانشگاه، در نهاد نمایندگی ولیفقیه در دانشگاهها نیز اخلاق رسانه را درس داده است.
وی کتابهای «تجملگرایی از دیدگاه اسلام» و «تفریح و سرگرمی از منظر دین» را به نگارش درآورده است.
با وی که مدیر سابق گروه فیلم و سریال شبکه قرآن نیز بوده است گفتوگویی پیرامون هنر اسلامی انجام داده ایم که در ادامه با آن همراه میشویم.
حوزه – ابتدا پیرامون ماهیت هنر اسلامی و شاخصههای آن توضیح دهید.
هنر اسلامی به معنای مصطلح خود، هنری است که روح تعهد و مقید بودن به یکسری از ارزشهایی مبتنی به مبانی دینی و اسلامی را دارا باشد یا اینکه در معنا از مفاهیم اسلامی استنباط کند. در ضمن باید تأکید کنم تعهد بر برخی از اخلاقیات هم میتواند در راستای نزدیکی به مفاهیم اسلامی باشد.
حوزه - وقتی درباره جایگاه مفاهیم اسلامی در هنر حرف میزنیم بحثمان شکل کلی دارد چون هنر شاخههایی فراوانی دارد که در برخی از آنها بهوفور مفاهیم دینی دیده میشود و در هنرهایی دیگر این موضوع کاملاً مستتر است. پیرامون این موضوع توضیح دهید؟
بحث بعدیم در راستای سؤال شماست. هنر اسلامی در چه اشکالی از هنر میتواند به شکل بهتری نمایش داده شود؟ آیا در هنرهای مدرن هم قادریم روح اسلامی در آن قالبها به وجود آوریم؟
هنر اسلامی میتواند در هر فرمی خود را به نمایش درآورد چراکه آموزههای دینی ما درگذشته به شکل ظاهری مورد توجه قرارگرفته است. برای نمونه به خوشنویسی، معماری اسلامی، سفالگری اشاره میکنم.
از نگاه متدینین و مراجع و منابع دینی به لحاظ ظاهری در برخی از اشکال هنری نیز درگذشته محدودیتهایی وجود داشته است. نقاشی، مجسمهسازی، موسیقی از جمله این هنرهاست که نتوانستهایم در آن پیشرفتی داشته باشیم. این هنرها در شکل ظاهری اولیه، حرام شمرده میشد درصورتیکه با یکسری از سبکها این هنرها میتوانستند انتزاعی عمل کرده تا روح تعهد در آنها لحاظ شود. خوشبختانه با پیروزی انقلاب اسلامی شرایطی جدیدی به وجود آمد تا هنرها که پیشتر ممنوعه بودند نیز به آنچه مدنظر مبانی اسلامی است نزدیک شوند.
حوزه - درباره پیشینه تاریخی توضیح دادید. بفرمایید چگونه میتوان آموزههای اسلامی را در هنر مورد توجه قرار داد زیرا در این حوزه تصور قالب عموماً به سطح خلاصه میشود. برای مثال در سینما فیلمی را اسلامی مینامند که در آن به صورت مستقیم به آیات قرآن اشاره شده باشد یا اینکه در آن روایتی از زندگی ائمه را شاهد باشیم. این موضوع به نظر شما نادیده گرفتن عمق مفاهیم اسلامی نیست؟
وقتی از هنر اسلامی سخن گفته میشود ممکن است این تصور پیش آید که تاریخ اسلام را موردنظر داریم؟ این تصور اشتباه است. این موضوعات شاید در شاکله و ظاهر، دینی باشند ولی همین کارها ممکن است راه خطا را نشان دهد. برای مثال به برخی فیلمهای غربی اشاره میکنم که در آنها زندگی پیامبران تصویر شده است. در این کارها متأسفانه پیامبران در شکلی سطحی تصویری شده و حتی در برخی از آنها بیاخلاقی هم مورد توجه قرارگرفته است.
فیلمهایی که درباره حضرت مسیح (ع) ساخته شده گواه بارز این ادعاست. در این کارها آنچه از پیامبر خدا نشان داده میشود خلاف واقعیت بوده و انحراف به وجود آورده است در این کارها نهتنها مخاطب را به سمت خالق هدایت نکرده بلکه مسیر را غلط به مخاطب نشان میدهد. در مقابل کارهایی وجود دارد که تماشاگر را متوجه مبدأ حیاط کرده و در عمق منتج به اسلام شود. این قبیل تولیدات حتی ممکن است در ظاهر هیچگونه نشانه روشن و مستقیمی هم به موضوعات اسلامی نداشته باشند اما در معنا کاملاً اثری دینی باشند. برای مثال به فیلم «بینوایان» اشاره میکنم که برگرفته از رمان معروف ویکتور هوگو است. این کار به نظرم اثری کاملاً دینی است. این کار برداشتی صحیح از حقیقت دارد و بیننده را متوجه مبدأ هستیبخش میکند.
انتهای پیام
نظر شما